واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: این بار زنی تنها که در شهر بی در و پیکر تهران در پی اثبات بیگناهی همسرش است، قهرمان اوست؛ قهرمانی که نام روناک یونسی برای ایفای نقش... سیروس مقدم در سریال «رستگاران» قهرمان جدیدی رو کرد؛ این بار زنی تنها که در شهر بی در و پیکر تهران در پی اثبات بیگناهی همسرش است، قهرمان اوست؛ قهرمانی که نام روناک یونسی برای ایفای نقش آن در برابرش ثبت شد. بازیگری که پیش از این در سریال «گلهای گرمسیری» به مخاطب عام معرفی شده بود، حالا با ایفای نقش خجسته در مسیر تازه ای قرار گرفته است. قصه زندگی خجسته و سرانجام سرنوشت شوهرش برای بسیاری که هر شب پای تلویزیون مینشینند مهم شده و به شکل جدی آن را پیگیری میکنند و همه اینها فرصت خوبی را برای روناک یونسی فراهم کرده است. او از قهرمان جدید سیروس مقدم میگوید. تا به حال کسی به شما گفته که بازی و چهره تان از جهاتی شبیه هدیه تهرانی است؟اوایل کارم مطبوعات خیلی این مساله را مطرح میکردند؛ به خصوص بعد از فیلم اولم «گرگ و میش». در آن فیلم، ویژگی نقش «ساره» به گونه ای بود که این حس را تداعی میکرد که بازی و چهره من شبیه خانم تهرانی است.این خوب بود یا بد؟چرا بد باشد، اتفاقاً خیلی هم خوب بود و به نوعی باعث افتخار من بود. به هر حال من یکی از طرفداران هدیه تهرانی هستم. شما چرا آنقدر در این سریال خوبید؟ به نظر میرسد سیروس مقدم برای اینکه خجسته را تبدیل به قهرمان داستانش کند، او را بیش از حد خوب و مثبت خلق کرده.نه، اصلاً با این قضیه موافق نیستم. به نظرم خجسته به موقع داد و فریاد کرده، به موقع دعوا کرده، به وقتش خندیده و محبت کرده و هر جا هم که لازم بوده خیلی قاطع و محکم ایستاده و فکر میکنم همه چیز خجسته در حد نرمال و معقول بوده و از این شخصیت خوبی و صبوری بیش از حد ندیده ام. به نظر میآید خجسته به جای اینکه خاکستری باشد، خیلی سفید است. اگر قرار بود خودتان این نقش را خاکستری کنید، چه رفتارهایی را به آن اضافه میکردید؟من معتقدم خجسته آدم نرمالی است و نیازی به رنگ آمیزی مجدد ندارد. در واقع من او را همین طوری که هست دوست دارم و اگر قرار باشد دوباره آن را بازی کنم، قطعاً همین طور که میبینید، بازی میکنم. سیروس مقدم برای اینکه کاراکتر زنش را در حد یک قهرمان معرفی کند، همه مصایب دنیا را روی سر او خراب میکند تا او با کنار زدن این سختیها در قامت یک قهرمان ظاهر شود. درباره خجسته هم همین اتفاق افتاده و باعث شده تا باورپذیری آن کمی مشکل باشد.با نظر شما که میگویید مصایب خجسته بیش از اندازه است، موافقم اما این دلیلی بر غیر واقعی بودن این شخصیت نیست چون نمونههای زیادی از این افراد در کنارمان زندگی میکنند و من با بعضی از آنها هم برخورد داشته ام. در هر حال، آدمهایی مثل خجسته شاید کم باشند ولی وجود دارند. این خجسته که حالا تبدیل به قهرمان رستگاران شده، اصلا کیست؟ ما فقط میدانیم که دختری جنوبی است؛ اینکه در شهر خودش چه کار میکرده، تحصیلاتش چیست و این چیزها را نمیدانیم. شما چه شناسنامه ای از خجسته داشتید که او را این شکلی درآوردید؟خجسته دختر آدمی فرهنگی که در یک خانواده فرهنگی و تحصیل کرده بزرگ شده. خودش دانشجو بوده و در دوران دانشجوییاش با شوهرش آشنا شده است. در مجموع او دختری با اعتقاد، سختکوش و گرم و سرد چشیده روزگار است که از هر نظر میتوان او را زنی کامل نامید. به نظر میآید شهرستانی بودن خجسته و غریب بودنش در تهران برای پررنگ کردن چهره قهرمانانه اوست. جنوبی بودن خجسته به جز این، کارکرد دیگری ندارد. او حتی لهجه جنوبی هم ندارد. اصلا با این قضیه موافق نیستم که ویژگی جنوبی بودن خجسته تک وجهی است. جنوبیها خیلی آدمهای خونگرم، مهربان و مهمان نوازی هستند و دست خیر دارند و هر کاری که از دستشان بر بیاید برای اطرافیانشان انجام میدهند. خجسته دقیقا همین رفتار را دارد اما همه فکر میکنند که هر کسی در جنوب زندگی میکند سیاه چهره است و با لهجه حرف میزند، در حالی که بر خلاف تصور ما خیلی از جنوبیها اصلا با لهجه صحبت نمیکنند و مدل پوشش آنها هم آن طوری که فکر میکنیم، نیست. من مدتی در جنوب کار کرده ام و این مساله را از نزدیک دیده ام. حتی بسیاری از جنوبیها که به آنها در ارتباط هستم در صحبتهایی که با من داشتند، از اینکه تصویری غیر کلیشه ای از زنان جنوبی در این سریال ارائه شده، خوشحال بودند. مقدم دکوپاژ خاص خودش را دارد، زوایای دوربین او و کادرهایی که میبندند، بازیگر را در موقعیت ویژهای قرار میدهد. این موقعیت ویژه همیشه به نفع بازیگر است؟بله، من در مدتی که به نظرم تمام دکوپاژها و تمام زوایای دوربین در جهت کمک کردن به من و نشان دادن بهتر حس من و بزرگنمایی ری اکشنهایم بوده که بسیار مفید و موثر بوده اند؛ مثلا بعضی پلانها خیلی بهتر از آنچه فکر میکردم از کار در آمده بود. دیالوگهای سریال ریتم و آهنگ مناسبی دارند اما همه از یک جنس هستند؛ مثلا خجسته با همان ادبیاتی حرف میزند که شایسته و کاوه حرف میزنند. خودتان با توجه به پیش شخصیتی که از خجسته به دست آورده بودید، چقدر این نوع دیالوگ را مناسب میدیدید؟من این نکته را که میگویند دیالوگها از یک جنس هستند، قبول ندارم چون جنس دیالوگهای خجسته، کاوه، شایسته و...کاملا باهم متفاوت است. شاید ریتم خاصی داشته باشند ولی یک جنس نیستند. در واقع هر شخصیتی در این مجموعه از یک نوع کلمات و واژهها استفاده میکند که خاص خود همان شخصیت است. خجسته هم واژههایی دارد که برای خود اوست. تنها کاری که من روی دیالوگها انجام داده ام این است که سعی میکنم آنها را مال خودم کنم؛ یعنی طوری آنها را بگویم که برای خودم و مخاطب قابل باور باشد. در واقع دیالوگها را مو به مو و نعل به نعل بر اساس متن اجرا نکردم و با کمک آقای سعید نعمت الله (نویسنده فیلمنامه) روی دیالوگها کار کردیم که روان تر و قابل باورتر باشند. اگر شخصیت شایسته قرار بود زن باشد و فیلمنامه رستگاران به شما پیشنهاد میشد، از بین خجسته و شایسته کدام یک را انتخاب میکردید؟بدون شک خجسته، چون شش ماه است که با او زندگی میکنم. اگر قرار بود کاوه یک دختر باشد و باز شما در موقعیت انتخاب نقش بین او و خجسته قرار میگرفتی، چطور؟باز هم خجسته. من با این کاراکتر گریه کردم، خندیدم، غصه خوردم، خوشحال شدم و به او بسیار وابسته هستم و تعلق خاطر دارم و به همین دلایل کاملا مشخص است که انتخاب من خجسته است. بازیگر هر کاراکتری را که بازی میکند معمولا بخشی از ویژگیهای شخصی خودش را در وجود آن کاراکتر نشان میدهد. در خصوص خجسته چه وجهی از شما در شخصیت او وجود دارد؟من تعبیر دیگری از این قضیه دارم. در واقع کاراکتری که به من پیشنهاد میشود ویژگیهای خاص خودش را دارد؛ یعنی دارای اعتقادات، منش و چارچوبهای اخلاقی مشخصی است. وقتی من این کاراکتر را قبول میکنم، ناخودآگاه یک سری از رفتارهای من و ویژگیهای شخصیتی ام روی آن کاراکتر تاثیر میگذارد؛ یعنی به نوعی ادغام میشوند با این توضیح که ویژگیهای آن کاراکتر نباید زیر سایه ویژگیهای شخصیتی من قرار بگیرد. درباره خجسته هم باید بگویم که او خیلی کاملتر و جلوتر از من است. شاید به لحاظ قاطع بودن و محکم بودن در کارها خیلی شبیه به هم باشیم اما از بسیاری جهات دیگر، خجسته از من جلوتر و کاملتر است؛ مثلا او آن قدر جسور است که من آرزو میکنم روزی مثل او جسور باشم. با توجه به اینکه بازی شما در رستگاران مورد توجه قرار گرفته، فکر کنم با پیشنهادهای کاری زیادی رو به رو شوید. الان کاری به شما پیشنهاد شده است؟پیشنهاد شده ولی در حدی نیست که بتواند نظر من را جلب کند. الان منتظر پیشنهاد خیلی خوب هستم و عجله ای برای کار کردن ندارم؛ ضمن اینکه بعد از شش- هفت ماه کار فشرده، دوست دارم استراحت کنم. بعد از رستگاران دوست دارید کار تلویزیونی انجام بدهید یا سینمایی؟فرقی نمیکند، من دنبال فیلمنامه خوب و نقش خوبم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 827]