واضح آرشیو وب فارسی:فارس: محسن صابر
دلایلی بر شکست استراتژیک سعودیها در یمن
ارتش سعودی با ساختار آمریکایی برای دفاع از سرحدات و مقابله با دشمن خارجی تربیت نشده است و تمام کانالهای ارتش برای حفظ خاندان آل سعود منتهی میشود.
حدود یک ماه از تجاوز آلسعود به یمن میگذرد. قریب به سه هزار نفر از مردم بیگناه این کشور توسط جنگنده های آنها به شهادت رسیدهاند. به نظر میرسد مداخله در یمن، تبدیل به باتلاقی برای آل سعود شده که امکان خروج از آن وجود ندارد. هدف ارتش عربستان از حمله به یمن، راهبری محور عربی و تقابل با محور مقاومت در منطقه است. اما روند تحولات باعث شده تا عرصه کارزار برای سعودیها هر روز تنگتر شود. واقعیت صحنه نبرد و جنگ فرسایشی، برای سعودیها غیر قابل پیشبینی بود. برخی از کارشناسان نظامی معتقدند عربستان وارد بازی دو سر باخت شده است. چرا که استراتژی و فهم روشنی از آینده جنگ در بین فرماندهان سعودی وجود ندارد. دلایلی بر شکست سعودیها در یمن وجود دارد که تبیین میشود. 1- ناکارآمدی نیروهای مسلح سعودی ارتش عربستان یک ارتش کلاسیک مبتنی بر تجهیزات مدرن است. به رغم ایجاد سازمانی به شیوه آمریکایی، مرکب از رئیس ستاد ارتش در رأس و فرماندهی مشترک نیروها، همچنان ارتش به لحاظ استفاده از جنگافزارها تحت نظارت آمریکا میباشد. در واقع نیروی پیاده نظام این کشور غالباً توسط افرادی پیر و پاتال و بیعرضه اداره میشود. چرا که آنها تجربه هیچگونه درگیری و جنگ تنبهتن زمینی را ندارند و ساختارهای محدودی دارند که در زمینه وظایف حرفهایشان چندان اقتدار و اختیاری ندارند و در ساختار حاکمیت آل سعود کارهای محسوب نمیشوند و در صورت درگیری ارتش سعودی در یمن، اهداف از پیش تعیین شدهای ندارند؛ چرا که نیروهای انصار الله در خاک یمن پراکندهاند. از طرفی ارتش سعودی با ساختار آمریکایی برای دفاع از سرحدات و مقابله با دشمن خارجی تربیت نشده است و تمام کانالهای ارتش برای حفظ خاندان آل سعود منتهی میشود. لذا این فقدان برنامهریزی و ناکارآمدی در نیروهای سعودی ناشی از ساختار سیاسی درونی است که باعث شده ارتش آل سعود از نظر مدیریتی و توان تهاجم ضعیف باشند. 2- ناکامیهای پیاپی سعودیها در منطقه سعودیها سالها بدنبال ایجاد یک خاورمیانه با محوریت عربستان هستند. لذا بدنبال ایفای نقش خود در تمامی اتفاقات منطقه میباشند. اما با این وجود، در همه اتفاقاتی که در منطقه رخ داده است با ناکامی و بنبست مواجه شدهاند. سعودیها علیرغم صرف دلارهای نفتی فراوان، نتوانستند نظام بشار اسد را به عنوان یکی از محورهای مقاومت زمینگیر نمایند. بعد از آن در عراق نیز نتوانستند نظام مد نظر خود را ایجاد کنند؛ لذا این ناکامیها و شکستهای پی در پی باعث شده تا به مداخله نظامی روی آورند. بنابراین آن چه در یمن در حال اتفاق است محصول فرایند شکست سیاسی آلسعود در منطقه است. هر چند که یورش آنها به یمن را نیز میشود بر اساس یک باور تاریخی تعریف نمود. 3- شکست ائتلاف سعودیها در یمن آل سعود به صورت خود خوانده، نقش امالقرای جهان عرب و پدر معنوی اعراب را برای خود تعریف مینماید. در طول چند دهه گذشته، رژیم آل سعود به دنبال محوریت در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بوده است. لذا به دنبال فرماندهی عملیاتهای منطقهای است و خود را به عنوان یک محور پیشتاز در جهان عرب تعریف میکند. لذا در آغاز حمله عربستان به یمن، سخن از ائتلاف منطقهای و میدانی به میان آمد. هر چند که در عمل سایر متحدین عربستان از حضور در صحنه کارزار شانه خالی نمودند و ائتلاف شکننده و ضعیف شد. میتوان گفت که این ائتلاف فقط در روی کاغذ شکل گرفت و در سطح سیاسی و میدانی چندان جدی گرفته نشد. لذا تحلیلگران معتقدند که یکی از دلایل شکلگیری قطع نامه شورای امنیت علیه مردم یمن، ناکارآمدی ائتلاف و همنوایی غرب با عربستان برای پر کردن خلأ این ائتلاف است. 4- اقتدار انصار الله در یمن تجاوز سعودیها به یمن، یکی از عوامل محبوبیت انصار الله است که باعث گرایش نیروهای مردمی به این گروه مبارز برای مقابله با تجاوزکاران سعودی میباشد. چرا که تا قبل از حمله سعودیها برخی از گروههای سیاسی یمن در همراهی انصار الله دچار تردید بودند. اما حمله سعودیها باعث اجماع گروههای سیاسی یمن حول انصار الله گردید. بعد از حمله آل سعود انصار الله توانسته به اکثر سرزمین یمن مسلط شود. لذا فشار مضاعف به گروههای القاعده و تکفیریها وارد آمده است. امروز بسیاری از نیروهای مردمی در یمن حول محور انصار الله در حال سازماندهی میباشند. از آنجایی که راهبرد انصار الله پرداختن به جنگهای نامنظم است و ساختار این ارتش مردمی برای سعودی ها نامشخص است؛ چندان امکان مانور بر روی این جهادگران منسجم و پراکنده وجود ندارد. به هر شکل، انگیزه و روحیه بالای مردم یمن برای دفاع از کشورشان باعث بسیج مردمی حول انصار الله شده که اقتدار این نیرو را در مواجهه با سعودیها در پی دارد. 5- عدم راهبرد سعودیها رژیم آل سعود در حمله به یمن یکه و تنها مانده است. حتی سعودیها فکر نمیکردند که در این جنگ، دچار خطا و غفلت راهبردی شده باشند. چرا که معمولاً جنگها با یک هدف سیاسی واضح و از پیش تعیین شده شروع میشود که اهداف نظامی در پس آن وجود دارد که با آن اهداف از پیش تعیین شده سیاسی منطبق میباشد. اما به نظر میرسد که عربستان هیچگونه راهبردی از پیش تعیین شده در این عرصه ندارد. حتی در هیئت حاکمه سعوی نیز اختلاف دیدگاههایی راجع به این حمله به یمن وجود دارد. حتی به نقل از برخی منابع، سعود الفیصل وزیر خارجه عربستان در لحظه شروع عملیات در جریان چنین عملیاتی نبوده است. به نظر میرسد بعد از فوت عبدالله، چالشهای داخلی حاکمیت جدید آلسعود و تلاش برای سرپوش گذاری آن باعث ایجاد چنین جنگی توسط ریاض شده است. انتهای متن/
94/02/01 - 00:03
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 119]