واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: فريدالدين ابوحامد محمد عطار کدکني نيشابوري در اواخر سده ششم و اوايل سده هفتم ميزيسته است. او در سال 537 هجري قمري به دنيا آمد.نامشمحمد، لقبش فريدالدين و کنيهاشابوحامد بود و در شعرهايش بيشتر عطار و گاهي نيز فريد تخلص کرده است. نام پدر عطار، ابراهيم و نام مادرش رابعه بود. پدر او دکان داروفروشي داشت و بعد از وفات پدر، شغل او را دنبال کرد. عطار زندگي مادي خود را از همين راه تأمين ميکرد. او هرگز براي چيزي و يا کسي با انگيزههاي مادي شعر نسرود و هميشه زندگي آرام و زاهدانه اي داشت. وي در طب،شاگرد مجدالدين بغدادي، پزشک ويژهي سلطان محمد خوارزمشاه بودهاست. در همين زمان است که با افکار عرفاني آشنا ميشود و برخي از آثار خود را در همان زمان خلق ميکند. او شعر را از محدودهي تنگ ادبيات درباري و مداحي بيرون کشيد و آن را به زبان مردم عادي نزديک ساخت و بر بستر دردها، خواستها و آرزوهاي آنان به خلق آثار خويش پرداخت. در آثار عطار نزديک به 200 حکايت در مورد ديوانگان عاقل و يا عاقلان ديوانه نما همچون بهلول آمدهاست. ديوانگان، نقش ويژهاي در آثار او دارند. هر جا که در تنگناي اجتماعي، فکري، عقيدتي و يا مواردي اين چنين قرار بگيرد،حرفش را از زبان آنان مطرح ميکند زيرا که از سوي جامعه بر اينان حرجي نيست. او بر همين سياق به راحتي از زبان ديوانگان خلفاي عباسي را مورد انتقاد قرار ميداد. عطار بخشي از عمر خود را به رسم سالکان طريقت در سفر گذراند و از مکه تا ماوراء النهر رفت تا بسياري از بزرگان عرفان را زيارت کند. آثار به يادگار مانده از وي ، از جمله شامل ، رازنامه، اشترنامه، الهينامه، بلبلنامه، بيان ارشاد، بيسرنامه، پندنامه، جواهر نامه، جوهرالذات، حيدرنامه، خسرونامه، ديوان قصايد و غزليات، سيفصل، شرحالقلب،گل وهرمز مي باشد. هم چنين لسانالغيب، مختارنامه، مصيبتنامه، مظهرالعجايب، منطقالطير ،نزهتالاحباب، هيلاجنامه، وصلتنامه،ولدنامه، اخوانالصفا و تذکرةالاوليا از ديگر آثار اوست. عطار بحق از شاعران بزرگ و از مردان نام آور تاريخ ادبيات ايران است. کلام ساده و گيراي او که با عشق و اشتياقي سوزان همراه است، همواره سالکان راه حقيقت را چون تازيانه شوق به جانب مقصود راهبري کرده است. وي براي بيان مقاصد عاليه عرفاني خود بهترين راه را که آوردن کلام بي پيرايه ي روان و خالي از هر آرايش و پيرايش است، انتخاب کرده و استادي و قدرت کم نظير او در زبان و شعر به وي اين توفيق را بخشيده است. او حقايق عرفان را به نحوي بهتر در دلها جايگزين مي سازد و توسل او به تمثيلات گوناگون و ايراد حکايات مختلف هنگام طرح يک موضوع عرفاني، مقاصد معتکفان خانقاه ها را براي مردم عادي، بيشتر و بهتر روشن و آشکار مي دارد. عطار، يادآور سنت ادبي کهن ماست. شگرد عطار در فضاسازي داستان اصلي و داستانهاي فرعي مبتني بر باوري قلبي و شهودي است. برخي از تاريخ نويسان سال وفات او را 627 هجري قمري، دانسته اند و برخي ديگر سال وفات او را 632 و 616 دانسته اند ولي بنا بر تحقيقاتي که انجام گرفته بيشتر محققان سال وفات او را 627 هجري قمري دانسته اند و در مورد چگونگي مرگ او نيز گفته شده که او در هنگام يورش مغولان به شهر نيشابور توسط يک سرباز مغول به شهادت رسيده که شيخ بهاءالدين در کتاب معروف خود کشکول اين واقعه را چنين تعريف مي کند که وقتي لشکر تاتار به نيشابور رسيد اهالي نيشابور را قتل عام کردند و ضربت شمشيري توسط يکي از مغولان بر دوش شيخ خورد که شيخ با همان ضربت از دنيا رفت. مقبره شيخ عطار در نزديکي شهر نيشابور قرار دارد و چون در عهد تيموريان مقبره او خراب شده بود به فرمان امير عليشير نوايي وزير سلطان حسين بايقرا مرمت و تعمير شد. به مناسبت روز 25 فروردين ماه که در تقويم رسمي کشور به نام عطارنيشابوري نامگذاري شده، همه ساله مراسم بزرگداشت اين شاعر و عارف نامي در نيشابور و ديگر شهرهاي ايران برگزار مي گردد. ک/1 /380/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 638]