واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفت و گو با محمد ناصری نویسنده و پژوهشگرزوایای پنهان واقعه، در موازی کاری نویسندگان گم شده است
محمد ناصری نویسنده و پژوهشگر ادبیات انقلاب اسلامی است. او اکنون دبیر جایزه ادبی شهید حبیب غنی پور است. از او درباره ادبیات عاشورایی در سال های اخیر پرسیدم. پرسش نخست این است که درباره حادثه عاشورا داستان های ما به چه سویی تمایل دارد؟ بازسازی عاشورا یا نوشتن از حواشی و انگیزه های این قیام؟مسلم است که ثقل بحث در نوشته های آئینی حادثه عاشورا است. اما حقیقت این است که نویسندگان برای بیان آن روایت اغلب از حواشی واقعه شروع کرده اند و تلاش شده است از زاویه های متفاوت به حادثه پراخته شود.با این حال بسیاری از ظرفیت های این واقعه بزرگ مورد توجه نویسندگان قرار نگرفته است. به عنوان مثال، در مورد اصحاب و یاران امام حسین (علیه السلام) تنها داستان تعداد محدودی از آن ها تبدیل به داستان و فیلمنامه شده و بسیاری از نویسندگان درباره دیگر افراد اطلاعات کافی ندارند.این در حالی است که زاویه دید نویسنده بسیار در جذب مخاطب مهم است و او باید بداند از کجا وارد قصه شود. آقای ناصری برای نوشتن از عاشورا باید به محرم اکتفا کرد؟ در واقع می خواهم بدانم این که برای مناسبت خاصی می نویسیم محدودیت زمانی برای ارائه ایجاد می کند؟پیام عاشورا محدود به چند روز نیست و برای انتقال آن باید تمام سال پژوهش کرد. دستاورد های پژوهشی می تواند زاویه دید روایت را تغییر دهد. البته این واضح است که ایام سوگواری امام حسین ایام عزیزی است و نوشته ها و فیلم ها در این روزها می تواند تأثیر گذار باشد. بازتاب ارزش های محرم در آثار تولید شده بسیار کم است. در صورتی که اگر با دقت به این مفاهیم بپردازیم می توانیم بر مخاطب تأثیرات مثبت بسیار زیادی بگذاریم. تعزیه یکی از بزرگترین خاطرات عاشورایی هر کدام از ما است. به نظر شما، این گونه نمایشی چه تأثیری بر روی نویسنده ها و در نتیجه ادبیات عاشورایی ما داشته است؟تعزیه تأثیر زیادی در ادبیات داشته است. به خصوص زبان فاخر برخی آثار به زبان تعزیه خوانی نزدیک است. برخی نویسنده ها تحت تأثیر حسی که از فضای تعزیه گرفته اند به آفرینش دست زده اند. اما در یک اظهار نظر کلی باید گفت که آن صلابت و استحکام دیالوگ در تعزیه بیشترین تأثیر را روی متن های عاشورایی ما داشته است و از این رهگذر تلاش شده ادبیات محکمی تولید شود. درباره مستند سازی واقعه عاشورا، به خصوص در بخش تاریخی - و نه حسی آن- بگویید.به هر حال کمبود منابع و مستندات تاریخی به چشم می آید. به همین دلیل دیده می شود بخش های شاخصی از این واقعه تاریخی مکررا و به قلم افراد مختلف تکرار می شود. ما در این زمینه موازی کاری زیادی در سال های اخیر داشته ایم. این نکته با بررسی خروجی ها کاملا مشهود است. آثار زیادی تولید می شود که درونمایه واحدی دارند و تنها در نوع نوشتن تفاوت هایی دارند و این درحالی است که با وجود تلاش های انجام شده، بسیاری از زوایای کربلا هنوز به ادبیات ما وارد نشده اند و جای کار فراوانی دارند. در حال حاضر می بینیم که انتشارات کمک آموزشی در حال تدوین موصوعه امام حسین است. این مجموعه عظیم تا بیش از بیست هزار صفحه مطلب را شامل خواهد شد. آثار پژوهشی دیگری نیز وجود دارد. اما سؤال این جاست که چه قدر از این منابع استفاده کرده ایم؟!از طرفی متأسفانه سیاست های اعمال شده در ادبیات با تصور درستی انجام نمی شود و مسئولان به دنبال نتیجه گیری سریع هستند. باید این موضوع برای مسؤولان جا بیافتد که مسائل فرهنگی در درازمدت جواب می دهند و برای دیدن نتیجه آن ها باید بسیار صبور بود. بنابراین نباید انتظار داشت بعد از تخصیص بودجه به سرعت آثار شاخص تولید شود بلکه تأثیر فرهنگسازی در این باره نیاز به زمان زیادی دارد. درباره کارهای انجام شده در سال های پس از انقلاب بگویید. آیا ادبیات عاشورایی ما چیزی برای بالیدن به خود دارد؟بله مسلما کارهای تأثیر گذار و خوب نوشته شده است. سال ها قبل در یک پژوهش آثار موفق را بررسی کردم. در حال حاضر نام هایی از آن پژوهش در یادم مانده است. مثلا از داوود غفارزادگان آثار بسیار خوبی منتشر شد. «نخل ها و نیزه ها»، «زیر شمشیر غمش» از این آثار است. و البته «مقتل» که بسیار تأثیر گذار است. همچنین از سید مهدی شجاعی هم «پدر، عشق، پسر» را داریم. ابراهیم حسن بیگی «عموجان عباس» را برای کودکان نوشت. اخیرا نیز از حمید گروگان و محمد کاظم مزینانی داستان های خوبی به انتشار رسیده است که جای تأمل دارد.گفت و گو از: الناز اسکندریتهیه و تنظیم: مهسا رضایی- ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 482]