واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تلویزیون وقت مردم را پر کرده است
از آنجا که نگران شبکههای ماهوارهای هستیم، مدام طوری برنامه میسازیم و پخش میکنیم که مردم را پای شبکههای خودمان نگه داریم و متوجه نیستیم که داریم آنها را از کتابخوانی، صله رحم، تفکر، استراحت و استفاده از فضاهای مفید زندگی شخصی دور میکنیم.محمدرضا شهیدی فرد مجری خوشذوق تلویزیون ضمن بیان این مطلب، با استناد به حجم کمّی کتابهای چاپ شده در طول سال، اعتقادی به رکود بازار نشر ندارد و معتقد است کم میلی مردم نسبت به مطالعه، آن قدرها عجیب و غریب نیست که بخواهیم برایش مجلس ترحیم بر پا کنیم!وی بروز پدیده کتابنخوانی را ناشی از شکل غلط زندگی و رفتار نادرست بسیاری از رسانهها دانست و ادامه داد: «من نمی دانم چرا تلویزیون اصرار دارد همه وقت مردم را پُر کند؟ حال آن که رسانه تصویری باید طوری برنامه سازی کند که حداکثر 2 ساعت از وقت روزانه بینندهها را به خود اختصاص دهد و امکانی فراهم شود تا آدمها به بقیه شئون زندگی از جمله کتابخوانی هم برسند.»شهیدی فرد با بیان این که تلویزیون، کمکی به کتابخوانی مردم نمی کند، تاکید کرد: «ما هیچ کمکی به انسان امروز نمیکنیم اگر او را عادت دهیم که متصل پای تلویزیون باشد اما از آنجا که نگران برنامههای شبکههای ماهوارهای هستیم، مدام طوری برنامه میسازیم و پخش میکنیم که مردم را پای شبکههای خودمان نگه داریم و متوجه این نکته نیستیم که داریم آن ها را از کتابخوانی، صله رحم، تفکر، استراحت و استفاده از فضاهای مفید زندگی شخصی دور می کنیم.»من نمی دانم چرا تلویزیون اصرار دارد همه وقت مردم را پُر کند؟ حال آن که رسانه تصویری باید طوری برنامه سازی کند که حداکثر 2 ساعت از وقت روزانه بینندهها را به خود اختصاص دهدتهیهکننده برنامه «مردم ایران سلام» تصریح کرد: «با این وضعیت، متاسفانه تلویزیون نه تنها به گسترش فرهنگ کتابخوانی کمکی نمیکند که مردم را هم از کتابخوانی دور میسازد.»این تحصیل کرده رشته سینما که گویندگی را از 13 سالگی در رادیو مشهد آغاز کرده است با اشاره به تب داغ نویسندگی در میان هنرمندان و تلاش تاسف بار رسانهها برای دامن زدن به آن اظهار داشت: «وقتی عالم و آدم سطحی میشود همین اتفاقات رخ میدهد. یعنی من با این تفکر که میتوانم بنویسم و کسانی هستند که نوشتههایم را بخرند و بخوانند، دست به قلم میبرم و کتاب مینویسم و متاسفانه رسانهها هم به این ماجرا دامن میزنند و به جای اینکه آدمها را به سمت کتابهای اساسی و عمیق سوق دهند به اسباب بازی دعوت میکنند.»وی در عین حال خاطرنشان کرد: «البته فراموش نکنید که حتما در میان کتابهای نگارش یافته توسط هنرمندان هم آثار خوب به چشم میخورد و نمیتوان مثلا به زعم هنرپیشه بودن نویسنده یک کتاب آن را بد دانست.»متاسفانه تلویزیون نه تنها به گسترش فرهنگ کتابخوانی کمکی نمیکند که مردم را هم از کتابخوانی دور میسازدشهیدی فرد در بخش دیگری از این گفتوگو به بیان نگرانیهایش از حوزه نشر پرداخت و گفت: «از این همه کتابِ مثلاً روانشناسی در بازار، احساس تعجب و حیرت میکنم و دلواپس میشوم. در این میان، رمانها و کتابهای شبه روانشناسی سطحی که متاسفانه به نظر میآید بیشتر از سایر انواع هم خواننده دارد بیش از همه مرا نگران می کند. این آثار، ظاهری اخلاقی و راهگشا دارند اما به دلیل این که با دیدگاهها، آرمانها و ازل و ابدِ تعریف شده ما متناسب نیستند به روابط افسارگسیخته و کمتر اخلاقیمان دامن میزنند و اساس زندگیها را از هم می پاشند.»او متذکر شد: «این نوع کتابخوانی نه تنها هیچ کمکی به زندگی ما نمیکند که زندگیمان را هم بدتر میکند؛ به نظرم مشکلی که بیش از پایین بودن سرانه مطالعه باید ذهن ما را به خود درگیر کند، عدم توانایی انتخاب کتابهای خوب برای زندگی مان است.»وی راه حل این معضل را کمک همگان به جریان آگاه سازی عمومی دانست و تاکید کرد: «مقصر اصلی، من و شماییم. زیرا نمیتوان به زور کتابی دست مردم داد یا گرفت و گفت این را بخوان و آن را نخوان! بنابراین اگر مجموعهی ما رسانهدارها درست رفتار کنیم بخش عمدهای از این مشکلات حل می شود و دیگر نیازی نیست عیبها را بر دوش یک گروه خاص بگذاریم و به دیگران ناسزا بگوییم.قرآن اساسی ترین کتاب زندگی ماست اما تقریبا میتوان گفت 90 درصد ما آن را کامل نخواندهایم و عجیب است که نمیخوانیموی یادآور شد: «آدم صاحب شعور، حکمت و فرهنگ، کسی نیست که ترجیحا هزاران کتاب خوانده باشد بلکه فردی است که کتابهای خوب و اساسی را خوب خوانده باشد. به عنوان نمونه، قرآن اساسی ترین کتاب زندگی ماست اما تقریبا میتوان گفت 90 درصد ما آن را کامل نخواندهایم و عجیب است که نمیخوانیم! خب وقتی از اساس زندگیمان دوریم، رمان خواندن و معرفی کتاب به چه کارمان میآید؟ مطالعه سایر کتابها وقتی سودمند است که من با مبنای زندگیام بیگانه نباشم و برای یافتن بقیه اجزاء به سراغ کتابهای دیگر روم بنابراین تا این کار را نکنیم هم چنان سرگشته و گمگشته به در و دیوار و بن بستها برخورد میکنیم.»وی هم چنین توصیهای هم به کتابخوانها داشت و گفت: «کتابخوانها هم همواره این نکته را مدنظر داشته باشند که حتما کتابهایی هستند که مطالعهشان آدم را به شدت متضرر می کند منتها مهم این است که هر جا متوجه شدیم جلوی ضرر را بگیریم. خود من به محض این که احساس کنم ضرورتی برای ادامه مطالعه کتابی که انتخاب کردهام وجود ندارد، رهایش میکنم زیرا ملزم نیستم چون مثلا 4 صفحهاش را خواندهام همه آن را تا آخر بخوانم.»شهیدی فرد بخش پایانی این گفتوگو را به مهمترین رویداد فراگیر حوزه کتاب و کتابخوانی اختصاص داد و در اظهارنظری متفاوت، برپایی نمایشگاههای کتاب را نشانه بحران دانست. او با کافی دانستن مناسبتهای مختلفی مثل هفته کتاب و نمایشگاه بین المللی کتاب تاکید کرد: «نخواهید این بحران را با افزایش نمایشگاهها گسترش دهیم! باید به سمتی برویم که نیازی به رفتارهای تبلیغی و تشویقی نداشته باشیم و همه چیز جریان طبیعی خودش را داشته باشد؛ یعنی کتاب، منتشر شود و همواره از طریق کتابفروشیها در دسترس همگان قرار گیرد و نمایشگاهها نیز در یک بازه زمانی 7 تا 10 روزه فرصتی برای ایجاد یک جریان ژورنالیستی در راستای بررسی امکان انتشار سالانه باشند.»تنظیم: گروه کتاب تبیان - محمد بیگدلی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]