واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قند تلخ ، جای خالی منطق
رابطه عاطفی میان مادر و فرزند و محبتها و فداكاریهایی كه از طرف مادر تقدیم فرزند میشود، دستمایه بسیاری از فیلمها و سریالها قرار گرفته است. در این میان بسیاری از این آثار، كارهایی به یادماندنی هستند كه گاهی در رده بهترین و موفقترین آثار سازنده آن قرار میگیرند. برای مثال فیلم «مادر» علی حاتمی، «میم مثل مادر» رسول ملاقلیپور و نمونههای دیگر، از آثار ارزشمند كارنامه این بزرگان است. فیلم «قند تلخ» به كارگردانی محمد عرب ، از همین ایده آشنا استفاده كرده است.داستان در مورد فداكاریهای مادری است كه فرزندش به خاطر بیماری قند، بشدت آسیبپذیر است. مادر (یكتا ناصر) برای رساندن دارو به فرزندش كه همراه با یك گروه به اردوی ورزشی رفته است، متحمل سختیهای فراوان میشود. در این فیلم بیشتر از هر چیز تأكید بر فداكاری مادر و زحمتهایی است كه او در راه نجات فرزندش میكشد. اما برای نشان دادن شخصیت مظلوم و عاشق مادر، از نشانههایی استفاده شده كه بیشتر از او شخصیتی دستپاچه و بیفكر میسازد كه به جای این كه سعی كند بهترین راه را برای رساندن دارو به فرزندش انتخاب كند، عجولانهترین راه را انتخاب میكند و به این ترتیب مسیری را كه گروه ورزشی طی چند ساعت طی كردهاند تا به مقصد برسند، مادر طی 2 روز میپیماید.درست است كه مادر به خاطر بیماری پسرش دچار تشویش شده، اما منطقی به نظر نمیرسد كه این تشویش باعث شود او تك و تنها در جادههای جنگلی و بیابانی راه بیفتد و بیشتر مسیر را پای پیاده طی كند.از همان ابتدا كه ماشینی كه مادر سوار آن شده بود، خراب میشود، انگار بهترین راهی كه به نظرش میرسد این است كه پای پیاده در مسیر راه بیفتد و اگر شانس به او رو كرد بتواند بخشی از مسیر را هم با یك وسیله نقلیه بپیماید. اما منطقیتر به نظر میرسید كه مادر مسیرش را با یك تاكسی دربست طی كند، تا قبل از این كه پسرش دچار حمله بیماری شود، به او برسد.رابطه عاطفی میان مادر و فرزند و محبتها و فداكاریهایی كه از طرف مادر تقدیم فرزند میشود، دستمایه بسیاری از فیلمها و سریالها قرار گرفته است. در این میان بسیاری از این آثار، كارهایی به یادماندنی هستند كه گاهی در رده بهترین و موفقترین آثار سازنده آن قرار میگیرند. البته نشانههایی مانند تشنگی مادر و خشكی لبهایش، خستگی و از نفس افتادن او و تصمیم بیمنطق اولش مبنی بر حركت در مسیری طولانی و خطرناك، برای این در فیلم گنجانده شدهاند كه احساس همدردی بیننده را برانگیزاند و او را نگران سرنوشت مادر و پسر كنند.اما این اتفاقات گاهی چنان اغراقآمیز تصویر شده كه مخاطب را به این سوال میرساند: چرا مادر این همه سختی میكشد در حالی كه میتوانست مسیر سریعتر و منطقیتری را انتخاب كند؟قند تلخ یك داستان فرعی هم دارد كه با داستان اصلی كاملا بیارتباط است.پسری جوان (رامتین خداپناهی) با پدر همسر آیندهاش دچار مشكل است و پدر از ازدواج او و دخترش جلوگیری میكند، اما پسر با رفتاری جنونآمیز میخواهد خانواده دختر را مجبور به قبول ازدواجشان كند.این داستان بیربط (كه در نهایت هم ناتمام میماند) فقط به یك دلیل در این فیلم نقل شده است، آن هم نقطه اشتراكی است كه به وجود میآید تا دارو به كودك رسانده شود. برای ساختن چنین نقطه اشتراكی اصلا لازم نبود كه داستانی اینچنینی تدارك دیده شود. در واقع میتوان گفت برای دخالت دادن یك نفر سوم در این ماجرا، لازم نبود كه این همه مقدمهچینی انجام شود. شاید تنها دلیلی كه میتوانست منطقی باشد این بود كه با طرح این داستان، دیگر لازم نبود برای انتقال دارو، از شانس و اقبال بهره گرفته شود، ولی در نهایت برای وصل كردن این دو داستان به هم، از همین عامل استفاده شد.قند تلخ تولید سال 86 است اما مخاطب با دیدن آن فكر میكند كه یك فیلم قدیمی را تماشا میكند. یكی از دلایل این موضوع این است كه فیلم دوبله شده است. با پیشرفتهایی كه در عرصه صدابرداری و صداگذاری انجام شده، بجز مواردی ضروری لزومی ندارد كه از دوبله برای چنین فیلمهایی استفاده شود. به نظر میرسد كه فیلم از لحاظ كیفیت فیلمبرداری و صدابرداری دچار ضعفهایی است كه فیلمساز تلاش میكند بخشی از آنها را توسط دوبله پنهان كند.به طور كلی فیلم قند تلخ بیشتر به این منظور ساخته شده كه شخصیت فداكار و مهربان مادر را توصیف كند و به این ترتیب بیننده را تحت تأثیر قرار بدهد. نباید نادیده بگیریم كه در بعضی از صحنهها احساس دلسوزی و همدردی كه مدنظر فیلم بوده، در مخاطب برانگیخته میشود.اما به خاطر منطقی كه از همان اول وجود ندارد، همذاتپنداری عمیق (مثلا مانند آنچه با شخصیت سپیده در میم مثل مادر وجود دارد) در قند تلخ اتفاق نمیافتد.منبع: جام جمتنظیم : سینما و تلویزیون تبیان / مسعود عجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]