تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایق‌سواری تالاب انزلی؛ تجربه‌ای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکس‌ترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815658276
جنگ های پروین با ستارگان استیل
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تمام جنگ های پروین با ستارگان استیل
این‌بار خبری از گل و شیرینی و گوسفند و گاو قربانی نیست، چون درواقع كسی دل و دماغ ندارد، اوضاع خرابتر از این حرفهاست. البته اینجا دیگر پرسپولیس نیست كه برای بازگشت سلطان 10 هزار نفر سر تمرین حاضر شوند و دیوارهای ورزشگاه محل تمرین هم مملو از علاقه‌مندانش شود. فقط چند لیدر قرض گرفته شده و مواجب‌بگیر هستند و دیگر هیچ.برای پرستاره‌ترین تیم ایران كه در رده شانزدهم جدول رده‌بندی است، كسی تره هم خرد نمی‌كند و حالا علی پروین در چندمین بازگشت خود به فوتبال باید آستین همت بالا بزند و استیلآذین را از این وضعیت بحرانی خلاص كند. البته او هم به نظر میرسد آن سلطان سابق نیست، چون نه چشمانش خون گرفته است و نه توپ و تشری حواله ستاره‌ها می‌كند. فقط معتقد است كه این تیم همت و غیرت می‌خواهد، همان فاكتورهای همیشگی. معتقد است تیم از لحاظ بدنی مشكل دارد و بدن‌ها باید شلاق بخورند، ولی فرمول تپه فعلا تجویز نمی‌شود، چون ستاره‌های چند صد میلیونی را نمی‌شود در تپه شلاق زد. كار خیلی سخت است و وقتی سخت‌تر می‌شود كه بدانیم علی آقا با اكثر اركان تیمی كه همه‌كاره‌اش شده، در گذشته‌های دور و نزدیك مشكلاتی را پشت‌سر گذاشته است و حالا كه باید این مجموعه پرستاره را از باتلاق مشكلاتش رها كند، باید دید چه سرنوشتی در انتظار این بازگشت سلطان خواهد بود. مردی كه همیشه چند 10 هزار نفر را به عنوان بازوهای اجرایی خود جهت تزریق تعصب و غیرت به شاگردانش استفاده می‌كرد، حالا بازوهایش شبیه گرسنه‌های آفریقایی شده و حتی 100 نفر هم روی سكوها نخواهد داشت. روزگار سختی در انتظار مرد چشم تیله‌ای است؛ آن هم با نفراتی كه سابقه گردگیری با دانه‌درشت‌هایشان را داشته است؛ مروری بر این سوابق ملوكانه در شروع كار سلطان نمی‌تواند خالی از لطف باشد كه البته بر طبق تقدم و تاخر زمانی سراغشان می‌رویم.
علی کریمی - علی پروین بهار سال 78 و در حالی كه چند ماه از محرومیت علی كریمی به خاطر زدن داور ژاپنی در تورنمنت ویتنام گذشته و كریمی فقط در تمرینات پرسپولیس شركت می‌كند، مصاحبه‌ای تند و تیز از جوان تكنیكی و خام آن روزها كه هنوز ملقب به جادوگر نشده خشم پروین را برمی‌انگیزد.كریمی در آن مصاحبه تا می‌تواند از شیوه مربیگری و تمرینات ناصر ابراهیمی ایراد می‌گیرد و واكنش سلطان هم یك كلمه مشخص است: «اخراج». پروین در طبقه بالای سورتمه نشسته و حسابی كلافه است: «پس بزرگتری و حرمتش چی میشه؟ ناصر خان (ابراهیمی) مربی من بوده و حالا كمكمه، ولی جلوش پامو دراز نمی‌كنم، چه برسه به زدن این حرفا. ولی این یه الف بچه...» (بقیه حرفای پروین با صدای بوق ممتد همراه می‌شود) مهدی عرب، رفیق گرمابه و گلستان علی‌آقا سخت در تلاش است تا مراتب عذرخواهی كریمی را به محضر سلطان ابلاغ كند و آنقدر زبان می‌ریزد كه سرانجام پروین نرم می‌شود: «اول باید ناصرخان ببخشه.» باقی ماجرا هم مشخص است، كریمی از ناصر ابراهیمی عذرخواهی می‌كند و چند روز بعد یكی دیگر از سكانس‌های گل و شیرینی در ورزشگاه كارگران اجرا می‌شود. بعد از آن پروین و كریمی هیچ وقت گرد و خاكی با هم نداشتند و جادوگر هم همیشه با احترام از سلطان یاد كرده و می‌كند.
عابدزاده ؛ تیم درست کرد علیه پروین در آغاز جنگ‌های مدیریتی پرسپولیس در پاییز و زمستان سال 79 است كه پرسپولیس در جام باشگاه‌های آسیا میزبان الانصار لبنان است. احمدرضا عابدزاده با فرزندش امیر برای گرم كردن قبل از تیم وارد میدان می‌شود و بیش از 10 دقیقه تماشاگران سرود معروف «عقاب آسیا با ماست» را برایش می‌خوانند، اما به هنگام ورود علی پروین به همراه بقیه مربیان و نیمكت‌نشینان پرسپولیس تشویق‌ها بعد از 30 ثانیه فروكش می‌كند. نكته‌سنجان نگران آینده عابدزاده می‌شوند و حق هم دارند، چون احمدرضا در تعطیلات عید سال 80 همراه با هفت نفر دیگر از پرسپولیس اخراج می‌شوند. هر چند این قضیه به نوعی رفع و رجوع می‌شود، ولی چند ماه بعد كه جنگ‌های مدیریتی اوج گرفته، عابدزاده از میرزایی حكم می‌گیرد تا مربی پرسپولیس شود، زمان تمرین هم اعلام می‌شود ولی فقط چند بازیكن امید و جوانان و نفرات تستی سر تمرین حاضر می‌شوند. عابدزاده كه هنوز بیمار نشده بود، فورا به صرافت جبران می‌افتد و شبانه برای عذرخواهی با دسته‌گل به خانه علی پروین میرود و سلطان هم عقاب خطاكار را مورد عفو ملوكانه قرار می‌دهد. بعد از آن مساله خاصی بین این دو نفر ایجاد نشد و حتی در بازی معروف پرسپولیس با بایرن‌مونیخ در زمستان 84، پروین كه سرمربی پرسپولیس بود موافقت كرد كه مراسم خداحافظی رسمی عابدزاده در این مسابقه انجام شود.
مهدوی کیا، سرگردان در دیار ژرمن فروردین سال 81 است كه مهدی مهدوی‌كیا قراردادش با هامبورگ را به صورت طولانی مدت تمدید كرده است. در جریان انتقال او به هامبورگ، امیر عابدینی مدیرعامل وقت پرسپولیس در تابستان سال 79 چنان قراردادی بسته كه در صورت تمدید هم منافع مالی قابل توجهی نصیب باشگاه شود. فقط مشكل اینجاست كه پرسپولیس درگیر بحران مالكیت و مدیریت است و هیچ مدیرعاملی ندارد. سعید فائقی، معاون فنی وقت سازمان تربیت‌بدنی طی حكمی كه برای محافل داخلی معتبر است، تمام اختیارات پرسپولیس را به علی پروین واگذار كرده و وقتی پول تمدید قرارداد مهدوی‌كیا میرسد، پروین به سرعت آن را جابه‌جا می‌كند تا طلبكاران پرتعداد به آن دسترسی نداشته باشند. البته علی‌آقا بعدها صورتحسابی در مورد این پول خیلی درشت كه نزدیك به 800 میلیون تومان می‌شد ارایه كرد، ولی مشكل اینجا بود كه امضای پروین پای برگه دریافت این مبلغ از نظر حقوق بین‌الملل اعتبار ندارد و مهدی مهدوی‌كیا مدت‌ها در دیار ژرمن‌ها در برزخ سرگردانی می‌ماند. البته مهدی نه بابت این قضیه و نه برخورد نامهربانانه پروین با برادرش (هادی) در پرسپولیس هیچ‌وقت رودرروی علی پروین نایستاد و روابط طرفین حداقل در ملاءعام كاملا محترمانه ماند.
کعبی؛ بچه ای بیست کیلویی!حسین كعبی در هیچ تیمی شاگرد علی پروین نبوده است، ولی آنها یك نقطه تلاقی با هم دارند. در جریان لیگ دوم و بازی رفت پرسپولیس و فولاد در ورزشگاه تختی تهران، كعبی جوان در خط حمله فولاد به میدان رفت و یك گل زد و یك پنالتی هم گرفت كه این پنالتی به شدت مورد اعتراض سلطان قرار گرفت. علی‌آقا قبل از اینكه به رختكن برود و بابت سه گل‌خورده از خجالت مدافعانش درآید، حسابی در انتقاد از داوری سراغ بازی كعبی رفت و گفت: «یه بچه 20 كیلویی گذاشتن جلو كه باد از كنارش رد بشه خودشو می‌اندازه زمین و داور هم سوت می‌زنه كه پنالتیه، اینكه نشد فوتبال.» البته كعبی در ملاءعام هیچ وقت جواب پروین را نداد، ولی در جمع دوستانه و جایی كه می‌دانست خبرش به گوش سلطان خواهد رسید، از توجیه «سوختن» برای انتقادهای سلطان استفاده كرد. حسین خیلی اهل تملق گفتن برای مربیانش نیست و به نظر میرسد جزو كاندیداهای قوی برای پیچیدن به پر و پای سلطان باشد.
پیروانی؛ دورزدن پروین با دسته گل وقتی قبل از شروع لیگ سوم علی پروین حكم مدیر فنی شدن توسط اكبر غمخوار را با جمله معروف «مدیرفنی یعنی كشك» قبول نكرد، برخی از فداییان سلطان از جمله رهبری‌فرد، انصاریان و ابوالقاسم‌پور از پرسپولیس كوچ كردند ولی افشین پیروانی كه همواره مورد احترام پروین بود و برخلاف خیلی‌ها همواره با لفظ «آقا افشین» مورد خطاب قرار می‌گرفت، در تیم ماند و اجازه نداد تا شاكله پرسپولیس از هم بپاشد اما در پایان لیگ سوم وقتی علی پروین بعد از تغییر مدیرعامل و جانشینی خطیب به جای غمخوار به پرسپولیس برگشت، به طور طبیعی جایی برای افشین كه در طول فصل هم مصاحبه‌های تند و تیزی علیه پروین انجام داده بود، باقی نماند و «افشین باتعصب» راهی پیكان شد اما افشین این حركت پروین را بدجوری تلافی كرد. در دیدار رفت پرسپولیس و پیكان، پیروانی در حالی كه بازوبند كاپیتانی پیكان را بر بازو داشت با دسته گل قبل از شروع مسابقه به سمت كنار زمین رفت، سلطان به خیال اینكه كاپیتان سابقش برای او دسته گل آورده از روی نیمكت بلند شد، ولی افشین در حركتی كه بعدا معلوم شد با دایی هماهنگ شده بود، در نزدیكی علی آقا مسیر خود را عوض كرد و با رفتن پیش تماشاگران، دسته‌گل را به سمت آنها انداخت تا صورت سلطان فاقد هرگونه رنگی باشد. هر چند بعدها در چند محفل فوتبالی افشین پیروانی رفتار مودبانه و محترمانه‌ای نسبت به پروین داشت، ولی آیا فكر می‌كنید علی آقا رفتار آن روز شاگردش را فراموش كرده باشد؟
معدنچی؛ عامل همه ناکامی ها همین چند روز پیش بود كه مهرزاد معدنچی در مصاحبه ای گفته بود كه از شدت مصدومیت و طولانی شدن دوری از میدان خود كلافه شده است، ولی اگر می‌دانست كه قرار است علی پروین همه‌كاره استیلآذین شود شاید از كلافگی و ناراحتی چند روزی زودتر راحت می‌شد، چون حالا او جزو خوش‌شانس‌های این تیم محسوب می‌شود كه مصدوم است و نخستین سیبل سلطان نخواهد شد. مهرزاد در همان مصاحبه از خاطرات لیگ پنجم خود در پرسپولیس گفته بود كه در مسابقه همراه با ناكامی در زمان پروین، در رختكن هدف اول انتقادهای سلطان می‌شد و حتی توپی كه كنار پرچم كرنر استقلال از دست داده بود، بعد از گل شدن توسط عنایتی تبدیل به چماقی در دست سلطان علیه جوان چپ‌پای شیرازی شد تا حسابی باعث عرق ریختن و نمناك شدن چشم‌های معدنچی شود. مهرزاد باید یك نان بخورد و 100 نان صدقه بدهد كه این روزها آماده بازی نیست تا دوباره در صف اول متهمان پروین در صورت تداوم ناكامی‌ها قرار بگیرد.تنظیم برای تبیان: حسین محمدی منبع: گل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]
-
گوناگون
پربازدیدترینها