واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش ايرنا، شهرهاي دماوند و آبعلي امروز در سومين روز شهادت اين مرد بزرگ جبهه ها در غوغايي خاموش بسر مي برد ، مردم همه گريانند، آشنا و غير آشنا از شهادت مردي سخن مي گويند كه همه او را به تقوا و پاكدامني مي شناسند. اين روزها در شهرستان دماوند دوران جنگ و دفاع مقدس براي همه ميان سالان دماوندي بار ديگر تداعي شد، زماني كه شهرها و استانهاي كشور درگير مبارزه با بعثي هاي كافر و برگزاري مراسم هاي گراميداشت شهدا بودند. امروز پير و جوان، زن و مرد همه در سوگ شهادت مردي از سلاله پاكان است، مي گريند و جوانان منطقه شيون كنان و سينه زنان در شهادت بزرگ مردي كه به سوي جايگاه ابدي اش سفر كرده و عمري را در عبادت خدا سپري نموده و هرگز عليرغم داشتن درد شديد و رنج معلوليت زبان به شكوه نگشود، عزادار هستند. در روز تشيع جناز،ه پيكر مطهر اين شهيد كه از برابر منزلش به سوي آرامگاه ابدي در گلزار شهداي آبعلي موطن اصلي اش برده شد، هزاران بدرقه كننده داشت و كارواني بزرگ در پي اين بزرگمرد به سوي گلزار در حركت بودند. خوشا به حال آناني كه شهادت در راه خدا را برگزيدند كه به درستي شهادت در راه خدا مرگ نيست و آنان زنده هستند و از پروردگار خويش روزي مي جويند. شب گذشته شهر آبعلي در شام غريبان جانباز شهيد محمد شريفي راد عزادار بود و مردم در مسجد محله آهي شهر آبعلي موطن شهيد گردهم آمدند و در سوگ اين عزيز از دست رفته گريستند و ياد و خاطره ا ش را زنده نگاه داشتند. سرهنگ پاسدار محمد شريفي راد در روز 14 شهريور 1338 متولد شد و در تاريخ يكم ديماه 1365 به عضويت رسمي سپاه درآمد و بلافاصله عازم جبهه هاي نبرد حق عليه باطل شد. وي كه در شش سالگي مادر خود را از دست داده بود، دوره ابتدايي را طي كرد و در مقطع راهنمايي به دليل علاقه بسيار شديد به ورزش از ادامه تحصيل خودداري كرد و پس از طي دوره هاي مختلف ورزش هاي رزمي شروع به تدريس در اين رشته كرد. اسماعيل برادر كوچكتر محمد كه چهار سال با برادر شهيدش اختلاف سني دارند و در بسياري از رخدادهاي زندگي با يكديگر مشترك بودند در باره خصوصيات اخلاقي شهيد گفت: محمد حتي دركلاسهايش نيز به شاگردانش بر اقامه نماز اول وقت تاكيد مي كرد و معتقد بود نماز اول وقت انسان را براي ادامه ساعات بعدي زندگي روح و توان مضاعف مي بخشد. محمد با شروع جنگ ديگر آرام و قرار نداشت و چند بار عزم جبهه كرد كه با مخالفت خانواده روبرو شد، ولي در نهايت با بهانه عضويت در سپاه پاسداران عازم جبهه هاي جنوب و غرب كشور شد. اسماعيل در يك جمله در باره برادر شهيدش گفت: محمد از كودكي بسيار مهربان، مردم دوست ، مورد احترام بود و صميميتي خاص داشت كه او را نزد همه عزيز مي كرد. جانباز شهيد شريفي راد كه معاون ستاد گردان كاتيوشا در منطقه جنوب كشور بود و سه مرحله و بيش از 300 روز سابقه حضور در ميدان هاي نبرد حق عليه باطل را در پرونده كاري خود دارد، در تاريخ يكم مهر ماه 1366 در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تركش خمپاره به ناحيه سر دچار آسيب مغزي شد. در شهر گيلاوند هر كس كه محمد را مي شناخت از او به نيكي ياد مي كند سعه صدر، تواضع، و فروتني و بسياري خصايص انساني را با خود داشت و هرگز سعي نمي كرد چون معلول جنگ است خود را به ديگران تحميل كند و در بسياري از مراجعات به ادارات تلاش مي كرد كه كسي از معلوليت و جانبازي وي مطلع نشود. بسياري از مسوولان ادارات كه وي را نمي شناختند و در برخوردهاي اداري متوجه شخصيت والاي وي نشده بودند از اين همه تواضع و فروتني متحير بودند. امير مرادي رييس بنياد شهيد شهرستان دماوند در باره خصوصيات اين شهيد بزرگوار گفت: هرگز تقاضايي از ما نداشت و هيچوقت سعي نمي كرد جانبازي خود را به رخ كسي بكشد و هميشه خود را از ديگران ساده تر و معمولي تر نشان مي داد. امام جمعه دماوند نيز در باره جانباز شهيد شريفي راد گفت: در تمامي نمازهاي جمعه حضور داشت و حتي با وجود معلوليت و مشكلات تردد به غير از زمانهايي كه در بيمارستان يا منزل بستري بود حضور در نمازهاي عبادي و راهپيمايي ها را برخود واجب مي دانست و آن را حمايت از اسلام و ولي فقيه مي دانست. يكي از دوستان وي نقل مي كند: با آنكه مي دانستم براي نماز جماعت به مسجد مي رود و شرايط حركت برايش مشكل بود تلاش مي كردم شرايطي فراهم كنم كه اتفاقي وي را ببينم و تا مسجد او را برسانم، ولي تلاش مي كرد كه هرگز سربار كسي نباشد و خود را به كسي تحميل نمي كرد. بي تابي خانواده جانباز شهيد در طول مراسم تشيع و تدفين وي بيانگر عمق احساس و علاقه آنان به همسر و پدرشان بود و پسرش در حالي كه به پهناي صورت اشك مي ريخت از خدا مي خواست كه علو درجات را براي تمامي شهدا و پدرش عنايت كند، زيرا از درد و رنج پدر بسيار دلش خون بود و وي را افتخاري بس بزرگ براي كشور و مردم شهيدپرور دماوند و خانواده وي مي داند. پسر كوچك شهيد از تعهد واقعي پدر به اقامه نماز اول وقت مي گفت و اينكه بارها از اين حركت پدر با وي سخن گفته بود ولي اجراي امر به معروف و نهي از منكر وي زبانزد خاص و عام بود و بدون هيچ ترس و نگراني در هر شرايطي به هركسي كه برخورد مي كرد تاكيد بر عفاف و حجاب مي كرد، حتي به محارم خود نيز بر اين موضوع تاكيد بسيار داشت. جانباز شهيد شريفي راد كه نيمي از بدن وي در اثر اصابت تركش فلج شده بود، مدت حدود 24 سال درد مجروحيت و معلوليت را متحمل شد و عاقبت به سوي معبود خويش پركشيد. امام جمعه دماوند كه نماز شهيد را در مزار شهداي آبعلي اقامه كرد ، شهيد جانباز شريفي راد را از اسوه هاي صبر، ايثار، مقاومت و ولايتمدار معرفي كرد كه در تمامي صحنه هاي زندگي هميشه الگويي براي سايرين بود زيرا شهيد شريفي راد عاشق امام (ره) و بسيار ولايتمدار و مطيع محض رهبري بود . در مراسم هاي جانبار شهيد كه تاكنون برگزار شده است، همه آمدند تا بار ديگر بيعت با شهدا و رهبري را به كوردلان نشان دهند، جمع كثيري از خانواده هاي شهيدان و جانبازان دفاع مقدس، امام جمعه شهرستان دماوند، نماينده مردم شهرستانهاي دماوند و فيروزكوه در مجلس شوراي اسلامي، معاو نان فرمانداري، مديران و مسوولان لشكري و كشوري، همرزمان و مردم هميشه در صحنه حضور داشتند و شعارشان اين بود اين گل پر پر ماست ، هديه به رهبر ماست. تهرام/7246/1457/ 1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 408]