واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نگاهی متفاوت به سفر 48 ساعته او در مسیر خود از صور تا بنت جبیل،از چند متری سیم خاردارهای مرز لبنان و فلسطین اشغالی عبور کرد در حالیکه شیشه را پایین داده بود و به دقت آن سوی مرز را نگاه می کرد،در حالیکه دوربین های مراقبت مرزی اسراییل و هلیکوپترهای اشغالگران داشتند اتومبیل حامل احمدی نژاد را دنبال می کردند. عصرایران ؛ حمیدرضا مهاجر/ بیروت - رئیس جمهور در آخرین ساعات حضور خود در لبنان به بنت جبیل در جنوبی ترین نقطه این کشور رفت،روستایی که هزینه بازسازی آنرا دولت قطر داد است،او در مسیر خود از صور تا بنت جبیل،از چند متری سیم خاردارهای مرز لبنان و فلسطین اشغالی عبور کرد در حالیکه شیشه را پایین داده بود و به دقت آن سوی مرز را نگاه می کرد،در حالیکه دوربین های مراقبت مرزی اسراییل و هلیکوپترهای اشغالگران داشتند اتومبیل حامل احمدی نژاد را دنبال می کردند. او در کنار مرز بود و فقط چند متر با دشمن بزرگش فاصله داشت.احمدی نژاد وارد ورزشگاه بنت جبیل شد.هزاران نفر از مردم در داخل و خارج این ورزشگاه منتظر دیدنش بودند.رئیس جمهور پس از سلام به این مردم و در سخنرانی خویش اعلام کرد که اسراییل رفتنی است و صهیونیست ها باید به خانه های اصلی خویش بازگردند.همه دوستداران،منتقدان و حتی کسانی که از سایه احمدی نژاد هم بدشان می آید باید یک واقعیت را بپذیرند و آن واقعیت چیزی جز مبدل شدن این مرد به یکی از رموز مقاومت در خاورمیانه نیست.این واقعیت را من به عنوان یک ایرانی ساکن بیروت در سفر رئیس جمهور به لبنان با چشمان خود دیدم.ابو ابراهیم یکی از بازاریان قدیمی اینجا می گوید نجاد بسیار شبیه عبدالناصر است،تواضع رئیس جمهور شما مرا به یاد او می اندازد.رهام یک دختر فلسطینی و دانشجوی دانشگاه عربی بیروت است.او با حسرت می گفت که ای کاش ما فلسطینی ها نیز چنین رهبری داشتیم.اینها بخشی از احساسات مردمی نسبت به شخصیت رئیس جمهور ایران بود.بی تردید با خواندن این سطور عده ای بگویند محبوبیت احمدی نژاد بخاطر کمک های ایران است و اگر رئیس جمهور ایران برای آنها نفعی نداشت چنین احساسی هم وجود نداشت از طرف دیگر این محبوبیت برای مردم ایران،آب و نان نمی شود!بله!یکی از دلایلی که مردم اینجا،ایران و رئیس جمهور ایران را دوست دارند کمک های مادی و معنوی است که جمهوری اسلامی در این همه سال به آنها کرده است.آنها ایران را دوست دوران سختی شان می دانند.اما پرسش این است که آنان برای منافع ایران چه کرده اند؟مگر نه این است که کشورمان امروز در برابر انواع فشارها و تهدیدات قرار دارد،آیا آنها نیز به ما وفادارند و یا وفادار باقی خواهند ماند؟آیا در برابر هزینه ای که ایران می کند دستاوردی نیز بدست آورده است؟قطعا در برابر پرسش های صریح باید پاسخ های شفاف و روشن داد.عقلانیت سیاسی حکم می کند که این کمک ها،منطقی و در راستای منافع ملی ایران و ایرانی نیز باشد.جنگ سال 2006 لبنان و جنگ سال 2008 غزه را بخاطر می آورید.جنگی که به اعتراف خود اسراییل،ارتش این کشور نتوانست موفق شود.گزارش وینوگراد و گزارش گلدستون به صراحت به این مساله اشاره می کند.دشمنان ایران در منطقه،این دو جنگ را درگیری های نیابتی اسراییل با ایران می دانستند.آنها می گویند برای شکار یک گربه نمی توان بطور مستقیم سراغ سر آن رفت چون بسیار خطرناک است.نباید سعی کرد در گوشه یک دیوار او را به دام انداخت چون تبدیل به یک ببر می شود،برای گرفتن یک گربه باید به سراغ دم او رفت!احمدی نژاد با حضور در بنت جبیل یک پیام آشکار به اسراییل داشت.او می خواست به اسراییل بگوید که اینجا مرز استراتژیک ایران با شما است و اگر بخواهید حماقتی علیه تاسیسات اتمی ما بکنید مطمئن باشید که ایران بالای سر شماست و می تواند از اینجا پاسخ شما را بدهد.به مخاطب ایرانی می گویم چه کسی هزینه مادی و معنوی پاسخ نیابتی ایران را می دهد؟همین مردم!کاری که در تابستان 2006 و زمستان 2008 کردند.من پس از جنگ 33 روزه اینجا بودم.نشنیدم کسی از مردم مناطق جنگ زده به من بگوید ما این همه ویرانی و کشته و زخمی و معلول را به خاطر شما تحمل کردیم!پس از اینکه رئیس جمهور از لبنان بازگشت ، ایران از درخواست اتحادیه اروپا را برای آغاز مذاکرات هسته ای استقبال کرد.بیایید نگاهی اجمالی به وضعیت ایران و امریکا در این مذاکرات بیندازیم: اوباما به تازگی از شکست مذاکرات صلح اسراییلی-فلسطینی بازگشته و نتوانسته با به نتیجه رساندن این مذاکرات حلقه محاصره را علیه تهران تنگ تر کند در طرف مقابل احمدی نژاد با حضور در جنوب لبنان،مرزهای استراتژیک ایران را به حریف یادآوری کرده است.در عراق نیز که مالکی ماندگار شده است.ایران توانست نظر مساعد سوریه و ترکیه را برای ماندن مالکی جلب کند،امریکا نیز این توافق را تایید کرده در حالیکه دست های عربستان کاملا خالی مانده است.بنابراین ایران در حال حاضر توانسته محاصره عربی که ریاض آنرا مدیریت می کرد را بشکند واقعیتی که دولت مصر بخوبی متوجه این ماجرا شده است.منابع مطلع می گویند که در پشت پرده اتفاقات جدی میان تهران و قاهره در حال رخ دادن است.مساله خیلی مهمتر و جدی تر از خط هوایی است و احتمالا به آینده حکومت مصر مربوط می شود!احمدی نژاد با این سفر به واقع تاریخی،مرزهای استراتژیک ایران را ترسیم کرد تا سایه تهدید از سر تاسیسات اتمی مان محو شود و تیم مذاکره کننده با یک موضع قوی به سراغ دور نهایی مذاکرات هسته ای برود.من در لبنان این مرز را کاملا لمس می کنم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]