محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846466682
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: فکر میکنم بازیگران مرد «مثل هیچ کس» مجبور بودند برای باورپذیر شدن صحنهها انرژی زیادی صرف کنند. به همین دلیل صحنههای «مردانه» بسیار قوی تر بود. مثلاً... میزگرد کارگردان، نویسنده و تهیه کننده مثل هیچ کس در دهه اخیر که مجموعههای مناسبتی یکی از پرمخاطب ترین تولیدات سیما محسوب میشود، هر ساله با نگاههای تازه یی به این مقوله مواجه میشویم. اما امسال خصیصه مجموعههای تلویزیونی به بهانه ماه رمضان سردرگمیمخاطب در برقراری ارتباط با آنها بود که در این میان مجموعه «مثل هیچ کس» که روی آنتن شبکه دوم سیما میرفت یک استثنا محسوب میشود.مثل هیچ کس با برنامه ریزی نوشته شد، به موقع کلید خورد و تصویربرداری آن قبل از ماه رمضان به پایان رسید. به همین دلیل هیچ نشانی از شتابزدگی در آن نبود. بی مناسبت نیست تا قبل از اینکه به بررسی و گفت وگو پیرامون این مجموعه بپردازیم، به این نکته هم اشاره کنیم که امسال مخاطبان مجموعههای ویژه رمضان، برنامه زندگیشان را مثل سالهای گذشته با آن تنظیم نمیکردند و اگر از دیدن قسمتی هم غافل میشدند، خیلی غبطه نمیخوردند و این میتواند زنگ خطری باشد تا سازمان در آینده با برنامه ریزی بهتر و انتخابهای مناسب تر و از سوی دیگر برنامه سازان هم با کارهایی قابل قبول تر به این مقوله بپردازند. زمانی که از ساخت مجموعه نه چندان مناسبتی «داداشی» در گروه فیلم و سریال شبکه دوم سیما آگاه شدیم، حضور تهیه کننده خوش سابقهیی چون «محمدعلی اسلامی»، نویسنده کاربلدی چون «علی اکبر محلوجیان»، کارگردان معتبری چون «عبدالحسین برزیده» و بازیگر توانایی چون «حسین یاری» در نقش داداشی در کنار عوامل خوب دیگر این نوید را میداد که به انتظار دیدن مجموعه خوبی باشیم و گرچه امسال رقابت قابل ملاحظهیی بین سریالهای ماه رمضان دیده نشد، اما استقبال مخاطبان از این سریال بیانگر آن است که اشتباه نمیکردیم. یکی از ویژگیهایی که در این مجموعه مرا نیز کنجکاو کرده بود تا از آن غافل نباشم حضور «عبدالحسین برزیده» به عنوان کارگردان این پروژه بود که با ژانر تخصصی او فاصله زیادی داشت. گرچه به رغم اینکه دو ژانر «دفاع مقدس» و «ملودرام»های اجتماعی که رنگ و بوی سنتی هم دارد به نظر کاملاً متمایز میآیند اما در یک مورد اساسی و مهم با هم مشترکند و آن اینکه نسل امروز با هر دو ژانر فاصله گرفته اند و پرداختن صحیح به آن، که بتواند راه آشتی میان این نسل سرکش و تنوع طلب و آن تاریخ و فرهنگ را هموار کند، وظیفه خطیر و پرمسوولیتی است. کنجکاوی دیگر من نویسنده این مجموعه «علی اکبر محلوجیان» بود. محلوجیان یکی از نویسندگان بزرگی است که بسیار ملموس فرهنگ، آیین و رسوم ایرانی را میشناسد، اصول فیلمنامه نویسی را بلد است، فراز و فرودهای یک قصه پرکشش را میداند و به خوبی میتواند نبض مخاطب را در دست بگیرد و تنها موردی که میتوان از آن انتقاد کرد پایان بعضی از قصههای اوست که قانع کننده نیست. برای مثال در مجموعه «پدرسالار» به نظر میرسد سکانس پایانی جا مانده؛ سکانسی که بیانگر این باشد که نه سفره بلندبالا، نه حضور فیزیکی همه اعضای خانواده و نه کلید خانههایی که در دستها برق میزند هیچ یک پایان این قصه نیست و همه حرمتها و خوشبختیها، یکدلیها و یکرنگیها با آن خانه قدیمیفروخته شده است یا در قصه دیگر محلوجیان یعنی «زیرتیغ»، دوباره این کاستی حس میشد و باز هم به دنبال یک سکانس پایانی بودیم تا نشان دهد این دو دست که یکدیگر را به سختی میفشارند، نمیتوانند ذره یی از فشاری که روی قلبها است، بکاهند. اما مثل هیچ کس دین این دو را هم ادا کرد و با پایان استادانه خود بار کاستی دو سریال یادشده را نیز به دوش کشید. نماز جماعت خانواده یی که میدانند در این دلشکستگیها فقط میتوان به خدا پناه برد تا شاید پلهای خراب شده پشت سر را دوباره از نو بسازد و جمله بسیار زیبایی که در دیالوگهای پایانی از زبان عموعلی (پرویز پورحسینی) میشنویم؛«میتوانست از این هم بدتر شود و خداوند همیشه جای شکرش را باقی میگذارد.» اواسط ماه رمضان، اواخر شهریورماه برای هماهنگی یک میزگرد با محمدعلی اسلامی تهیه کننده مثل هیچ کس تماس گرفتم، پذیرفتند به شرط اینکه پس از اتمام سریال باشد. نگران بودم قصه به گونه یی تمام شود که برای گفت وگو دلسرد شوم، اما این طور نشد و پایان هنرمندانه و استقبال مردم از سریال موجب شد گپ دوستانه یی داشته باشیم؛ گفت وگویی با «محمدعلی اسلامی» تهیه کننده، «علی اکبر محلوجیان» نویسنده و «عبدالحسین برزیده» کارگردان سریال مثال هیچ کس.● اولین موردی که خیلی هم حائز اهمیت نیست اما از آن زیاد گفته شده، عنوان این مجموعه و تغییر آن است که بهانهیی است تا من هم به نکتهیی اشاره کنم. به نظر شما در یک ملودرام که دستمایه و رنگ و بوی سنتی دارد، همه چیز، حتی عنوان هم نباید از همین جنس باشد.▪ مثل «پدرسالار»، «زیرتیغ»، «رسم عاشقی» یا حتی «دادادشی». آیا ترکیب «مثل هیچ کس» که عنوان یک شعر نو است مدرن تر از آن نیست که تناسبی با این قصه داشته باشد. مصداق کلام من همین است که مخاطبان سریال را با نام «داداشی» میشناسند.اسلامی؛ من هم همین عقیده را دارم و عنوان داداشی را مناسب میدانستم اما نظر بر این بود که عنوان تغییر کند و با توجه به فرصت اندکی که داشتیم، لیستی ارائه شد که در این بین «مثل هیچ کس» بامعناتر بود و با فضای کار مناسب تر مینمود.● سوژههایی که بتواند گوشه یی از فرهنگ و سنت ما را به تصویر بکشد بسیار قابل تامل است اما به شرط آنکه خوب پرداخته شود. سنتهایی که دیگر از آنها فقط چند لاله قدیمی، آینه نقره یا احیاناً یک جو مردانگی و انگاره باقی مانده که در حال حاضر به عنوان عتیقه زینت زندگیهای لوکس شده است. نظر شما چیست؟▪ اسلامی؛ من برای فرهنگ و سنتهای اصیل احترام خاصی قائلم و معتقدم با همین پشتوانههای فرهنگی و سنتهای شایسته قادر به رشد و تکامل هستیم و سعی میکنم باز هم در همین فضاها کار کنم. تلاش من این است که حق مطلب را به طور شایسته یی به جا آورم، هر چند در شرایطی هستیم که به تعبیر شما این سنتها کمرنگ شده است.● چرا زمانی که میخواهیم یک زندگی سنتی را نشان دهیم بیشتر از فضای شب استفاده میکنیم و معمولاً تصویرها شارپ نیست. این را از آن جهت میپرسم که خیلی از مخاطبان با رنگ و روی تصویرها مشکل داشتند و عقیده شان این بود که لزومیندارد برای نشان دادن «قدمتها» از «کهنگی» وام گرفت.▪ اسلامی؛ این سوال را آقای برزیده جواب خواهند داد. اما مختصراً خدمت شما و مردم عرض میکنم هیچ گونه تغییری در نورپردازی یا ایجاد کهنگی در تصاویر صورت نگرفته و تنها برای زیباتر شدن رنگها از فیلتر مخصوص استفاده شده که فکر میکنم به مراتب تصاویر را زیباتر کرده است.▪ برزیده؛ در حقیقت ما پیرو صحبتی که با طراح صحنه خانم «گلزار» داشتیم به این نتیجه رسیدیم که با توجه به اینکه ویدئورنگها را چند برابر شارپ تر و حتی غیرطبیعی نشان میدهد از رنگهایی که این مشکل را کمتر ایجاد میکنند، استفاده کنیم. حتی در انتخاب رنگهای لباس، گریم، دکور، صحنه و رنگ زمینه لوکیشن. این ممکن است که بیننده به رنگهای شارپ به خصوص در تلویزیون که متریالش ویدئو است عادت کرده است اما فکر میکنم با توجه به برآیندش همین موجب شده بود فضای ما واقعی تر باشد.البته میپذیرم بعضی از صحنههای شبها تاریک تر از حد معمول بود. این را هم اضافه کنم که ما فکر میکردیم تصاویر در پخش چند پرده روشن تر میشود ولی از آنجا که این بار شرایط استانداردی داشت، دقیقاً به همان صورت پخش میشد.● اصولاً از دو منظر میتوان کار یک کارگردان را محک زد. یکی از نظر تکنیکی، اینکه میزانسن، دکوپاژ، کاتها و شاتها به چه گونه است که خیلی تخصصی است و دیگر اینکه تصویر و شخصیتها تا چه اندازه به متن وفادار و با نگاه نویسنده همراه بوده است؛ همراهی که میتواند موجب خوش ساختی یک اثر شود. در «مثل هیچ کس» تا چه اندازه این رابطه متقابل وجود داشت؟▪ برزیده؛ فیلمنامه نوع برخورد کارگردان با کار را مشخص میکند. از جنس بازی بازیگر گرفته تا نوع فیلمبرداری و... به نظر من هرچه ذهنیت کارگردان و نویسنده به هم نزدیک تر باشد، نتیجه بهتری حاصل میشود. من این شانس را نداشتم که حتی موقعیتی پیش بیاید تا یک بار با آقای محلوجیان در رابطه با فیلمنامه صحبت کنم اما آقای اسلامیکه کاملاً در جریان فیلمنامه بودند به من کمک میکردند و اگر حذف یا تعدیلی در نظر گرفته میشد از طریق ایشان از آقای محلوجیان اجازه میگرفتیم.▪ محلوجیان؛ همان طور که گفته شد متاسفانه در زمان فیلمبرداری شرایط طوری بود که نتوانستم در خدمت آقای برزیده باشم ولی از آنجا که با آقای اسلامی نزدیکی فکری زیادی داشتم مطمئن بودم اگر نکته مبهمی در کار باشد آقای اسلامی میتواند برطرف کند.● یک سکانس مشترک در «پدرسالار» و «مثل هیچ کس» وجود دارد که بچهها پشت در بخش آی سی یو بیمارستان نگران ایستاده اند. این سکانس در پدرسالار بسیار تاثیرگذار و در مثل هیچ کس کمرنگ و زودگذر است. از آنجا که نویسنده هر دو سکانس یکی است، قاعدتاً باید دلیل باورپذیر نبودن این سکانس و اصولاً سکانسهای عاطفی «مثل هیچ کس» را از آقای برزیده بپرسیم. من پرسشم را این طور مطرح میکنم که به نظر میرسد صحنههایی که بار عاطفی زیادی دارند خیلی پراحساس درنیامده است؛ حتی برخورد خانواده با مرگ بی بی.▪ برزیده؛ صحبت شما عجیب است چرا که من همه بازخوردهایی که داشتم دقیقاً عکس این بود و عقیده داشتند خیلی تحت تاثیر لحظات عاطفی کار قرار گرفته اند. به نظر خود من هم صحنههای حسی و عاطفی خیلی خوب از کار درآمده و این نه تنها مرهون من یا آقای محلوجیان بلکه به بازی خوب بازیگران و دیگر عواملی که صحنه را خلق کردند نیز برمیگردد. مثلاً در صحنه مرگ بی بی فکر میکردم یک پسری مثل داداشی که تا این اندازه به مادرش علاقه مند است و او را سنگ صبور، پشتوانه و جانشین پدر میداند، چطور باید برخورد کند و با آن حرکتی که دوربین دور آقای یاری داشت و چرخی که او دور خودش و درخت بیدی که یادآور بی بی بود، میزد، توانستیم تمام احساس، آشفتگی، نگرانی و غم او را نشان دهیم.● اما عکس العمل بقیه خانواده در رابطه با مرگ بی بی خیلی گذرا بود.▪ یکی از مشکلات اجرایی که در حقیقت حسن کار بود، اینکه طبق خصوصیات، این نوع خانوادههای سنتی پرجمعیت بودند و مجالی برای پرداختن به همه آنها نبود.● درباره بازی بازیگران چه نظری دارید،به نظر شما انتخابها مناسب بود؟ ▪ برزیده؛ خیلی راضی بودم. هم ارتباط خوبی با هم داشتیم و هم بازیها خوب بود و حتی گاهی در اضافه شدن و خلق صحنهها به من کمک میکردند.● اجازه میدهید با شما مخالفت کنم. به نظر من بازی هنرمندان مرد مثل هیچ کس بسیار عالی بود و انتخابها خیلی حساب شده و دقیق، اما در مورد بازیگران زن به جز خانم «نفیسه روشن» و «مرضیه لشکری» بقیه از جنس این کار نبودند. مثلاً با همه احترامیکه برای خانم پروانه معصومیقائل هستم و به ایشان تعصب دارم اما پروانه معصومیستاره فیلم «رگبار» است. با درخششی از قبل از انقلاب تا حالا. چهره، فیزیک، طرز بیان، لحن صدا و حتی حرکات او هیچ سنخیتی با «بی بی» ندارد. حتی زمینه ذهنی ما هم از او «بی بی» نیست و این در مورد «آتنه فقیه نصیری» هم صدق میکند. فکر میکنم بازیگران مرد «مثل هیچ کس» مجبور بودند برای باورپذیر شدن صحنهها انرژی زیادی صرف کنند. به همین دلیل صحنههای «مردانه» بسیار قوی تر بود. مثلاً خود من به شخصه اصلاً با عشق داداشی و نرگس ارتباط برقرار نکردم. شاید هم شخصیت پردازی این مجموعه در مورد خانمها کمرنگ بوده و این میتواند از آنجا نشات بگیرد که شما یک کارگردان ژانر جنگی هستید، با شخصیت پردازی آقایان بیشتر مانوسید و به خانمها کمتر میپردازید.▪ برزیده؛ (میخندد) اصلاً این طور نیست. اولاً من شش تا خواهر دارم. همسرم و دو دختری که دارم موجب شده روحیات خانمها را خیلی خوب بشناسم و از نظر تخصصی هم تفاوت چندانی بین بازی گرفتن از یک بازیگر مرد و یک بازیگر زن نمیبینم. من خودم بازی خانم پروانه معصومیرا در مثل هیچ کس خیلی دوست دارم. چرا شما فکر میکنید شخصیت بی بی قرار بوده یک شخصیت بی کلاس باشد. اتفاقاً ما میخواستیم بی بی یک زن متشخص و باپرستیژ باشد و من خیلی دوست داشتم به خلوت بی بی و داداشی بیشتر میپرداختم. ● اگر میخواستید دوباره «مثل هیچ کس» را از اول شروع کنید چه تغییراتی در آن میدادید؟▪ اسلامی؛ از کار بسیار راضی هستم اما شاید در پرداختن به شخصیت داداشی، بی بی و نرگس تغییراتی ایجاد میکردم.● شما چطور آقای برزیده؟▪ فکر میکنم به رابطه بی بی و دادشی بیشتر میپرداختم، البته به کمک نویسنده داستان چرا که فکر میکنم رابطه بین بی بی و داداشی رابطه خاص و ویژه یی بود که میتوانست جذاب تر و دوست داشتنی تر باشد.● و شما آقای محلوجلیان؟▪ اول از همه یک بار دیگر از بای «بسم» تا تای «تمت» فیلمنامه را از نو مینوشتم. «داداشی» را کمیزمینی تر میکردم. دیالوگها را صیقل میدادم. یک صیقل کشی درست و حسابی به سر تا پای تمام شخصیتها کمک میکرد تا آدمها تراش بهتری بخورند.● در سریال مثل هیچ کس، بیشتر از اینکه روابط خانوادگی و پرداختن به آن توجهم را جلب کند، رابطه بین کسبه، حمایتها، پشت پا زدنها و... برایم جالب بود و به نظرم یکی از نقاط قوت و تازه فیلمنامه است. ▪ محلوجیان؛ بخشی از طرح و توطئههای داستان در محیط کار برادرها شکل میگرفت. بنابراین باید به شکلی ملموس به آن پرداخته میشد. ماجرای «تریکوبافی» و «سیداسماعیل» جزیی از خاطرات دوران نوجوانی من بود. فکر کردم بستر مناسبی برای کار است؛ در بازار داغ رقابتی که فکر میکنم هنوز هم وجود دارد و در پاساژها شاهد آن هستیم.● این تجربه جدید چطور بود؟ باز هم سراغ این ژانر میروید چرا که کارگردانهایی نظیر شما اگر تغییر ژانر دهند معمولاً کمدی است، که این هم میتواند یک نوع واکنش باشد به اینکه بعضیها قدر سینمای دفاع مقدس و کسانی را که در این زمینه کار کرده اند ندانسته اند.▪ برزیده؛ به نظر من این شخصیتها در مثل هیچ کس خیلی از جنس آدمهای جنگ بودند. به خصوص شرایط روحی، روانی شان و اعتقادات و مناسبات شان و مهم تر اینکه هر جا که ما بتوانیم حرفی بزنیم که آن را قبول داشته باشیم جای ما همان جاست و این میتواند در هر ژانری قرار بگیرد.● بازی خوب پرویز پورحسینی یا اصغر همت و حسین یاری جای تردید نداشته و ندارد، اما جواد عزتی، حمید ابراهیمی، رامین راستاد و عباس امیری هم در این سریال فوق العاده بودند. در موردشان صحبت میکنید؟ همچنین بازی خوب نفیسه روشن و خانم لشکری که شخصیت عمه خانم را بازی میکرد و برخلاف نقش کوتاهش بسیار خوب ظاهر شدند.▪ اسلامی؛ در سریال زیر تیغ متوجه تواناییهای «رامین راستاد» شدم به همین دلیل هنگام نگارش متن «مثل هیچ کس» انتخاب اول و آخرم برای نقش «کاظم» رامین راستاد بود. «حمید ابراهیمی» را در «صاحبدلان» و «فرزند خاک» دیدم، خیلی خوب بود و در «مثل هیچ کس» عالی ظاهر شد. بازی «عباس امیری» را دوست دارم، همیشه منتظر فرصتی بودم برای دعوت از ایشان که خوشبختانه انجام گرفت. «نفیسه روشن» هر چند بازیگر جوانی است اما بااستعداد است. ابتدا ایشان را برای نقش دیگری دعوت کردیم اما بعد از مدتی نظر آقای برزیده بر این شد که وی نقش اشرف را بازی کند، خانم روشن ابتدا تردید داشت، اما خوش درخشید.خانم «مرضیه لشکری» که در مثل هیچ کس نقش عمه خانم را داشتند، بازیگری تحصیلکرده و با دانش در عرصه تئاتر و سینما هستند و هر چند کم کارند اما بسیار توانا و خوب ظاهر شدند و در ادامه اینکه حضور خانم پروانه معصومیبسیار ارزنده و قابل تقدیر بود و همچنین از خانم آتنه فقیه نصیری برای بازی زیبایشان تشکر میکنم.● یقیناً همین طور است اما قبلاً هم به این اشاره کردم که با تمام احترامیکه برای بازی خانم معصومیقائل هستم، فیزیک، لحن صدا و نوع ادای کلام ایشان با شخصیت بی بی هم جنس نبود و این خصوصیات در مورد خانم فقیه نصیری هم صدق میکند اما شاید به قول شما باید به شخصیت بی بی و نرگس بیشتر پرداخته میشد تا باورپذیرتر مینمود و نظر من مغایرتی با تواناییهای این دو هنرمند ارزنده ندارد. و کلام آخر، بدون هیچ پرسشی.▪ اسلامی؛ با تئاتر «آیینه خیال» در کنار دوست عزیزم «داوود میرباقری» شروع کردم، هر چند در آن روز فکر نمیکردم راهی طولانی در پیش دارم. سپس به تئاتر «اسکندرشاه مغلوب»، «گلدانها و آفتاب» و... رسیدم. از سریال «حکایت مسافر گمنام» عبور کردم تا به سریالهای «رعنا»، «بی بی یون»، «زیر تیغ» و امروز «مثل هیچ کس» رسیدم. بسیار شیرین و گوارا بود سالهای همکاری در کنار دوست بسیار عزیزم «داوود میرباقری» و مرحوم «حسین پناهی» که یادش گرامیباد. همچنین سلام و سپاس به معلم بزرگوارم آقای «سیف الله داد» که بسیار از او آموختم.● شما آقای برزیده؟▪ هر جا که ما بتوانیم حرفی بزنیم که به آن اعتقاد داشته باشیم جای ما و ژانر ما همان جا است. اینکه بتوانیم در ارزشها عامل باشیم نه اینکه صرفاً شعار بدهیم. همه چیزهایی که در جنگ هست در زندگی هم هست به خصوص در این نوع زندگیها یعنی زندگی سنتی. سینما، سینما است. اگر ما یاد گرفتیم که فیلم بسازیم و احیاناً در دانشگاه درس آن را خواندیم یا آن را تجربه کردیم، این بلد بودنها اساساً جنگی یا غیرجنگی و متعلق به ژانر خاصی نبوده است. من از «مثل هیچ کس» خیلی لذت بردم؛ به خصوص از وقتی متوجه شدم جمعیتی از مردم به این ژانر علاقه مند هستند، درست برخلاف نظر بعضی از مسوولان فرهنگی ما که فکر میکردند زمان پرداختن به این نوع کارها سپری شده است. ● به رغم اینکه خود من با کارهای طنز موافقم و عقیده دارم لازم است خستگی را از تن ما بیرون کند اما امیدوارم شرایط مشابهی هم برای پرداختن به موضوعات دیگر وجود داشته باشد.▪ محلوجیان؛ نکته یی که در بحثها به آن پرداخته شده و از نظری جان مایه داستان هم بود، بحث «وسوسه» و قدرت این خصلت انسانی است که مثل تیزاب روح انسان را میخورد و باعث تغییراتی درونی میشود و جنبه ابلیسی انسان را رو میکند و همیشه «الخناس»هایی هستند که از روی غرض و مرض، حتی بدون آن، دیگران را وسوسه میکنند؛ خصلتی باستانی که مثل عشق و کینه و نفرت قدرتمند و کارساز است. با امید به اینکه انسانها بتوانند خود را از «الخناس»ها دور نگه دارند. این کلام آخر من بود. مطالب مرتبط: بیبی متفاوتترین مادر بود گزارش تصویری پشت صحنه سریال مثل هیچکس زیباییهای فراموش شده در روزگار ما گردآورى: گروه فرهنگ و هنر سيمرغ /culture منبع: روزنامه اعتماد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 674]
صفحات پیشنهادی
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود. فکر میکنم بازیگران مرد «مثل هیچ کس» مجبور بودند برای باورپذیر شدن صحنهها انرژی زیادی صرف کنند. به همین دلیل صحنههای «مردانه» ...
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود. فکر میکنم بازیگران مرد «مثل هیچ کس» مجبور بودند برای باورپذیر شدن صحنهها انرژی زیادی صرف کنند. به همین دلیل صحنههای «مردانه» ...
آغاز رقابت در پربینندهترین ساعات پخش سال در تلویزیون
خلاصه داستان: داستان "مثل هیچکس" درباره خانوادهای است که پدرشان فوت میکند و پسر بزرگتر که همه او را داداشی صدا میکنند، مسئولیت خانواده را به عهده میگیرد. ...
خلاصه داستان: داستان "مثل هیچکس" درباره خانوادهای است که پدرشان فوت میکند و پسر بزرگتر که همه او را داداشی صدا میکنند، مسئولیت خانواده را به عهده میگیرد. ...
درباره سريالهاي مناسبتي ماه رمضان امسال
گزارشي كه خواهيد خواند، مرور پر جزئياتي است بر سريالهاي شبكههاي مختلف تلويزيون .... «مثل هيچ کس» با نام قبلي«داداشي» کليد خورد و در نيمه راه تغيير نام داد. .... تهيه کنندگي اسماعيل عفيفه چندان رضايت بخش نبود و توجهي را به خود جلب نکرد. ...
گزارشي كه خواهيد خواند، مرور پر جزئياتي است بر سريالهاي شبكههاي مختلف تلويزيون .... «مثل هيچ کس» با نام قبلي«داداشي» کليد خورد و در نيمه راه تغيير نام داد. .... تهيه کنندگي اسماعيل عفيفه چندان رضايت بخش نبود و توجهي را به خود جلب نکرد. ...
پشت صحنه مجموعه تلویزیونی ویژه ماه مبارک رمضان
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود اما امسال خصیصه مجموعههای تلویزیونی به بهانه ماه رمضان سردرگمیمخاطب در برقراری ارتباط ... بی مناسبت نیست تا قبل از اینکه به ...
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود اما امسال خصیصه مجموعههای تلویزیونی به بهانه ماه رمضان سردرگمیمخاطب در برقراری ارتباط ... بی مناسبت نیست تا قبل از اینکه به ...
ماسک براي لطافت پوست آرنج و سرزانو
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود · هندبال ایران برای نخستین بار به فینال راه یافت/انتقام فوتبالیست ها و گریه های افشارزاده · دو کلید طلایی برای نفوذ در دلها ...
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود · هندبال ایران برای نخستین بار به فینال راه یافت/انتقام فوتبالیست ها و گریه های افشارزاده · دو کلید طلایی برای نفوذ در دلها ...
گفت و گو با سیروان خسروانی؛ یکی از بهترینهای موسیقی پاپ
بعنی این طوری نبود که اولین آلبومی که آماده کرده ام بیرون بیاید. ... به جز یکی دو نفر اکثر خوانندهها آن زمان معروف شدند چون کس دیگری نبود. ... کاری مثل آن آلبوم و خیلی از آلبومهای متفاوت دیگر اگر چیزی جز تکنیک هم ... چون من کم کار میکنم و همیشه مشتری خودم را دارم، هیچ توجهی برایم ندارد که تو این آگهی اسمم بخورد. ...
بعنی این طوری نبود که اولین آلبومی که آماده کرده ام بیرون بیاید. ... به جز یکی دو نفر اکثر خوانندهها آن زمان معروف شدند چون کس دیگری نبود. ... کاری مثل آن آلبوم و خیلی از آلبومهای متفاوت دیگر اگر چیزی جز تکنیک هم ... چون من کم کار میکنم و همیشه مشتری خودم را دارم، هیچ توجهی برایم ندارد که تو این آگهی اسمم بخورد. ...
با بهرام رادان از ماجراجوییها، دیوانگیها و آرزوهای عجیب و ...
اما او آرزوهای دیگری هم دارد «یک سفر دریایی، از جایی مثل هند و تایلند شروع بشود ... میشده، طرف تهدید میکرده که داداشم میآید کتکت میزند، داداشی که وقتی میفهمیده اند ... 24 سالگی من از کفم رفت و حواسم نبود. هنوز هم میگویم که 24 سالگی اوج شور جوانی است. ... هیچ کس هیچ وقت از او نشنیده بوده که دلش میخواهد هنرپیشه شود. ...
اما او آرزوهای دیگری هم دارد «یک سفر دریایی، از جایی مثل هند و تایلند شروع بشود ... میشده، طرف تهدید میکرده که داداشم میآید کتکت میزند، داداشی که وقتی میفهمیده اند ... 24 سالگی من از کفم رفت و حواسم نبود. هنوز هم میگویم که 24 سالگی اوج شور جوانی است. ... هیچ کس هیچ وقت از او نشنیده بوده که دلش میخواهد هنرپیشه شود. ...
motion captureتكنولوژی Gypsy , Vicon 8 و اشنایی با سیستم های
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود · حداد عادل به فرانسه نرفت · متولدشدن سنگین وزن ترین نوزاد جهان · عجایبی از كاخ سفیدنشینان ...
«داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود · حداد عادل به فرانسه نرفت · متولدشدن سنگین وزن ترین نوزاد جهان · عجایبی از كاخ سفیدنشینان ...
سايت ما بسته شد از طرف وي بوليتين -
اصلا کار صحیحی نبود به کسی که اطلاع درستی در این زمینه نداره اعتماد کنید ! ... هستش نه داداشم هیچی نیست یک وی بی هستش یک قالب که پیش فرضشم هست یک سری هک که ... هستش که از قالبی استفاده کرده که شکل ظاهری مثل vBulletinبشه ... bache + 12 .... هیچکس هم نمیتونه درش روببنده. bache + 23 آبان 1384, 06:32هاستهای روسی هستش. ...
اصلا کار صحیحی نبود به کسی که اطلاع درستی در این زمینه نداره اعتماد کنید ! ... هستش نه داداشم هیچی نیست یک وی بی هستش یک قالب که پیش فرضشم هست یک سری هک که ... هستش که از قالبی استفاده کرده که شکل ظاهری مثل vBulletinبشه ... bache + 12 .... هیچکس هم نمیتونه درش روببنده. bache + 23 آبان 1384, 06:32هاستهای روسی هستش. ...
محوطه تاریخی نقش رستم
این نقش محو شده از دو خدا تشكیل شده كه روی مارهایی نشسته اند و لباس های چین دار به تن دارند. ..... «داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود ...
این نقش محو شده از دو خدا تشكیل شده كه روی مارهایی نشسته اند و لباس های چین دار به تن دارند. ..... «داداشی» که «مثل هیچ کس» نبود ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها