تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايمان، آس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805464362




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به مناسبت روز شهادت صاحب المعه الدمشقيه‌ شهيد ‌اول،‌ فقيه‌‌ جامعه‌ و مردم است‌


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: به مناسبت روز شهادت صاحب المعه الدمشقيه‌ شهيد ‌اول،‌ فقيه‌‌ جامعه‌ و مردم است‌
جام جم آنلاين: شهيد اول، محمد بن مكي عاملي از فقهاي جليل‌القدر اماميه است كه سال 734 هجري قمري به دنيا آمد و در سال 786 هجري قمري به شهادت نايل شد. به صورت مطلق از ايشان به نام شهيد نام برده مي‌شود و وقتي كه در كتب فقهي تعبير به شهيد مي‌كنند منظور همين محمد بن مكي عاملي است كه در منطقه جبل‌عامل به دنيا آمد. وي از خانواده متدين و باشخصيتي بود و در تاريخ فقه اماميه ازجمله فقهاي مورد توجه است.


امروز سالروز شهادت ايشان است و به همين مناسبت مصاحبه‌اي را با آقاي دكتر عابدين مومني ، عضو هيات علمي گروه فقه و مباني حقوق دانشكده الهيات دانشگاه تهران و نويسنده كتاب‌هاي «اصول عمليه از ديدگاه شيخ انصاري و امام خميني»، «حقوق جزاء اختصاصي اسلام» و «آيات‌الاحكام»، پيرامون جايگاه فقهي شهيد اول انجام داديم كه در اينجا تقديم خوانندگان مي‌شود.

شخصيت فقهي شهيد اول داراي چه مميزاتي است؟

انديشه‌هاي فقهي ايشان مورد عنايت بزرگان فقه و فقاهت اماميه است. مرحوم شهيد اول فردي طالب علم و جوياي حق بود. در همان زادگاه خودش وقتي امكان تحصيل برايش به وجود آمد تا جايي كه توانست به كسب معارف و فقه اماميه كوشيد، ولي در همان جا ساكن و متوقف نشد؛ بلكه براي تكميل دانش و معارف به حله مهاجرت كرد و از محضر فخرالمحققين ابوطالب محمد بن حسن حلي كه فرزند ارجمند علامه حلي بودند كسب فيض كرد.

واقعا فخرالمحققين از اعجوبه‌هاي تاريخ است. وي در فقه و اجتهاد مورد توجه است كه محمد بن مكي عاملي در محضر ايشان به كمال رسيده به گونه‌اي كه خود فخرالمحققين از ايشان به عنوان علامه تعبير كرده است و شهيد در آن زمان جوان 17 ساله‌اي بود كه به محضر فخرالمحققين رفت و فقه و اجتهاد را از ايشان آموخت.

بعد از حله به بغداد در محضر قطب‌الدين رازي رفت و كسب علم كرد. ايشان در علوم عقلي از محضر قطب‌الدين رازي بهره گرفت، اما در فقه بسيار شهرت دارد و كارشان در اين زمينه به اوج رسيده و آثارشان غالبا فقهي است. وي علاوه بر فقه اماميه، بر فقه مذاهب هم عالم بود، از محضر اساتيد مختلف فقهي استفاده تخصصي كرد و اجازه روايت از علماي شيعه و سني داشت.

شهيد اول آثار متعددي دارند ازجمله آنها «الدروس الشرعيه في فقه الاماميه» است كه اين كتاب متاسفانه ناتمام ماند؛ زيرا ايشان هنگام تاليف اين كتاب به شهادت رسيد. اين كتاب به لحاظ ديگر فقهاي اماميه نوشته شده و آراي فقهي علماي زمان خود را متعرض شده و نظر راجح خود را نيز در كتاب مي‌آورد. كتاب ديگري كه ايشان دارند «اللمعه الدمشقيه في فقه الاماميه» است كه يك دوره فقه اماميه مي‌باشد كه به صورت بسيار وجيز و مختصر نوشته شده و امهات مباحث را با اشاره به بعضي فروعات بيان كرده است و آنجا خيلي هم متعرض اقوال مخالفين نشده مگر بندرت برخلاف «الدروس الشرعيه».

شهيد اول، هر كلمه‌اي را كه به كار برده با دقت به كار برده است؛ يعني راي اجتهادي خود را با دقت و ظرافت بيان مي‌كند و اين طور نيست كه بخواهد عبارت‌پردازي كند يا عبارتي را براي تفنن در جمله‌پردازي ذكر كند؛ بلكه همه اينها دقت‌هاي اجتهادي ايشان است و اين كه يك كلمه در آنجا به كار رفته و مترادف آن به كار گرفته نشده، اينها همه حساب شده است. در ظاهر در اين كتاب به روايتي اشاره نشده بلكه با آوردن كلمه‌اي متوجه مي‌شويم كه كدام روايت مورد نظر ايشان است. اين كار در ميان علماي پيشين ما مشابه دارد اما هم‌طراز ندارد.

مثلا «المراسل في الفقه الاماميه» ديلمي كه كتاب خوبي است، اما جامعيت كتاب اللمعه را ندارد. اين كتاب در عين اختصار كتاب خوب و جامعي است البته گاهي از لحاظ فني سعي در مختصرنويسي مي‌كرد. مثل «تهذيب المنطق» تفتازاني. علت مختصر نوشتن ايشان براي قابل فهم و استفاده بودن آن است و استنباط مسائل شرعي.

كتاب مبسوط ديگري كه ايشان نوشته است «ذكرالشيعه» معروف به «الذكري» است كه فقط بخش طهارت و صلاتش نوشته شده و بقيه موارد نوشته نشده است. شهيد در اين اثر براي هر بخشي استنادات روايي آن را آورده و مستدل بحث كرده است. كتاب‌هاي ديگري هم از ايشان موجود است.

آيا كتاب اللمعه الدمشقيه ايشان در زمان خودشان هم اين شهرت را داشته يا پس از ايشان شهرت پيدا كرده است؟

ايشان چون خودش يك فقيه مورد قبول آن زمان بوده و در جامعه شيعي شخص بسيار موثري بوده با توجه به اين كه به فقه تمام مذاهب اشراف داشته، مورد عنايت مردان حكومتي آن زمان بوده است پس طبيعتا آثار ايشان در زمان خودش مورد توجه و عنايت بوده است.

يكي از شروحي كه بر كتاب اللمعه الدمشقيه خورده شرح شهيد ثاني است كه اين شرح در مشهورتر شدن كتاب «اللمعه» بسيار موثر بوده است و آخرين شرحي كه بر آن نوشته شده شرح «النجعه في شرح اللمعه» شوشتري است كه با شرح شهيد ثاني متفاوت است.

ايشان مستندات روايي و آراي مجتهدين را ذكر كرده، حتي در مبحث صوم كه راجع به روزه است روي عبارت اللمعه الدمشقيه تامل كرده و توضيح داده كه اينجا متن حديث در كتب حديثي غلط نقل شده بود و در كتاب‌هاي فقهي هم تاثير گذاشته است نشان‌دهنده عظمت لمعه شرح شهيد ثاني است كه مورد عنايت علما قرار گرفته و مورد تدريس استادان حوزه و دانشگاه است.

مشرب و سيره شهيد چگونه بوده و از چه كساني تمسك جسته است؟

ما شهيد را ذيل وجود علامه حلي مي‌شناسيم؛ يعني مروج مكتب علامه حلي است البته نه به اين معنا كه نظر تقليدي نسبت به آراي علامه حلي داشته بلكه نظر اجتهادي داشته و در كتب فقهي خود آراي مخالف علامه هم بسيار دارد و يكي از علمايي كه مي‌توان به عنوان فقيه از آن نام برد شهيد اول است، اما اينها پيرو مكتب شيخ طوسي بودند حتي خود علامه حلي، اما چون شهيد نزد فخرالمحققين از كتاب قواعدالاحكام علامه حلي استفاده كرده و آن كتاب كه يك اثر فقهي ممتاز است، متعرض اجمالي آراي فقها شده است، اين سبب شد كه فخرالمحققين اين موارد را بيان كرده و قول راجح را بيان كند.

علامه حلي خود خواهرزاده محقق حلي، صاحب كتاب «شرايع الاسلام في مسائل الحلال و الحرام» است و علامه حلي هم صاحب كتاب «قواعد الاحكام في احكام الحلال و الحرام» مي‌باشد اين دو بزرگوار با اين كه نسبت به كتاب شيخ طوسي ديدگاه‌هاي اجتهادي و آراي مخالف دارند ولي شيخ طوسي را تثبيت كردند.

شيخ طوسي ابتدا كتاب «النهايه» را مي‌نويسد كه بر وفق مكتب محدثين و اخباريين آن زمان بود، بعد كتاب «المبسوط» را مي‌نويسد كه اولين كتاب فقهي اجتهادي در اماميه است بعد «فقه مقارن» و بعد كتاب «عده‌الاصول» را مي‌نويسد. شيخ طوسي هنگامي كه كتاب النهايه و المبسوط را نوشت بعضي‌ها به اين دو كتاب با دو رويكرد انتقاد داشتند؛ از يك طرف انتقادشان اين بود كه النهايه بر وفق مكتب محدثين است بعد به المبسوط ايشان نيز از منظر ديگري انتقاد شده است كه به اجتهادات شيخ طوسي و منابع مورد استفاده در آن كتاب برمي‌گشته و ناظر به كتاب‌هاي فقهي غيراماميه بوده كه آنها را نقد كرده است.

منتقدين هم خود را پيرو مكتب سيدمرتضي مي‌دانستند؛ يعني سيدمرتضي هيچ گرايش اخباري‌گري نداشت، پيرو مكتب محدثين نبود بلكه بشدت نظر انتقادي و مكتبي اجتهادي داشت. اما كتاب فقهي كه يك دوره فقه اماميه باشد ننوشته است. منتقدان با انتساب مكتب خودشان به سيدمرتضي به نقد انديشه‌هاي شيخ طوسي پرداختند. محقق حلي و علامه حلي در حقيقت از شيخ طوسي دفاع كردند، مخصوصا مرحوم علامه حلي كتاب «مختلف‌الشيعه» را براي دفاع از شيخ طوسي نوشته است.

اگرچه در كتاب مختلف‌الشيعه علامه حلي نظر اجتهادي دارد و در موارد زيادي نظر شيخ طوسي را نمي‌پذيرد، ولي نكته‌اي كه در اين كتاب مختلف‌الشيعه مورد توجه است حمله نويسنده به مخالفينش براي بي‌اعتبار جلوه دادن آنهاست. محقق حلي هم نظرش تنزل دادن نظر منتقدان است؛ لذا از منتقد تعبير به متاخر مي‌كند كه در روحيه شاگردانش تاثير گذاشت. مثلا فاضل آبي، شاگرد محقق حلي كه شرحي بر «مختصر النافعه» محقق حلي مي‌نويسد از آن منتقد تعبير به متاخر مي‌كند.

علامه حلي در مكتب محقق حلي پرورش يافت و خودش هم شاگرداني را بار آورد كه مدافع مرام علامه حلي بودند. محقق حلي هم شيخ طوسي را حمايت كرده، علامه حلي، محقق را حمايت كرد و شاگرداني را به وجود آورد كه آن شاگردان روش علامه حلي را جانبداري كردند. يكي از آنها پسر خودش فخرالمحققين است كه اعجوبه بود. يكي ديگر خواهرزاده علامه به نام عميدالدين اعرجي است كه ايشان كتابي همانند كتاب ايضاء الفوائد فخرالمحققين به نام كنز الفوائد دارد به نثري روان‌تر. خواهرزاده ديگر علامه نيز ضياءالدين نام دارد.

در نهايت شهيد اول نزد فخرالمحققين، ضياءالدين و عميدالدين درس خواند. مسلما وقتي پيش اينها درس خوانده، از اينها تاثير پذيرفته است. در عين حال ايشان ضمن اين مطلب تلاش داشت يك متن فقهي اماميه و خالص ارائه كند تا آميخته به مطالب ديگر مذاهب نباشد. شايد اين اتفاق در آثار پيشينيان افتاده باشد، اما ايشان اين مساله را لحاظ كرده است.

آيا شهيد در انتخاب احاديث سختگير بود؟

در زمان اواخر غيبت صغري و اوايل غيبت كبري تا زمان شيخ طوسي در جامعه شيعي بحث شريعت كه مطرح مي‌شد باعث شده بود تا مرام‌هاي متفاوت به وجود آيد، اول مرام محدثين است و در مقابل آن مكتب «قديمين» كه مكتب راي و اجتهاد خوانده مي‌شد. حد وسط هم مكتب شيخ طوسي و مكتب سيدمرتضي است.

شيخ طوسي از دو مكتب يادشده ارتزاق كرده و بين آنها جمع نموده است. شيخ مفيد و سيدمرتضي خبر واحد را حجت نمي‌دانستند. اينها خبر را 2 نوع مي‌كردند: متواتر و واحد. در ادامه هم خبر واحد را به 2 دسته خبر واحد داراي قرينه و بدون قرينه تقسيم مي‌كردند. قرينه در نظر آنها؛ دال بر صحت خبر است و اين قراين هم از پيش مشخص شده بود، اما خبر واحد بدون قرينه را حجت نمي‌دانستند.

شيخ طوسي در كتاب «عده‌الاصول» خبر واحد بدون قرينه را حجت خوانده و براي آن ادعاي اجماع كردند. مرحوم محقق حلي معتقد است كه اگر ما دلايل ديگر نيافتيم به خبر واحد توجه مي‌كنيم يعني اگر دلايلي نيافتيم به خبر واحد توجه مي‌كنيم بنابراين هم ناظر به سيدمرتضي است و هم شيخ طوسي و به نوعي در كتاب «معارج الاصول» اين را بيان كرده است.

شهيد اول هم اين نظر را پذيرفته؛ يعني نه خبر واحد فاقد قرينه را رد مي‌كند و نه اين كه وجود كامل خود را به درياي مواج خبر مي‌سپارد، بلكه هم دقت عقلي خود را دارد و هم در ضرورت از خبر واحد استفاده كرده است؛ زيرا در مكتب اين بزرگان ارتزاق علمي كرده است.

شهيد اول هم مقلده نبود كه صرفا تبليغ خبر واحد بكند. البته مقلده در دوران مختلف به افراد متفاوتي اطلاق مي‌شد مقلده در زمان قبل از شيخ طوسي مبلغين خبر واحد را نام نهاده بودند اما بعد از شيخ طوسي به پيروان وي مقلده مي‌گفتند.

نكته‌اي كه بايد گفت آن است كه شهيد فقيه حجره‌نشين نبوده است، بلكه وارد زندگي عيني جامعه شده است و با احساس مسووليتي كه داشته براي خدا به كمك سر و سامان بخشيدن زندگي مردم شتافت تا زندگي آنها را ديني كند. شهيد اول، فقيهي متعهد و مسوول بود كه جزو نوادر فقهي ماست. ايشان تنها فقيه مدرسه نبود بلكه ضمن حضور در ميان عامه مردم كارهاي علمي ارزشمندي انجام داد.

شهيد اول، شيعه خالص و عاشق مكتب اهل بيت پيامبرص بود.

حميدرضا يونسي‌
 دوشنبه 30 ارديبهشت 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 202]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن