واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اسم غیرمتصرف (قسمت دوم)
اهداف درس:- آشنایی با اسم شرط، اسم استفهام و کنایه به عنوان اسم غیرمتصرف- پرداختن به مشهورترین اسامی شرط و ویژگی های آن ها- آشنایی با مشهورترین اسامی استفهام و کنایه و معنای هریک از آن ها در مطالب گذشته درباره اسم غیرمتصرف و اقسام آن از جمله «ضمیر، اسم اشاره و اسم موصول» توضیح دادیم اکنون به دیگر اقسام آن تحت عنوان اسم شرط، اسم استفهام و کنایه می پردازیم. اسم شرطاسم شرط اسمی است که بیشتر بر دو جمله فعلیه وارد می شود و مضمون جمله اول را شرط وقوع جمله دوم قرار می دهد مانند: «مَن یَطلُب یَجِد» که طلب شرطی است برای پیدا کردن. فعل اول را فعل شرط و فعل دوم را اجزای شرط می نامند و اگر این افعال مضارع باشند هر دو مجزوم می شوند.مَن، ما، مهما، أیّ، حیثما، إِذها، متی، أینما، أنّی، أیّان، کیفمامَن (هرکه، هر کسی که) اسم شرط برای عاقل؛ مانند: «من یکرمنی أُکرِمهُ» (هر کسی مرا گرامی دارد، گرامی اش می دارم).ما (هرچه) اسم شرط برای غیرعاقل؛ مانند: «ما تَفعَل أَفعَل» (هرچه بکنی می کنم).مَهما (هرکه، هرچه) اسم شرط برای غیرعاقل؛ مانند: «مهما تأمُر أمتثل به» (هرگاه یا هرچه فرمان دهی آن را به کار می بندم).أیّ (هرکه، هرکدام) اسم شرط برای عاقل و غیرعاقل؛ مانند: «أیّاً تُکرِم اُکرِم» (هرکه را گرامی بداری، گرامی می دارم). حیثُما (هرجا، هرمکان) اسم شرط برای مکان؛ مانند: «حیثُما تَقُل أجلِس» (هرجا که بگویی می نشینم).إذها (هرزمان که) اسم شرط برای زمان؛ مانند: «إِذها تتعلّم تتقدّم» (هرزمان که یاد بگیری، پیش می افتی).متی (هروقت که) اسم شرط برای زمان؛ مانند: «متی ترجع أُکرِمک» (هر وقت که باز گردی، گرامی ات می دارم). أینما (هرجاکه) اسم شرط برای مکان؛ مانند: «أینما تکونوا یُدرککُم الموت» (هرجاکه باشید مرگ شما را درمی یابد).أنّی (هرجاکه) اسم شرط برای مکان؛ مانند: «أنّی تَقعُد أقعُد» (هرجاکه بنشینی می نشینم).أیّان (هروقت که) اسم شرط برای زمان؛ مانند: «أیّان تَسأَلنی أَجِبک» (هرگاه که بپرسی پاسخت می دهم).کیفما (هرطورکه) اسم شرط برای بیان حالت؛ مانند: «کیفما تَجلِس أجلِس» (هرطورکه بنشینی می نشینم). نکته:1) اسم های شرط در آغاز جمله جای می گیرند.2) به جز «أیّ» که معرب است، بقیه اسم های شرط مبنی هستند.3) گاهی جزای شرط، جمله اسمیه است.تمرین: به انواع اسم شرط را در آیات عبارات زیر دقت کنید:- أینما یُوَجِّهه لایأت بخیر (نحل / آیات 76).أینما: اسم شرط برای مکان - و قالوا مهما تأتنا به مِن آیة لِتَسحَرَنا بهافما نحن لک بمؤمنین (اعراف / 132)مهما: اسم شرط برای غیرعاقل - حیث ما کنتم فَوَلّوا وجوهکم شطره (بقره / 144)حیث ما: اسم شرط برای مکان - مَن أطاع التّوانی ضَیَّعَ الحقوق و من أطاع الواشی ضّیَّعَ الصّدیقَ (نهج البلاغه / کلمات قصار 239).- من یزرع شرّاً یحصِد ندامةً (شرح شهاب الأخبار، ص 49).- من استبّد برأیه هلک و من شاور الرّجال شارکها فی عقولها (نهج البلاغه / کلمات قصار 161).من: اسم شرط برای عاقلاسم استفهامیکی دیگر از اقسام اسم های غیرمتصرف، اسم استفهام است؛ اسم استفهام اسمی است که برای سؤال و پرسش به کار می رود و مانند اسماء شرط در صدر جمله واقع می شود. اسم های استفهام عبارتند از:مَن، ما، من ذا، ماذا، متی، أیّان، أین، کیف، أتّی، کم، إیُّمَن (که؟ چه کسی؟) مختص عاقل است؛ مانند: «من قرأ الکتاب؟» (چه کسی این کتاب را خوانده است؟).ما (چه؟ چه چیز؟) مختص غیرعاقل است؛ مانند: «ما قولک فی هذه المسألة؟» (نظر تو در این مسأله چیست؟)من ذا (که) مختص پرسش از عاقل است؛ مانند: «من ذا أکرمتَ؟» (که را گرامی داشتی؟)ماذا (چه) مختص پرسش از غیرعاقل است، مانند: «ماذا فعلتَ؟» (چه کردی؟)متی (کی؟ چه وقت؟) برای پرسش از زمان؛ مانند: «متی قدمتَ؟» (کی آمدی؟)أیّان (کی؟) فقط برای پرسش از زمان مستقبل؛ مانند: «أیّان ترجع؟» (کی برمی گردی؟)أین (کجا؟) برای پرسش از مکان؛ مانند: «آین تذهب؟» (کجا می روی؟)کیف (چگونه؟ چطور؟) برای پرسش از چگونگی؛ مانند: «کیف حالک؟» (حالت چطور است؟)أنّی (چگونه؟ چطور؟) برای پرسش از چگونگی؛ مانند: «أنّی بات المریض؟» (بیمار چگونه خوابید؟)کم (چند؟ چقدر؟) برای پرسش از مقدار و عدد؛ مانند: «کم درهماً عندک؟» ( چقدر پول پیش شماست؟)أیّ (کدام؟) برای پرسش از چیزی نامشخص؛ مانند: «أیّ کتابٍ قرأتَ؟» ( کدام کتاب را خواندی؟)تمرین: انواع اسم استفهام را در آیات زیر ببینید:- قل لا یَعلَمُ من فی السمواتِ و الأرض الغیبَ إلّا الله و ما یشعرون أیّان یبعثون (نمل / 67-66)أیّان: اسم استفهام برای پرسش از زمان مستقبل - وسیعلم الذین ظلموا أیّ منقلب ینقلبون (شعراء / 227)أیّ: اسم استفهام برای پرسش از چیزی نامشخص - فانظر کیف کان عاقبة الظالمین (یونس / 39)کیف: برای پرسش از چگونگی - و یقولون متی هذا الوعد إن کنتم صادقین (یس / 48)متی: برای پرسش از زمانکنایهیکی دیگر از اسم های غیرمتصرف، کنایه است؛ کنایه اسمی است که به طور نامشخص و غیرصریح به مقدار یا وصف چیزی اشاره می کند.کنایات مشهور عبارت است از:کم، کأیّن، کأیٍّ، کذا، کیتَ، ذَیتَکم (چه بسیار) بر کثرت دلالت می کند؛ مانند: «کم درهمٍ أنفقتَ» (چه بسیار پول بخشیدی!)کأیِّن، کأیٍّ (چقدر) بر کثرت دلالت می کند؛ مانند: «کأیِن من مشکلٍ لم تُحَلَّ عُقدَتُه (چه بسیار مشکل که گرهش گشوده نشده!)کذا (چنین، بسا) بر کثرت و مقدار و غیرمقدار دلالت می کند؛ مانند: «ملکتُ کذا درهماً (بسی پول به دست آوردم)نکته:«کذا» به صورت مفرد، مکرّر و معطوف در جمله می تواند بیاید مانند: «ملکتُ کذا کذا درهماً» و «ملکتُ کذا و کذا درهماً».کیت (چنین و چنان) همیشه به صورت معطوف مکرّر به کار می رود مانند: «قال فلان کیت و کیت» (فلانی چنین و چنان گفت).ذیت (چنین و چنان) نیز مانند «کیت» به کار می رود مانند «قلت له ذیت و ذیت» (به او چنین و چنان گفتم).نکته: 1) «ذیت» همیشه مکرّر به کار می رود یا آن که همراه «کیت» می آید.2) «کم» و «کأین» همیشه در صدر جمله واقع می شود و لیکن در دیگر کنایات چنین الزامی نیست.تمرین: انواع کنایه را در آیات و عبارات زیر ببینید:- کأیّن من نبّیٍ قاتَلَ معه رببیون کثیرٌ فما وهنوا لما أصابهم فی سبیل الله (آل عمران / 146)- فکأیِّن من قریةٍ أهلکناها و هی ظالمة (حج / 45)- و کأیِّن من آیةٍ فی السّموات و الأرض یمرّون علیها و هم عنها معرضون (یوسف / 105)کأیّن: کنایه / دلالت بر کثرت دارد. - إطرح الدّنیا فمن عاداتها تخفض العالی و تسعلی مَن سَفَلکم شجاعٍ لم یَنَل فیها المُنی و جبانٍ نال غایات الأملکم: کنایه / دلالت بر کثرت دارد. - تقولون فی المجالس کیت و کیتکیت: کنایه ای که به صورت معطوف به کار رفته است. مطالب مرتبط: ثلاثی مزید(قسمت اول)ثلاثی مزید(قسمت دوم)صفت مشبههمذکر و مونثاسم غیر متصرف(قسمت اول) مرکز یادگیری سایت تبیان - تهیه: فاطمه شیرزادهتنظیم: سمیرا بادامستانی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3324]