تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 5 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833539777




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بيروني و روش شناسي علوم


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بيروني و روش شناسي علوم
بيروني و روش شناسي علوم نويسنده: هوشنگ مير مطهري توجه به حقايق علمي پس از آنکه از مشرق قبل از آغاز تاريخ تمدن هلني به يونان رسيد و از آنجا مجدداً از اسکندريه و آتن در برخورد با تمدن باستاني ايران به سوي ايران قبل از اسلام آمد و دگرباره از کشورهاي اسلامي به سوي اروپا و از اروپا به اقطار گيتي روانه شد ، سرگذشت خاصي پيدا کرد . به اين معني که نخست علم و فرهنگ اسلامي از طريق جنگهاي صليبي و از طريق اندلس در جهان بعد از اسلام به اروپا رفت . دگر اينکه يک نوع تحقيق آکادميک نو در سايه ي علم پيشرفته اسلام منتشر در اروپا نسبت به تمدن هلني و تمدن هندي و تمدن هاي عميق کشورهاي قديم و صاحب فرهنگ اصيل باستاني مانند ايران و مصر و سوريه و اطراف دجله و فرات و سومرواکد و غيره به عمل آمد . اگر ميزان دريافت و وقوف خودمان را قبل از انتشار روشهاي جديد علمي نسبت به آثار علمي قبلي ايران و مشرق زمين در نظر آوريم ، توجه خواهيم کرد که بعد از انتشار روشهاي جديد علمي ، ما به اصول تمدن قديم و متون به جاي مانده از دانشمندان خودمان که پايه گذاران تمدن فعلي بوده اند بهتر آشنا شده ايم . همين طور بايد در نظر گرفت که با « نفوذ تمدن اسلامي ايراني » در اروپا و انتشار طرق تحقيق امثال محمد زکرياي رازي و بيروني و ابن سينا و ابن هيثم و خوارزمي و غياث الدين جمشيد کاشاني و ابن مسکويه و بسياري دانشمندان ديگر در اروپا -شکل شناخت اروپا ازتمدن ايران و روم و يونان و هند و ساير تمدنهاي عتيق فرق شگرف با شناخت قبل از « نفوذ اسلامي ايراني » در اين کشورها داشت . « خانم گواشون » محقق فرانسوي که کارهاي متعددي روي آثار ابن سينا و قياس وي با ارسطو انجام داده در کتاب ابن سيناي خود مي نويسد : ابن سينا در اروپا يکصد و پنجاه سال پيش از آنکه ارسطو شناخته شود ، شناخته شده بود ، و آثارش در اروپا منتشر شده بود . از اين رو شناخت ارسطو و افلاطون و ساير فيلسوفان و محققان تمام کشورهاي عهد باستان قبل از اسلام در سايه ي نفوذ « تمدن اسلامي ايراني » که مجموعه اي از فعاليتهاي مثمر جميع دانشمندان اسلامي است تحقق يافته . اگر مباني متعلق از طريق کشف رابطه ي قياس و استقراء و نسبت عقلي بين قضاياي مختلف به دست آمده ، و قالب فکر بشري را به شکل خاصي طي قرون متمادي تشکيل مي داده و مدتها عقول بشري را به خود مشغول ساخته و جزو افتخارات جاوداني يونان به جهانيان تحميل شده ، بلاشک متدولوژي محصول زحمت انديشمنداني چون بيروني و ابن خلدون است . مراد از متدولوژي علم کاربرد منطق است در علوم مختلف است در علوم متخلف يا شناخت روش کار بودن عقل در کشف روابط عيني موجود در طبيعت و نهاد انسان و جميع موضوعات مورد تحقيق علمي که مي توان در تکامل شناخت بشري نسبت به خودش و محيط زيست او اين نتايج را از آن انتظار داشت : الف ) افزايش قوه ي تميز و تشخيص و طبقه بندي و تحليل روابط بين انواع پديده ها . ب ) اتخاذ يک روش عقلاني و رواني دقيق در برابر پديده هاي خاص مورد تحقيق. ج ) ايجاد ابعاد نوين قدرت بشري در گشودن رازهاي آفرينش . جامعه شناسي قبل از اگوست کنت محصول زحمت انديشمنداني چون بيروني و ابن خلدون است(1) و علم الاديان تطبيقي قبل از محققين جديد و حتي ابن خلدون محصول کوششهاي بيروني کم نظير است . تدوين متدلوژي يا روش شناسي علوم را نيز بايد مسلماً قبل از کلود برنارد و دکارت و غيره از مختصات تمدن مشرق و خاصه ديد ايراني ابوريحان بيروني دانست . اگر ميزان شناخت موثر تمدن اروپا را از تمدن يونان و هند و اسکندريه قبل از رو آوردن به متون دقيقاً تفکيک نشدة ارسطو و افلاطون و جالينوس و افلوطين و ديگران که در جامعه ي اسلامي به جهاني با يکديگر مخلوط شده و در عهد رونق فرهنگ اسلامي به آن دسترسي يافته بودند ، با ميزان شناخت موثر از فرهنگ يوناني و هند و غيره را بعد از آن از طرف اروپائيان بسنجيم مي بينيم جز يک مقدار کتابشناسي و اسامي جديد چيز نويني اروپا از اين ارتباط مستقيم با تمدن يوناني نيافته است ، و اگر در حقيقت و جوهر اصيل تمدن چيزي در اين زمينه يافته است مطلب فوق العاده اي نيست . مضافاً به اينکه بسياري از کتب يونان اصلش از بين رفته و ترجمه آن به عربي موجود است و بيان حکم به صورت قطعي و تام مستلزم يک بررسي از طريق کتابشناسي و تحول دقيق آن است که در اينجا فرصت و امکانش نيست . و اگر در اين زمينه چيز نويني کشف شده باشد ممکن است در زمينة هنرهاي زيبا و يا مجسمه سازي و ساختمان و معماري باشد که تحقيق آن در اين زمينه ها به جهاتي مورد عنايات خاص مسلمين نبوده است ، چون هنر تأتر و درام و موسيقي آن هم نه درباره ي اصول علمي آن ؛ چه مسلمين درباره ي موسيقي علمي بسياري بر ميراث يونان افزودند و به صورتي شگفتي انگيز امثال فارابي در اين علم از يونانيان جلوتر رفتند . اگر پايه هاي ايجاد علم و کشف قوانين آن را در بيروني از روي مجموعة کارهايش مورد مطالعه قرار دهيم بايد انصاف داد که وي از پايه گذاران اصول متدولوژي يا روش شناسي علم است . چه وي در تمام زمينه هايي که امروز علم جديد معرفي مي شود به عنوان يک دانشمند و محقق به موشکافي و تحليل پرداخته است . در تمام زمينه ها او را به اصالت نظر ، استناد به محکم ترين سند ، نقد و سنجش بين اقوال مختلف ، گوش دادن بي غرضانه به اقوال مختلف ، عدم اعتنا به عقيده اي صرفاً به عنوان اسناد آن به صاحب نفوذ يا صاحب شهرتي ، توجه به تجربه ، سنجش نظرهاي گوناگون با اتکاء به آزمايش و تحقيق شخصي ، موشکافي و بررسي عميق تا حد امکان ، بررسي موضوع از ديدگاه ها و توجه به اسناد گوناگون ، به کار بردن محاسبه ، دخالت دادن عامل زبان و مکان و گرما و سرما و ساير عوامل در مورد به دست آوردن روابطي که با عوامل متغير مربوط است، به کار بردن فرمولهاي رياضي در سنجش و کشف روابط پديده ها و همين طور دادن تعريف هاي دقيق در مسائل مورد ابتلاء در تمام علوم مانند « واحد » و تمام اموري که چه در رصد آسمان و چه در مشاهده ي خواص فلزات و گياهها و تعمق در مختصات ملل و اندازه گيري طول و عرض جغرافيايي بلاد و بررسي آداب و رسوم مردم و تحقيق در اديان و تقاويم و ايام و اعياد و معتقدات و تاريخ امم ، حقيقت شناسي و حقيقت گرايي او زبانزد خاص و عام است و اينها اکثراً مباحث عيني است که اصول متدلوژي اصيل يا روش شناسي علوم را پي ريزي مي کند . در وراء اين روش طبقه بندي و محاسبه و سنجش و دقت ، يک روح وحدت بخشي و ايجاد هم آهنگي بين تمام اين مباحث در او ديده مي شود و در باطن گو اينکه کار تخصصي معيني ندارد به نقش خود واقف است و او را بايد پايه گذار و سنت پديدکن متدلوژي در تمالم زمينه هاي علوم ، شناخت . چه او در اين راه از هيچ اقدامي فروگذار نکرد . او با منطق ارسطو به معارضه برخاست . با تحقيقات پي در پي خود با اعتقادي که به اصول هندسه اقليدس داشت پايه هاي آن را سست ساخت و مقدمات ايجاد هندسه هاي غير اقليدسي را توسط محقق بعدي مانند خواجه نصير ريخته است .(2) روش گذشتگان مانند رازي را مورد تحقيق قرار داد و در جهات مثبت آن پايه گذاري براي راههاي اصولي علم ايجاد کرد و جهات منفي آنها را از طريق متد صحيح بر راه مثمري رهبري کرده است . نمونه ي بحث هاي وي با ابن سينا نشان دهنده ي قدرت و تسلط او بر علم و روش علمي تحقيق و اتکاء به اصول دقيقي است که وي آن را چون سنتي قويم پاية کار خود قرار داده بود . و کتاب هاي پر حجم وي محصول اين اسلوب خردمندانه و دانشمندانه او به شمار مي رود که از شاهکار هاي تحقيق بشري است . يا در نظر گرفتن اينکه ـ براي به دست آوردن کليه محاسبات در رشته هاي مختلف علم مانند نجوم و شيمي و جميع رشته هاي فيزيک از سينماتيک و مکانيک و الکتريسيته گرفته تا فيزيک اتمي و هسته اي ـ از روي روابط رياضي تعريف « واحد » مبدا جميع فعاليتهاي محاسباتي است ؛ اهميت تعريف « واحد » به خوبي آشکار مي شود و از اين جهت مي بينيم که ابورحيان در قسمت شمار باب دوم از التفهيم توجهي خاص به تعريف واحد گروه کرده و گويد : و از بهر آنکه حکمهاي هندسه و خاصه اندر نجوم به شمار به کار برند . خواهيم که عددها را صفت کنيم . و از يکي آغاز مي کند ـ و مي پرسد ـ يکي چيست ؟ و پاسخ مي گويد : « آنست که يگانگي بر او افتد و بدو نام زده شود » . در اصل عبارت عربي « قضايا الهندسه » به کار برده که معلوم مي شود در اين جا حکم را به معني قضيه گرفته . مترجم انگليسي آن رمزي رايت Ramsy wright قضايا الهندسه را Propositions ترجمه کرده است نه in view of the fact that geomet rical propositions theorcm در اينجا ابوريحان به اختياري بودن انتخاب « واحد» اشاره مي کند که موافق مفاهيم جديد از واحد است در محاسبه کميت ( رجوع شود به مفهوم D ازunit در فرهنگ فلسفي لالاند ) . در اين مقاله ما به همين اندازه اکتفا کرديم و درباره ي تحليل روحيه علمي او و سنجش آن با ديد ابن سينايي و مهارت او در محاسبات به بحثهاي ديگر نيازمنديم . سنجش تعريف او از «واحد» يا تعريف ارسطو و نيوتن مستلزم مقاله ديگري است . براي در دست داشتن شرح حال مختصري از او و يادي از مقداري از آثارش به اين چند سطر اکتفا مي شود . ابوريحان محمد بن احمد البيروني متولد به سال 362 هجري برابر سال 973 ميلادي متوفي در دوم رجب سال 440 يا 442 هجري قمري برابر سال 1048 يا 1050 ميلادي همعصر ابن سينا ( 1037 ـ 980 م ) ابن هيثم ( 1039 ـ 965 ) ابن يونس ( ابوالحسن علي بن ابي سعيد عبدالرحمن احمد بن يونس متوفي 1009 در قاهره ) علي بن عيسي ( نيمه دوم قرن يازدهم مسيحي ) الکرخي ( ابوبکر محمد بن الحسن الحاسب متوفي به سال 1019 در بغداد ) اين جبريول يا ابن جبريل است . اين دانشمند بزرگ صاحب تحقيقات متعدد در زمينه هاي گوناگون هندسه و مثلثات و نجوم و حساب و هندسه و هندشناسي و نقشه برداري و علم الاديان تطبيقي و در رصد کواکب بوده و همين طور در طبيعيات و فيزيک در تخمين تقريبي سرعت نور احساس اشعه نامريي خورشيد و اپتيک و حرکت عمومي ماده و بسياري از مطالب ديگر مانند گياه شناسي و داروشناسي و جواهر شناسي نظرهاي با ارزش دارد . نام اين کتابها مطور زرين سرگذشت واقعي جهان علم را تشکيل مي دهد : في الاشکال الهندسه ، استخراج الاوتار ، مقاليد علم الهيثه في تحقيق منازل القمر ، القانون المسعودي ، في الهيئه و النجوم . التفهيم لاوائل صناعه التنجيم ، آثار الباقيه در گاه شماري ملل قديم و بسياري از دقايق تحقيق ماللهند . جورج سارتن او را هم طراز از تالس ( 625 تا 545 ق . م ) و فيثاغورث و ابرخس ( وي قبل از بطلميوس مي زيسته ) و افلاطون و ارسوط و اقليدس و بطلميوس و جالينوس و جابر بن حيان ( وي در نيمه دوم قرن هجري قمري مي زيسته ) و خوارزمي و رازي و مسعودي و ابوالوفا و خيام ذکر کرده است و فصلي مخصوص بيروني در کتاب خود به او تخصص داده است . براي شرح مفصل تر آثار او مي توان به دائره المعارف اسلام و يکايک تحقيقات محققيني که به مناسبت هزاره او کتابي نوشته يا مقاله اي منتشر ساخته و يا سخني گفته اند مراجعه نمود . مستدرکات : 1 ـ در صحت انتساب ترجمه التفهيم به فارسي از طرف بيروني ترديد است . 2ـ در مورد تعداد آثار او بين دانشمندان اختلاف نظر موجود است . 3 ـ از جمله ايرادات بيروني بر رازي اکتفاي رازي است به رياضي در تحقيق علمي به حد حاجت و نه فراتر رفتن در اين علم از حد نياز عادي و با احترامي که نسبت به رازي داشت ، در کتاب استخراج الاوتار که گويا آن را براي شاگردي از شاگردان خود نگاشته در دفاع از هندسه تا بدان جا پيش رفت که در حق او گفت : لم يزل الناس اعداء ماجهلوا مردم همواره با آنچه نمي دانند دشمني مي ورزند . 4ـ بررسي دقيق از ارزش واقعي آثار بيروني ـ به سهولت ممکن نيست مگر پس از بررسي جامع تمام آثار و تحليل موقعيت او در ارتباط با علم و فلسفه و حکمت جهاني با يک تحقيق جامع و همکاري محققان طي يک همکاري برنامه اي ـ شامل ترجمه تمام آثار او به فارسي و يک زبان علمي بين المللي به منظور نگارش تاريخ دقيق علمي جهان. 5 ـ با توجه به مستدرکات ، که اصالت نسخه ي عربي التفهيم را بر ترجمه ي فارسي آن ترجيح مي دهد بايد قضايا الهندسيه ، در ترجمه ي انگليسي همان Geometrical Theoremes بشود ، نه Geomelncal Propositions که نسبت به متن عربي عدم دقتي را از نظر رياضي مي رساند . 6 ـ ابوريحان در افراد المقال في امر الظلال ـ چاپ حيدرآباد 1367 ـ 1948 ميلادي ص 110 ـ 111 ـ ايرادي بر ثابت بن قره مي گيرد . از اين جهت :« که ثابت روشنايي وارد از سوراخ در اطاقها را » استوانه فرض مي کند ـ به علت آنکه زمين را به قطع ناقص يا بيضي قطع مي کند و ابوريحان نظر مي دهد که اين قطع مختص استوانه نيست و مخروط هم در آن شرکت دارد . و اين امر حکايت بر احاطه او بر احکام هندسي مخصوصاً مخروطات دارد. و نيز مي رساند که روي رابطه اپتيک هندسي با مخروطات مطالعات دقيق داشته است و تحقيق در کارهاي وي مستلزم اطلاع بر دقايق رياضي و فيزيک است . 7 ـ منظور از معارضة بيروني با منطق ارسطو تحاشي او از پذيرش تام قالب قياسي يا منطق صوري ارسوط در کشف حقيقت است ، که گاهي زيادتر از قدرت تحمل آن مورد استفاده مدافعان مکتب او در عصر بيروني مانند ابن سينا قرار مي گرفت و اين روش ذاتا تابع نظر يوناني بود که در برخورد با حقايق علمي بيشتر بر ژرف انديشي به منظور ساختن يک مدل ذهني استوار است تا کسب معرفت از واقعيات امور . و اين شکل نظر کردن به امر و براي کشف حقايق در عهد خود ارسطو و بعد از او هم از طرف اداره کنندگان مکتب ارسطو مانند تئوفر است مورد قبول قرار نگرفت . 8 ـ آنچه مورد نظر ما در پايه گذاري روش تحقيق در علوم از طرف ابوريحان است نه اين است که وي مانند گاليله و لاووازيه و کلود برنارد و اگوست کنت توانسته باشد که به ترتيب نجوم و شيمي و زيست شناسي و علم الاجتماع را از حيطه ي قدرت فلسفه خارج کند ، بلکه منظور آن است که وي در عصر خود چنان روش کلي در تحقيق علمي اتخاذ کرد . که بعداً در دوران رنسانس مشابه آن از ديدگاه هاي قرار گرفت و سبک تحقيق در علم را به نحو آشکاري از سبک تحقيق در فلسفه ممتاز ساخت . 9 ـ گر چه نالينو ـ در علم الفلک خود در مورد نسي ( درس سيزدهم ) رأي ابوريحان را ترکيبي از آراء مختلف مي داند ، نه تحقيق کامل ؛ در چند مورد به شموخ مقام او اشاره مي کند : 1 ـ تصريحا : در موقعي که از قانون مسعودي نام مي برد : اين کتاب نفيس که مانندي ندارد . « ص 48 ترجمه آقاي آرام » . 2 ـ تلويحاً : الف ) او گر چه مي خواهد بگويد که مسلمين در تقسيم بندي شعب علم هيأت تابع ارسوط بوده اند . بيشتر فيلسوفان عربي زبان تقسيم ارسوط را ، در تقسيم بندي علوم نپذيرفتند . « ص 36 و ص 37 ترجمه علم الفلک » .(4)تبصره اگر گاليله و نيوتن حدود سابق علم نجوم را تغيير نمي دادند وموضوع هندسي آنرا به موضوع رياضي و فيزيکي تبديل نمي کردند ، هرگز علم نجوم نمي توانست به مقام عالي شگفت انگيز امروز خود برسد . به نظر ما اين نکته را ابوريحان مورد توجه خاص قرار داد . چه فرمايد : لان قضايا الهندسه تستعمل و خاصه في حساب التنجيم ، بالحساب . « التفهيم عربي » ( بهر آنک قضايا هندسه مخصوصاً در حساب نجوم به حساب در مي آيند ) مفهوم نگارنده از اين عبارت با توجهي که در کتب خود به حساب مثلثات کروي داشته و در قانون مسعودي بخشي به اين مباحث تخصيص داده ( بخش سوم آن ) بايد ريشه نجوم علمي را در آثار او ديد . 10 ـ تقسيم علم به جديد و قديم به اين ترتيب از نظر منطقي معني ندارد . چه ريشه ي علم جديد در تحقيق پيشينيان است و علم قديم تنها در سايه پيشرفت علم به طور کلي و دقت بيشتر در مسائل مورد تحقيق روشنتر مي شود . 11 ـ از شماره ي7 منظور اين نيست که ابن سينا تابع تام ارسطو بوده چه وي به گفته ي اکثر محققين ارسطويي تام نبود . از محققين خارجي بسيار کسان بر اين قول گواهي داده اند از آن جمله است نويسنده ي مقدمه اي بر ترجمه ي علم النفس شفا بلاتيني . Avicenna Latinvs Liberd Anima I-II-III,Edition Critique Pars G.Verbeke Louvain-Leiden 1972 Le traited Avicennen est pas un Commentaire mais up expose systematiqueune synthes nou velle و تلويحاً نالينو ذکر مي کند که ابن سينا تعريفي از علم نجوم داده است که به اين شکل با تقسيم بندي ارسوط در تقسيم علومش منطبق نيست ـ مراجعه شود به صفحه ي 34 و 35 و 36 از درس سوم او در علم الفلک که تقريبا آنرا در بعضي از تقسيم بندي هاي معاصر از علم نجوم معاصري مي دهد-که اينان علم هيات را به هيات کروي و هيات نظري و مکانيک آسماني و فيزيک آسماني و علم هيات عملي تقسيم مي کند . « ص 27 و ص 28 علم الفلک ناشر » . هـ ) اختلافات ابن سينا و ابوريحان را جز در موارد امور تجربي و محاسباتي فلک نمي توان خيلي عميق دانست و اين امر به واسطه ي ممارست بيروني در محاسبات فلکي و تعمق شيخ در حقايق نظري حکمت اولي است . خصيصه ي شگفت بيروني 12 ـ نالينو در درس چهلم خود در علم الفلک مي گويد : « پيش از گاليله و نيوتن ، علماي نجوم به بيان ظواهر با اشکال هندسي به اندازه ي وسع خويش قناعت مي ورزيدند . و از غوررسي در اسباب و علل خودداري مي کردند . ولي بعدها که به جستجوي حقيقت امور آسماني و تفحص در علل مکانيکي و فيزيک و شيميايي پرداختند علم نجوم وارد دوره ي جديدي شد ، بسيار برتر و بالاتر از ادوار سابق . 13 ـ در قياس کارهاي بيروني با اين حکيم بايد گفت اگر به تفحص علل مکانيکي و فيزيکي و شيميايي نظر کنيم مي بينيم تفکيک فيزيک در آسمان از فيزيک در زمين يک تفکيک علمي نيست چه زمين خود جزئي از فضايي لايتناهي است و بيروني در عين توجه به آسمان به کارهاي فيزيکي و شيميايي و کشف علل فيزيکي و شيميايي همت مي گماشته . گذشته از اين نحوه ي کار بيروني در محاسبات خودش يک نحوه ي کار رياضي و فيزيک است باين معني بزرگترين رابطي که در محاسبات فيزيکي و نجومي و مکانيکي وجود دارد همان انتخاب نوع واحد است و اين در تعريف بيروني در واحد منعکس است که واحد شمار را در محاسبه ، کاملا فيزيکي مي گيرد نه واحد رياضي را و نه واحد فلسفي را ، چه واحد مورد تعريف او در مقابل کثير يا واحد بالاتصال ، يا واحد بالنوع يا واحد بالموضوع ، يا واحد بالشخص يا واحد بالجنس يا واحد بالفصل و يا واحد بالعدد نيست ، بلکه نوعي واحد بالنسبه است . رجوع شود به اسفار و شفا -و حتي واحد رياضي محض هم نيست . حتي واحد رياضي هم نيست Philosophiquc Lexique چنان که اريک تمبل بل در کتاب Men of Mathernatics مي نويسد ، رياضي دان هيچ وقت در صدد بر نمي آيد که کميات را در وجود آنها تعريف کند و حال آنکه فلاسفه غالباً گرايشي به سوي اين نوع تعريف دارند . رياضي دان فقط معني تساوي دو کميت، مجموع ( چند کميت با روش ضرب را ) براي آنها به دست مي دهد . بنابراين همان طوريکه قبلا اشاره کرديم تعريف بيروني ناظر بر اين تعريف است ، در فرهنگ لالاند ، يعني کميتي معين ( يا اختياري ) که پايه اندازه گيري ساير کميت ها قرار گيرد . 14 ـ کوشش ما در مورد دقت در تعريف بيروني از « واحد » و قضيه به دو منظور بود . 1 ـ تا اندازه اي تشريح ديد رياضي و فيزيکي او در مشاهدة طبيعت . 2 ـ کشف دقت نسبي متن عربي التفهيم بر متن فارس . 15 ـ ابوريحان تنها بهمين اندازه يعني ذکر آثار بزرگان علم مانند رازي اکتفا نکرده است گو اينکه در اين زمينه به حدي توجه و دقت مصروف داشته که از طرف محققين گفته شده که اگر اين توجه او نبود ، بسياري از اين آثار ناشناخته مي ماند و مفقود مي گشت . وي از مجاهدان بسيار کوشا در زمينه ي روشن کردن دقائق تاريخ علم و حتي کشف ميزان فضل تقدم محققان بوده است . محاکمه وي بين ابونصر عراق و ابوالوفا و ابومحمود در مورد فضل تقدم يکي از آنان درباره ي به دست آوردن شکل مغني يعني شکلي در مثلث کروي که از تقاطع دو اثر عظيمه در روي کره تشکيل مي شود و در آن مثلث ، نسبت جيب اضلاع مثل نسبت جيب زاويه هاي موتران ضلع است و اين حکم ابتدا در مثلث قائم الزاويه کروي بعد مثلث ديگر به طور کلي جاري شد و خواجه طوسي در کشف القناع بآن اشاره کرده است . در هر صورت از دقت نظر و اصالت رأي وي در مسائل دقيق علمي حکايت مي کند و مي دانيم شکل مغني(5) پايه کارهاي لاکرانژ رياضي دان مشهور قرا گرفته است. و غير از شکل مغني دو شکل ديگر به مسلمين منسوب است : و آن شکل ظلي و شکل سهمي است(6) . و نمونه ي پيوستگي تحقيق او با تحقيق پيشينيان و هم عصران اوست . فهرست ماخذ الصيدنه في الطب : ترجمه ي فارسي از ابوبکر کاشاني. التفهيم لاوائل صناعه التنجيم : تصحيحي استاد همايي . 1318 .شرح حال نابغه ي ايران ابوريحان بيروني : علامه دهخدا احوال و آثار بيروني : تاليف دکتر ذبيح الله صفا چند نکته:1-بر اهل بصيرت پوشيده نيست که تفاوت بين ديد بيروني در تنظيم اين گونه علم الاجتماع و ديد ابن خلدون و اگوست کنت تا چه حد است.2-بحث اينجاست از هندسه عقلي و نظر اخوان الصفا، در کنگره ايران شناسي مشهد.3-اين کتاب مجموعه کلمات است و حکت هند، و اين پاتن جل را نبايد با پاتن جل مشهور هندي اشتباه کرد در اين مراتب تکامل نفس (براي «خلاصي» از عالم جسم گفته ي بيروني در ترجمه اش از اين کتاب) بدون عفلت از لوازم جسم مورد توجه قرار گرفته و در آخرين مرحله بايد چراغ ادراک درون را در برابر نور خورشيد حقيقت خاموش ساخت، که خود مبادي تحقيق در عرفان علمي را بوجود آرده است.4-بحث نالينو در درسهاي سي ويکم و سي و دوم و گاهنامه سيد جلال الدين تهراني بسال 13115-ابوريحان بي اختلاف اين شکل را از ابداعات ابوالوفا دانسته و حال آنکه دو قرن قبل از ابوالوفا عبداله مروزي آنرا بکار برده است.6-اين شکل فعلا به کوشيار جيلي نسبت داده شد.منبع:نشريه پايگاه اطلاع رساني نور/خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 791]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن