تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله چيزى مثل شام و غير آن را بر نماز مقدم نمى‏داشتند و ه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845544257




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

من بند كفش بسيجيانم...!


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: من بند كفش بسیجیانم...!جنگ تحمیلی ما یک جنگ ساده نبود دفاعی بود مقدس . مرحله ای از دنیا بود که در آن بهترین انسان ها به دور هم جمع شدند و با وجود سختی های یک جنگ ، با وجود غم از دست دادن بهترین دوستان ، اسارت  ها جراحت ها  و... به واسطه ایمانشان "به آنچه خدا روزی شان کرده بود شاد بودند." این فقط حرف ما نیست که از دور به آن روزها می نگریم بلکه خود بچه های جبهه به این مقوله اعتراف می کنند . درگذر 21 سال از اتمام آن دوران حتی کودکانمان هم از شنیدن خاطرات شیرین آن ها شاد می شوند و  با شنیدن خاطرات حماسی شان احساس غرور می کنند و این نیست مگر به خاطر صفای باطنی آن انسان های پاک . و اکنون با ذکر صلواتی برای شادی روح تمامی شهدا و آرامشی  برای دل مجروح جانبازان ،شما را به خواندن چند خاطره از خاطرات زیبای  روزهای دفاع مقدس به نقل از تابناک دعوت می کنم : من بند کفش شما بسیجیان هستم!
پوتین
سال 61 پادگان 21 حضرت حمزه آقای « فخر الدین حجازی » آمده بودند منطقه برای دیدار رزمندگان. ایشان در سخنانی خطاب به بسیجیان و از روی ارادت و اخلاصی که داشتند گفتند : من بند کفش شما بسیجیان هستم!یکی از برادران نفهمیدم خواب بود یا عبارت را درست متوجه نشد . از آن ته مجلس با صدای بلند و رسا در تأیید و پشتیبانی از این جمله تکبیر گفت . جمعیت هم با تمام توان الله اکبر گفتند و بند کفش بودن او را تأیید کردند! کله مثلثیمربی که به ما آموزش تاکتیک می‌داد، خیلی سخت گیر بود و بچه‌ها سعی می‌کردند به نحوی از زیر بار آموزش شانه خالی کنند. اما مربی برای اینکه خیال همه را راحت کند گفت: «بچه‌ها همانطور که می بینید سر من مثلثی شکل است؟ برای همین هم کسی نمی‌تواند کلاه سرم بگذارد. پس مثل بچه‌های خوب بنشینید و کارتان را انجام بدهید و کلک نزنید.» تو فقط یک پایت قطع شدهبار اولم بود که مجروح می‌شدم و زیاد بی ‌تابی می ‌کردم یکی از برادران امدادگر بالاخره آمد بالای سرم و با خونسردی گفت: « چیه، چه خبره ؟ تو که چیزیت نشده بابا! تو الان باید به بچه‌های دیگر هم روحیه بدهی آن وقت داری گریه می‌کنی ؟! تو فقط یک پایت قطع شده ببین بغل دستی ات سر نداره هیچی هم نمی‌گه!این را که گفت بی‌اختیار برگشتم و چشمم افتاد به بنده خدایی که شهید شده بود! بعد توی همان حال که درد مجال نفس ‌کشیدن هم نمی‌داد کلی خندیدم و با خودم گفتم عجب عتیقه ‌هایی هستند این امدادگرا... دیگ و خمپارهیک روز عصر موقع پخش مستقیم غذا! خمپاره زدند، همه فرار کردیم. هر یک از سویی، برخاستیم و آمدیم. دیدیم خمپاره درست خورده کنار دیگ غذا، اما عمل نکرده است. به همدیگر نگاه کردیم، دوست رزمنده‌ای گفت: باز گلی به جمال و شجاعت دیگ! با همه سیاهیش از ما رو سفیدتر است. از جایش تکان نخورده، آفرین.یکی دیگه گفت: اگه این جناب دیگ مثل ما شیرجه رفته بود روی زمین که ما الان چیزی برای خوردن نداشتیم.  مطالب مرتبط :اللهم الرزقنا ترکشاً ریزا جبهه رفتن خشکه مقدس ها لبخندهای خاکی ماجراهای داماد فرمانده تاگفتم لا اضحک عراقی ها خندیدند خواهر اوشین در عملیات مرصاد پسر جون،نرو جبهه، من صد تومنت می دم مرجع تقلید وسواسی ها میریم اردو ... ماجرا های داش ولی، در جبهه کوچولو کی تو رو فرستاده جبهه ؟ اگه از ما بدی دیدن حقشون بود  تنظیم : فرهنگ پایداری تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن