تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826051287




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

یهود ، رویاروى پیامبر اعظم ( ص ) ( 2 )


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
یهود ، رویاروى پیامبر اعظم (ص) (2)
یهود ، رویاروى پیامبر اعظم (ص) (2) 2. درگیرى نظامى یهودیان با پیامبر (ص ) ـ نخستین قبیله فتنه گرواقـعه اى که پیامبر(ص ) به عنوان رئیس حکومت مدینه همواره نسبت به آن اندیشناک بود، پـس از پـیـروزى در غـزوه بـدر اتـفـاق افـتـاد و اولیـن جـرقـه پـیـمـان شـکـنـى تبدیل به آتشى شد که از میان یهود بنى قنیقاع زبانه کشید. آنان پس از کامیابى مسلمانان در غزوه بدر ـ که موقعیت پیامبر(ص ) را در سـراسـر عـربـسـتـان تـحـکـیـم و انـظـار عـمومى را به جانب وى معطوف داشت ـ سخت بـرانـگـیـخـته شده ، به توطئه و دسیسه چینى روى آوردنـد. ایـن گـروه عهدشکن ، برخلاف پیمان نـامـه بـه بـدگـویـى و دشنام رسول الله (ص ) و دین وى و تحقیر مسلمانان پرداختند و درصـدد تـخـطـئه پـیـروزى آنـان برآمدند. چون سرکشى و عصیان آنها فزونى گرفت ، پیامبر(ص ) طى اجتماعى با سعه صدر به اندرز آنها پرداخت و ایشان را نسبت به اجراى کـامـل مـعـاهـده فـراخـوانـد تـا شاید آنها را از غایت هدفشان بازدارد؛ امّا رفتار یهودیان گستاخ و مغرور در پاسخ به اندرز نبوى ، گردنکشى و لجاجت بود. آنها براى رسول خدا(ص) رجزخوانى و حماسه سرایى نموده و ضمن استمرار تعرضات خـود در یـک جـلسـه عـلنـى ، پیامبر(ص) را تهدید به جنگ کردند. پـیـامـبـر رحمت (ص) باز از خویشتن صبر و بردبارى نشان داده و منتظر فرصتى ماند تا حجت بر آنها تمام شود. درباره برخوردهاى مسالمت آمیز رسول اللّه (ص) با یهودیان کمتر سخن رانده شده اسـت . پـیـامـبـر اسلام ، پیامبر صلح و رحمت است و تا زمانى که اساس دین به خطر نمى افـتـاد دسـت بـه شـمشیر نمى برد و شمشیر وى نیز براى برقرارى صلح و آرامش بود. رسول اللّه (ص) همواره در پى آن بود تا براى حفظ اتحاد سیاسى و نظم عمومى مدینه از درگـیـرى مستقیم با یـهـود بـپـرهـیـزد و بـه روش مـسـالمـت آمـیـز بـا آنـان برخورد نـمـایـد. سـیـاسـت مـداراى پـیـامـبـر(ص) با این گروه در اوج تلاشهاى تخریبى آنها علیه دولت مـدیـنـه و عـقـایـد و بـاورهـاى مـسـلمـانـان ، تـأثـیـرى در آرامـش فـضـاى ملتهب مدینه به دنـبـال نـداشت و پاسخ گستاخانه آنها براى پیامبر راهى جز کارزار باقى نگذاشت ؛ در واقع رسول الله (ص ) براى جلوگیرى از تعرض دشمن فتنه گر و سرسخت ناچار به جبهه بندى و صف آرایى در مقابل یهود گشت .بـه هـر حـال سـرکـشـى یـهـودیـان در اهـانـت بـه زنـى مـسـلمان و به نقلى اتحاد پنهانى آنان با ابوسفیان سرآغاز نخستین نبرد میان مسلمانان و یهودیان بود کـه سـرنـوشـت شومى را براى یهود بنى قنیقاع در پى داشت و موجب اخراج آنها از مدینه گشت . ـ غزوه بنى نضیرسـیـاسـت سـران یهود به مرور از سیاست فعال تبلیغاتى بر علیه مسلمانان به سیاست اتحاد نظامى با مشرکان مکه تغییر مى یافت و همین امر دشمنى میان مسلمانان و یهودیان را شـدّت و حـدّت مـى بـخـشـیـد. پـیـامـبـر(ص ) بـراسـاس آیـات الهـى (آل عـمـران : 64) آنـان را بـه وحـدت و هـمـبـسـتـگـى و قـرب اعـتـقـادى بـا مـسـلمـانـان و تـقـابـل و تـعـارض بـا بـت پـرسـتـان فـرامـى خـوانـد، امـا یـهـودیـان در مـقـابـل این دعوت رسول الله (ص )، به سرزنش باورهاى اسلامى و تحقیر مبانى اعتقادى مسلمانان پرداختند.بـه مـرور دامـنـه جـنـایت و خیانت یهودیان توسعه بیشترى یافت و شرّشان تا حد تهدید زنـدگـانـى پـیـامبر(ص ) خطرناک شد؛ به گونه اى که مسلمانان از ترس صدمه یهود کـراهـت داشـتـند رسول الله (ص ) شبانه در مدینه راه برود. سرانجام این تهدید توسط یـهـود بـنـى نـضـیـر آشـکـار گـردیـد. آنان که در نتیجه همبستگى با اشراف مکه جسارت یـافـتـه بـودنـد در پـى تـوطـئه اى بـراى قـتـل پیامبر عظیم الشأن اسلام برآمدند که حـضـرت بـه مـدد الهـى از تـوطـئه یـهـود آگـاه گـشـتـه و در پـى خـنـثـى سـازى ایـن فـتـنـه برآمدند. عـلنـى شـدن سـتیز یهودیان بنى نضیر با ترور ناموفق پیامبر(ص ) و عقیم ماندن تمام تـلاشـهـاى رسـول الله (ص ) براى ارشاد و هدایت این دسته از امضا کنندگان قرار نامه مـدیـنـه ، رسول خدا(ص ) را ناگزیر از جمع آورى سپاه و محاصره قلعه هاى بنى نضیر سـاخـت ؛ اقدامى که سرانجام به شـکـسـت زبـونانه یهود بنى نضیر و بیرون راندن آنها از مدینه منتهى شد. ـ یهودیان عامل اصلى جنگ خندقاین قوم فتنه گر پس از خیانت و پیمان شکنى به آن قناعت نکرده ، به تحریک مخالفان علیه پیامبر(ص ) و مسلمانان روى آوردند. همگام شدن زبانى و عملى یهودیان با منافقان داخلى و دشمنان خارجى مهم ترین مسئله اى بود که پیامبر(ص ) را به این اندیشه واداشت کـه مـحـیـط مـدیـنه را به طور کل از این عنصر فاسد پاک نماید؛ چرا که فتنه انگیزى و مـراوده آنـهـا بـا دشـمـنـان ، بـه قـصـد بـرانـدازى اسـلام و حـکـومـت اسـلامـى بـود کـه رسول الله (ص ) سالهاى سال براى نیل به آن زحمت کشیده بود.سـران بـنـى نـضـیر پس از اخراج از مدینه نیز براساس آن ذات کینه توز خویش دست از تـوطـئه بـرنـداشـتـنـد. در سـال پـنـجم هجرى جمعى از رؤ ساى این قبیله به همراه سایر بـزرگـان یـهـود بـراى تـحـریـک قریش و بادیه نشینان سوى آنان رفتند و با تجدید انـدیـشه خطر دولت مدینه براى اشراف شبه جزیره ، آتش کینه و جنگ طلبى را ـ که با سـیـاسـتهاى سنجیده پیامبر(ص ) تا حدودى فروکش کرده بود ـ در وجودآنها دوباره شعله ور سـاخـتـنـد. یهودیان یکتاپرست و به زعم خود پرچمداران توحید در تاریخ (!) که رسالت خویش را پیش از محمد(ص ) بسط توحید و محو بت پرستى و شرک معرفى مى کردند، براى عملى ساختن نقشه شوم خویش آیین بت پرستى قریش را تأیید کردند و بدین ترتیب لکّه ننگ دیگرى بر صفحه تاریک تاریخ خویش ثـبـت نـمـودنـد. در هـر صـورت وسـوسـه هـاى بـزرگـان یـهود و وعده هاى آنان سرانجام منجر به اجتماع احـزاب و شـکـل گـیـرى غـزوه احـزاب گـردیـد. غزوه احزاب آشکارترین و بارزترین نمود ائتـلاف و هـمـبـسـتـگـى دشـمـنـان اسـلام بـود کـه زمـیـنـه سـاز و عامل اصلى شکل گیرى و بروز آن از توطئه یهودیان نشأت مى یافت .ناکامى دشمنان در این رویارویى نه تنها موجب رسوایى مشرکان مکه گشت بلکه به پاک شـدن مـحیط مدینه از بقایاى آخرین دسته از جماعت یهودیان مدینه انجامید. ـ نفاق بنى قریظهاز جـمـله کـارشـکـنـى هاى یهود در حق پیامبر(ص) خیانت و پیمان شکنى در بحرانى ترین اوضـاع ، از جـمـله مـواقـعـى بـود کـه یـک دشـمـن خـارجـى حـکـومـت مـدیـنـه را تـهـدیـد مـى کـرد. یـهـود بـنى قریظه که با تشویق و تحریص قریش براى هجوم یکپارچه به مدینه ذات نـفـاق طـلب خـویـش را بـرمـلا سـاخـتـه بـودنـد، در نـبـرد احـزاب مـشـکلات بسیارى براى پـیـامـبـر(ص) و لشـکـر اسـلام ایـجـاد و خیانت دوجانبه نمودند. این گروه با پیامبر(ص) پیمان بسته بودند که قدمى علیه پیامبر(ص) و حکومت اسلامى برندارند علاوه بر آن در صورت لزوم به یارى ایشان بشتابند ولیکن واقـعـیـت بـه گـونـه اى دیـگـر بـود. آنـهـا در حـسـاس تـریـن لحـظـات رسول اللّه (ص) را تنها گذاشته و عملاً ثابت کردند که قوم یهود پاى بند هیچ گونه قاعده و مقرراتى نیستند. ائتـلاف یـهودیان با دشمن خارجى خطرى بسیار جدى بود که پیامبر(ص) را مصمم ساخت به سرعت این توطئه را سرکوب نموده و اجتماع مدینه را از مفسده یهود و وجودآنها پاک سازى نماید. دیـگـر بـر هـمگان مبرز شده بود که یهودیان به عنوان ستون پنجم دشمن از کمترین فرصت براى خیانت فروگذار نیستند. بنابراین پیامبر(ص ) دیگر وجود ایـن قـبـیـله خـائن را در مـنـطـقـه به صلاح ندانست چرا که موجودیت آنان خطرى جدى براى اسلام تلقى مى شد.ـ موضع متفاوت پیامبر(ص) در برابر یهود بنى قریظهپـیـامـبـر(ص) بـلافـاصـله پس از فراغت از نبرد احزاب به محاصره قلاع بنى قریظه پـرداخـت . بـا طولانى شدن مدت محاصره ، یهودیان به ناچار تسلیم گشتند. آنـهـا از پـیـامـبـر(ص) خـواسـتـنـد هـمـانـنـد دیـگـر قـبـایل یهود به آنان اجازه دهد جلاى وطن نمایند اما پیامبر(ص) با شناختى که از توطئه چینى مکرر یهودیان داشت ، این تقاضاى آنان را نپذیرفت . بـنـا بـر اصـرار قـبـیـله اوس ، کـه پـیـش از تـشـکـیل حکومت نبوى با بنى قریظه هم پیمان بودند، مقرر شد سعد بن معاذ ـ رئیس قبیله اوس ـ دربـاره آنها به داورى نشیند. نـظـر سـعـد بـن مـعـاذ مـبـنى بر اعدام مردان جنگى و تقسیم امـوال و اسـارت زنـان و فـرزنـدان ، هـرچـنـد یـهـودیـان را بـهـت زده نـمود، ولى به اجرا درآمـد. تـفـاوت مـوضع رسول اللّه (ص) در برخورد با بنى قریظه نسبت به سایر یهودیان یکى از مباحث مهم و جنجالى سیره به شمار مى آید.پـیـامـبـر(ص) در بـرخورد با یهودیان بنى قنیقاع و بنى نضیر تنها آنها را خلع سلاح نـمـود و آنان را مجبور به ترک وطن خویش نمود ولى در مورد بنى قریظه به این تنبیه بسنده نکرد و حکم پیشنهادى سعد بن معاذ را در مورد آنها اجرا نمود.در توضیح این مسئله و روشن نمودن موضع حضرت ذکر چند نکته در این رابطه ضرورى به نظر مى رسد.* داورى و حکمیت درباره یهود بنى قریظه بنا به اصرار اوسیان ( هم پیمانان سابق بنى قریظه ) برعهده سعد بن معاذ ( رئیس قبیله اوس ) بود و خود یهودیان نیز به داورى سعد رضـایـت داده بـودنـد. * حـکـم مـتـنـاسـب با معاهده اى بود که میان طرفین منعقد گشته بود و پیامبر (ص) دقیقاً عین مـعـاهـده اى را اجـرا نـمود که سران یهود پاى آن را امضا کرده بودند. * اگـر پیامبر(ص ) در خنثى سازى توطئه پیمان شکنان بنى قریظه هوشیارى به خرج نـمـى داد، بـعید نبود که مدینه به دست این گروه سقوط مى کرد و چنین حکمى که توسط پـیـامـبر(ص ) براى یهود بنى قریظه انجام شد از سوى یهودیان براى مسلمانان مدینه اعمال مى گشت . * حکم سعد بن معاذ مـأخـوذ از تـورات بـوده و بـه طـور کـامـل بـا قـوانین جزایى شریعت یهود مطابقت داشته است . ـ آخرین لانه فسادپس از آنکه یهودیان بنى قنیقاع و بنى نضیر از مدینه متوارى شدند و بنى قریظه نیز نـابـود گـشـتـنـد، خـیـبـر ـ دژ آهنین یهود ـ تنها کانون بزرگ یهودیان محسوب مى شد که براى حکومت اسلامى بسیار خطر آفرین بود. یهودیان خیبر بر ضد اسلام بسیار توطئه مـى کـردنـد، مـشـرکـان را بـه جـنـگ با اسلام فرا مى خواندند، به دشمنان اسلام کمکهاى اقـتـصـادى مـى کـردنـد و بـه طـور کل به یکى از محکم ترین پایگاههاى مخالفان اسلام مبدل شده بودند.در این اوضاع و احوال پیامبر(ص) که همواره جانب احتیاط را نگاه مى داشت ، ابتدا با انعقاد صـلح حـدیـبـیـه از مشکل مشرکان مکه فراغت یافت . سپس درصدد برآمد حکومت اسلامى را از تـوطـئه افـکـنـى ایـن قـوم ایمن گرداند. با آنچه از استحکامات و آمادگى نظامى خیبر در گزارشهاى تاریخى وجود دارد، به نظر نمى رسد مسلمانان آغازگر حمله باشند؛ بلکه آنان درصدد برآمدند با رؤ ساى یهود خیبر به گفتگو نشینند. حتى پیامبر(ص) نامه اى بـه آنـان نوشت و اندرز و نصیحتشان نمود و لیـکـن یـهـود لجـوج و مغرور توجهى ننموده و خود سرآغاز فتنه شدند. ثروت سرشار و قلاع مستحکم ، که در سراسر عربستان نظیر نداشت ، همچنین کثرت جمعیت و نفوذ یهود خیبر در مـیـان قـبـایـل عـرب ، بـدون تـردید مسلمانان مدینه را با مصائب جدى روبرو مى ساخت . هر لحظه امکان داشت که خیبر پایگاهى براى امپراتورى روم یا خسرو ایران گردد و مردان جنگى خیبر با پشتیبانى یک نیروى خارجى و هـمـدستى قبایل عرب به جنگ اسلام و مسلمانان بیایند. بـه هـمـیـن دلیـل رسـول الله (ص) کـه خـطـر یـهـود خـیـبـر را دیـگـر غـیـر قـابـل تـحـمـل مـى دیـد، مـنـتـظـر حـمـله نـاگـهـانـى آنها ننشست و بر آن شد تا با حرکتى غافلگیـرانه بر دشمن پیش دستى نماید. اگـر بـه روابـط رسـول الله (ص) و یـهـودیان نظرى عمیق افکنیم این نکته اسـتـنـبـاط مـى شود که پیامبر(ص) هرگاه از فعالیت مستقیم و به خصوص اتحاد نظامى یـهـودیـان با سایر دشمنان اسلام اطمینان مى یافت ، بدون هیچ درنگى و با شدیدترین وجه ممکن به مقابله و خنثى سازى توطئه دشمن برمى خاست .آوردگـاه خـیـبـر نـیـازمند مردانى با ثبات عزم و پیراسته از رعب و هراس بود. قلاع خیبر هرچند به سختى ، اما گشوده شدند و نیروهاى یهودیان رو به اضمحلال گراییدند و تسلیم شدند. شکـسـت خـیـبـر یـهـودیان باقیمانده تیماء، فدک و وادى القرى را نیز وادار به تسلیم نمود. پـس از ایـن پـیروزى ، خاطر پیامبر(ص) از مدینه و اطراف آن آسوده گشته و از این پس ‍ مى توانست به تنها نقطه باقیمانده از دشمنان نیرومند یعنى مکه بیندیشد.پـیـروزى مـسـلمـانـان بـر یـهـودیـان خیبر پایان فعالیت نظامى پیامبر(ص) با یهود در جـزیـرة العـرب بـود. بـدیـن ترتیب توطئه شوم یهودیان علیه اسلام و حکومت نبوى با درایـت پـیـامـبـر اعـظـم (ص) ـ بـه عـنوان رهبر قدرتمند سیاسى مذهبى ـ و شجاعت سپاهیان اسلام سرکوب گردید و جامعه اسلامى از لوث وجود این قوم گستاخ و معاند فراغت یافت . نتیجه1. زمـانـى که نور اسلام بر جامعه عربستان پرتو افکند، یهودیان مدینه ـ که بسیارى از مـنـافـع و هـدفـهـایـشان با ظهور اسلام دچار چالش گشته بود ـ تاب نیاورده و بر آن شدند تا این چراغ هدایت گر بشرى را خاموش سازند. آنان که در مکر و نیرنگ خویش به اسـلام بـسـیـار پـایـدار بـودند، در این راه از هیچ دسیسه افکنى و فتنه انگیزى کوتاهى نـنـمـوده ، بـا انـواع روشـهـا بـه مـقـابـله بـا دیـن اسـلام و صـاحـب ایـن شـریـعـت یـعـنـى رسول الله (ص) روى آوردند.2. یهودیان از طرفى سعى کردند با لجاجت و عناد با پیامبر(ص)، شبهه افکنى ، ایجاد تـفـرقـه ، اختلاف و تحقیر و تمسخر رسول الله (ص) و پیروانش ، فضاى داخلى مدینه را مـسـموم ساخته و به اخلال گرى در مرکز حکومت اسلامى بپردازند. از سوى دیگر آنان هـمـگـام بـا منافقین مدینه مشرکان مکّه را نیز براى هجوم به مدینه تحریک و تحریص مى کـردنـد تـا بـا فـشـار همه جانبه بر پیامبر(ص) و مسلمانان به مقاصد شوم خویش دست یازند.3. راهکار اصلى پیامبر(ص) در مقابل یهودیان بر پایه مدارا و نرمش استوار بود. ایشان در تـعـامـل بـا یهودیان ، نخست همزیستى همراه با مسالمت و ملاطفت را در پیش گرفتند. با نگاهى به سیره رسول الله (ص) سیاست گذارى ایشان براى ایجاد پیوندهاى سیاسى ، نـظـامـى و اجـتـمـاعـى مـیـان مـسـلمـانـان و یـهـودیـان کـامـلاً نـمـایـان مـى گـردد. رسـول الله (ص) ضـمـن وضـع سـلسـله مـقررات مسالمت آمیزى در قانون اساسى مدینه ، مـعـاهـداتـى را صـرفـاً با یهودیان خارج از مدینه منعقد مى سازند؛ اما یهود عهدشکن نقض پیمان نموده و تمام اصول معاهده را زیر پاى نهادند.4. بـه تـدریـج بـا خـیـانـتـهاى متعدد یهودیان ، پیامبر(ص) از هدایت و همزیستى با آنها دلسـرد گـردیـد و نـرمش و مسالمت را دیگر به مصلحت ندانست ؛ در نتیجه با تأسى به کلام وحى (عنکبوت : 46) تصمیم گرفت فضاى مدینه را از لوث وجود این قوم گستاخ و پیمان شکن پاک نماید.5. همـان گونـه که در متن مقاله اشاره شد، تمام تلاشها و فعالیتهاى یهودیان در مسیر مبـارزه بـا پیـامبـر(ص)، اسـلام و مسلمانان به شکست انجامید و حاصلى جزء ننگ و ذلت بـراى آنهـا در پى نداشت . پیامبر عظیم الشأن اسلام با تبیین یک استراتژى هدفمند و نـیـز هـوشـیـارى و اعـمـال سـیـاسـتـهـاى مـدبـرانـه در قـبـال تـوطـئه هـا و دسـیـسـه هـاى یـهـودیـان تـوانـسـت مـشـکـل ایـن قـوم را، بـه عـنـوان مـخـالفـان اعـتـقادى و سیاسى مسلمانان ، به بهترین نحو حل نماید و جامعه اسلامى را از شر فتنه انگیزى این قوم فتنه گر مصون دارد.منبع: حصون ، پاییز 1385، شماره 9/خ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 404]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن