واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: نابغه ايراني جام جم آنلاين: محمد بن احمد خوارزمي، معروف به ابوريحان بيروني در سال 362 ه .ق (965 م) در ده روستاق واقع در حومه شهر خوارزم به دنيا آمد و سال 440 ه .ق در شهر غزنه چشم از جهان فروبست. يكي از چهرههاي بزرگ علمي ايران كه هنوز آرا و انديشهها و تئوريهاي علمياش در سطح برتر و در مراكز علمي جهان، قابل بهرهگيري و توجه قرار دارد، هرگز از كسب دانش، پژوهش و دانستن خسته نميشد. اهل مباحثه علمي و تبادل آرا و مصداق بارز اين سخن معروف بود: ز گهواره تا گور دانش بجوي. در اين گفتار زندگي و دستاوردهاي اين نخبه دانش ايران را بررسي كردهايم. رهرو آهسته و پيوسته پيرو آگاهيهاي اندكي كه به ما رسيده و متاسفانه اين يك كمبود عمده از تاريخ ايران و پژوهشهايي درباره آن است، ابوريحان از كودكي تمايل داشت همه چيز را بداند و با كودكان همسال خود متفاوت بود. دگرانديشي از كودكي در وجودش رخنه كرده و مدام در جستجوي دانش و افزودن بر ميزان آگاهياش بود. در آموختن دانش براي خود حد و مرزي نميشناخت و محدوديت ايجاد نميكرد. هيچ گاه تعصب بيجا و كوركورانه نتوانست براي او مانع ايجاد كند. دشمن سرسخت ناداني و خرافهپرستي بود و تا مطلبي را منطبق بر واقعيت نمييافت و به عبارتي با عقل و خرد ناسازگار و غيرعلمي مينمود آن را نميپذيرفت. معتقد بود تعصب چشمهاي بينا را كور و گوشهاي شنوا را كر ميكند. زبانهاي عربي، يوناني و سانسكريت را ميدانست و از آرا، پژوهشها و نوشتههاي او درباره فرهنگ و آداب و رسوم و باورهاي هند و يونان و ديگر اديان و قوميتها اين نكته بخوبي پيداست. علاقه فراواني به تحقيق در فرهنگ ملتها داشت. در زمان او خراسان و ماوراءالنهر مهد دانش و فرهنگ بود. بعلاوه بخارا، مركز حكومت سامانيان دوران تجديد حيات علمي ايران در خراسان قرار داشت. ابوريحان در مسير زندگي پرتلاطم خودش ابتدا به دربار منصور ساماني و سپس به گرگان نزد امير عنصرالمعالي اسكندر بن قابوس وشمگير از پادشاهان آلزيار رفت كه حاكمي دانشدوست و اهل فرهنگ بود. سپس با ابنسينا آشنا شد كه 7 سال از او كوچكتر بود. اگرچه پادشاه به يك وزير دانا و اهل دانش نياز مبرم داشت، ولي ابوريحان پيشنهاد او را براي قبول اين مقام رد كرد و مسووليتهاي سياسي را مانعي در برابر اندوختن دانش قلمداد ميكرد. در آن دوران ري، بخارا، مرو، خوارزم، گرگان و سمرقند در زمره شهرهاي مهم و مراكز علمي ايران و محل تجمع دانشمندان بزرگ ايران بود. در دربار قابوس، آثار الباقيه را در 30 سالگي و اوج پختگي فكري نوشت كه بيش از هر اثر ديگرش شهرت عالمگير دارد. در اين سن ابوريحان تمام علوم شناخته شده عصر خودش را فراگرفت و سپس به ري رفت و سرانجام در پايان حكومت زيار كه گرگان پر از آشوب و ناآرامي شده بود به خوارزم برگشت و مورد حمايت مامونيان ابوالعباس واقع شد و پس از سلطه غزنويان بر خوارزم، با وجود آزار فراواني كه سلطان محمود به او رساند، همه جا و حتي در جنگ هند همراهش بود، اما هرگز از او دل خوشي نداشت. ابوريحان انديشمندي متعهد و بيطرف و به فرهنگ و تمدن ايران علاقهمند بود. دور بودن از دانش را همانند رفتن روح از كالبدش ميدانست. فردي شجاع و صريح در ابراز عقايدش بود. انديشمندي خردگرا كه در حلقه فلاسفه و روشنفكران و دانشمندان ايران و اسلام همتايي ندارد. از اين رو در ميان پيروان مكتب اصالت عقل Rationalism جايگاه ارزشمندي دارد. متفكران دوران رنسانس اروپا، بيروني را شخصيتي نوگرا، نوانديش، دگرانديش و اهل تساهل و مدارا دانستهاند كه در مسائل علمي بينش و آگاهي كامل و نظريات صائب و نافذ داشت و جالب است كه وي در قرون وسطي سالهاي سركوب دانش و دانشمندان در اروپا رشد كرد و به اين پايه رسيد و تا امروز اروپاييان در پژوهشهاي خود درباره فرهنگ ملتها بويژه هند، به تحقيقات بيروني و كتاب او در اين زمينه وابستهاند. جي بوهلر (G. Bouheler) پژوهشگر زبان سانسكريت، كتاب تحقيق ماللهند بيروني را ارزشمند و علمي و آثار جهانگردان چيني مانند هون تسانگ (Hoon Tesang) و مگاستنس (Megastens) يوناني را در برابر كتاب بيروني همانند قصههاي كودكان ميداند. تاليفات محصول تفكر و مطالعات گسترده وي در آثاري پر بار به لحاظ علمي گردآمده و هر كدام از نوشتههاي بيروني سدههاي پي در پي آبشخور تحقيقات اهل دانش و تحقيق بوده و در آينده نيز خواهد بود. جاي شگفتي نيست كه در كارنامه او افزون بر 180 رساله علمي، تئوريها و اختراعات و كتاب، به عنوان يكي از پركارترين دانشمندان ايراني معروف است. اين آثار در موضوعهاي مختلف علوم هيات، نجوم، جغرافيا، تاريخ، فرهنگ و... نگارش شده است. برخي آثار معروف او عبارتند از: آثار الباقيه عن القرون الخاليه: يكي از معروفترين آثار علمي و تحقيقي بيروني در زمينه فرهنگ و تمدن ايران پيش از اسلام و در برگيرنده جشنها و آيينها و آداب و رسوم و باورهاي ايرانيان در دوران باستان و يك منبع بسيار گرانبها براي پژوهش درباره تاريخ گذشته ايران به شمار ميآيد. تحقيق ماللهند: پژوهش علمي و منحصر به فرد درباره تاريخ و فرهنگ و باورهاي مردم هند و حاصل 30 سال كنكاش علمي در سرزمين هند از جنبه پژوهشي و علمي يكي از معتبرترين منابع است كه هنوز هم مورد توجه و بهرهگيري اهل علم و تحقيق در اين زمينه قرار ميگيرد. جغرافيا: يكي از نخستين تاليفات در علم جغرافيا و شامل اطلاعات جامعي در جغرافياست. ابوريحان يك فيلسوف نيست و اثر تخصصي نيز در اين زمينه ننوشته، اما ديد وسيع و اطلاعات گستردهاي در فلسفه داشت. روش و مشرب ويژه فلسفي نداشت، ولي ضمن تاليفاتش به مفاهيم و مباحث فلسفي ميپردازد حتي با شيخالرئيس بوعلي سينا تبادل افكار و بحثهاي علمي جالب كرده و فلسفه ارسطو و عقايد وي را به نقد كشيده است. هنر اصلي او در فلسفه اين است كه وجوه مشترك و موافق فلسفه افلاطون را با حكمت هندواني مشخص كرده است.ابوريحان براي ثبت يك نظر يا ايده صرفا به مشاهده يا شنيدن آنها بسنده نميكند. گرچه او بسياري از اطلاعات خود را در باب زبانها و فرهنگ و باورهاي هند و يونان و ديگر ملتها از زبان مردماني جمعآوري ميكرد كه به خوارزم رفت و آمد ميكردند. اخباري را هم كه ميشنيد يا در تاريخ ميخواند تا زماني كه صحت علمي آن برايش روشن نميشد باور نميكرد و با احتياط برخورد ميكرد. چه او عمر بشر را كوتاه و توانايي او را اندك ميداند كه بتواند تمام جوانب زندگي بشر را درك و فهم و ثبت كند. طبيعت قوانين تغييرناپذير دارد و نقصانپذير نيست. علم يقيني وقتي حاصل ميشود كه عقل و منطق به آن حكم كند و گواهي بدهد.اگرچه نام ابوريحان در شمار فلاسفه ايراني ثبت نشده و او دانشمند علم نجوم و هيات، رياضيات، جغرافيا و يك محقق بزرگ است، با اين وصف بهتر است بگوييم او فيلسوف و رياضيداني با افكار و انديشههاي نو، خلاق و تازه است كه تا آن زمان مطرح نشده بود. اگر ارسطو و ابن سينا را نقد كرده، علمي بوده و به آنها احترام فراواني قائل است. قاسم آخته سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]