تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1805572845
مارک پوشان حرفه ای
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مارک پوشان حرفه ای
برخی جوانان در سنی خاص ، به دلیل وجود حس خودنمایی ، نیاز به پوشیدن لباس های متفاوت و آرایش های عجیب و غریب دارند ، تا بهتر دیده شوند . اغلب جوانان در این دوره از عمرشان ، عاشق مدل های متفاوت و رنگ های جذاب و به قولی "جیغ" هستند ، تا مهم انگاشته شوند . تا هم به خود، هم به جامعه ثابت کنند که آدم دیگری هستند، با هویتی شکل گرفته و شخصیتی که برای خودش قالب خاصی دارد. جوانان در طول تاریخ به فكر خودنمایی و عرضه ی افكارشان بوده اند ؛ كه امری مطلوب و لازمه ی رشد یك جامعه است . عده ای با علم و درس و رتبه های بالا درجشنواره ها ی مثلا خوارزمی و ادبی و غیره خود را نشان می دهند و دیگرانی كه چیزی برای عرضه ندارند، با ظاهری متفاوت و عجیب خودنمایی می كنند : این یك اصل است . شوخی هم ندارد .دین اسلام همواره بر آراستگی تاکید دارد ، اما مرز بین آراستگی و آنچه به عنوان "خود نمایی غیر معقول" شناخته می شود چیست؟این روزها هر جنس و كالا ، بیشتر از آنكه كاركردش مهم باشد ، ارزش نمادین آن مدنظر است. یعنی این روزها خوردن و پوشیدن و زندگی كردن مان تبدیل شده است به صحنه ی نمایش . هر ساله با شروع فصل سرما و تنوع پوشیدنی ها ، چشم و هم چشمی ها و مدل به مدل خریدن ها و ساعت ها میان دالان های پاساژها گشتن و گشتن شروع می شود . حالا هركس جیبش پرتراست ، می تواند با كمترین وقت ، بهترین "مارك" ها را بخرد ، بعد با افتخار در كوچه و خیابان راه برود و احساس خوشبختی بكند ! هركس جیبش خالی تراست ، باید ساعت ها و ساعت ها وقت بگذارد ، تا بتواند یك جنس ارزان ولی شبیه به اجناس "مارك "دار را پیدا كند و اینگونه عزت نفسش را تامین كند ! اگر هم كه خیلی جیبش خالی است ، مجبوراست به سراغ لباس های تاناكورا برود و یك جنس دست دوم كه هنوز از سكه نیفتاده است را پیدا كند ! هرچه باشد بهتر از اجناس ایرانی است دیگر !!!! آخر می دانید كه :" اگر بتوانید از بنتون یا ورساچه خرید كنید ، خیلی بهتر است تا راضی به جیوردانو و بوسینی شوید ! این را هم بدانید : شلوارجین فقط مارک ماوی، کفش فقط آلستار ، روسری فقط تی تی . ساعت فقط رولكس ، دیگر سیكو خیلی كلاس ندارد! کراوات فقط كراوات های ۵۰۰ هزار تومانی بیژن بوتیک های میدان مادر! خرید ، فقط از پاساژها با ویترین های پست مدرن و عجیب غریب ! خرید كردن از مغازه های كنار خیابان دیگه خیلی مد نیست ! مدل ، فقط کانال های fashion و برنامه های ماهواره ای ! به غیر از اینها مطمئن باش احساس خوبی در زندگی نداری !! نمیتوانی مثل یك جوان "با كلاس" سرت را بالا بگیری و بی كم و كاست در خیابان راه بروی !چند وقت پیش كیف ها ی اندازه ی ساك استخر مد بود ! اگه كیف كوچك دستت می گرفتی یعنی اوج عقب افتادگی ! حالا هم یادت باشد حتما از كوله پشتی استفاده كن ! فكر كن می خواهی بروی كوه ! یادت باشد كه اگر از مد جابمانی ،از زندگی عقب افتاده ای ! یادت باشد ! اگر می خواهی پژو 206 بخری تیپ 5 نخر چون خیلی شبیه تیپ 2 است !!! اگر می خواهی پژو آردی بخری ، حتما آرم پشت صندوق آن را تغییر بده !!!" در دنیای مصرفی پست مدرن، کالاها بیش از آن که در خدمت کیفیت و مصرف واقعی قرار گیرند ، شأن خودنمایی و شخصیت سازی طبقاتی دارند. نظر شما چیست ؟این همه دردسر و فكر و هزینه برای چی ؟ برای كی ! برای رسیدن به كجا ! به هویتی به قول خودشان : "باكلاس" ! این هویت ، چقدر ذاتی و بومی است ! چقدر مال خود خودمان است ! چقدر آرامش بخش و تسكین دهنده است ؟ آیا می شود به آن افتخار كرد ؟ آیا قشر تحصیلكرده و عالی جامعه این مد بازی و مارك بازی را می پسندند ؟ آیا واقعا پوشیدن اجناس "مارك" دار شخصیت می آورد ؟ این روزها هر جنس و كالا ، بیشتر از آنكه كاركردش مهم باشد ، ارزش نمادین آن مدنظر است. یعنی این روزها خوردن و پوشیدن و زندگی كردن مان تبدیل شده است به صحنه ی نمایش . در هنگام خرید كردن ، بیشتر از آنكه به فكر كاركرد یك وسیله باشیم ، به فكر نمایش دادن و پز دادن آن هستیم . در دنیای مصرفی پست مدرن، کالاها بیش از آن که در خدمت کیفیت و مصرف واقعی قرار گیرند ، شأن خودنمایی و شخصیت سازی طبقاتی دارند. مثلا فكر می كنید چند درصد از آدم ها از تمام كاركردهای یك "گوشی همراه با هزارامكانات جورواجورش" استفاده می كنند ؟ مگر 8 گیگا بایت كه شده ظرفیت اغلب گوشی ها شوخی است ؟ چند درصد آدم ها از تمام این 8 گیگا بایت استفاده می كنند ؟ این روزها آن قدر بازار رقابت این آدم های زمینی زیاد شده كه اگرهر ساعت هم كالای مصرفی جدیدی به بازار عرضه شود ، آدمهایی هستند كه این بازار مكاره را گرم تر كنند .
جای نگرانی نیست !اگر تولیدكننده ی خوبی نیستیم ، به جایش مصرف کننده خوبی هستیم.اگر توانایی سلطه بر بازارهای خارجی و داخلی را نداریم ، به جایش یک طبقه ی تازه به دوران رسیده و نوکیسه داریم که شرایط را برای عرضه ی تمام محصولات خارجی تقویت می کند .اگر نفت و معدن و ذخایر طبیعی نداریم (كه داریم )، به جایش یک ضایعه ی فرهنگی داریم که شیفتگی در برابر محصولات خارجی است.هر روز هم یك طرف زندگی را نشانه می گیرند . چند وقت پیش نوك پیكان به سمت تلویزیونها بود : با سرعتی عجیب تمام تلویزیونهای لامپی خانه ها تبدیل شد به ال سی دی ، چند ماهی نگذشته بود كه ال سی دی ها از مد افتاد و ال ای دی آمد و بعد با همین سرعت سه بعدی وارد بازار شد ! آدم های مصرف زده ی شرقی هم هر جوری كه شده جان كندند و گاهی مجبور به قرض و مساعده و چك مدت دار شدند ، تا از این قافله جانمانند و پیش دروهمسایه و دوست و آشنا "آبرو"یشان نرود !!! نكته ی جالب و حائز اهمیت این است كه این همه تلاش بی وقفه برای رسیدن به كالای "باكیفیت" نیست . مثلا همه می دانند كه طول عمر ال سی دی ها از تلویزیون های لامپی كمتر است ، ولی چرا زیر بار می روند و خود را مهره ی چرخ صنعت می كنند ؟ فقط یك دلیل وجود دارد : مسحور تبلیغات شدن. آن هم تبلیغات دروغینی كه نقطه ضعف بشر امروز را نشانه گرفته است و عقل و قلب شان را تسخیر كرده است :این روزها با وجود گستردگی شهرنشینی و افزایش استرس و اضطراب و آلودگی خفه كننده ی هوا ، آنچه كمتر یافت می شود ، آرامش است ؛ واین است نقطه ی پرگار تبلیغات : آرامش خیال با ... ، گرمی خانواده با ... ، لذت كنارهم بودن با ... ،رویای واقعی با ... احساس امنیت با ... . ای كاش با داشتن تمام اینها می شد به آرامش رسید ! ای كاش غریزه ی سیری ناپذیر انسان ،غنی می شد با داشتن اینها ! ای كاش پوشیدن بهترین مارك ها ومدهای روز، به جوان مسلمان ایرانی هویت و آبرو می بخشید ! دبیر هیات علمی کنفرانس بین المللی برند می گوید :" شرکت های خارجی به خوبی متوجه پتانسیل بسیار بالای بازار مصرف ایران هستند و چون بازارهای خودشان این روزها کساد است در ایران تحقیقات بازاریابی انجام می دهند ، تا بدانند مصرف کننده ایرانی چه می خواهد و چه شخصیتی و انگیزه هایی دارد و پس از تحقیق درباره مصرف کننده ایرانی اقدام به برندسازی کرده، با توجه به تجربه بین المللی، اجناس خودشان را به بازار ایران وارد می کنند و جالب اینکه خیلی سریع از ما سهم بازار می گیرند."به امید روزی كه بر كیفیت اجناس ایرانی مطمئن شویم و اینگونه مقهور غرب و مارك های غربی نشویم .به امید روزی كه یك جوان باهویت اسلامی ایرانی باشیم ، نه مخلوطی از ظواهر بی دروپیكر. گروه خانواده ایرانی تبیان - نویسنده : سرور حاجی سعید تنظیم: ندا داودی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]
-
گوناگون
پربازدیدترینها