واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: عقبنشيني گام به گام، فرجام روسيه مذبذب
رسول جعفريان
در آخرين روز كاري پوتين به عنوان رئيسجمهور، فرمان اجراي تحريمات عليه ايران از سوي اين كشور به اجرا درآمد.
طبيعي است كه ايرانيان دل خوشي از روسيه ندارند؛ البته بخشي از تصوري كه از روسيه دارند، مربوط به روسيه تزاري است كه دامنه تجاوزاتش به بخشهاي زيادي از آسياي ميانه و قفقاز و عثماني كشيده شد و شوروي سابق كه به نوعي جريان تزاري را در قالب شعارهاي تازه ادامه داد. اين دولت با قدرتهاي استعمارگر غربي درافتاد، اما حركت خود را صرفا بر پايه يك انديشه مادي قرار دارد و نيز با موضعگيريهاي نادرستش، نتوانست آنچنان كه بايد و شايد، يك سياست منسجم و اخلاقي را به نمايش بگذارد و سرانجام تعارضات دروني سبب نابودياش شد.
اما روسيه امروز چيست؟ سمبل اين روسيه، حركت تازهاي است كه راهي ميانه را برگزيده و كوشيده است تا با حفظ جايگاه روسيه به عنوان يك ابرقدرت منطقهاي، راهي براي ارتباط با غرب باز بگذارد و جنگ سرد را زنده نكند.
روسيه از رهگذر اين سياست چه چيزي به دست آورده و چه چيزي را از دست داده است؟
به نظر ميرسد روسيه به بخشي از اقتدار پيشين خود كه در دوره گورباچف و يلتسين به ورطه ترديد افتاده بود، رسيده، اما در عوض، با سياست «يك بام و دو هواي» خود؛ هر روز با فشار بيشتر غرب روبهرو شده است. اشتباه روسيه در اين است كه هدف را حفظ اقتدار روسيه قرار داده، اما در عمل، سياست روشني براي حفظ اين اقتدار ندارد، زيرا ميبينيم كه هر روز با افزايش حوزه اقتدار ناتو، قدرتش محدود و محدودتر ميشود. آمريكاييها و همپيمانان اروپايي هر نقطه نفوذي پيرامون روسيه بيابند، وارد شده و هر خلأي كه ايجاد شود، پر ميكنند.
در اين شرايط روسيه چه ميتواند بكند؟
به نظر ميرسد، روسيه استراتژي مشخصي به ويژه در سياست خارجي خود براي جلب يك دايره متحد از كشورها از دور و نزديك ندارد. روسيه تسليم سياستهاي غرب شده و تنها در مواردي به ابراز مخالفت ميپردازد. روسيه از آن ميترسد كه در ورطه مخالفت كامل با غرب بيفتد و همه چيز را از دست بدهد، در حالي كه هماكنون تدريجا در حال از دست دادن همه چيز است؛ اين سياست آينده روشني ندارد.
روسيه به ويژه براي ملتها و دولتهايي كه اكنون با همه ضعف در برابر آمريكا ايستادهاند، ميتواند پيام تازهاي داشته باشد. اين كشور ميتواند يك اتحاديه نيرومند از اين كشورها در آسيا، آفريقا و به ويژه آمريكاي لاتين ايجاد كند. روسيه جديد ديگر ايدئولوژي ماركسيستي ندارد كه گرايشهاي ديندار از آن هراس داشته باشند. اين امتياز بزرگي است. به علاوه روسيه با اين كار ميتواند هدفش را حفظ مرزهاي جغرافيايي خود بداند، نه آن كه تجاوز به ديگر كشورها مد نظرش باشد.
در نقطهاي كه چند دولت كوچك، اقدام به تشكيل اين گونه اتحاديه و همكاري كردهاند، اگر روسيه تعارف با غرب را كنار گذاشته و به جرگه اين كشورهاي كوچك بپيوندد، مي توان اميدوار بود كه غرب دايره تجاوزات خويش را از بخشهاي گوناگون آسيا عقب بكشد. هماكنون غرب همين گونه كه ايران را در محاصره دارد، روسيه را نيز محاصره كرده و هيچ جاي پايي براي روسيه باقي نگذاشته است.
ضعف كلي روسيه را بايد در سياست خارجي ضعيف و مذبذب اين كشور جستجو كرد. به عبارت ديگر، روسيه گرفتار نوعي سرگرداني و روزمرگي در سياست خارجي خود شده و درمجموع، راه تسليم را برابر توسعهطلبي ناتو در پيش گرفته است؛ اين چيزي است كه در پرده بيروني به چشم ميآيد، اما آيا در لايههاي دروني سياست خارجي روسيه، چيزي جز اين است؟ آگاه نيستيم.
اين در حالي است كه روسيه به روشني ميتواند يك پشتوانه محكم براي كشورهايي باشد كه با جرأت و جسارت برابر خواستههاي نامشروع آمريكا و غرب ايستادهاند.
روسيه براي حفظ اقتدارش برابر تجاوز طلبي غرب، بايد با رويكرد تازهاي مسأله فلسطين، لبنان و ايران را بررسي كرده و با موضعگيري صريحتر، راه را براي توسعهطلبي بيشتر غرب در اين منطقه سد كند.
چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]