تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816785435
ثمره یک ازدواج نامبارک
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ثمره یک ازدواج نامبارک
خانواده، کوچک ترین نهاد اجتماعی است که نسل آینده را در خود می پروراند و حوادث و رخدادهای آینده را پایه ریزی می کند. محیط سالم خانواده، آینده ای سالم را نوید می دهد و محیط بیمارگونه آن آینده ای پر از بزهکاری و خلاف را. با مراجعه به تاریخ گذشتگان نیز می توان همین نکته را دریافت که هر جا اتفاقات زیبا و به یادماندنی رخ داده ثمره گذشتگانی پاک و سرشار از سلامت نفس بوده است و هر جا اتفاقاتی زشت و دل آزار رخ داده میوه نامیمون گذشتگانی بدسرشت بوده است.برای نمونه اتفاقی که در عاشورای سال 61 هجری افتاد، ثمره تضاد اخلاقی میان دو خاندان و خانواده بزرگ بود. خاندانی سرشار از صفا و صمیمیت به نام «بنی هاشم» و خاندانی سرشار از کینه و کدورت به نام «بنی امیه». خانواده ای پر از پاکی و طهارت به نام «آل محمد» و «آل علی» و خانواده ای پر از ناپاکی و نجاست به نام «آل ابی سفیان».بی شک جنایتی را که یزید بر پیشانی خاندان خود ثبت کرد، یک شَبِه به سرانجام نرسید بلکه این جنایت ثمره تربیت نسلی ناپاک و سخت دل بوده است. نسلی که بررسی زندگی پدر و مادرش بسیاری از حقایق را روشن می سازد و عبرت بزرگی را برای جامعه کنونی ما فراهم می کند. پدری به نام ابوسفیان«صخر بن حرب بن امیه» مشهور به ابوسفیان از سران قریش و از مهمترین شخصیت های خاندان بنی امیه در دوران پیامبر و از اشرافزادگان آن دوران است. «امیه» یعنی همان کسی که این خاندان به نام او شناخته می شود، پدر بزرگ ابوسفیان است.خواهر ابوسفیان همان کسی است که بوتههاى خار را بر دوش مى كشید و بر سر راه پیغمبر مى ریخت تا پاهاى مباركش آزرده شود. او همسر ابولهب است که خداوند در سوره مسد در مورد او می فرماید: «وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ.» همسر ابولهب هیزم کش جهنم است. (سوره مسد)ابوسفیان از دشمنان اصلی پیامبر به حساب می آمد که به زیرکی و فریبکاری مشهور بود. او در جنگهای مختلفی فرمانده و سالار کفار مکه در برابر مسلمانان بوده است. وی در سال هشتم هجری یعنی دو سال پیش از وفات پیامبر در جریان فتح مکه ایمان آورد. هنگامی که سپاه ده هزار نفره اسلام به مکه رسید و کفار مکه دیگر توان رویارویی با پیامبر را نداشتند، ایمان آوردند و خود را تسلیم پیامبر نمودند. البته بسیاری از آنان بعدها از جمله مسلمانان راستین شدند، اما شواهد تاریخی نشانگر آن است که ایمان ابوسفیان ظاهری بوده و هرجا توانسته ضربه خود را به اسلام و مسلمین زده است. برای نمونه اتفاقی که در عاشورای سال 61 هجری افتاد، ثمره تضاد اخلاقی میان دو خاندان و خانواده بزرگ بود. خاندانی سرشار از صفا و صمیمیت به نام «بنی هاشم» و خاندانی سرشار از کینه و کدورت به نام «بنی امیه». خانواده ای پر از پاکی و طهارت به نام «آل محمد» و «آل علی» و خانواده ای پر از ناپاکی و نجاست به نام «آل ابی سفیان»فساد اخلاقی
گوشه های مختلف تاریخ نشان می دهد که ابوسفیان در طول زندگی خود به حریم خانواده پایبند نبوده است و ناپاکدامنی خود را به گونه های مختلف نمایان کرده است. گفته اند ابو سفیان (پیش از ازدواج با هند) همسری داشت که او را طلاق داده بود. اما دلش همچنان در پى او بود. با آنکه آن زن با شخص دیگری ازدواج کرده بود اما ابوسفیان درباره اش شعر می سرود. (جلوه تاریخ در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، ص 105)در جریان به دنیا آمدن عمرو بن عاص نیز نام ابوسفیان به عنوان یکی از کسانی که ممکن است پدر او باشد، ثبت شده تا آنجا که آن زن ناپاکدامن ادعا کرد: «من تنها به خاطر آنکه عاص پول بیشتری به من می داد، او را پدر عمرو خواندم. اما اگر واقعیتش را بخواهید پدر عمرو، ابوسفیان است!» (جلوه تاریخ، ج 3، ص 302)زیاد ابن ابیه (پدر عبیداله بن زیاد)، از زنی بدکاره به دنیا آمد که چون پدرش مشخص نبود بعدها او را زیاد پسر پدرش نامیدند. هنگامی که زیاد نوجوانی خوش سخن بود ابوسفیان ادعا کرد که زیاد فرزند او است و بعدها معاویه نیز زیاد را به خانواده خود ملحق کرد و برادر خود نامید. (جلوه تاریخ، ج 7، ص 70)اینها نمونه هایی از ناپاکدامنی ها و مشکلات اخلاقی پدر این خاندان است که حریمی برای روابط خود قایل نیست و ارتباط بدون محدودیتی با زنان بدکاره دارد. مادری به نام هندهمسر معروف ابوسفیان «هند» دختر عتبة بن ربیعة است. اشراف زاده ای که «معاویه» از دامان او به دنیا آمده است. هنگامی که پیامبر به مدینه هجرت کرد، دو نفر از قریش مهمترین شخصیت های مکه بودند که رهبری کفار را بر عهده داشتند. یکی «ابوسفیان» شوهر هند و دیگری «عتبه بن ربیعه» پدر هند. پدر هند در جنگ بدر به دست «حمزه» عموی پیامبر به هلاکت رسید. هند هم در جنگ احد کاری کرد که بعدها او را «هند جگرخواره» نامیدند.خواهر ابوسفیان همان کسی است که بوتههاى خار را بر دوش مى كشید و بر سر راه پیغمبر مى ریخت تا پاهاى مباركش آزرده شود. او همسر ابولهب است که خداوند در سوره مسد در مورد او می فرماید: «وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ.» همسر ابولهب هیزم کش جهنم است. (سوره مسد)
از هند مادر معاویه در مكه به فساد و فحشاء نام برده مى شد. حتی معاویه را به چندین نفر نسبت داده اند که این نشانگر ناپاکدامنی این زن اشراف زاده است. زمخشرى مىگوید: «ابوسفیان مردى زشت روى و كوته قامت بود. اما صباح کارگر آوازه خوان ابوسفیان، جوانی خوش چهره بود. هند او را به خود فرا خواند و معاویه به دنیا آمد!»هند پیش از ازدواج با ابوسفیان همسر یکی از سرشناسان مکه بوده است که وی به دلیل بدنامی هند از او جدا شد. همه این نکات تاریخی نشانگر آن است که او حریمی برای روابط زناشویی خود قایل نبوده و در بی بند باری به سر می برده است. عبرتی برای امروز: مسلما از چنین پدر و مادری نسلی بهتر از معاویه و یزید به دنیا نخواهد آمد. نسلی که نه تنها از ناپاکی خود و والدین و اجدادشان شرمنده نیستند بلکه به آن افتخار هم می کنند. همانگونه که گفته شد «معاویه»، «زیاد بن ابیه» را به خانواده خود ملحق کرد و او را فرزند ابوسفیان دانست و به بی بند و باری پدرش افتخار کرد.بی شک اگر (خدای ناکرده) پدران جامعه کنونی ما ابوسفیان صفت و مادران این سرزمین نیز هند صفت شوند، آینده در دستان معاویه صفتان و یزید صفتان خواهد بود. در چنین شرایطی به یقین حسین صفتانی که در دامان پدران و مادرانی پاک سرشت تربیت شده اند، به مسلخ خواهند رفت. نتیجه:پس باید از تاریخ عبرت آموخت و مراقبت از خود و جامعه را فزاینده کرد. مردان و زنان جامعه کنونی ما، هم باید مراقب پاکدامنی خود باشند و هم فضایی سالم را برای فرزندان خود فراهم آورند. زن و مرد، پیر و جوان، دختر و پسر، مجرد و متاهل همه و همه باید مراقب خود باشند و از پاکدامنی خویش محافظت کنند که نسل آینده ثمره کارهای امروز ما خواهد بود.سید مصطفی بهشتیگروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 166]
-
گوناگون
پربازدیدترینها