تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816350464
اختراعات، قاتل مخترع
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اختراعات، قاتل مخترعهفته قبل مقالهاي خوانديد با عنوان "اختراعات بزرگ در طول جنگ"، آنجا شرح اختراعاتي را گفتيم که اتفاقي يا بر اساس نياز جنگي پديد آمدند.
اين بار از اختراعاتي حرف ميزنيم که قاتل جان خالقشان شدند.هيچ کدام از اين مخترعين فکر نمي‌کردند روزي بدست اختراع خودشان از دنيا بروند. مي‌گويند مرگ شتري‌ست که در خانه هر کسي خوابيده است. ظاهرا اين افراد خودشان با دست خودشان به شترشان آب و غذا داده‌اند! خفگيThomas Midgley، مخترع محترم بنزين و کلروفلوئوروکربن هاست. اين کشف تاثير بسياري روي زندگي امروزه ما گذاشته است و دقيقا به خاطر اين تاثيرات مهم وي بايد حسابي به طبيعت جواب پس بدهد. ظاهرا طبيعت وجود مخرب CFCها را متوجه وي دانسته که اين‌طور از او انتقام گرفته‌است.اين شيميدان آمريکايي در 51 سالگي به علت مسموميت و فلج اطفال زمين‌گير شد و مجبور شد لحظات عمرش را در تخت بگذراند. وي براي راحتي خود تختي پر از سيم و قرقره اختراع کرد تا بتواند با استفاده از اين سيستم هر زمان که خواست خود را روي تخت بالا بکشد.
ولي يک روز توي سن 55 سالگي، وقتي داشت خودش را بالا مي‌کشيد، سيم‌ها درست کار نکردند و دور گردن او پيچيد و خفه شد. درست است که Thomas Midgley با سيم خفه شد ولي بايد براي خفه شدن طبيعت از CFCها و دود اين همه سوخت بنزيني يک نفر محاکمه ميشد! کلاغ، پر؛ گلايدر، نپرقصه‌ي آرزوي پرواز بشر داستان زيبايي‌ست. روي زمين راه مي‌رفتيم، روي آب‌ها شنا مي‌کرديم ولي از آن بالاها خبري نبود. بشر تشنه‌ي ديدن از آن بالا بود و براي کسب اين قدرت خيلي‌ها تلاش کردند. اين مسير از علم، قربانيان فداکار زيادي دارد.
Otto Lilienthal يکي از آنهاست. او توانسته بود با گلايدر خود از سال 1891 به مدت پنج سال متوالي بيش از 2500 پرواز موفقيت آميز داشته باشد تا اينکه در يک روز شوم گلايدر هنگام بلندشدن دچار مشکل مي‌شود و Otto Lilienthal از ارتفاع 17 متري سقوط مي‌کند. ستون فقرات او مي‌شکند و روز بعد از حادثه از دنيا مي‌رود. بت‌منFranz Reichelt هم از قربانيان پرواز است. ولي ايده او بيشتر شبيه لباس بت‌من است يا شايد دوست داشته مانند فيلم‌هاي ژاپني که شخصيت‌ها پرواز مي‌کنند از روي بلندي‌ها روي زمين فرود بيايد. اين خياط استراليايي قرن نوزدهم ادعا مي‌کند پالتويي دوخته که مي‌توان از آن به عنوان چترنجات استفاده کرد و هنگام پريدن از روي بلندي‌ها به آرامي روي زمين فرود آمد. حتي براي اختراعش اسم انتخاب مي‌کند و آن را "تيلور پرنده" مي‌نامد.
او براي اثبات ادعاي خود تصميم مي‌گيرد پالتوي مذکور را بپوشد و از برج ايفل پايين بپرد. Franz به فکرش نرسيده که براي امتحان کردن، بهتر است اول از آدمک استفاده کند! خلاصه پالتو را تنش مي‌کند و جلوي خيل عظيمي از تماشاگران مي‌ايستد و مي‌پرد. وي بر اثر برخورد بسيار شديد با سنگ فرش جلوي برج ايفل درجا ميميرد. اکسيرجواني از نوع خون‌آشاميپزشک مشهور روسي، فيلسوف، اقتصاددان، فيزيکدان، نويسنده کتاب‌هاي علمي و انقلابي، Alexander Bogdanov طي تحقيقاتش براي رسيدن به زندگي جاودان و کسب جواني دوباره جان خود را از دست داد.
او گمان مي‌کرد با تعويض کردن خون خود با خون فردي جوان مي‌تواند جوان شود و چرخه حيات را گول بزند. او 11 انتقال خون انجام داد و مشاهده کرد مواردي چون بينايي و ريزش مو بهبود ميابد.سرانجام در سال 1928 خون خود را با خون يکي از دانشجويان خود عوض کرد و گويا آن فرد دچار بيماري سل و مالاريا بوده (در برخي منابع توبرکلورسيس) و موجب مرگ الکساندر شد. چاپ اعضاي بدندر تاريخ حوادث عجيب و غريب، داستان مرگ William Bullock مثال زدني‌ست. اين آمريکايي، ماشين چاپ دوار را در سال 1863 اختراع کرد. ماشين چاپ دوار، انقلابي در صنعت چاپ ايجاد کرد و ميتوانست 10000 صفحه در ساعت چاپ کند. ويليام سر انجام در آوريل 1867 زماني که مشغول نصب و تنظيم چاپگر جديدي بود، پايش روي قرقره دستگاه گير مي‌کند و مانند فيلم‌هاي ترسناک ميان دو صفحه اصلي چاپگر له مي‌شود.
پاي William Bullock دچار عفونت و بعد از آن قانقاريا مي‌شود و پزشکان مجبور مي‌شوند پاي او را قطع کنند ولي او در حين عمل جراحي فوت مي‌کند. منابع: يک / دو / سهترجمه و تنظيم براي تبيان: فاطمه مجدآبادي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 264]
-
گوناگون
پربازدیدترینها