واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چرا امامان از نسل حسین اند؟
گاهی شبهه می شود که براستی چرا نه تن از امامان شیعه، همگی از نسل امام حسین علیه السلام هستند و امام حسن علیه السلام از نسل خود، امامی ندارد؟ پاسخ:1. این سخن، مانند این است که کسی بگوید چرا شما بعد از حضرت اسحاق علیه السلام همه پیامبران را تا پیش از پیامبر خاتم، از نسل او برگزیدید و از فرزندان اسماعیل، کسی را انتخاب نکردید؟! مگر این مردم هستندکه پیامبر را انتخاب میکنند و در اصل مگر مردم، قادرند چنین کاری کنند...؟!2. اهل سنت، امامت را از افعال مکلفین دانسته و معتقدند که مردم (اهل حل و عقد = خبرگان)، باید امام را انتخاب کنند. حتی اگر یک نفر از اهل حل و عقد نیز، رأی به شخصی دهد، امامت او مشروعیت مییابد.از نظر شیعه، امر امامت امری انتخابی نیست، بلکه همانگونه که مردم در انتخاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقشی ندارند در گزینش امام نیز، ازخود اختیاری ندارند؛ زیرا امام، باید دارای عصمت و علم لدنی باشد و هیچکس جز خداوند، قادر نیست مصداق این شخص را معرفی کند؛ زیرا جز خدا، هیچکس نمیتواند از وجود عصمت در کسی آگاه باشد. بنابراین، امامت تنها از طریق نص، تعیین میشودالف) قاضی ابوبکر باقلانی متوفی 403 ه .ق می گوید:«اگر شخصی خصوصیات لازم برای امامت را داشته باشد، با رأی و نظر یک نفر از اهل حل و عقد نیز، ثابت میشود و مشروعیت مییابد».(1)ب) تفتازی میگوید: «امامت با رأی یک نفر از اهل حل و عقد، برای کسی که شایسته باشد منعقد میشود».(2)ج) قاضی ایجی میگوید: «در امامت ... نیازی به اجماع نیست؛ زیرا دلیل عقلی یا نقلی بر آن وجود ندارد، بلکه بیعت یک نفر یا دو نفر از اهل حل و عقد کفایت میکند».(3)د) عبدالقادر بغدادی (متوفای 429 ه): چون امامت با رأی یک نفر از اهل حلّ و عقد برای کسی که شایسته باشد، ثابت میشود، در صورت بیعت یک نفر، بر سایرین لازم است که از او اطاعت کنند.(4)بنابراین، نتیجه میشود که:یک ـ حتی کسانی که رأی یک نفر را برای تعیین امام کافی میدانند نیز، قید میکنند که هم انتخاب کننده باید شرایط لازم را داشته باشد و هم انتخاب شونده.دو ـ این سخنان، تلاشی برای توجیه آنچه بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اتفاق افتاده است، می باشد وگرنه روح آیین اسلام با این حرفها سازگار نیست.سه ـ از نظر شیعه، امر امامت امری انتخابی نیست، بلکه همانگونه که مردم در انتخاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقشی ندارند در گزینش امام نیز، ازخود اختیاری ندارند؛ زیرا امام، باید دارای عصمت و علم لدنی باشد و هیچکس جز خداوند، قادر نیست مصداق این شخص را معرفی کند؛ زیرا جز خدا، هیچکس نمیتواند از وجود عصمت در کسی آگاه باشد. بنابراین، امامت تنها از طریق نص، تعیین میشود.همچنین از نظر قرآن، حکومت و حاکمیت از آن خدا است و اوست که حاکم را انتخاب میکند: (إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ)؛ «حکومت نیست مگر از آن خداوند.» (انعام: 57؛ یوسف: 40و 67)در آیه دیگری میفرماید:(یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناكَ خَلِیفَةً فِی الأَْرْضِ فَاحْكُمْ بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ) (ص: 26)ای داود ما تو را خلیفه بر روی زمین قرار دادهایم، پس بین مردم به حق حکومت کن.از نظر قرآن، حکومت و حاکمیت از آن خدا است و اوست که حاکم را انتخاب میکند: (إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ)؛ «حکومت نیست مگر از آن خداوند.» (انعام: 57؛ یوسف: 40و 67)در آیة 124 سوره بقره، امر امامت را عهد خود میداند که فقط به معصوم میرسد و در آیة ولایت نیز، ولّی مردم را، خدا و پیامبر و کسانی از مؤمنان که نماز را اقامه میکنند و در رکوع زکات میپردازند، معرفی کرده است: (إِنَّما وَلِیُّكُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَهُمْ راكِعُونَ). (مائده:55)پیش از این، به آیة اولواالامر (نساء: 57) و آیه تطهیر (احزاب: 33) و آیه صادقین (توبه:119)، اشاره شد. چنانکه آیه تبلیغ (مائده:67) و آیه اکمال (مائده:3) و آیه انذار (رعد:7) و... نیز بر این امر دلالت دارند.در اینباره، صدها حدیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در منابع اهل سنت، نقل شده است که به مواردی از آنها اشاره میشود:اول ـ حدیث غدیر: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِیٌّ مَوْلاه».(1)دوم ـ حدیث ولایت: «هُوَ وَلِیُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِی».(2)سوم ـ حدیث دوازده خلیفه: «لا یَزَالُ الإِسْلامُ عَزِیزاً إِلَی اثْنَیْ عَشَرَ خَلِیفَة».(3)چهارم ـ حدیث ثقلین: «إِنِّی تَرَكْتُ فِیكُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللهِ وَعِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی».(4)پنجم ـ حدیث سفینه نوح: «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی كَسَفِینَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا هَلَکَ».(5)3. مگر همه فرزندان امام حسین علیه السلام ، امام و معصوم بودند؟ اگر امامت و عصمت موروثی بود، باید به همه فرزندان امام حسین و امام سجاد علیهما السلام و...، میرسید. منبع: پندارها و پاسخ ها، رضا محمدی تنظیم: شکوری_گروه دین و اندیشه تبیان1 . ابوعمر یوسف بن عبدالله بن عبدالبر النمری، التمهید، بیروت، مؤسسة الکتب الثقافیه، ص467.2 . سعدالدین مسعود بن عمر بن عبدالله هروی خراسانی تفتازانی، شرح المقاصد، پاکستان، دارالمعارف النعمانیة، اول، 1401، ج 2، ص 272.3 . عضدالدین عبدالرحمن بن احمد ایجی، المواقف، مصر، مطبعة السعادة، اول، 1907، ص 352.4 . اصول الدین، ص 280.5. مسند احمد، ج4، 281؛ سنن ترمذی، ج5، ص297.6. مسند احمد، ج 4، ص 438؛ سنن ترمذی، ج 5، ص 296؛ مجمع الزواید،ج 9، ص 120.7. صحیح مسلم، ج 6، ص 3.8. صحیح ترمذی، ج5، ص 328.9. المعجم الاوسط، طبرانی، دارالحرمین، ج 5، ص 306.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 349]