تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833608457
با سعید نعمتالله، نویسنده سریال «رستگاران»
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: سعید نعمتالله از آن دست فیلمنامهنویسانی است كه خودش نیز بر سر صحنه حاضر میشود و به بازیگران كمك میكند تا شخصیتی را كه قرار است بازی كنند، بدرستی درك كنند و به آن نزدیك شوند؛ چراكه... سعید نعمتالله از آن دست فیلمنامهنویسانی است كه خودش نیز بر سر صحنه حاضر میشود و به بازیگران كمك میكند تا قصه و شخصیتی را كه قرار است بازی كنند، بدرستی درك كنند و به آن نزدیك شوند؛ چراكه معتقد است هیچ كس به اندازه نویسنده متن نمیتواند موقعیت قصه و شخصیتهای آن را برای بازیگران تعریف و تبیین كند. این دومین همكاری او با سیروس مقدم پس از فیلم «روز بعد از خوشبختی» به عنوان نویسنده است. به این بهانه با او درباره چند و چون فیلمنامه «رستگاران» و نگارش آن به گفتگو نشستیم كه میخوانید.در تیتراژ رستگاران آمده است كه فیلمنامه این سریال براساس طرحی از محمدرضا شفیعی نوشته شده است. خیلی از مخاطبان شاید معنی دقیق این حرف را ندانند. به عنوان اولین سوال خواستم برای خوانندگان روزنامه ما تفاوت این دو را توضیح دهید و این كه طرح چه فرآیندی را تا فیلمنامه شدن طی كرده است؟این سریال ایده آقای شفیعی، تهیهكننده مجموعه بود كه به من داده شد. ما چند بار قبلا با هم كار كرده بودیم. من دیدم این ایده بستر خوبی برای سریال شدن دارد، چون شفیعی به سریال شدن این ایده فكر نمیكرد و كار كوتاهی را از آن در نظر داشت كه البته من هم آن را به شكل كوتاه نوشتم، اما خوب از كار درنیامد. مدتی این طرح به فراموشی سپرده شد كه من دوباره آن را پیگیری كردم و شفیعی هم دنبال كرد. ابتدا قرار بود این كار با همكاری شبكه یك ساخته شود. به دلایلی كه من نمیدانم این اتفاق نیفتاد و قصه به شبكه سوم منتقل شد. این فرآیندی كه به آن اشاره كردم تا كلید خوردن نوشتن سریال حدود یك سال طول كشید كه توانستیم 30 قسمت آن را آماده كنیم. بعد علیرضا افخمی به عنوان ناظر كیفی كار به ما معرفی شد و با او هم تعاملاتی درباره داستان داشتیم كه در نهایت همین شد كه الان در حال پخش است.پس این قصه نسبت به طرح اولیه خیلی تغییر كرده است؟بله خیلی زیاد. در واقع این قصه ابتدا درباره 2 دختر دزد و آمدنشان به تهران بود كه من احساس كردم میتوان با تغییر و اضافه كردن كاراكتر و تغییر قصه، قالب آن را تغییر داد و آن را بسط داد و به جزییات بیشتری از قصه پرداخت. واقعیتش این است كه اگر طرح برای خودم بود نیز همین تغییر و تحولات اتفاق میافتاد. اساسا طرح و فیلمنامه با هم متفاوت است. من از مرحله سیناپس تا متن نهایی كه آماده میكنم ممكن است كلی تغییرات در فیلمنامه بدهم. اگر بخواهیم حرفهایتر به این مقوله نگاه كنیم باید بگویم طراحی قصه و فیلمنامهنویسی 2 تا شغل متفاوت است. شما معمولا فیلمنامههایی كه مینویسید طرحش از دیگری است یا ممكن است طرح هم از خودتان باشد؟واقعیتش این است كه من باید هر طرحی را مال خود كنم. همه دوستانی هم كه با من كار میكنند میدانند هیچ تضمینی وجود ندارد كه همان را تبدیل به فیلمنامه كنم.این مساله موجب اختلافنظر بین شما و طراح قصه نمیشود؟به هیچ وجه، چون همه دوستانی كه با من كار كردهاند مرا میشناسند و به مقتضیات این كار آشنا هستند. چند وقت پیش دوستی یك طرح سینمایی را برایم فرستاد كه گفتم خوب نیست و او هم گفت میدانم خوب نیست فرستادم كه تو درستش كنی كه به دلیل همین سریال آن را به زمان دیگری موكول كردم. در واقع كار ما برای بهتر شدن طرح انجام میشود و چون دوستان هم به این امر واقف هستند، مشكلی پیش نمیآید. در حال حاضر فیلمنامه رستگاران به پایان رسیده یا در فرآیند تولید و پخش، همزمان با آن نوشته میشود؟من الان دارم قسمتهای آخر را با توجه به بازتاب و واكنشهای مخاطبان مینویسم. به هر حال ما چه بخواهیم ادا دربیاوریم یا صادقانه حرف بزنیم، برای مردم كار میكنیم. مردم باید از سریال خوششان بیاید و از تماشای آن لذت ببرند. خوشامد و بد آمدن مسوولان، تهیهكننده، من، كارگردان و منتقدان خیلی مهم نیست.یعنی پایانبندی داستان را براساس توقع و انتظاری كه مخاطب دارد، مینویسید یا تغییر میدهید؟نه به این شكل. ببینید در پایانبندی كه انجام شده حتی سكانس آخر این كار گرفته شده است. این كار 11 شب پخش میشود، بنابراین باید قصه به گونهای روایت شود كه بیننده با آرامش به تختخوابش برود. بالاخره چارهای نیست. وقتی شما فیلمنامهای را شروع میكنید هیچ چیزش را هم كه ندانی باید بدانی كه ابتدا و انتهای آن چیست. من انتهای همه شخصیتهایم میدانم چیست. فینالها و سرنوشتهای هر كدامشان را سیناپس زدم، اما مینشینم ببینم كه مردم هم چه نظری دارند و چگونه به این شخصیتها نگاه میكنند. در واقع این را میخواهم بگویم كه اساسا ما دركار فیلمنامهنویسی از مردم میدزدیم، یعنی سوژه را از خود آنان و از تجربه زندگی در میان آنها میگیریم، بنابراین بازخوردهای آن در كل ساختار و فرآیند قصه اعمال میشود.میخواهم بدانم نتیجه این بازخوردها را به چه شكلی در فیلمنامه لحاظ میكنید؟ببینید نتیجه بازخوردها این نیست كه بخشنامهای بیاید بگوید مثلا بازخورد فریدون این بوده یا حسین آن بوده و غیره. در واقع شما این بازخورد را به حست منتقل میكنی و با حست تغییراتی را به وجود میآوری. در مجموع آنچه برای من مهم است رضایت بیننده كار است. من فكر میكنم الان بیننده از كار رضایت دارد، لذا اگر الان رضایت دارد باید از پایانش نیز راضی باشد. به طور كلی امكان تغییر پایان سریال به طور حتم وجود دارد و همیشه همین طور بوده و من سعی میكنم همیشه این كار را انجام دهم و از سیناپس نوشتن تا شروع كار بویژه ساخت قسمتهای پایانی آن مدام در حال تغییر و جابهجایی است.به نظرم سختترین بخش كار هم همین است. خیلی از سریالها بودند كه شروع خوبی داشتند و توانستند مردم را جذب خود كنند، اما فینال آن به گونهای شكل گرفته كه تو ذوق مخاطب خورده و باعث نارضایتی مخاطبان شده است.كاملا قبول دارم. برای همین است كه میگویم در نوشتن پایان بندی نباید عجله كرد تا بازتاب واكنش مخاطبان را داشته باشیم.یعنی میشود این گونه برداشت كرد پایانبندی كه در ذهن شما بوده ممكن است با توجه به واكنشهای مخاطب تغییر كند؟نمیدانم. واقعیتش این است كه میدانم پایان این قصه قرار است چه اتفاقی بیفتد، ولی همیشه در نوشتن فیلمنامه این تاخیر از طرف نویسنده و تحویل آن به تهیهكننده یا كارگردان وجود دارد كه باز بهتر از این میشود كار كرد. وقتی ما 2 مشاور برای كارمان داریم آنها میسنجند كه چند درصد مخاطب داریم و نظر آن چند درصد درباره این مجموعه چیست. بالاخره این نظرات به گوش ما میرسد، اما ما باید آن را حس كنیم تا بتوانیم به نگارش درآوریم. نوشتن وابسته به حس نویسنده است. آقای نعمتالله! طیف مخاطبان و بینندگان این سریال و هر مجموعه دیگری متنوع و متفاوت است كه نظر یكدست و مشابهی درباره آن ندارند. در این شرایط فیلمنامهنویس چه میكند؟به هر حال در این قرنی كه ما داریم زندگی میكنیم، شعار ما باید این باشد كه تمام تفكرات به شكل صلحآمیزی در كنار هم زندگی كنند و فیلمنامهنویس از حق تالیف خود برای پوشش دادن همه این دیدگاهها و نظرات استفاده میكند. ببینید من فیلمنامه را منوط به این نمیكنم كه بیننده چه میگوید تا چه بنویسم من به واكنش مخاطب فكر میكنم كه شاید جایی جواب دهد و جایی جواب ندهد. به هر حال این كار هم مثل همه كارها یك سری مخالف و یك سری موافق دارد. من سعی كردم برای موافقها بنویسم، ولی وقتی مخالف وجود دارد باید تلاش كنم كارهای بعد را بهتر انجام دهم تا تعداد مخالفان را كمتر كنم.استنباط من از صحبتهای شما این است كه محتوای قصه و پایانبندی آن را به لحاظ مضمونی شكل دادید و آن را تغییر نمیدهید، اما با توجه به بازخوردهای مخاطب ممكن است در فرم و روایت آن تغییراتی به وجود بیاورید؟بله. حتی ما برخی پلانهای پایانیمان را هم تصویربرداری كردیم، چون در لوكیشناش قرار داشتیم. در واقع پایههایش شكل گرفته من فقط با توجه به واكنشها، بزك دوزكهایش را كم و زیاد میكنم. همیشه این طور بوده كه انتهای داستان خیلی با عجله و شتاب نوشته میشد. حالا یك بار هم امتحان كنیم كه این كار اتفاق نیفتد. اتفاقا پایانبندی یك داستان باید با تامل و كندی صورت بگیرد، چراكه حساسیت بیشتری روی آن وجود دارد. در این كار ما با 15 متن شروع كردیم و مثل یك تراكتور صبح تا شب روی متنها كار میكردیم و من به دلیل روحیهای كه دارم حتما سر صحنه حاضر میشوم و پیش آمده كه روزی یك ساعت خوابیدهام.حضور شما به عنوان فیلمنامهنویس سر صحنه فیلمبرداری، خود جای سوال دارد. آیا نگرانید كار با فیلمنامه پیش نرود یا این كه از به تصویر كشیدن قصهتان ایدههای تازهتری میگیرید؟علتش این است كه معتقدم هیچ كس به اندازه نویسنده كه متن را نوشته است نمیتواند شخصیت و قصه را برای بازیگر تعریف و آنالیز كند. من حس و حالم را به بازیگر میگویم، با سیروس مقدم تعامل میكنم، لحن دیالوگها را روتوش میكنم؛ البته حضور نویسنده سر صحنه مزیت بزرگی است، اما معایبی هم دارد و گاهی نویسنده را دچار حاشیه میكند. مثلا بازیگری دوست دارد نقشاش در سریال بیشتر باشد و مسائلی از این دست كه باعث میشود به نویسنده فشار بیاورند، البته من در این سریال با چنین مسالهای مواجه نشدم. خیلی از فیلمنامهنویسها به همین دلیل بر سر صحنه حاضر نمیشوند كه انتقادها و پیشنهادهای بازیگر و كارگردان را بشنوند. من همیشه به بازیگران میگویم نقش مال شماست و هر جایی كه احساس میكنید چیزی باید به آن اضافه یا كم شود، بگویید. به هر حال خیلی كار خستهكنندهای بود. این كه تا شش هفت صبح بنویسی و 9 سر صحنه باشی، كار دشواری است.یعنی متنی را كه شب قبل نوشتید، فردا اجرا میكردید؟نه. من همیشه ده پانزده قسمت جلوتر بودم. اگر نبودم نمیشد، چون سیروس مقدم خیلی سریع به من میرسید. مقدم، هم دست تندی در فیلمسازی دارد و هم از هیچ نكتهای نمیگذرد و همه چیز را كامل به تصویر میكشد. به معایب حضور نویسنده سر صحنه اشاره كردید. یكی از این معایب میتواند اختلافنظر كارگردان و نویسنده در روایت قصه باشد. آیا در این سریال با چنین مشكلی مواجه نشدید؟اولا كه ناخدای این مجموعه كارگردان است. بقیه همه در كنارش هستند. اگر بین نویسنده و كارگردان اختلافنظری وجود داشته باشد من همیشه نظر كارگردان را اصل قرار میدهم. در واقع نظر آخر را كارگردان باید بدهد. در مورد شخص سیروس مقدم باید بگویم این آدم خیلی محترم است و خیلی سختی كشیده و از دایی جان ناپلئون تا حالا دارد كار میكند و دستش هم نمك ندارد و خیلی از كسانی كه با او كار كردهاند و مطرح شدند قدر او را ندانستند. ضمن این كه نقدهای بیرحمانه و مغرضانهای درباره او مطرح میكنند كه واقعا بیانصافی است. سیروس مقدم بسیار آدم دموكراتی است و اگر اختلافنظری هم با ایشان داشته باشم براحتی حل میشود و فضا را برای كار كردن باز میگذارد. به طور كلی میخواهم بگویم سریال رستگاران خیلی پروژه پرحاشیهای نیست، اما اگر هم باشد دستكم من به عنوان نویسنده اگر چیزی مطابق نظرم نباشد، بلافاصله نظر كارگردان را اجرا میكنم.ظاهرا انتخاب بازیگران هم با شما بوده است؟نه واقعا. این یك كار جمعی بود كه سیروس مقدم در راس آن بود، من، افشین سنگ چاپ، محمدرضا شفیعی و علیرضا افخمی. در واقع من نقش مشورتی داشتم. مثلا من شاید اصرار داشتم كه بازیگری باید در این مجموعه حضور داشته باشد. بعد فهمیدم اشتباه كردم ولی دیگر نمیشد كاری كرد یا شخصیت بابك را كه كاوه خداشناس بازی میكند و من نمیشناختمش و خیلی بازیگر خوبی است مدیون علیرضا افخمی هستیم. من اصرار داشتم نقش بابك و فاطمه را 2 نفر غیرچهره بازی كنند كه آقای مقدم دلایل مرا پذیرفتند و آناهیتا افشار و كاوه خداشناس این نقش را بازی كردند. همچنین عباس غزالی و آرش مجیدی هم از پیشنهادهای من بودند.این انتخابها براساس شخصیتپردازی كه خودتان در نوشتن فیلمنامه داشتید صورت گرفته است؟زمانی كه من فیلمنامه را مینوشتم، مثلا درباره شخصیت محسن، تصویر عباس غزالی در ذهنم بود... .یعنی براساس شناختی كه از یك بازیگر و تواناییهایش دارید شخصیتهای قصه را ترسیم میكنید یا برعكس؟واقعا اگر این طور باشد، اشتباه است. به خاطر این كه نوع متن باید طوری نوشته شود كه بازیگر خودش را با آن تطبیق دهد مثلا ما شخصیت كیانوش با بازی شهرام عبدلی را داریم كه همزمان هم پیشنهاد من و هم پیشنهاد سیروس بود و میبینم كه چقدر خوب كار میكند. حالا این كه من بنشینم و براساس شخصیت عبدلی نه كیانوش، شخصیتپردازی كنم این درست نیست. قاعده این است كه نویسنده شخصیتی را ترسیم میكند و بعد به دنبال بازیگری میگردد كه بتواند این نقش و شخصیت را بازی كند.یعنی ویژگیهای یك بازیگر اساسا در شخصیتپردازی در نظر گرفته نمیشود، چون شما الان گفتید كه هنگام نوشتن نقش پلیس آرش مجیدی را در ذهن داشتید. حتما تاثیر میگذارد. من به طور كلی این مساله را رد نمیكنم. با آرش مجیدی در تلهفیلمی به كارگردانی سیروس مقدم كار كرده بودیم به نام «روز بعد از خوشبختی» كه آرش مجیدی جزو نامزدهای اصلی برای بازی در آن فیلم بود. براساس شناختی كه از آرش و بازی و تیپ او داشتم به كارگردان گفتم حتما درباره انتخاب او برای این سریال فكر كند. وقتی مقدم او را دید، گفت این همان كسی است كه در ذهن من هم بود. من در ابتدا نقش دیگری را برای آرش مجیدی در نظر گرفته بودم، اما به این نتیجه رسیدیم كه آرش خوشچهره و چهارشانه است. خوب دیالوگ میگوید و صدای خوبی هم دارد و میشود از او در نقش پلیس استفاده كرد و این هوش سیروس مقدم بود كه چنین گزینهای را تشخیص داد. این یكی از آن مواردی است كه من نویسنده، نظر كارگردان را میپذیرم و تایید میكنم.شاید به خاطر همین ویژگیهای رفتاری و بازیگری برخلاف بسیاری از سریالهای ایرانی دافعه این پلیس كمتر است و مخاطب با او همدلی میكند.این هوش و درایت سیروس مقدم را به عنوان كارگردان پخته این سریال نشان میدهد.چرا نام فیلم از آشفتگی به رستگاران تغییر كرد؟این پیشنهاد شبكه سوم و قسمت پخش بود كه به نظرم پیشنهاد خوبی بود كه در بازنویسی اتفاق افتاد و دلیلش همه به تفاوت سلیقه برمیگردد كه البته به نظر من انتخاب خوبی هم بود.جناب نعمتالله اگرچه ممكن است مردم ما با ملودرامهای خانوادگی ارتباط خوبی برقرار كنند ولی احساس نمیكنید این ژانر در تلویزیون ما بشدت در حال تكرار است و نویسندگان و فیلمنامهنویسان ما باید فضاهای جدیدتری را تجربه كنند؟ببینید ما در سوئیس زندگی نمیكنیم كه دغدغههای دیگری داشته باشیم. همه ما مردمی هستیم كه با مسائلی مثل فقر، ازدواج، عشق، اشتغال، اعتیاد و بسیاری دیگر از مسائل اجتماعی و خانوادگی درگیر هستیم لذا نویسنده هم اثرش را متاثر از همین واقعیتها مینویسد. مگر ما چقدر سوژه در جهان داریم. به نظر من سینمای جهان سالهاست قصه جدیدی ندارد. مهم این است كه همین سوژههای تكراری چگونه تعریف شود و چهبسا ابعاد تازهتری از آن كشف گردد. من معتقدم چون آدمها خیلی شبیه به هم هستند با مسائل مشترك سوژه فیلم و داستانها نیز شبیه به هم و تكراری به نظر میرسد چون اساسا زندگی تكرار همین واقعیتهاست. لذا من اصلا نگران تكراری بودن سوژه نیستم بلكه دغدغه اصلی من چگونگی پرداخت این سوژههاست و تجربه هم نشان داده است همین سوژههای به ظاهر تكراری اگر درست به تصویر كشیده شوند، همیشه مخاطبان خود را خواهد داشت.از سوی دیگر نوعی اخلاقگرایی غلو شده هم در متن داستان و بویژه دیالوگها مشاهده میشود كه من گاهی احساس میكنم فیلم دارد مخاطب را نصیحت میكند. بویژه شخصیت اصلی داستان خجسته كه خیلی مثبت و بینقص ترسیم شده است!من این حرف را قبول ندارم. فیلم تم مثبتی دارد، اما به معنایی كه شما میگویید اخلاقگرا نیست و قصد ندارد مخاطبان را ارشاد و هدایت كند. البته ممكن است این مساله در بطن داستان نهفته باشد، اما من سعی نكردم آن را خیلی مستقیم و افراطی نشان دهم. همین خجسته به عنوان شخصیت اصلی و به قول شما نماد اخلاقگرایی هم اشتباه میكند و هر چه داستان جلوتر میرود، بیشتر این اشتباهات را میبینیم. مثلا در جایی با پلیس رفتار تندی دارد یا درباره برخی افراد قضاوت زودهنگام میكند كه بعدا خودش نیز پی به اشتباهش میبرد. ضمن این كه دیدیم پدرش او را به خاطر دیر آمدن به خانه تنبیه میكند.درست است ولی من به جزییات كاری ندارم. در كلیت فیلم نوعی حالت نصیحتگونه وجود دارد كه گاهی در برخی دیالوگها به بیانیه یا كلمات قصار تبدیل میشود.بگذارید من مسالهای را اینجا روشن كنم. این كه برخی فكر میكنند این سریال سفارشی ساخته شده، اشتباه است. هیچ گونه فشار یا سفارشی به ما از این كه سریال مذهبی بسازیم وجود نداشته و اتفاقا شبكه دست ما را در تولید این مجموعه خیلی باز گذاشته است. ما نیز سعی كردیم با توجه به داستان سریال به گونهای پیش نرویم كه طرح مسائل اعتقادی و اخلاقی در آن تو ذوق مخاطب بزند و باعث جبههگیری او شود. باور كنید هیچ اجباری در كار نبود و من اینجا اعلام میكنم هر ضعف و اشتباهی كه در سریال میبینید تقصیر من نویسنده است. اگر در جاهایی میبینید كه دیالوگها به قول شما به كلمات قصار بدل میشود، به خاطر اینكه من سعی كردم در این سریال از احادیث و فرمایشات ائمه و بزرگان دین استفاده كنم بدون این كه نام گوینده را بگویم و قال باقر و قال صادق بیاورم. من چیزی حدود 18 17 حدیث را در این مجموعه آوردهام كه بدون ذكر منبع از زبان شخصیتهای قصه بازگو میشود تا زیبایی و تاثیر آن برمخاطب را لحاظ كنم بدون این كه مخاطب متوجه شود كه فلان جمله حدیثی از مثلا امام علی(ع) است. به این دلیل كه مخاطب احساس نكند داریم ژست مذهبی میگیریم یا میخواهیم او را نصیحت كنیم. این احادیث در متن داستان گنجانده شده تا تناسب منطقی با ساختار قصه داشته باشد و احساس نشود بر داستان یا مخاطبان تحمیل شده است. به هر حال بازهم میگویم اگر در جاهایی قصه یا دیالوگها شعاری به نظر میرسد، مشكل از من است و این ضعف را میپذیرم.یكی دیگر از ویژگیهای بارز این سریال زن محور بودن است. به طوری كه گاهی احساس میشود نوعی نگرش فمینیستی پشت قضیه بوده است... .این را میپذیرم كه داستان سریال زنمحور است. به هر حال قهرمان این قصه یك زن است، اما هیچ گونه نگرش و تفكر فمینیستی پشت قضیه نبود. به هر حال زنان در زندگی امروزی چه در عرصه اجتماعی و چه در خانه حضور موثری دارند و نقش تاثیرگذار آنها را نمیتوان انكار كرد. اتفاقا بیشتر كسانی كه در آثارشان شعار فمینیستی میدهند یا مبتنی بر چنین نگرشی فیلم میسازند در عمل چندان موفق نیستند و به سمت شعارزدگی میروند. ضمن این كه باید به این نكته هم توجه داشت كه شخصیت و موقعیت زن امروز نسبت به گذشته تغییر كرده است. شاید رفتار زنان در گذشته مادرانهتر بود. من امروز نمیتوانم همسرم را با مادرم مقایسه كنم. چون نیازها، توقعات و نقش زن امروز با زن دیروز فرق كرده است. طرح و بیان این تفاوتها به معنی فمینیستگرایی نیست. شاید در رستگاران به دفاع از موقعیت و حقوق زنان پرداخته شود، اما هیچگونه شعار فمینیستی در آن به چشم نمیخورد. رفتار خجسته هم چنین مسالهای را تداعی نمیكند. به نظر من خجسته نماد یك زن اصیل ایرانی است كه در دفاع و حفظ همسر و خانوادهاش ایستاده است و براحتی تسلیم نمیشود.از طرف دیگر ما پونه را داریم كه زنی خلافكار است و به نوعی در تضاد با شخصیت خجسته قرار دارد... درست است در میان مردها نیز همین دوگانگیها و تضادها دیده میشود. ضمن این كه من سعی كردم در ترسیم چهرههای منفی هم به راه افراط نروم. لذا شما خوبیهایی نیز در پونه میبینید. اساسا من سعی میكنم تصویری خاكستری از شخصیتهایم ترسیم كنم. شما در پونه رفتارهای خوبی هم مشاهده میكنید همانطور كه اشتباهاتی در شخصیت خجسته هم میبینید.اگرچه عاطفه نوری در نقش پونه خوب بازی كرده است، اما او در واقع دارد بازی خود را در دوران سركشی و نرگس تكرار میكند. چرا دوباره از همان پرسوناژ قبلی استفاده كردید؟به نظر من عاطفه نوری در هر نقشی خودش را روتوش میكند نه تكرار. اگر دقت كرده باشید نوع راه رفتن او در این سریال با دوران سركشی و نرگس متفاوت است و این مسالهای است كه خودش به آن رسیده است بدون این كه من یا سیروس مقدم به او گفته باشیم. عاطفه نوری خودش میگوید كه بازیهای قبلیاش را نگاه میكند تا حركت و رفتار تازهای را به آن اضافه كند كه قبلا تجربه نكرده است. جالب است كه من ابتدا مخالف بازی او در این نقش بودم، اما زمانی كه برای تمرین و دورخوانی آمد نظرم عوض شد و قبول كردم او بهترین گزینه برای ایفای این نقش است.شخصیت صمصامی نیز با توجه به نقشهایی منفی كه عباس امیری بازی كرده در یك كاراكتر مثبت و وكیل آیا نوعی ریسك نبود؟چرا. اتفاقا یكی از ویژگیهای سیروس مقدم همین شجاعت و ریسكپذیری اوست كه در كارهای قبلی نیز شاهد آن بودیم كه البته در عمل نتیجه داده است و عباس امیری بخوبی از عهده این نقش برآمد. زمانی كه داشتم شخصیت صمصامی را مینوشتم، بدون این كه تصویر عباس امیری در ذهنم باشد، شخصیتی با ویژگیهای فیزیكی او در ذهنم بود و به نظرم نقشهای منفی او در فیلم و سریالهای دیگر نمیتواند و نباید مانع از تجربههای یك بازیگر در نقش جدید شود.آقای نعمتالله، رستگاران داستانی چند لایه و تودرتو دارد كه گاهی موجب تداخل قصهها در هم میشود و نوعی شاخهپردازی اضافی به داستان میدهد كه كمك چندانی به داستان اصلی نمیكند... .من برعكس شما فكر میكنم. این چند لایگی و قصههای موازی در سریال در یك بستر مشترك و در نسبت منطقی با خط اصلی داستان گنجانده شده است كه تعلیق و كشش آن را بیشتر میكند. ضمن این كه زندگی اجتماعی امروز نسبت به گذشته، پیچیدگی و فراز و نشیبهای بیشتری دارد. در عین حال باید توجه داشت داستان این سریال حادثهای و معمایی است كه طلب میكند پیچیدگی و درهمتنیدگی بیشتری داشته باشد.به عنوان آخرین سوال آیا شكل پخش سریال و روزانه بودن آن هم در نوشتن متن آن تاثیر داشته است؟صددرصد. اصلا متن داستان براساس شكل پخش آن نوشته شده است و اگر پخش آن به شكل روزانه و روتین نبود، تاثیر آن از بین میرفت و ضربه مهلكی به آن میخورد. در واقع اگر قرار بود این سریال به شكل هفتگی پخش شود، ساختار دیگری به خود میگرفت و قصه دیگری میشد. دوست دارم در پایان به 3 نكته درباره همكاری خودم با این سریال بگویم. اول پخش شبكه 3 كه همكاری خوبی با ما داشت و هیچ گونه محدودیت و فشاری برای سانسور متن اتفاق نیفتاد. دوم قدردانی از سیروس مقدم كه خیلی به من كمك كرد و واقعا یارو یاور من در این سریال بود و سوم تشكر از پوریا پورسرخ كه به كار اعتماد كرد و بدون كوچكترین غر زدنی نقش را پذیرفت و همكاری خوبی با ما داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 812]
صفحات پیشنهادی
شفيعي: بيان بيپرده «رستگاران» مميزي نشد
... «رستگاران» كه با حضور او، سيروس مقدم(كارگردان) و سعيد نعمتالله(نويسنده) در ... تهيهكننده سريال «رستگاران» در ادامه با برشمردن ويژگيهاي اين سريال اظهار ...
... «رستگاران» كه با حضور او، سيروس مقدم(كارگردان) و سعيد نعمتالله(نويسنده) در ... تهيهكننده سريال «رستگاران» در ادامه با برشمردن ويژگيهاي اين سريال اظهار ...
اعتقاد من است، سفارش نيست
آقاي نعمتالله در تيراژ سريال «رستگاران» آمده كه طرح اوليه از آقاي شفيعي ... خب فيلمنامه اين مجموعه مسئوليتش با من نويسنده است و من اين فيلمنامه را با تفكرات و .... استاندار فارس : تا عيد سعيد فطر پي ريزي 53 هزار واحد مسکن مهر در فارس به ...
آقاي نعمتالله در تيراژ سريال «رستگاران» آمده كه طرح اوليه از آقاي شفيعي ... خب فيلمنامه اين مجموعه مسئوليتش با من نويسنده است و من اين فيلمنامه را با تفكرات و .... استاندار فارس : تا عيد سعيد فطر پي ريزي 53 هزار واحد مسکن مهر در فارس به ...
مديران تلويزيوني بايد كارهاي متنوع سفارش دهند
من با گروه نويسندگان سعي ميكنيم منسجم عمل كنيم و اگر تنوعي در كار ديده ... مهم است و من اهميت زيادي براي اين بخش قايلم كه سعيد نعمتالله در سريال «رستگاران» ...
من با گروه نويسندگان سعي ميكنيم منسجم عمل كنيم و اگر تنوعي در كار ديده ... مهم است و من اهميت زيادي براي اين بخش قايلم كه سعيد نعمتالله در سريال «رستگاران» ...
«نقد يك» سريال «زير هشت» را نقد و بررسي ميكند
با حضور صلحجو، خرازيها، نعمتالله و مقدم؛ خبرگزاري فارس: سريال «زير هشت» ساخته ... بررسي سريال «زير هشت» در برنامه نقد يك، با حضور «سعيد نعمت الله» (نويسنده ... برپايه اين گزارش، اين سريال پس از «نرگس» و «رستگاران» تازهترين مجموعه هر شبي ...
با حضور صلحجو، خرازيها، نعمتالله و مقدم؛ خبرگزاري فارس: سريال «زير هشت» ساخته ... بررسي سريال «زير هشت» در برنامه نقد يك، با حضور «سعيد نعمت الله» (نويسنده ... برپايه اين گزارش، اين سريال پس از «نرگس» و «رستگاران» تازهترين مجموعه هر شبي ...
«زیر هشت»؛ تصویری از واقعیتهای تلخ اجتماعی
در این زمان بحث تصویربرداری فرق میكند و باید به ذهنیت نویسنده و كارگردان نزدیك شد. ... جذب مخاطب یكی دیگر از دستاوردهای یك سریال با مولفههای حرفهای است و هنر تدوین ... سیروس مقدم و همكار فیلمنامهنویس او سعید نعمتالله در حال پخش از سیماست. ... مقدم و حتی مجموعه موفق رستگاران متمایز میكند، نگاه چند بعدی این سریال به ...
در این زمان بحث تصویربرداری فرق میكند و باید به ذهنیت نویسنده و كارگردان نزدیك شد. ... جذب مخاطب یكی دیگر از دستاوردهای یك سریال با مولفههای حرفهای است و هنر تدوین ... سیروس مقدم و همكار فیلمنامهنویس او سعید نعمتالله در حال پخش از سیماست. ... مقدم و حتی مجموعه موفق رستگاران متمایز میكند، نگاه چند بعدی این سریال به ...
تصويري از واقعيتهاي تلخ اجتماعي
در اين زمان بحث تصويربرداري فرق ميكند و بايد به ذهنيت نويسنده و كارگردان نزديك شد. ... جذب مخاطب يكي ديگر از دستاوردهاي يك سريال با مولفههاي حرفهاي است و هنر تدوين ... جديد سيروس مقدم و همكار فيلمنامهنويس او سعيد نعمتالله در حال پخش از سيماست. آنچه اين مجموعه را از ديگر آثار مقدم و حتي مجموعه موفق رستگاران متمايز ...
در اين زمان بحث تصويربرداري فرق ميكند و بايد به ذهنيت نويسنده و كارگردان نزديك شد. ... جذب مخاطب يكي ديگر از دستاوردهاي يك سريال با مولفههاي حرفهاي است و هنر تدوين ... جديد سيروس مقدم و همكار فيلمنامهنويس او سعيد نعمتالله در حال پخش از سيماست. آنچه اين مجموعه را از ديگر آثار مقدم و حتي مجموعه موفق رستگاران متمايز ...
نگاهی به سریال جراحت
نگاهی به سریال جراحت. ... اما از شمایل ظاهری داستان و بویژه جنس نگارش قصه كه نام سعید نعمتالله را با خود ... از مجموعه كارهایی كه نعمتالله برای تلویزیون نوشته است بویژه رستگاران و زیر هشت در كنار جراحت و نوع روایت و شخصیتپردازی آن شاید بتوان یك سبك و یا شناسنامه مشخصی برای این نویسنده بازشناسی كرد كه برخی عناصر و ...
نگاهی به سریال جراحت. ... اما از شمایل ظاهری داستان و بویژه جنس نگارش قصه كه نام سعید نعمتالله را با خود ... از مجموعه كارهایی كه نعمتالله برای تلویزیون نوشته است بویژه رستگاران و زیر هشت در كنار جراحت و نوع روایت و شخصیتپردازی آن شاید بتوان یك سبك و یا شناسنامه مشخصی برای این نویسنده بازشناسی كرد كه برخی عناصر و ...
منتقدسينما: سريال زير هشت نگاهي تراژيک و دو سويه به زندگي است
وي ادامه داد: البته نگاه ويژه مجموعه ساز و نويسنده آن به آدم ها و زندگي محترم است ولي ... غفوري و نويسندگي سعيد نعمت الله هر شب از شبکه يک سيما به روي آنتن مي رود. ... زير هشت سومين سريال هر شبي سيروس مقدم بعد از نرگس و رستگاران است. ...
وي ادامه داد: البته نگاه ويژه مجموعه ساز و نويسنده آن به آدم ها و زندگي محترم است ولي ... غفوري و نويسندگي سعيد نعمت الله هر شب از شبکه يک سيما به روي آنتن مي رود. ... زير هشت سومين سريال هر شبي سيروس مقدم بعد از نرگس و رستگاران است. ...
کارگردانهای سینما و تجربههای تلویزیونی
«رستگاران» از فیلمنامه نسبتاً خوب سعید نعمتالله بهره میبرد و در كنار ... طالبی در این اثر كوشیده تا میان تئاتر و سینما پلی بزند و سریال خود را در قالبی .... صدور آرايي مانند شلاق براي نويسندگان مطبوعات با ذات و ذوق نويسندگي تناسبي ندارد ...
«رستگاران» از فیلمنامه نسبتاً خوب سعید نعمتالله بهره میبرد و در كنار ... طالبی در این اثر كوشیده تا میان تئاتر و سینما پلی بزند و سریال خود را در قالبی .... صدور آرايي مانند شلاق براي نويسندگان مطبوعات با ذات و ذوق نويسندگي تناسبي ندارد ...
روناک یونسی از خجسته میگوید!!
سیروس مقدم در سریال «رستگاران» قهرمان جدیدی رو کرد؛ این بار زنی تنها که در ... متن اجرا نکردم و با کمک آقای سعید نعمت الله (نویسنده فیلمنامه) روی دیالوگها ...
سیروس مقدم در سریال «رستگاران» قهرمان جدیدی رو کرد؛ این بار زنی تنها که در ... متن اجرا نکردم و با کمک آقای سعید نعمت الله (نویسنده فیلمنامه) روی دیالوگها ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها