واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تسبیح رعد در آسمان
سیماى سوره رعداین سوره در مكّه نازل شده و چهل و سه آیه دارد. با توجّه به طرح موضوع تسبیح رعد آسمان در آیه 13 این سوره، رعد نامیده شده است.خداوند سوره یوسف را به ذكر داستان انبیا خاتمه داد، اكنون این سوره را اینطور آغاز مىكند كه همه اینها آیات كتاب آسمانى بوده و نازل كننده آن خداوند یكتاست. فضیلت سورهابى بن كعب، از پیامبر (ص) روایت كرده است كه: - هر كس سوره رعد را بخواند، ده حسنه به او داده میشود كه با تمام ابرهایى كه از آغاز خلقت تا روز قیامت، پدید آمده و مىآید، برابرى خواهد كرد و در روز قیامت از آنهایى است كه به عهد خداوند وفا كردهاند.(ترجمه مجمع البیان ج 13)امام صادق (ع) فرمود: - هر كس سوره رعد را زیاد بخواند، هرگز دچار صاعقه نخواهد شد و اگر داراى ایمان باشد، بدون حساب وارد بهشت میشود و مىتواند افراد خانواده و دوستان خود را شفاعت كند. (ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج13، ص: 4) شیعیان صبورتر از اهل بیت (علیهم السلام) هستند!!سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (24) (فرشتگان هنگام دیدارِ بهشتیان به آنان مىگویند:) بخاطر استقامتى كه كردید، بر شما درود باد. پس چه نیكوست سراى آخرت.نكتههای آیهیكى از امتیازات بىنظیر قرآن، بیان پرمحتواترین مطالب، در قالب سادهترین و مختصرترین كلمات است. از جمله همین عبارت «سَلامٌ عَلَیْكُمْ» كه جملهاى بسیار كوتاه و آسان، امّا پرمحتوا و رساست و سابقهى آن به انبیاى گذشته همچون ابراهیم، نوح و آدم (علیهم السلام)مىرسد. «سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِی الْعالَمِینَ» (صافّات، 79 )، «سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ» (صافّات، 120) سلام، یكى از نامهاى خداوند، تهنیت خداوند بر پیامبران، تبریك الهى بر بهشتیان، زمزمه فرشتگان، كلام بینالمللى تمام مسلمانان، شعار بهشتیان در این جهان و آن جهان، ذكر خالق و مخلوق، نداى وقت ورود و خروج، آغاز هر كلام در نامه و بیان است كه هم بر مرده و زنده و هم بر بزرگ و كوچك گفته مىشود و پاسخ آن در هر حال واجب است.پیامِ سلام، احترام، تبریك، دعا، امان و تهنیت از سوى خداوند است. «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ» (یس، 58) وقتى ما در پایان هر نماز مىگوییم: «السلام علینا و على عباد الله الصالحین»، با این سلام تمام مرزهاى نژادى و امتیازات پوچ سنّ، جنسیّت، مال، مقام، زبان و زمان را در طول تاریخ در هم مىشكنیم و با همه بندگان صالح خدا ارتباط برقرار مىكنیم و بر آنها درود مىفرستیم.یكى از مهمترین پیمانهاى الهى، امامت رهبران آسمانى است. بعد از آنكه حضرت ابراهیم (علیه السلام) با پشت سر گذاشتن آزمایشهاى متعدّد به مقام امامت رسید، از خداوند خواست تا فرزندان او نیز داراى این مقام شوند. خداوند براى روشن شدن جایگاه امامت، بجاى آنكه بفرماید مقام امامت به افراد ظالم نمىرسد فرمود: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» عهد من به ستمگران نمىرسددر روایات آمده: گروهى از مردم قبل از رسیدگى به حساب، به بهشت مىروند، وقتى فرشتگان علت را سؤال مىكنند، جواب مىشنوند كه ما در دنیا بر اطاعت خداوند و بر مشكلات و مصائب صبر مىكردیم و اهل شكیبایى بودیم. فرشتگان با شنیدن جواب، از آنان با «سَلامٌ عَلَیْكُمْ» ... استقبال مىكنند.(تفسیر قرطبى)امام صادق(علیه السلام) فرمودند: ما اهل صبر هستیم، امّا شیعیان ما از ما صبورتر مىباشند. زیرا صبر ما بر چیزى است كه مىدانیم ولى آنان بر چیزى صبر مىكنند كه نمىدانند. (تفسیر صافى) نكاتى پیرامون صبر
1- منشأ و سرچشمه صبر را از خداوند بدانیم. «وَ ما صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ» (نحل، 127) 2- مقصد و هدف از صبر را نیز رضایت الهى قرار دهیم، نه خوشنامى و نه هیچ چیز دیگر. «وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِرْ» (مدّثر، 7)3- صبر از صفات انبیا است. «كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ» (انبیاء، 85) 4- صبر كلید بهشت است. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِكُمْ» ...(بقره، 214)5 - صبر در بلاها و آزمایشاتِ الهى، محك و ملاك شناخت و روشن شدن چهرهى مجاهدان و صابران است. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجاهِدِینَ مِنْكُمْ وَ الصَّابِرِینَ» (محمّد، 31) 6- صبر سبب دریافت صلوات خداوند است. «أُولئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ» (بقره، 157) (شاید یكى از علل صلوات بر پیامبر و اهل بیت او این است كه آنها صابرترین مردم بودند.)7- صبر نسبت به ایمان، به منزله سر براى بدن است. پیامبر (صلى اللَّه علیه و آله) فرمودند: «الصبر من الایمان كالرأس من البدن» (بحار، ج 9، ص 203) 8- صبر، میزان درجات بهشتیان است. «سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» «أُوْلئِكَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» (فرقان، 75) «وَ جَزاهُمْ بِما صَبَرُوا جَنَّةً وَ حَرِیراً» (انسان، 12)9- صبر، داراى درجاتى است. در حدیثى مىخوانیم كه صبر بر مصیبت 300 و صبر بر طاعت 600 و صبر از معصیت 900 درجه دارد. (بحار، ج 71، ص 92)10- در سراسر قرآن فقط در مورد صابران اجر بىحساب مطرح شده است. «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» (زمر، 10)11 - قرآن مجید در كنار صبر، شكر را نیز مطرح فرموده است، اشاره به اینكه مشكلات هم نعمت هستند. «لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» (ابراهیم، 5)12- صبر، وصیّت امام حسین (علیه السلام) به فرزندش امام سجّاد (علیه السلام) است. «یا بنى اصبر على الحق و ان كان مرا» (بحار، ج 70، ص 184) 13- گاهى در یك اقدام چند نوع صبر دیده مىشود. نظیر اقدام حضرت ابراهیم در قربانى كردن اسماعیل كه هم صبر بر اطاعت و تسلیم و هم صبر بر مصیبت را لازم دارد.امام صادق (ع) فرمود: - هر كس سوره رعد را زیاد بخواند، هرگز دچار صاعقه نخواهد شد و اگر داراى ایمان باشد، بدون حساب وارد بهشت میشود و مىتواند افراد خانواده و دوستان خود را شفاعت كندپیامهای آیه:
1- سرچشمه همه كمالات صبر است. «بِما صَبَرْتُمْ» و فرشتگان نیز اساس درود خود را صبر مؤمنین مىدانند.2- سلام كردن به هنگام ورود، شیوه فرشتگان است. «یَدْخُلُونَ عَلَیْهِمْ، سَلامٌ عَلَیْكُمْ»3- بهشت «دار السلام» است. چون فرشتهها از هر سو بر بهشتیان سلام مىكنند. «مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَیْكُمْ»5- به كسانى كه پایدارى و پشتكار دارند احترام بگذاریم. «سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ»6- در نظام الهى حتّى بكار بردن كلمات و درود و تبریك نیز بر اساس یك مبنا و حكمت (ایمان و عمل) است نه تملّق و گزافه. «سَلامٌ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ» عهد خداالَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ (20)(خردمندان) كسانى هستند كه به پیمان الهى وفا مىكنند و عهد (او را) نمىشكنند.«بِعَهْدِ اللَّهِ» هم شامل پیمانهاى فطرى از قبیل عشق به حقّ و عدالت مىشود، هم پیمانهاى عقلى مثل درك حقایق عالم هستى و مبدأ و معاد را در برمىگیرد، هم بر پیمانهاى شرعى همچون عمل به واجبات و ترك محرّمات اطلاق مىگردد و هم بر پیمانهایى كه انسانها با یكدیگر مىبندند و متعهّد مىشوند و خداوند مراعات آنها را واجب فرموده، صادق است. (تفسیر نمونه) یكى از مهمترین پیمانهاى الهى، امامت رهبران آسمانى است. بعد از آنكه حضرت ابراهیم (علیه السلام) با پشت سر گذاشتن آزمایشهاى متعدّد به مقام امامت رسید، از خداوند خواست تا فرزندان او نیز داراى این مقام شوند. خداوند براى روشن شدن جایگاه امامت، بجاى آنكه بفرماید مقام امامت به افراد ظالم نمىرسد فرمود: «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ» عهد من به ستمگران نمىرسد. «الْمِیثاقَ» به چیزى گفته مىشود كه دل انسان با آن وثوق و اطمینان پیدا مىكند و از آنجا كه وجود یك رهبر الهى، دل و جان انسانها را آرام و مطمئن مىسازد. لذا از مصادیق میثاق شمرده شده است.وفاى به عهد مانند احترام به والدین و ردّ امانت، تنها از حقوق اسلامى نیست، بلكه از حقوق انسانى است. لذا هر خردمند و عاقلى باید آن را مراعات كند. نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیانمنابع:1- تفسیر نور، ج 62- ترجمه تفسیر مجمع البیان ج 133- نفسیر نمونه4- تفسیر صافی5- تفسیر قرطبی6- بحارالانوار، ج9 ،ج71 ، ج70
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 410]