واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: تفاوت صدام و نادرشاه از زبان امام
كتاب خاطراتي از قول آيتالله خامنهاي آورده است: ....سال 1359 بود كه در اهواز بوديم. لباس نظامي و بسيجي براي ما آوردند. اين اولين باري بود كه من لباس نظامي ميپوشيدم. شايد تا آن وقت هيچ روحاني لباس نظامي نپوشيده بود...اتفاقا آن شب لباس گشاد و بيريختي به ما داده بودند و يك كلاه هم سرمان گذاشتيم و چكمه پوشيديم و يك كلاشينكف هم برداشتيم و رفتيم
كتاب خاطرات امام خميني(ره) با عنوان «روحالله» از مجموعه خاطرات دفاع مقدس منتشر شد.
به گزارش خبرنگار «تابناك»، در اين كتاب كه توسط نشر «يازهرا» و در قطع جيبي منتشر شده است، خاطرات زيبايي از امام خميني(ره) از سالهاي حماسه و شرف جمعآوري و به علاقهمندان فرهنگ دفاع مقدس ارايه شده است.
عناوين اين كتاب كه دهمين جلد از مجموعه خاطرات دفاع مقدس است، فتح خرمشهر؛ صدام و نادر، دستان امام، آتشبس در ماه رمضان، مكان ضد بمب، خجالت از رزمندگان، پيام مادر شهيد، عمليات فتحالمبين، خميني(ره)، زمين فرود هليكوپتر، قطعنامه 598، بسيجيان، روحيه دفاع و جنگ، خجالت و شرمندگي و نوارهاي روي شيشه است.
در بخش «فتح خرمشهر؛ صدام و نادر» اين كتاب آمده است: امام پس از فتح خرمشهر فرمودند: فتح خرمشهر يك مسئله عادي نبود. اينكه پانزده الي بيست هزار نفر به صف براي اسارت بيايند و تسليم شوند، مسئلهاي عادي نيست بلكه مافوق طبيعت است ... صدام ميگويد: ما پيروزمندانه عقبنشيني كرديم!! قصه نادر را شنيدهايد كه وقتي شكست خورد، به سردارها گفت، بنويسيد: ما شكست خورديم. ميرزا مهدي خان نوشت: «چشم زخمي به ارتش ما وارد آمد». وقتي نوشته را به دست نادر دادند، آن را پرت كرد آن طرف و گفت: بنويس با ما چه كردند. او اين قدرت را داشت كه بگويد ما شكست خورديم. اينها اگر قدرت جبران داشتند، به شكست خود اعتراف ميكردند، ولي شكست آنها هميشگي و تا ابد است.
در اين كتاب بهيادماندني همچنين تصاوير رنگي از حضرت امام خميني در كنار خاطرات و گفتههاي ايشان منتشر شده است.
اين انتشارات در قالب كتاب جيبي ديگري، خاطرات كوتاه رهبر انقلاب در جبهههاي حماسه دفاع مقدس را منتشر كرده است.
در اين كتاب يازدهمين جلد از مجموعه خاطرات دفاع مقدس، عناوين امام و مهمات، پوشيدن لباس نظامي براي اولين بار، سخنان ايشان در سازمان ملل در سال 1366، ترسيم نمونه ايثار در جبهه، اجازه گرفتن از امام، رهبري و حاج صادق عبداللهزاده، رهبري در تفسير شبكههاي خارجي، تجليل از شهدا، خط مقدم جبهه، رهبري و برخورد با بينظمي، اطاعتپذيري از امام(ره)، ممانعت از حضور در جبههها و خانوادههاي بسيجي چاپ شده است.
در بخش «پوشيدن لباس نظامي» براي نخستين بار اين كتاب خاطراتي از قول آيتالله خامنهاي آورده است: سال 1359 بود كه در اهواز بوديم. لباس نظامي و بسيجي براي ما آوردند. اين اولين باري بود كه من لباس نظامي ميپوشيدم. شايد تا آن وقت هيچ روحاني لباس نظامي نپوشيده بود، حتي چند ماه كه روحانيوني به خرمشهر ميآمدند و ميرفتند و در جنگ شركت ميكردند، با لباس و عمامه بودند. به تدريج گرايش به لباس نظامي در بين روحانيون پيدا شد اتفاقا آن شب لباس گشاد و بيريختي به ما داده بودند و يك كلاه هم سرمان گذاشتيم و چكمه پوشيديم و يك كلاشينكف هم برداشتيم و رفتيم.
در بخش «رهبري در تفسير شبكههاي خارجي» اين كتاب نيز از قول شبكه وابسته به پنتاگون (فاكسنيوز) در مورد رهبري از زبان ايشان آمده است: من مانند مسئولان آمريكايي نيستم و اگر جنگي اتفاق بيفتد، لباس رزم پوشيده و پيشاپيش ملت ايران، آماده فداكاري خواهم بود.
مفسر «سي.ان.ان» آمريكا نيز در بخش ديگري از اين كتاب به حضور پياپي آيتالله خامنهاي در خطوط مقدم و پوشيدن لباس رزم در هشت سال جنگ با رژيم صدام ميپردازد. همچنين عكسهاي زيبايي از حضور رهبر انقلاب اسلامي در سالهاي حماسه و شرف در جبههها، زينتبخش اين كتاب خاطرات است.
چهارشنبه 25 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]