واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: کمکم کن تا گریه کنمهمه ما دیر یا زود با مرگ عزیزانمان مواجه میشویم. میدانیم مرگ، پدیدهای جهان شمول و غیرقابل انکار است ولی معمولاً از فکر کردن در باره آن اجتناب میکنیم و برای روبرو شدن با آن آمادگی لازم و کافی نداریم. از سویی دیگر فرهنگ ما در مواقع خاص همیشه حمایت کافی را فراهم نیاورده و اجازه سوگ طبیعی را به افراد نمیدهد. به بازماندهای که عزیزش را در اثر سرطان از دست داده خیلی بیشتر توجه میشود تا کسی که نزدیکترین فرد خانواهاش خودکشی کرده است. او در سوگ خویش تنها میماند، کسی به صحبتهای او گوش نمیدهد، ممکن است طرد شود، بدون آنکه دلیل واضحی وجود داشته باشد احساس شرم و گناه دارد و به تنهایی و خلوت خود میخزد. لذا باید به کودکان کمک کنیم تا صرفنظر از نوع مرگ و حادثه راحت گریه کنند، راحت حرف بزنند، سوال کنند و احساسات خود را بیرون بریزند؟
وقتی نتوان وقایع زندگی را بیان کرد و فهمید، و در عوض آنها را انکار نمود، فرآیند طبیعی مقابله با آنها را نیز نمیتوان طی کرد. خودکشی، قتل، آزارهای جسمی و جنسی، خشونت، ایدزو از دست دادنهای متعدد مثالهای آشنایی هستند از موقعیتهایی که تبدیل به سوگ پیچیده میشوند، چرا که در این شرایط کودک قادر نیست آنچه را که رخ داده بیان کند، پیرامون آن صحبت یا سوال کند و احساسات و افکار درونی خود را بیرون بریزد. در چنین شرایطی کودک نمیتواند فرآیند سوگ طبیعی را بگذراند و در احساساتی دو گانه و تعارض آمیزگیر میکند.عواملی که منجر به سوگ پیچیده میشوند:1- مرگ ناگهانی و فاجعهآمیز: این موارد شامل مرگهای ناشی از قتل، خودکشی، تصادفات کشنده، حملات تروریستی بیماریهای کشنده ناگهانی، تیراندازی در مدرسه و.. میباشد.2- مرگ همراه با برچسبهای اجتماعیاحساس شرم و داغ خوردگی اجتماعی به طور شایع همراه با مرگهای ناشی از ایدز، خودکشی، و دیگر کشی دیده میشود. کودکان نیز همانند بزرگسالان در چنین مواقعی اغلب احساس شرم، خجالتی و ناراحتی دارند و نمیتوانند راجع به واقعهای که رخ داده راحت صحبت کنند.3- از دست دادنهای متعددوقتی کودک با مرگ و از دست دادنهای مکرر و متعدد روبرو میشود، دچار ترس عمیق از تنهایی، ناتوانی و ترک شدن میگردد.4- ارتباط تعارض دار قبلی با شخص از دست رفته کودکی که توسط شخص محبوب زندگی خود مورد اذیت، آزار، غفلت، ترک و بیمهری قرار گرفته است، پس از مرگ وی احساسی دوگانه نسبت به او دارد. بخشی از احساس او ممکن است به صورت حالت تسکین یافتن، رهایی، آرامش یا حتی خوشحالی و بخشی دیگر احساس گناه، سرزنش خود، ترس یا افسردگی باشد. 5- فرآیند سوگ در والد بازمانده یا مراقبان کودک در صورتی که والد بازمانده نتواند سوگواری کند یا نتواند احساس و درد کودک خویش را تشخیص دهد، نمیتواند الگو و مدل مناسبی برای فرزند خود باشد. در چنین شرایطی احساسات فرد و انکار در درون او خفه میشود.کودکی که توسط شخص محبوب زندگی خود مورد اذیت، آزار، غفلت، ترک و بیمهری قرار گرفته است، پس از مرگ وی احساسی دوگانه نسبت به او دارد. بخشی از احساس او ممکن است به صورت حالت تسکین یافتن، رهایی، آرامش یا حتی خوشحالی و بخشی دیگر احساس گناه، سرزنش خود، ترس یا افسردگی باشد.چگونه به کودکان با سوگ پیچیده کمک کنیم که همواره سوگ بخشی از زندگی ما بوده و خواهد بود. لازم است به این ادراک برسیم که در مورد تمامی مسائلی که سرفصلهایشان را بستهایم و سکوت اختیار کردهایم اکنون باید آشکارا صحبت کنیم:- از دست رفتن یک فرد، پدیدهای جدا از شکل مردن او است. اگر عزیز ما مرده است باید برای او سوگواری کنیم و احساسات خود را بیرون بریزیم.- به زبانی ساده و مستقیم که راه هر گونه قضاوتی را ببندد خودکشی، قتل، ایدز، حملات خشونتبار، سوء رفتار، قلدری و تروریسم را برای کودکان توضیح دهیم.موارد زیر در حل سوگ پیچیده به کودک کمک میکند1- برای کودکان توضیح دهید.به کودکی که عزیزش را در اثر خودکشی، قتل، ایدز و... از دست میدهد، هیچ توضیحی داده نمیشود. چه اتفاقی رخداده است؟ ایدز چیست؟ خودکشی چیست؟ وقتی بزرگترها آماده میشوند که حقیقت را بگویند، بچهها نیز آماده هستند که بشنوند. گرچه احساس ترس و وحشتی که والدین را از گفتن حقیقت باز میدارد ممکن است به نظر آنان روشی محافظت کننده باشد. اما آزادی کودک را برای سوگواری محدود و مهار میکند. کودکان نیاز دارند حقیقت را بدانند و بزرگترها نیاز دارند کلمات و واژههای مناسبی را برای گفتن حقیقت پیدا کنند به طور مثال: در مورد خودکشی متناسب با سن کودک و چگونگی نظام شناختی او باید اینگونه توضیح داد که خودکشی زمانی صورت میگیرد که شخص روی بدن خود کاری انجام دهد تا بدنش فعالیت خود را متوقف کند. در مورد ایدز باید مشخصات بیماری، چگونگی انتقال و راههای درمان آن، پیدا شدن راههایی که طول عمر فرد مبتلا را زیاد میکند و آینده آنان را شرح داد.
2- احساس طبیعی بودن را در کودک ایجاد کنید. کودکانی که در معرض مرگ عزیزانشان قرار گرفتهاند ممکن است نگران سلامت و مرگ خودشان باشند و فکر کنند که زندگی و سلامت آنان نیز به نحوی توسط یک بیماری کشنده تهدید میشود، در نتیجه روی علائم بدنی خود متمرکز میشوند. نگرانی دیگر کودکان ممکن است راجع به سلامتی افراد بازمانده باشد، بخصوص زمانی که از منزل دور میشوند. میتوان این ترس را نیز با اجازه تلفن زدن به منزل در زمانهای تعیین شده، تا حدودی زیادی کاهش داد. 3- راههایی برای بروز نمادین یادبود و یادآوری شخص مرده پیدا و فراهم کنید.میتوان با استفاده از اشیا، وسایل، بازیها و فعالیتهای مختلف کودک را تشویق به برون فکنی نمادین احساسات و افکار خود کرد. برای کودکان کوچکتر بازی با شن بسیار حالتی آرامش دهنده دارد، و میتوان از آن برای خلق یک داستان یا بازسازی مراسم و وقایع سوگواری استفاده نمود.4- گشودن رویاها نمیتوانیم انتظار داشته باشیم کودکان احساسات خود را مستقیماً بیان کنند و بروز دهند،میتوان به جای پرسش مستقیم از کودک که او را در وضعیت دفاعی قرار میدهد، به کمک عروسکها، عکسها و تصاویر او را در وضعیت سوم شخص قرار داد. استفاده از نقاشی و قصهگویی نیز راههایی هستند که به وسیله آنها کودک احساسات تشخیص داده نشده خود را علنی میسازد . استفاده از داستانهای خیالی و استفاده از قهرمان سوم شخص روش موثری است که میتواند آنها را تشویق به حرف زدن کند. بهتر است پایان داستان را به گونهای ناتمام بگذاریم تا کودک بتواند حرفهایش را در غالب ادامه داستان بیان کند.
استفاده از فنون مجسم سازی:روش مجسم سازی در واقع همان خیال پردازی هدایت شده است و به کودکان میآموزد که روشهای درونی خود را برای مدارا با ترسها، اضطرابها، فاصلهها، کمبودها و نیستیها پیدا کند. برای تسهیل کار کودک را تشویق میکنیم تا:1- چشمهایش را ببندد 2- نفسهای عمیق و آرام بکشد (سه چهار نفس عمیق مانند تنفس بوگا که برای ایجاد حالت آرامش مفید است).3- سپس تصور کند که میتوانیم در تخیلات و تصورات خود با هم به یک مسافرت کوچک برویم. این اطمینان را بدهید که هر زمان که کودک خواست میتوانیم این سفر را متوقف کنیم. از او میپرسیم: چه میبینی؟ چه کسی با تو هست؟ چه رنگهایی را در پیرامون خودت میبینی؟ هوا چطور است؟ چه بویی میآید؟ آیا شن و خاک را با پاهای خودت لمس میکند؟ آیا نسیم به صورتت میوزد؟ آیا آفتاب یا باران را به روی پوستت احساس میکنی؟ صدای پرندگان را میشنوی؟ و... باید مطمئن شدن که هر پنج حس کودک درگیر هستند.4- اینک از او میخواهیم که چشمهایش را باز کند. او حتی میتواند راجع به مکانی که تصور کرده یک نقاشی بکشد، او میتواند هر زمانی که خواست مجدد به این مکان برگردد، هر زمانی که خودش انتخاب میکند. 5- گاه سکوت ما روش مفیدی برای کمک به کودکان در تایید احساسات آنان است. ممکن است آنان تنها نیاز داشته باشند نوازش شوند و بشنوند که ما متاسفیم. میتوان با کمک کودک شجرهنامه خانواده را رسم کرد و با علامتهایی ویژه، افرادی را که مردهاند از افراد زنده متمایز کرد. به این روش کودک میفهمد با اینکه افرادی را از دست داده ولی ترکیب از افراد حمایت کننده در پیرامون او وجود دارد که هنوز زندهاند و میتوانند به او کمک کنند.کودکانی که در معرض مرگ عزیزانشان قرار گرفتهاند ممکن است نگران سلامت و مرگ خودشان باشند و فکر کنند که زندگی و سلامت آنان نیز به نحوی توسط یک بیماری کشنده تهدید میشود، در نتیجه روی علائم بدنی خود متمرکز میشوند. معمولا در چنین مواردی انجام معاینه توسط پزشک و اطمینان از جهت اینکه همه چیز خوب و میزان است، بسیار کمک کننده است. مدیریت خشم کودکان گاه در فرآیند سوگ، کودک نسبت به خود، شخص مرده، عامل مرگ، خدا، پزشکان، افراد کمکرسان، نیروهای انتظامی، دادگاه، قاضی و... احساس خشم دارد. میتوان از روشهای زیر برای مدیریت خشم در کودکان استفاده کرد:- نقاشی کسی را که نسبت به او خشمگین است بکشد یا اسم او را بنویسد و داخل کیسهای بگذارد، حال میتواند به این کیسه ضربه یا لگد بزند و خشم خود را نشان دهد.- پاره کردن و خط خطی کردن کاغذ پارهها و روزنامههای قدیمی.- ضربه زدن و فشردن بالش یا کیسه بوکس.- نوشتن یک نامه به کسی که نسبت به وی خشم دارد و هر چیزی که او را آرام میکند و سپس پاره کردن آن.- فشردن خمیربازی.- استفاده از دستگاه تلفنی که سیم آن قطع است تا کودک احساسات خشم آلود خود را به شخص مورد نظر بگوید.- انجام فعالیت جسمانی برای کاهش شدت عصبانیت مانند: دویدن، ضربهزدن به توپ، حمام کردن، نوشیدن یک نوشیدنی و... البته تمامی این روش ها می تواند در مواقع حاد انجام شود و بهتر است تخلیه خشم با روش های غیر مستقیم مثل بازی و تحرک صورت گیرد . مشارکت دادن کودک در فعالیتهای مربوط به رازهایش.در مواجهه با مرگهای فاجعهآمیز کودک اسراری درون خود دارد که مگر با افراد خاص و در مواقع خاص آن را نمیگشاید. گاه این رازها کودک را میآزارد و این راز خود را به کسی نمیتواند در میان بگذارید، طبیعتاً کمکی نیز به وی نمیشود. با استفاده از روشهای زیر میتوانیم به کودک کمک کنیم تا راهی برای برونریزی اسرار و احساساتش پیدا کند.- میتوانیم عروسکی با دهان باز به کودک بدهیم تا کودک رازهایش را در کاغذی نوشته و آن را داخل دهان عروسک بیندازد.- راز خود را روی نوار کاست بگوید و ضبط کند، اگر خواست میتواند آن را همراه با کسی یا به تنهایی گوش دهد.- نامهای بنویسد به عزیز از دست رفته و احساسش را راجع به مرگ وی بنویسد (اطمینان حاصل کنید که کودک میداند نامه به دست شخص نخواهد رسید). نازنین خسروی- ماهنامه کودکتنظیم برای تبیان: کهتری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]