واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سوره ای که دو بار نازل شد!محتوای سوره مبارکه حمد (2)
قسمت اولنامهاى سوره حمدبراى این سوره ده نام گفتهاند: فاتحه الكتاب- ام الكتاب- ام القرآن- سبع المثانى- وافیه- شافیه- اساس- صلاة- الحمد و هر یك از اسامى مذكور را از ائمه روایت نمودهاند. چرا نام این سوره فاتحه الكتاب است؟«فاتحه الكتاب» به معنى آغازگر كتاب (قرآن) است، و از روایات مختلفى كه از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده به خوبى استفاده مىشود كه این سوره در زمان خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز به همین نام شناخته مىشده است.از اینجا دریچهاى به سوى مساله مهمى از مسائل اسلامى گشوده مىشود و آن اینكه بر خلاف آنچه در میان گروهى مشهور است كه قرآن در عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) به صورت پراكنده بود، بعد در زمان ابو بكر یا عمر یا عثمان جمعآورى شد قرآن در زمان خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) به همین صورت امروز جمعآورى شده بود، و سرآغازش همین سوره حمد بوده است، و الا نه این سوره نخستین سورهاى بوده است كه بر پیامبر ص نازل شده، و نه دلیل دیگرى براى انتخاب نام فاتحة الكتاب براى این سوره وجود دارد.مدارك متعدد دیگرى در دست است كه این واقعیت را تایید مىكند كه قرآن به صورت مجموعهاى كه در دست ماست در عصر پیامبر ص و به فرمان او جمعآورى شده بود. محل نزول سوره حمدمشهور در میان مفسرین این است كه سوره حمد در مكه نازل گردیده است، ولى از بعضى دیگر نقل شده است كه این سوره در مدینه نازل شده است. نظریه اول صحیحتر به نظر مىرسد و دو دلیل ذیل این نظریه را تأیید مىكند:1- سوره حمد همان «سبع مثانى» است كه در سوره «حجر» اسمى از آن به میان آمده است، آن جا كه مىگوید: وَ لَقَدْ آتَیْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ. (سوره حجر/ آیه 87)امام صادق(علیه السلام) مىفرماید: اگر سوره حمد هفتاد مرتبه به شخص مردهاى خوانده شده، و خداوند متعال روح او را به بدنش برگرداند، عجبى در این امر نباشد.سوره «حجر» كه این آیه در آن سوره آمده و نزول سوره حمد و سبع مثانى را بازگو مىكند، از سورههایى است كه حتما در مكه نازل گردیده است، بنابراین باید نزول سوره حمد نیز در مكه باشد.2- دلیل دوم بر مكى بودن سوره حمد این است كه دستور نماز در مكه آمده است و این مطلب نیز در میان تمام مسلمانان قطعى و روشن است كه در اسلام، نمازى كه بدون سوره حمد خوانده شود، سابقه ندارد و پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) در این باره مىفرماید: «لا صلاة الّا بفاتحة الكتاب» نمازى بدون سوره حمد وجود ندارد و این حدیث به طریق شیعه و سنى نقل گردیده است، بنابراین مسلما این سوره در مكه نازل گردیده است و مسلمانان از آغاز اسلام، نمازشان را با این سوره مىخواندهاند.بعضى از مفسرین نظریه سومى را اختیار نمودهاند و آن این است كه سوره حمد به جهت عظمت و اهمیتى كه دارد، دو بار نازل شده است: یك بار در مكه و یك بار دیگر در مدینه. این نظریه هم در حد خود خالى از اعتبار و احتمال نیست، تنها این كه دلیلى در دست نیست كه آن را ثابت و تأیید كند و شاید به علت همان دو بار نازل شدن، این سوره «سبع مثانى» نامیده شده است و شاید هم این نامگذارى علت دیگرى دارد و آن این كه، این سوره در هر نماز دوبار خوانده مىشود: یك بار در ركعت اول، بار دیگر در ركعت دوم این است كه سبع مثانى نام یافته است. آهنگ این سوره
این سوره اساسا با سورههاى دیگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنى دارد به خاطر اینكه سورههاى دیگر همه بعنوان سخن خدا است، اما این سوره از زبان بندگان است، و به تعبیر دیگر در این سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است.آغاز این سوره با حمد و ستایش پروردگار شروع مىشود. و با ابراز ایمان به مبداء و معاد (خداشناسى و ایمان به رستاخیز) ادامه مىیابد، و با تقاضاها و نیازهاى بندگان پایان مىگیرد. انسان آگاه و بیدار دل، هنگامى كه این سوره را مىخواند، احساس مىكند كه بر بال و پر فرشتگان قرار گرفته و به آسمان صعود مىكند و در عالم روحانیت و معنویت لحظه به لحظه به خدا نزدیكتر مىشود.این نكته بسیار جالب است كه اسلام بر خلاف بسیارى از مذاهب ساختگى یا تحریف شده كه میان «خدا» و «خلق» واسطهها قائل مىشوند به مردم دستور مىدهد كه بدون هیچ واسطه با خدایشان ارتباط برقرار كنند!.این سوره تبلورى است از همین ارتباط نزدیك و بىواسطه خدا با انسان، و مخلوق با خالق، در اینجا تنها او را مىبیند، با او سخن مىگوید، پیام او را با گوش جان مىشنود، حتى هیچ پیامبر مرسل و فرشته مقربى در این میان واسطه نیست.از امام محمدباقر(علیه السلام) نقل مىكنند كه: اگر كسى را سوره حمد بهبودى و عافیت نبخشد، چیزى او را بهبودى نخواهد بخشید.موقعیت این سوره در زندگى انساناین سوره در زندگى انسان اثر تام و تمام دارد، در این سوره، سخن از رحمت واسعه و ابدى خدا و از معاد و پرستش خدا و مدد خواستن از او و در ردیف پاكان عالم قرار گرفتن است. جامعه انسان بدون حكومت رحمت و عاطفه قابل بقا نیست. انسانها باید برنامه كارشان بر پایه رحمت و تعاون و همكارى باشد نه تضاد و پایمال كردن همدیگر. جهان روزى به سعادت مىرسد كه زندگى بر پایه توحید و معاد استوار باشد، تا این دو اصل در زندگى بشر حكومت نكند، زندگى ایدهآل ممكن نخواهد بود.علم و صنعت بدون توحید، مانند سلاح در دست دیوانه است كه نتیجهاش تار و مار كردن «هیروشیما» و كشتن هفتاد و هشت هزار و صد و پنجاه انسان در یك ساعت، كشتن یك میلیون الجزائرى بجرم خواستن حق خود، اشغال فلسطین بدست صهیونیسم غاصب، بیرون راندن مردم یك كشور از دیارشان، زنجیر كشیدن ملل ضعیف بدست ابرقدرتها و میلیونها نظائر آنست، آرى «چو دزدى با چراغ آید گزیدهتر برد كالا».انسان بىتوحید، جز چنگیزها، یزیدها، كارترها، رضاخان ها، نصیرىها، محمدرضا خان ها و ... نمىتواند باشد، باید پرستش و اطاعت خاص خدا باشد، باید طاغوتها از بین بروند، باید همه به آن مشیت و خدایى كه جهان را آفریده است و اداره مىكند روى آورد وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ. اهل اسلام روزى اقلا ده بار این سرود توحید، سرود محكومیت خدایان دروغین، سرود رحمت عالمگیر و سرود پرستش رب العالمین را در نمازها مىخوانند و استغاثه مىكنند كه خدایا ما را از پاكان و از زمره الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ گردان تا در این زندگى پرتلاطم و شركآمیز به ساحل توحید راه یابد «اللهم یا ربنا اهدنا الصراط المستقیم»در تفسیر برهان (ثواب فاتحه الكتاب) روایاتى نقل مىكند، از جمله آنها روایت امام صادق(علیه السلام) است كه مىفرماید: اگر سوره حمد هفتاد مرتبه به شخص مردهاى خوانده شده، و خداوند متعال روح او را به بدنش برگرداند، عجبى در این امر نباشد.و از امام محمدباقر(علیه السلام) نقل مىكند كه: اگر كسى را سوره حمد بهبودى و عافیت نبخشد، چیزى او را بهبودى نخواهد بخشید.و امام صادق(علیه السلام) فرمود: مراد از سبع مثانى در آیه- وَ لَقَدْ آتَیْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ (سوره حجر آیه 87) - سوره حمد است، و آن هفت آیه باشد، و بسم اللّه از آن هفت آیه است، و نام مثانى براى مكرّر شدن این سوره است در هر دو ركعت. آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیانمنابع:ــ تفسیر جامع، بروجردى سید محمد ابراهیم.ــ بیان در علوم و مسائل كلى قرآن، نجمى / هاشم زاده هریسى.ــ تفسیر نمونه، مكارم شیرازى، ناصر.ــ تفسیر احسن الحدیث، قرشى سید على اكبر.ــ تفسیر روشن، مصطفوى حسن.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 510]