تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منزلت مردم را در نزد ما، از اندازه روايتشان از ما بشناسيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813288975




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ایستادگی در مقابل ناقضان حکم الهی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ایستادگی در مقابل ناقضان حکم الهی 
امام محمد تقی علیہ السلام کا روضہ منور
مراسم شروع شده بود و از پیش همه چیز تدارک دیده شده بود. ما هم به جشن عروسى دعوت شده بودیم و لحظه شمارى مى کردیم تا او را در لباس دامادى ببینیم .افراد دور تا دور مجلس نشسته بودند و خدمتکاران به پذیرایى از میهمانان مشغول بودند. دوستم که آن طرف تر نشسته بود، خود را به من رساند و گفت :- ریّان ! چرا مضطربى ؟- از کجا فهمیدى که اضطراب دارم ؟- رنگ رخساره خبر مى دهد از سرّ ضمیر! چهره ات همه چیز را به خوبى بیان مى کند.- دلم شور مى زند!- چرا؟- آرامشى که در میهمانى وجود دارد، مثل آرامش قبل از طوفان است .این همه خدمتکار و این همه کنیز زیبا رو را ببین ! ته دل خوشبین نیستم !به دلت بد راه نده . فعلا از این میوه هاى تازه و خوشمزه بخور که جاى دیگر نمى توانى پیدا کنى . شاید هرگز پیش نیاید که دوباره به جشن عروسى دختر مامون دعوت شویم .مشغول خوردن میوه بودیم که عروس و داماد وارد شدند. به به ! چه جلال و جبروتى ! تاکنون او را چنین خوش لباس و آراسته ندیده بودم ! جوان بود و رشید! لباس دامادى هم برازنده ى آن قد و قامت رعنا بود! به دوستم گفتم :- مى بینى ؟- آرى . در این لباس خیلى زیباتر شده است .در همین هنگام که با هم صحبت مى کردیم ، کنیزکان - که حدود صد نفر مى شدند - با جام هاى طلایى در دست براى خوشامدگویى و تبریک ، میان مهمانان ، حرکت کردند.از چهره ى امام جواد علیه السلام فهمیدم که ناراحت شده ، اما خشم خود را فرو مى خورد. سرش را به زیر افکنده بود تا چشمش به نامحرم هاى مجلس نیفتد.در همین گیر و دار مردى که ریش بلندى داشت و در نواختن عود1 ماهر بود، برخاست و شروع به نواختن موسیقى و خواندن کرد.هاج و واج مانده بودم ! یک چشمم به امام بود و چشم دیگرم به خواننده ى ترانه . دوستم گفت :- عجب صداى خوبى دارد! او کیست ؟- نمى شناسى اش ؟- نه . از کجا باید بشناسمش !- او مخارق است ؛ نوازنده ى دربار خلیفه .- عجب ! پس مخارق این است ! چرا خودش را به شکل دلقک در آورده ؟!- نمى دانم . حتما این همه از توطئه هاى مامون است .صداى سوت و کف بلند بود. هنوز یکى دو بیت بیش تر نخوانده بود که صداى داماد جوان - امام جواد - همه را سر جاى شان میخکوب کرد:- از خدا بترس ، اى ریش دراز!عود از دست مخارق به زمین افتاد و مثل مجسمه اى ثابت و بى حرکت ماند. اصلا انتظار نداشت داماد جوان این گونه بر او فریاد بزند. مامون که دید مجلس عروسى دخترش دارد به هم مى خورد، کنیزها را به بیرون فرستاد و دست خشک شده مخارق را گرفت و او را بیرون برد تا بیش تر از این آبرویش نرود.آرامش به محفل بازگشته بود. نگاهم به نگاه امام گره خورد. جلو رفتم و لبخندى زدم و عرض کردم :ان شاء الله مبارک است  ! 2 حیات پاکان جلد ۴مهدى محدثىتهیه و تنظیم: گروه دین و اندیشه تبیان1 - عود یکى از وسائل موسیقى ، شبیه تار است .2- مناقب ، ج 4، ص 396. 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن