واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ورود به دنياي شريك زندگي از دريچه مهرباني
تاكنون مطالعات و تحقيقات بيشماري در زمينه بررسي مهارتهاي همدلي در زوجين و تأثيرات آن بر سبك زندگي انجام شده...
نویسنده : بهنام صدقي
تاكنون مطالعات و تحقيقات بيشماري در زمينه بررسي مهارتهاي همدلي در زوجين و تأثيرات آن بر سبك زندگي انجام شده كه نتايج تمامي آنها گوياي اين مطلب است كه در جامعه كنوني زوجين به منظور برقراري و حفظ روابط دوستانه و صميمي بين خود دچار مشكلات عديده و فراواني هستند، به گونهاي كه سبك و سياق زندگي آنها در معرض خطر قرار گرفته است. از مهمترين جنبههاي زناشويي، بحث رضايتي است كه زوجين در روابط خود احساس ميكنند. اين رضايت زناشويي، از جمله مهمترين و ارزشمندترين ملاكهاي اساسي و ركن لازم براي ارتقاي سلامت رواني افراد خانواده به شمار ميرود كه نتيجه وجود آن در خانواده به برقراري رابطهاي دوستانه توأم با حس تفاهم و درك متقابل يكديگر ختم ميشود. رضايت زناشويي و وجود همدلي در ميان همسران نقش عمده و بسزايي در مهمترين نيازهاي مادي و معنوي زوجين و رفع مشكلات دارد. در واقع اين رضايت، همدلي و همزباني، موجبات برقراري تعادل و وضعيت مورد انتظار را فراهم ميآورد. رابطههاي شكننده در صورت فقدان همدلييكي از مهمترين مسائلي كه اكثر زوجين مراجعهكننده به مراكز مشاوره بيان ميكنند، فقدان همدلي و درك همدلانه بين آنهاست. مهارت داشتن همدلي، توانايي انسان را به منظور شناسايي و پاسخدهي به حالتهاي مختلف ذهني ديگران بالا ميبرد. در واقع، زماني يك فرد از قدرت همدلي برخوردار است كه بتواند به مسائل و مشكلات ديگران از زاويه ديد آنها بنگرد و خود را جاي آنها بگذارد. مطالعات نشان ميدهد كه همدلي، تحتتأثير عوامل متعدد مربوط به شخصيت و موقعيت فرد از قبيل عوامل ژنتيكي، جنسيت، يادگيري و عوامل فرهنگي قرار ميگيرد. در يك ازدواج سالم، درك و همدلي بين زن و شوهر وجود دارد و در صورتي كه هر يك از طرفين رابطه از قدرت خيالپردازي مطلوبي برخوردار نباشد، درك تجارب يكديگر براي آنها بسيار دشوار خواهد بود. همدلي چيست؟نظريهپردازان علوم مختلف، تعاريف گوناگوني از همدلي ارائه دادهاند. روانشناسان و صاحبنظران علوم تربيتي اين تعدد در تعاريف همدلي را اينگونه توجيه ميكنند: همدلي مثل اين است كه براي توصيف يك فيل از يك نابينا كمك بخواهيم كه تنها راه شناخت محيط اطرافشان، دستهايشان باشد. به اعتقاد رواندرمانگران، همدلي توانايي ورود به دنياي احساس طرف مقابل است. اين به معناي تجربه موقت زندگي او از دريچه نگاه خود اوست. همدلي، ورود به دنياي ديگري با لطافت و سنجيدگي بدون هيچ پيش قضاوتي توأم با مهرباني است. صاحبنظران اين حوزه همدلي را پديدهاي ميان فردي عنوان كردند و معتقدند: پديده ميان فردي غالباً وسيلهاي است براي پيوند زدن انسانها به هم از طريق حساس كردن آنها به دنياي احساسي يكديگر. در نتيجه همدلي نوعي انتقال خيالي خود به درون افكار، عواطف و اعمال ديگري از طريق تقليد حالات بدن و چهره اوست. همدلي چه ميكند؟به رغم اينكه محققان در رابطه با تعريف واحدي از همدلي اتفاقنظر ندارند اما اكثريت آنها معتقدند كه همدلي شامل سه جز شناختي، هيجاني و رفتاري است. همدلي شناختي، به معناي حساسيت و آگاهي از عواطف و احساسات ديگران است، در صورتي كه منظور از همدلي عاطفي، ادراك درست افكار و احساسات ديگران و نيز دادن واكنش مناسب به آنها و نوعي پيوند عاطفي با احساسات و تجربيات هيجاني ديگران است. همدلي عاطفي، بر خلاف همدلي شناختي، بيشتر نوعي پاسخ همدلانه اصيل است و همدلي رفتاري عبارت است از ابراز پاسخ همدلانه به صورت عملي به ديگران، همراه با رفتار مهربانانه. مطالعات متعدد نشان داده كه همدلي پيشنياز صميميت و تبادل مثبت در يك ارتباط است. همدلي همچنين سبب افزايش رضايت در روابط صميمانه و بهبود كيفيت روابط خانوادگي ميشود. دادن پاسخهاي همدلانه به ديگران، بستگي به عوامل متعددي نظير خلق فردي افراد، بافتي كه در آن تعامل رخ ميدهد، سن و پيشينه شخصي آنها دارد. پاسخهاي همدلانه در انسان از طريق الگوبرداري و محيط اجتماعي آموخته ميشود. همچنين مطالعات اجتماعي نشان ميدهد كه زمينه همدلي در انسان وجود دارد و برخي از افراد در مقايسه با سايرين از درك همدلانه بالاتري برخوردارند. فقدان همدلي با برخي از افراد با عواملي نظير سبكهاي دلبستگي از هم گسيخته، ضربات روحي و رواني، تجارب منفي زندگي كه باعث عدم رشد همدلي در آنها شده است ارتباط دارد و سبب ايجاد پيشداوري و تعصب در آنها ميشود كه از ويژگي ارتباطي زوجين ناسازگار است. مهارتهاي ارتباطي و ايجاد همدليارزش اساسي و عمده كانون گرم خانواده، ماحصل شبكه روابطي است كه به دست اعضا و افراد آن ايجاد شده است. خانوادههاي بالنده، نحوه برقراري ارتباط و ارسال پيام را به خوبي ياد گرفتهاند و در پي آن الگوهاي سالمي دارند. نشاط، سرزندگي، محبت، ارزش قائل شدن براي يكديگر، سكوتهاي آرامبخش و نه سكوتهاي ناشي از ترس و احتياط، بذله گويي، انعطافپذيري و والديني با ويژگيهاي يك دوست نه با ويژگيهاي ارباب، از ويژگيهاي چنين خانوادههايي است. برقراري ارتباط به شيوهاي صحيح، به خصوص در روابط دو جانبه، اهميت فراواني دارد، به طوري كه هرچه اين ارتباط صحيحتر باشد، زوجين براي حل مشكلات و افزايش صميميت و رضايتمندي از رابطه، بيشتر ميكوشند. حس شوخطبعي، رد و بدل كردن عواطف مناسب، علايق مشترك و در يك كلام استفاده از تعاملات مثبت، علاوه بر اينكه بر روش حل تعارض زوجين تأثيرگذار است، رضايتمندي آنها از روابطشان را نيز افزايش ميدهد. تأثير همدلي و هوش هيجانيهوش بين فردي به ما كمك ميكند تا روابط خود با ديگران، همدلي با آنها، برانگيختن بين آنها و فهم ارتباط بين آنها را تنظيم كنيم. نتايج پژوهشي درباره هوش هيجاني و روابط بين فردي كه توسط روانشناسان زبده انجام شد، نشان داد كه افراد با هوش هيجاني بالا پاسخهاي همراه با مشاركت بيشتري را در مورد همسرانشان داشتهاند، روابط نزديكتر و محبتآميزتري نشان دادهاند و رضايت زناشويي بيشتري را در زندگي زناشويي خود تجربه كردهاند. در نتيجه روابط همدلانه زوجين با يكديگر كمك ميكند تا زوجين يكديگر را مورد حمايت عاطفي قرار دهند. پايداري و تداوم صميمت در روابط زوجين، بيش از هر چيز بر پايه همدلي قرار دارد. نقصان در توانايي همدلي به هر علتي كه باشد چه ضعف در مهارتهاي ارتباطي و چه كمبود هوش هيجاني، زوجين را به شيوهاي تهديدآميز در مقابل هم قرار ميدهد و در نهايت هم راهحل محتمل و انتخابي كه به ذهن زوجين خطور ميكند، طلاق است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۳۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]