واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: غلامحسين اسلامي فرد* چندي پيش پايگاه اطلاع رساني حضرت آيتالله العظمي خامنهاي خبري را در خصوص مبحثي از درس خارج فقه معظم له منتشر كرد كه ايشان در ذيل بحثِ موارد استثناء از حكم حرمت غيبت، در پاسخ به سؤالي پيرامون صدق غيبت در مواردي چون ذكر در نوشته، وبلاگ يا ضبط صوت و تصوير و انتقال آن، به نكات مهمي در تبيين احكام آن اشاره فرمودند. « ايني كه اصلاً اين كار [غيبت] جايز است يا جايز نيست ولو به قصد اصلاح باشد، اين را نميشود به طور مطلق يك چنين چيزي را پابند شد؛ كه ما بگوئيم ما چون ميخواهيم در امر جامعه اصلاح كنيم، پس زيدي را، عمروي را يا يك جرياني را به طور مطلق مورد تهاجم قرار بدهيم، غيبت كنيم؛ حالا آن كساني كه اين كارها را ميكنند، خيلي اوقات به غيبت هم اكتفاء نميكنند؛ خب، ملاحظه ميكنيد ديگر. گاهي چيزهائي را ميآورند كه معلوم نيست حدِّ غيبت بر او صادق باشد؛ شايد مصداق تهمت است، مصداق افتراء است، مصداق قول به غير علم است، مصداق سبّ و شتم است؛ نميشود اين را گفت كه اگر طرف قصد اصلاح دارد، پس بنابراين اين جايز است براي او، نه؛ موارد استثناء همان مواردي است كه [در كتب فقهي] ذكر شده است. غيبت منتها بايد اين موارد صدق كند، احراز بشود. اين خيلي مهم است. واقعاً يكي از چيزهائي كه ما همهمان [بايد توجه كنيم]، به مردم هم بايد بگوئيم، ياد بدهيم كه توجه بكنند اين است كه: به صرف توهم اين كه حالا اين كار مصلحت دارد، دستشان را، يا قلمشان را، يا وبلاگشان را آزاد نكنند كه هر چه به دهنشان آمد، آن را بگويند؛ اينجور نيست، چون وسائل مدرن امروز همه مشمول همين حكم است. يعني خواندن وبلاگ هم مثل خواندن كاغذ است، كتاب است، نامه است، مثل شنيدن حرف است. استماع غيبت شامل همهي اينها ميشود؛ يعني ملاك استماع در اينها وجود دارد مسلّماً. شنيدن به گوش خصوصيتي ندارد، خواندن تو نامه هم عين همان است كه ما در بحث استماع اين را تأكيد كرديم و عرض كرديم. خب، دوربين هم همين جور است. فرض كنيد كه اگر چنانچه انسان يك خطائي را از كسي ديد، اين را رفت با دوربين ثبت كرد، بعد آمد يك جائي نشان داد؛ اين هم همان است ديگر، چه فرقي ميكند؟ يعني بايستي واقعاً به اينها توجه كرد. محيط را بايد محيط اخلاقي كرد. ما اگر بخواهيم جامعه را اصلاح بكنيم، اين اصلاح فقط به اين نيست كه انسان از افراد غيبت بكند. راههاي ديگري هم وجود دارد. حالا من غيبت را عرض ميكنم. فضلاً از تهمت و افتراء و اينها.» اين تذكر رهبرمعظم انقلاب را از زاويه رويدادهاي تاريخي صدر اسلام مرور مي كنيم در تصويري كه تاريخ از معاويه و عمرو بن عاص ارائه مي دهد، با آنچه «ماكياولي» در سياست نامه اش تبيين كرده، كاملاً منطبق است. اصول سياسي معاويه حتي با اصول جوانمردي ـ كه رعايت آنها در دوره ي جاهليت در جزيرة العرب مورد تأكيد بود ـ متضاد مي نمود. البته مشكل حضرت علي عليه السلام تنها معاويه نبود بلكه از آغاز زمامداري، روياروي كساني قرار گرفت كه به اصول اخلاقي پايبند نبودند. طلحه و زبير كه در نخستين جنگ «جمل» مقابل امام ايستادند، پيمان شكن بودند و بيعت خود با حضرت را زير پا نهادند. معاويه نيز از همان آغاز، روش دروغ و نيرنگ پيش گرفت؛ او به خاطر منافع سياسي، امام را به دروغ به قتل عثمان متّهم كرد؛ در حالي كه خود مي دانست امام براي جلوگيري از قتل عثمان تلاش فراوان كرد. امام اين نكته را بارها در نامه هايش به معاويه گوشزد نمود. در اين جا و همچنين در ماجراي تاريخي نبرد حضرت با عمرابن ابدود حركت تاريخي حضرت نشان از اين دارد كه ايشان نفس حركت و مبارزه را نيز وسيله اي براي تبليغ دين بر شمرده و از آن جايي كه علي مع الحق و الحق مع علي است و به طور قطع هرآنچه در برابر علي است، عين باطل و انحراف است، اما حضرت هيچگاه در اين ميدان به اسباب دشمن متوسل نشدند. دروغ و غيبت و تهمت از ابزار دشمنان در جنگ نرم و نبرد رسانه اي است، اما سختي كار در جبهه حق در اين است كه اهل اين ميدان مي بابست با ابزار كار خودشان در اين سنگر ستيز كنند. خداي متعال در مورد دشمنان مي گويد: «و لا يجرمنّكم شنآن قوم علي الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوي» اگر با كسي دشمنيد، اين دشمني موجب نشودكه نسبت به او بيانصافي كنيد، بيعدالتي كنيد؛ حتّي نسبت به دشمن؛ و در جاي ديگر قرآن كريم، نيز تاكيد بر اين نكته مهم دارد كه «لو لا اذ سمعتموه ظنّ المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خيرا»؛ وقتي مي شنويد كه يكي را متهم ميكنند، چرا به همديگر حسن ظن نداريد؟ البته در اين ميان تكليف دستگاه اجرائي و قضائي به جاي خود محفوظ است. دستگاههاي اجرائي بايد مجرم را تعقيب كنند، دستگاههاي قضائي بايد مجرم را محكوم و مجازات كنند؛ اما به تعبير بزرگان، مجازات مجرم كه از طرق قانوني جرم او ثابت شده است، غير از اين است كه به گمان، به خيال، به تهمت، يكي را متهم كنيم، بدنام كنيم، در جامعه دهان به دهان بگردانيم. **تشخيصها و مصداقها رهبر معظم انقلاب همچنين سال گذشته در ديدار بسيجيان نكته مهمي را گوشزد كردند كه مي بايست در برهه هاي گوناگون از سوي همه خصوصا اصحاب رسانه و به طور اخص جامعه اصولگرايان متعهد به مباني انقلاب اسلامي مورد توجه باشد و آن اين هشدار معظم له است كه فرمودند: « مراقب باشيد، مواظب باشيد، نميشود هر كسي را بمجرد يك خطائي يا اشتباهي گفت منافق؛ نميشود هر كسي را بمجرد اينكه يك كلمه حرفي برخلاف آنچه كه من و شما فكر ميكنيم، زد، بگوئيم آقا اين ضد ولايت فقيه است. در تشخيص ها خيلي بايد مراقبت كنيد. من تأكيدم به شما جوانان عزيز، فرزندان عزيز خود من، جوانان پرشور اين كشور در سرتاسر ميهن عزيز، همين است. انگيزهها با شدت، با قوّت، با ايمان كامل، با اميد كامل به آينده حفظ بشود؛ اما در تشخيصها و در مصداقهاي مختلف دقت بشود. بيدقتي در مصداقها، گاهي اوقات ضررها و لطمات بزرگي خواهدزد». **امانتداري از سوي ديگر تلقي امانتدارانه از كار و مسئوليت و انجام دادن امور با رويكرد امانتداري، اصلي اساسي در اخلاق رسانه است. اگر انسان كار و مسئوليت را امانت و رسالتي الهي بداند، بي گمان حرمت آن را پاس مي دارد و تلاش مي كند كه به خوبي آن را پيش ببرد و بالنده سازد. امام علي(عليه السّلام) از كارگزاران و كاركنان نظام اداري خود مي خواست كه كار و مسئوليت را امانت بدانند و در مناسبات و روابط خود امانتداري نمايند، چنانكه خطاب به اشعث بن قيس، استاندار آذربايجان، نوشت: «ان عملك ليس لك بطعمه، و لاكنه في عنقك امانه» همانا كاري كه به عهده توست، طعمه اي برايت نيست، بلكه امانتي است بر گردنت. بر اين مبنا هر كس در هر مرتبه اداري امانتدار مردم است و بايد از اموال و امكانات و حقوق و حدود و حيثيت و شرافت آنان پاسداري كند. در منظر اميرمؤمنان علي(عليه السّلام) بزرگترين خيانت، خيانت به امت و تعدي به امانت است. در آموزشهاي امام علي(عليه السّلام) امانت والاترين چيز و امانتداري برترين كار معرفي شده است. بر اساس اين آموزه نخستين شرط اخلا ق رسانه اي نيز ، امانتداري است. و وظيفه اي خطير را متوجه اهالي رسانه و اصحاب قلم مي كند. * جانشين مدير عامل ايرنا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 401]