واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دردسر بزرگ در بعدازظهر سگیِ سگی!
نگاهی به سه کمدی روی پردهكمدیهایی كه در حال حاضر روی پرده سینماها هستند (به استثناء «سنپطرزبورگ» كه كمدی تماشایی و ارزشمندی است) در زمره همان كمدیهای یكبار مصرف و حتی بیمصرف سالهای اخیر قرار میگیرند كه ظاهرا رفتهرفته از میزان محبوبیتشان كاسته میشود و باید منتظر آغاز دوره جدیدی در سینما باشیم. حالا دیگر عموم تماشاگران از تماشای این كمدیهای بد و بیمایه به ستوه آمدهاند و از ستارگان این ژانر ناامید و حتی روگردان شدهاند. موفقیت و استقبال از «سنپطرزبورگ» كه كمدین ستارهای ندارد، تاحدی نشان از همین تغییر ذائقه دارد (یا لااقل ما دلمان را به این خوش كردهایم). «بعدازظهر سگیِ سگی» به مراتب بهتر از «هر چی خدا بخواد» است و «هر چی ...» بهتر از «دردسر بزرگ». البته توجه داشته باشید كه در اینجا بین بد و بدتر انتخاب میكنیم و این فیلمها در مجموع حرفی برای گفتن ندارند. - موضوع تاسفبرانگیز درباره «بعدازظهر سگی سگی» این است كه مصطفی كیایی به عنوان كارگردان در بخشهایی از فیلم نشان میدهد كه قادر به خلق موقعیتهای كمیك و شوخیهای سالم است؛ از جمله مجموعه شوخیهای پلیسی فیلم كه «درخواست هلیكوپتر» و شوخیهای مكمل آن مانند «زخم روی سر كاراگاه سلامت» از بهترین نمونههایش است. خلاقیتهایی هم در گوشه و كنار فیلم به چشم میخورد مانند پایانبندی خوبش كه سرنوشت شخصیتهای داستان را مشخص میكند یا طراحی شخصیتی نظیر رئیس كارخانه خودروسازی است كه فیلمساز بهواسطه آن انتقادهای تند و تیز و البته به جایی را مطرح میكند. اما «بعدازظهر سگی سگی» در مجموع ضعفهای بسیاری دارد كه داستان، پرداخت و اجرای عمده فصلهای فیلم و تن دادن به لودگی از مهمترین آنهاست. فیلم با مجموعه شوخیهایی آغاز میشود كه مناسب هر گروه سنی نیست و واقعا نمیتوان خانوادگی به تماشای آن نشست. دیالوگهای زن و شوهر فیلم و آنچه در فصل افتتاحیه بینشان میگذرد بیش از آنكه نشان از خلاقیت یك كمدیساز داشته باشد دلیل و گواهی بر ضعف اوست. - «هر چی خدا بخواهد» نسخه دستچندمی از كمدی سرگرمكننده «پسر آدم دختر حوا» است (رامبد جوان) كه خود داستان و موقعیتی تكراری داشت و صرفا بهواسطه تواناییهای رامبد جوان در ژانر كمدی بدل به فیلم قابل قبولی شده بود. «هر چی خدا بخواهد» با یك عنوانبندی كارتونی مشابه عنوانبندی «پسر آدم دختر حوا» آغاز میشود. دوباره پسر و دختر جوانی رودرروی هم قرار میگیرند و رابطه و علاقهای با دعوا و لجبازی آغاز میشود. دوباره همان حامد كمیلی نقش پسر جوان را بازی میكند و خوشبختانه ترانه علیدوستی جایگزین مهناز افشار شده تا تغییری صورت گرفته باشد. دوباره همان كیفهای یكرنگ و یكجور، همان شكلكها و حتی همان دیالوگها را میتوان شنید؛ جایی كه كمیلی در قایق میگوید «من هم گواهینامه بینالمللی غواصی دارم» كه ما را به یاد چشم و همچشمی او و افشار و دیالوگ «وكیل رسمی دادگستری» میاندازد. در نیمی از صحنههای «هر چی خدا بخواهد» تعداد زیادی بازیگر حضور دارد ولی كنش و دیالوگی برایشان پیشبینی نشده است. ارژنگ امیرفضلی و بهنوش بختیاری هم در قالب دو نقش جدی وارد صحنه میشوند ولی تماشاگر هر لحظه منتظر است تا كار یا دیالوگ خندهداری از آنها ببیند. حضور بازیگر مستعدی مانند حامد كمیلی در این فیلم و «دردسر بزرگ» جای تعجب دارد و حضور ترانه علیدوستی در این فیلم باوركردنی نیست. او بازیگری است كه به خاطر بازیهای خوبش تحسین همگان را برانگیخت. بازیگران خوب سینمای ما باید بدانند كه حضور در چنین فیلمهایی واقعا بدون توجیه است، مخصوصاً اگر ادامه یابد. - سینمای ما كمدی موزیكال كم داشت كه به خواست خدا و به همت تهیهكنندگان مردمدوست و نام آشنای «دردسر بزرگ» ساخته شد. فیلم با ترانه «حمومی آی حمومی» آغاز میشود و با یكی از ترانههای مجلسی آشنای عوام به اتمام میرسد. البته تماشاگران محترم (كه تعدادشان از فروش فیلم پیداست) میتوانند از ترانه «سوسن خانم» بر روی عنوانبندی پایانی فیلم هم لذت ببرند! درباره «دردسربزرگ» واقعاً چیز دیگری نمیشود گفت و نوشت... و تمام. هفته نامه اقتصاد و زندگیتنظیم برای تبیان : مسعودعجمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 194]