واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلا م دوسیا !
بچه من دیوز عمل جراحی دندون داشتم با سوهرم رفتم که بعدش بابا و مامانم هم اومدن !
خلاصه وقتی کارم تموم شد شوهرم رفت که از دکتر بپرسه چی بخورم دیر اومدش منم خیلی درد داشتم و از دستش نارات شدم فکر کردم دوباره مثله معمول با آقای دکتر اره حرفاتی بی سرو ته مزنه !
خلاصه ناراحت بودم وقتی میایم بیرون شوهرم داشت حرف میزد که بهش اشاره کردو ( با دستم یه کوچولو هولش دادم که یعنی در بازه سریع برو ) خلاصه وقتی خواستیم بریم تو ماشین من درو محکم بستم اونم تا خونه با من حرف نزد ! دلم خیلی شکسته بود آخه ما با هم قرار کذاشته بودیم هر کی ناراحته سریع ازش پرسیده بشه چرا ناراحتی ! اون حتی چنین کاری نکرد حتی با منم حرف نزد ! اگه خونوادش بودن تل میزد احوالشون و می پرسید ولی من ........
خلاصه وقتی خواستم از ماشین پیاده بشم درو محکم بست و رسیدم خونه از عصبانیت یه لیوان شکستم !
انقدر گریه کردم که نزدیک بود خون ریزی پیدا کنم و زنگ زدیم به مامانم که بیاد !
از این ناراحتم که اون با این موقعیت من نکرد که یه امروزی من و ناراحت نکنه ! آخه من دردم و به کی بگم ؟؟؟؟؟؟
سيما جان
چند تاپيك ايجاد كرده قبلي ات در ذهنم هست اينكه سيما يه دختر حساسيه
كمك خواستي پس اجازه دارم بعضي حرفها رو بهت بزنم عزيز من من يه دختر 6 ساله دارم صبح كه از خواب پا ميشم اگه دلم بخواد با
اينكه مادرشم اگه قصد كنم كه دلم از دخترم بشكنه ميشكنه بگم گفتم صبحانه بخور تو چشام زل زد گفت نمي خورم بشينم گريه كنم
دخترم بهم جواب سر بالا داد ميگم لباس گرم بپوش برعكس ميكنه و.............. اگه اين مثال رو زدم برا خاطر اينكه عشق من به
دخترم آيفر نياز به اثبات نداره و اگه من بخوام ازش دلخور ميشم ولي نميشم چون دخترمه گاهيم با تمام زحمتي كه برام داره در
كنارش احساس خوبي دارم وقتي با دستهاي كوچولو ش بغلم ميكنه وقتي مريض ميشم ميفهمم ناراحته و........
سيما جان اگه قرار باشه با هر حرفي حركتي ناراحت بشيم نميتونيم نه تنها با همسر بلكه با هيچ كس زندگي بكنيم حتي دخترمون
پسرمون مادرمون اگه همسرت حرفي باهات نزده شايد از اينكه درد ميكشي ناراحت بوده شايد گفته حرف بزنه مجبور بشي حرف
بزني دردت زياد بشه تو در تمام تاپيكهات نيمه خالي ليوان رو ميبيني نياز نيست گريه كني و درد ت رو بگي چون دردي نداري دنبال درد ميگردي
بهتره ديدگاهت رو به زندگي عوض كني اونوقت خواهي ديد زندگي با گذشت چقدر زيبا تره
بخدا می خوام ولی نمی تونم !
من ساعت 3 نصفه شب بلند میشم برای شوهرم صبحونه میزارم از چونم براش مایه میزارم ولی اون ...........
دوسی من به بچه ها گفتم یه مشاور معرفی کنن هیشکی جوابم نداد !!!!!!!!!!
آخه من که خود کفا نیستم که بتونم یه دفعه اونم تنهایی خودم عوض کنم !
من دلم خیلی زود میگیره !
مخصوصا الان که نزدیکه عادت هستم !
دوسی کتابه ارشد گرفتم بخدا بازشم نکردم 3 ماهه دیگه هم کنکوره !
دیشب داد زدو گریه کردم طوری که حالته تهوع گرفتم از اون ورم داشتم خون ریزی میکرد لثم !
سيما جان من خدا رو هزار بار شكر خودم رو جز خوشبخت ترين زنهاي دنيا ميدونم ولي اين به معني اين نيست كه من با شوهرم يا
خانواده اش مشكلي ندارم يا شوهرم هميشه من رو درك ميكنه نه اينطور نيست يا از دستش ناراحت نميشم نه ناراحت ميشم ولي
گنده اش نمي كنم با خودم ميگم يادته فلان روز به خاطرت چيكار كرد حالام اين مرد همون مرده فرقي نكرده فقط دركت نكرده نه اينكه
دوستت نداره هنوزم دوستت داره و آروم ميشم شايد يه اخم كوچلوهم بكنم يه نازم چاشنيش ولي خودمو عذاب نميدم چون اون حس بد
حسيه كه به خاطر ناراحتي به وجود آمده و واقعيت نداره
شما تا حالا تو موقعیت من بودین ؟
درسته ولی من اون شب واقعا درد داشتم حالته عادی نداشتم !
Sima_N نوشته است:
شما تا حالا تو موقعیت من بودین ؟
درسته ولی من اون شب واقعا درد داشتم حالته عادی نداشتم !
باهاش حرف بزن وقتي حوصله داره بهش بگو اونشب درد داشتي دوست داشتي دركت كنه و هواتو داشته باشه تا حالا باهم در اين موارد حرف زديد؟؟؟؟؟؟؟؟
آره ! حتی نوشتیم که اگه طرفه مقابل ناراحته سریع باید دلیلش پرسیده بشه !
حتی شوهرم گفته وقتی من از س ر کار میام اگه خبری داری یا چیزس هست که ن ناراحت بشم نگو تل من استراحت کنم بعد !
اونم دیده من درد دارم میزاشت من که خوب شدم میگفت مثلا از اینکه درو محکم بسی ناراحت شدم ! من دیشب گفتم بهش گفت من که مقصر نبودم برای ناراحتیت منم گفتم مگه قرار نشد بپرسیم طرف ؟چرا ناراحتی ! پس تو چرا اصلا تو ماشین با من حرف نزدی! میگفتی تا ببینیم کی مقصره !
اصلا نمیتونست یه دیشبی کوتاه بیاد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
عزیزم من همه ی اینار و بهش گفتم ! حتی نوشتیم یه جایی
سیما جان همه اینا درست..ولی خیییییلی به احساساتت بها میدی..بابا چه خبره؟؟یه ذره پارو دلت بزار..داد زده گریه کردی؟؟؟مگه داد گریه داره...خوشگلم تو باید اون موقع با خانومیت و نجابتت ارومش میکردی نه گریه...یه جا تو همین سایت نوشته بود گریه ما برای مردان یه چیزیه مثل بوی عرق و خرناس مردا برای ما...دلشو میزنی هاااااا...فدات بشم گلکم به خدا خودت اذیت میشی...نباید حساس باشی..این اصلا دلیل خوبی نیست که تو برای تمام ناراحتیات میاری..فقط اینکه حساسی؟؟؟خوب امروزم شوهرت میشینه تو جمع میگه من دست بزن دارم کاریشم نمیتونم بکنم خدایی نکرده هر روزم دست روت بلند کنه...این منطقی نیست که بشه زندگی زناشویی رو باهاش ادامه داد...
چرا حرفاشو بی پایه و اساس دونستی؟؟؟مرده ..انسانه...حتما یه دلیلی داشته که با دکتره حرف زده...
چرا به مادرت زنگ زدی؟؟؟میدونی با این کارت عشقش کم رنگ میشه؟؟؟
سیما جون از روزی که اولین تاپیکتو باز کردی یه چیزی خیلی واضح بود برام..شما میخوای تک تک رفتارای شوهرتو عوض کنی اونم با راه غلط..اولا باید همونجوری که هست دوستش داشته باشی..
حالافوقشم یه چیزی خیلی اذیتت میکنه با سیاست جلو برو...
سیما خیلی شدید تو زندگیت دنبال ناراحتی و مشکل میگردی...
دل کوچیکتو گرفتی کف دستتو داد میزنی به کائنات میگی یه چیزی پیدا کنین اینو بشکنه من گریه کننننننننم...
اینو ظاهرا نمیگیااااا....ولی رفتارات اینو نشون میده..
چرا دلتو انقدر دم دستی نشون میدی که هی بشکنه...
بزرگ بودنو امتحان کن...انقدر ناراحت شدم ناراحت شدم نکن...این حرف مال ادمای خودخواه و مغروره نه سیما...
یه بار پستو بخون؟؟؟با دستت هولش دادی ..درو محکم کوبیدی..اخم کردی...سیما اینا کار یه ادم بالغه؟؟
ببخشید که میگم اما یه دختر بچه سه ساله رو ببر براش امپول بزن و با ماشین بیارش خونه..به نظرت رفتاراش با شما فرقی میکنه؟؟؟
اصلا ناراحتی نداره کههههه..من فکر میکنم شما خیلی خوشبختی ..چون این چیزا مشکلاتته..ینی نشون میده که تو مشکل بزرگی نداری...
سیما تموم کن این رویه رو..عوضش کن..الان شایدم خیلی پنهان اما تو این روشو دوست داری..نگو نمیتونم که دیگه این کلمه واااااقعا چیپه...دیگه توجیه هم به حساب نمیاد چه برسه به دلیییل...
خواهری نازم زندگیتو خوشگل کن...با رفتارای خوشگل خودت...
سيما جان واقعيت اينكه به تعداد هر زندگي يك نسخه زندگي وجود داره و نميشه براي همه زندگيها و مشكلات يك راه حل تجويز كرد
عزيزم بايد همسرت رو بشناسي اگر قصد زندگي داري و نميخواي هر روي اعصابت خراب بشه بايد يه فكري به حال خودت و زندگيت
بكني والا هر روز آش همون آشه و كاسه همون كاسه
بخدا تا میام خودم و درست کنم یه موضوع پیش میاد دوباره همون و همون همون !!!!!!!!!
یادمه یه بار خواهرش رفته بود دندونشو کسیده بود شوهرم رفت کنارش دراز کشدو دستشو گرفته بودو نوازشش میکرد ! یادش که میوفتم دیوونه میشم !!!!!
تو رو خدا کمکم کنید ! تورو خدا 1
دیشب مامانم که اومده بود چشاش قرمز بود ! معلوم بود یه دله سیر گریه کرده بود !
سيما بزار يه پيشنهاد بهت بدم با خودت خلوت كن و عهدي ببند بگو من عهد ميبندم تا 2 روز همسرم هر حرفي بزنه يا ناراحت نشم يا
بي خيال بشم فقط دو روز بعد دو روز رو بكن 4 روز و.......... يه مدت اينطوري رفتار كن از همسرت تعريف كن بعد يه ايرادشو بزن تنگش
مثلا بگو من از فلان اخلاقت خوشم مياد خيلي خوشم مياد اونطوري برخورد ميكني وووووووو و خيلي آروم انگار داري به خودت ميگي بگو
ولي كاش وقتي مريضم بيشتر هوامو داشته باشي ببين چي ميشه خبرشو بهمون بده موفق باشي
اون می گه باشه تو راست میگی بعد تو عمل دوباره این کارارو میکنه دوباره بهش میگم و دوباره ...............
بخدا بعضی چیزارو اقدر گفتم که زبونم داره مو در میاره !
چشم اون کاری که گفتی تا چند روز هیچی نگو چشم انجام میدم
آفرررررررررررررين دختر خوب فقط تا يكشنبه همين هفته تا ببينيم با همسر حرف گوش نكن و زن حساسش چيكار بايد كرد تا قدر
زندگيشونو بدونن
ای بابا ، اینم شد علت ناراحتی دختر خوب ؟!!!
قبول کن که یه کم داری بزرگش میکنی . اون روز درد داشتی ، درست . علت ناراحتی بیش از حدت هم همین بوده . شما باهاش یکم تند برخورد کردی به خاطر دردی که داشتی ولی الان از همسرت هم سوال کنی ، اینو دلیل خوبی برای رفتار شما نمیدونه .
به نظر من شما خیلی حساسی . یکم باید رو خودت بیشتر کار کنی . خیلی از کارای ما به نظر مردا غیر منطقی و حتی گاهی غیر واقعی به نظر میاد و تکرارش بعد از مدتی باعث دوری مرد میشه .
دوست گلم ، نگذار که این رفتارها به اخلاق همیشگیت تعبیر بشه که این باعث میشه نقاط مثبت اخلاقت هم تحت الشعاع قرار بگیره .
سلام
خوش بحالت عزیزم که تمام انرژی ات را گذاشتی برای اینکه از کاه کوه غم بسازی
دختر خوب اینقدر مشکلات تو زندگی هست .....
خیلی دلم میخواست مثل شما و دوستان دیگه مثل شما هیچ دلمشغولی و دل نگرانی تو زندگیم نداشتم تا مثل شما زوم میکردم رو این چیزا
نگو من حساســـــــــــــــــــم
باور کن تمام دوره تحصیل این معلمام بودن که می گفتن من حساسم ولی کو احساس اینقدر دلمشغولی مهم هست تو زندگیم که احساس چی ؟؟؟؟
قدر شوهرت و زندگیت را بدون یه همچین شوهری را نباید از خودت برنجونی
عاقل و زیرک و بزرگ منش رفتار کن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 982]