واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: آقاي مستندساز! آينه شکستن خطاست
مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي پيرو گفتگوي مهدي کرمپور با خبرگزاري مهر و گلايه از نحوه اکران مستند "MIS شهري که بود" و درج عنوان اشتباه اين فيلم، براي توضيح جوابيهاي صادر کرد. به گزارش خبرنگار مهر، دوشنبه ششم ديماه گفتگويي با مهدي کرمپور با عنوان "مستند بچه سر راهي نيست/مرکز بايد از من اجازه ميگرفت" در خبرگزاري مهر منتشر شد. در اين گفتگو کارگردان مستند "MIS شهري که بود" با توجه به بياطلاعي از اکران مستندش در سينما سپيده در مقام کارگردان و بخشي از سرمايهگذار کار و همچنين درج اسم فيلمش به صورت اشتباه و تحت عنوان "MIS صد سال بعد" و بيتوجهي مرکز گسترش به اين مساله، معترض بود.با انتشار اين گفتگو در خبرگزاري مهر و چاپ و لينک آن در برخي روزنامهها و سايتها مرکز گسترش جوابيهاي صادر کرد. پاسخ مکز گسترش سينماي مستند و تجربي به شرح زير است:آقاي مستندساز! آينه شکستن خطاستاعتراضهاي دامنهدار يک مستندساز به اکران عمومي فيلم مستندش در سينما سپيده، موجي از حيرت را نزد اهالي مستند باعث شده و آينده اين مسير دشوار و پرتلاطم را با مخاطره روبرو ساخته است.اين در حالي است که جريان اکران دائمي فيلم مستند، اولين قدمهاي خود را سپري ميکند و در مرحله آزمون و خطا قرار دارد. لذا در اين مقطع مهم و تعيينکننده، تنها همراهي و همگامي همه مستندسازان، موجب سامان گرفتن بحث اکران عمومي "فيلم مستند" و عطف توجه عموم علاقمندان به اين گونه مهم سينمايي را باعث خواهد شد که متأسفانه رفتار غيرمسئولانه اين مستندساز، با دورنمايي که از آن، به آرزوي ديرينه مستندسازان تعبير ميگردد، مغايرت کامل دارد.جناب آقاي کرمپور! مصائب و مشکلات فراروي اکران عمومي فيلم مستند، تنها عدم اطلاع حضرتعالي از نمايش فيلم مستندتان و يا عنوان اين فيلم (که از اسامي گوناگوني چون "نفت و خون"، "ام آي اس صد سال بعد"، "M.I.S شهري که بود" برخوردار بوده) و از اين قسم بهانهجوييها نيست که جنابعالي به آن متوسل شدهايد تا پس از مدتها در مدار خبر قرار بگيريد. کما اينکه اين اعتراض ميتوانست مستقيماً با مسئولان مرکز مطرح شده و فوراً رسانهاي نشود! دوست گرامي! آگاه باشيد که مبحث اکران فيلم مستند و مکانيسمهاي اجرايي آن تا حصول هدف نهايي، فرآيند پيچيدهاي است و اينگونه مصاحبهها و تکمحوريها، جايي در آن ندارد.مستندساز محترم! شما در ماده 20-6 قرارداد خود با مرکز که در سال 1385 منعقد شده، در مقام کارگردان و مشارکت کننده در تهيه فيلم M.I.S شهري که بود (به ميزان تنها 25% ) متعهد شدهايد که در تيتراژ و کليه موارد تبليغاتي اين فيلم، از "مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي" به عنوان تهيهکننده ياد کنيد. حال چگونه ادعا ميکنيد که "مرکز" براي نمايش اين فيلم بايد از شما اجازه بگيرد! براستي شما دنبال چه هدفي هستيد؟ آقاي کرمپور! در جايي مطرح کرديد که اگر به من اطلاع ميدادند، برنامههاي زيادي براي اکران فيلمم داشتم. سوال اينجاست: اين برنامهها چيست و چرا پس از خوانش خبر نمايش فيلم تان در رسانهها (يعني قريب دو روز قبل از اولين سئانس نمايش اين فيلم در سينما سپيده) يا رؤيت اين خبر از طريق پيام کوتاه ارسالي به تلفن همراهتان، نسبت به ارائه اين برنامهها و پشتيباني از نمايش عمومي آن اقدام نکرديد و اعتراض تان را فوراً رسانه اي کرديد؟ براستي اگر يک هفته يا دو هفته قبل، برنامه نمايش اين فيلم به استحضار جنابعالي ميرسيد، چه ميکرديد؟ پس چرا اين برنامهها را در يکي از اولين نمايشهاي عمومي فيلم تان در سالن سينماحقيقت (در زمستان سال 1387) که با جلسه نقد و بررسي با حضور جناب آقاي "فرهاد ورهرام" و سرکار خانم "نازنين مفخم" نيز همراه بود، ظهور و بروز نکرد تا "M.I.S شهري که بود" براي صندليهاي خالي به نمايش درنيايد و جلسه نقد و بررسي تنها براي کارمندان "مرکز" برگزار نشود! جدول اين برنامه که يک ماه قبلِ از نمايش آن، به اطلاع شما رسيده بود.فيلمساز محترم! اگر شما برنامهاي براي جريان اکران عمومي فيلم مستند داريد، "مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي" با آغوش باز پذيراي شما (و هر علاقمند ديگري) خواهد بود تا اگر M.I.S... با توفيق جلب نظر مخاطب عام مواجه نشد، حداقل براي استقبال عمومي از ساير فيلمهاي مستند و مستندسازاني که همکار شما هستند، منشاء اثر شود.دوست عزيز! مشکل اصلي را جاي ديگري جستجو کنيد. تماشاگر امروزي سينما آگاه است و براي تماشاي فيلمهاي کاملاً معمولي و فاقد جذابيت، وقت نميگذارد. با اداي احترام به پديدآورندگان چند فيلم ارزشمند در سالهاي اخير، بايد اذعان نمود که سينماي مستند ما با ساخت بسياري از آثار فاقد پشتوان? تحقيقي، سوژه مناسب و جذابيت عام، دچار معضل جدي شده که تغيير اين آهنگ، نيازمند صرف زمان است.درست نظير آنچه که ميبايست در راهاندازي "پاتوق هنرمندان سينما- مستند" در سينما سپيده منظور نظر واقع گردد تا با گذر زمان و همراهي فعالان اين عرصه، داستان اکران عمومي فيلم مستند به قضاوت نهايي مخاطبان سينماي مستند، بويژه جنابعالي که يکي دو اثر مستند هم در کارنامه پربار سينماييتان (مشتمل بر آثاري پرمخاطب) داريد، گذاشته شود.آقاي کرمپور! اصل مشکل را در خويشتن خويش جستجو کنيد که به قولي، آينه شکستن خطاست. در پايان هم بايد از جناب آقاي فرهاد ورهرام پژوهشگر محترم فيلم "M.I.S..." که علت اصلي انتخاب اين فيلم مستند براي اکران عمومي آن بود، تقدير و قدرداني نمود.تنظيم براي تبيان : مسعودعجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 632]