تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):چه بسیارند دانشمندانی که جهلشان آنها را کشته در حالی که علمشان با آنهاست، اما به حالش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816395792




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بیا با هم بخندیم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بیا با هم بخندیم لطایف قرآنی
خنده
انجیر اعرابی نزد مردی که انجیر می‌خورد رفت،آن مرد چون اعرابی را دید برای اینکه از انجیرها به او ندهد فورا انجیرها را زیر عبایش پنهان کرد، اعرابی آمد و نشست. آن مرد گفت: اگر قرآن می‌دانی برایم بخوان. اعرابی شروع به تلاوت قرآن کرد :...وَ الزَّیْتُونِ وَ طورِ سِینِینَآن شخص از اعرابی پرسید: پس کلمه وَالتّین که در ابتدای آیه است و به معنای انجیر است کجا رفت؟ اعرابی حاضر جواب گفت: وَالتّین زیر عبای توست!  پیامبر دروغین شخصی به نام نصرالله ادعای پیامبری کرد او را گرفته و نزد خلیفه بردند. خلیفه از او پرسید: حال که ادعا می‌کنی فرستاده خدا هستی،آیا آیه‌ای از قرآن بر نبوت تو دلالت می‌کند.  پیامبر دروغی فورا این آیه را خواند: اِذا جاءَ نَصراللّهِ وَ الفَتح!  دلیل ترک نماز فردی نماز نمی‌خواند،به او گفتند: چرا نماز نمی‌خوانی؟ جواب داد: مگر قرآن نمی‌خوانید؟ قرآن می‌فرماید: لا تقرَبو الصَّلاة؛ نزدیک نماز نشوید. و بقیه آیه را که چنین است نخواند:لا تقرَبوا الصَّلاةَ و اَنتُم سُکری؛ نزدیک نماز نشوید در حالی که مستید.
قهقهه لگانا
 مسافر آخرت به شخصی که روزه نمی‌گرفت، گفتند: چرا روزه نمی‌گیری؟ گفت مگر قرآن را نخوانده‌ای؟ آنجا که می‌گوید: وَمَن کان مریضاً اَو علی سفرٍ فعٌِدة مِن ایَّامٍ اخَر؛ هر کس که مسافر است روزه بر او نیست.  من هم در دنیا مسافر هستم روزی به دنیا آمده و روزی می‌روم. بنابراین نمی‌توانم روزه بگیرم! اطمینان قلبی همسایه "اصمعی" از او چند درهم قرض کرد. روزی اصمعی به او گفت: آیا به یاد قرضت هستی؟ همسایه جواب داد: بله آیا تو به من اطمینان نداری؟ اصمعی گفت: چرا مطمئنم ، اما مگر نشنیده‌ای که حضرت ابراهیم علیه‌السلام به پروردگارش ایمان داشت و خداوند از او پرسید: اَوَ لَم تومِن ، مگر ایمان نیاورده‌ای؟و ابراهیم علیه‌السلام پاسخ داد: بَلی وَلکِن لِیَطمئنَّ قَلبی ؛ چرا ولی می‌خواهم قلبم آرامش یابد. بهره اندک روزگاری مردم دمشق به بیماری طاعون گرفتار شدند. در این هنگام (ولید بن عبد الملک) تصمیم گرفت که از آنجا خارج شود. به او گفتند: مگر سخن خدای بزرگ را نشنیده‌ای که می‌فرماید : قُل لَن یَنفعکُم الفِرار اِن فَرَرتُم مِن الموت اَو القَتلِ ، و اذاً لا تَمتَعون اِلا قلیلاً ؛ بگو از مرگ یا کشته شدن فرار کنید سودی به حال شما نخواهد داشت و در آن هنگام جز بهره کمی از زندگانی نخواهید گرفت.ولید گفت : من فقط همان بهره کم را می‌خواهم نه چیز دیگری را!!
لبخند
لعنت خدا بر تو!كودكی در مكتب خانه برای معلم خود می‌خواند: وَ اِنَّ عَلیكَ الَّلعنَةَ اِلی یومِ الدین : و لعنت تا روز قیامت بر تو خواهد بود.و مكرر آیه را تكرار می‌كرد. معلم عصبانی شد و گفت: علیك و علی والدَیكَ : بر تو و بر پدر و مادرت باد. كودك گفت: در این قرآن كه من می خوانم "علیك" هست و "علی والدیك" نیست. آیا آن را اضافه كنم؟! پسر حاضر جواب امیر اسماعیل گیکلی پسر خوانده‌ای داشت که دچار آبله شد و زیبایی وی در اثر این بیماری از بین رفت. روزی وی در برابر امیر اسماعیل نشسته بود. امیر از تغییر زیبایی صورت آن پسر تعجب می‌کرد که چگونه به این زشتی شده است؟ قاضی ابومنصور که در آنجا حاضر بود این آیه را خواند: «همانا ما انسان را در نیکوترین صورت آفریدیم سپس او را بصورت پست‌ترین پستها برگردانیدیم.» (سوره تین _4 و 5) چون خود قاضی نیز چهره زیبایی نداشت پسر در پاسخ گفت: «برای ما مثلی زد و خلقت خویش را فراموش کرد.» (سوره یس _78) قاضی خجل گشت و دیگران از حاضر جوابی پسر متعجب شدند. به شخصی که روزه نمی‌گرفت گفتند: چرا روزه نمی‌گیری؟ گفت مگر قرآن را نخوانده‌ای؟ آنجا که می‌گوید: وَمَن کان مریضاً اَو علی سفرٍ فعٌِدة مِن ایَّامٍ اخَر؛ هر کس که مسافر است روزه بر او نیست. من هم در دنیا مسافر هستم روزی به دنیا آمده و روزی می‌روم. بنابراین نمی‌توانم روزه بگیرم! سجده‌ی واجب‏نقل كرده‌اند كه «علامه حلى‏» در حال طفولیت در خدمت دایى خود «محقق حلی‏» درس مى‌خواند و گاهى فرار مى‌كرد، محقق حلی او را تعقیب‏ مى‏كرد تا او را بگیرد، چون به نزدیك او مى‌رسید، علامه آیه سجده را مى‌خواند و محقق كه به سجده مى‌رفت، او فرار مى‏كرد. چرا که سجده بر ایشان واجب بود اما بر علامه کودک بود نه! کدام آیه را دوست داری؟از بخیلی پرسیدند از قرآن کریم، کدام آیه را بیشتر دوست داری ؟ گفت : آیه‌ی و لا تؤتوا السفهاء اموالکم یعنی اموالتان را به بی خردان ندهید . دوست خوب تبیانی شما هم اگه لطایف زیبای قرآنی شنیده‌اید در قسمت نظرات یا در صفحه‌ی خودتان برای ما و دوستانتان تعریف کنید.باشگاه کاربران تبیان ارسالی از اسماء 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 248]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن