واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > تلویزیون - رضا استادی از قسمت نوزدهم سریال مختارنامه خاطرات فراوانی وجود دارد. جنگ توابین سرشار از نکات جالب و شنیدنی است. نحوه گریم «ولی الله مومنی» در نقش «شرحبیل بن ذی کلاع» نیز احتمالا برای بسیاری از مخاطبان آن اندازه جالب توجه بوده که بخواهند درباره آن اطلاعاتی دریافت کنند، اما از این صحنهها در ادامه مختارنامه فراوان است که درخصوص تک تک آنها خواهم نوشت، اما برای این قسمت از خاطرات مختارنامه، نکته جالب تری را انتخاب کردهام که درباره حضور «غلامبچه شرحبیل بن ذی کلاع» در سریال است. یعنی همان فرد ریز جثه ای که همیشه در کنار ولی الله مومنی حضور دارد و در نهایت هم زیر پای اسب کشته میشود. در زمان ساخت سریال مختارنامه برای بخشهایی از کار نیاز به حضور «بازیگران خاص» بود. مثلا داوود میرباقری در فیلم نامه اش فردی را به تصویر کشیده بود که هنگام سوار شدن بر اسب، پاهایش به زمین میرسید. با تلاش های گروه کارگردانی حامد حدادی بسکتبالیست ایرانی انتخاب و مقابل دوربین رفت. اما در جایی دیگر نیاز بود تا در یک نمایش که کوفیان بعد از مرگ یزید به راه میاندازند، فردی ریز نقش در نقش «بوزینه یزید» حضور داشته باشد. «علی فتعحلی» فردی بود که اسماعیل یوسف پور را به گروه سازنده مختارنامه معرفی کرد. یوسف پور آنگونه که خود میگوید 33 سال سن دارد. قد و قامتش حدود یک متر و وزنش حول و حوش 20 کیلوگرم است. اصالتا تُرک و اهل مراغه است و تا مقطع دیپلم تحصیل کرده است. او در کلاس پنجم ابتدایی متوجه میشود که بر خلاف همکلاسی هایش دیگر نمی تواند رشد کند و از آن زمان تا امروز در همین قد و اندازه باقی مانده است. روزی که به سر صحنه فیلم برداری آمد تا میرباقری او را ببیند، حامد حدادی نیز بازی داشت. این دو لحظه ای به هم رسیدند و از تماشای یکدیگر تعجب کردند. یوسف پور از قد و قامت بلند حدادی متعجب شد و حدادی از جثه ریز یوسف پور! اما نکته جالب توجه این بود که هر دو نظر کارگردان مختارنامه را برای ایفای نقش جلب کرده بودند. یوسف پور پس از ایفای نقش «شمایل بوزینه یزید»، در شاهرود نیز دعوت به همکاری شد تا در نقش غلامبچه ای که همیشه همراه سردار اموی است، ایفای نقش کند. روز اولی که سر صحنه فیلم برداری حاضر شد، اسبی گرفت و سوار بر آن به تاخت رفت! خیلیها از دیدن این حرکت او تعجب کردند. آنها تصور میکردند چنین فردی با این جثه نمیتواند سوار اسب شود اما او برخی مهارتهای اسب سواری اش را به رُخ دیگران کشید و همین مسئله باعث شد تا میرباقری بعد از پایان سوار کاری به او بگوید:«احسنت! خیلی خوبه! تو سریالهای دیگه هم هواتو دارم» یوسف پور 15 روز در مختارنامه سرگرم ایفای این نقش بود. ابروهایش را رنگ زدند و برایش لباس دوختند. در صحنه ای هم که او زیر پای اسب می رود، او مقداری زیادی خاک خورد تا صحنه طبیعی تر از آب دربیاید، اما آن سُمی که او را لگد کرد، سُم اسب عادی نبود بلکه با ماکت بازسازی شده بود. جالب است بدانید او6 ماه است ازدواج کرده است. همسرش لیسانس روانشناسی دارد و شبیه خود اوست. یوسف پور از کلاس پنجم ابتدایی کار نمایش را آغاز کرده و سالهاست در برنامه های کودک «تن پوش عروسکی» بر تن میکند و به ایفای نقش میپردازد. در سریال پخش شده بانکیها و سریال پخش نشده «شهر هرت» نیز حضور داشته و 3 سال در شبکه جام جم اروپا و امریکا برنامه اجرا کرده است. همه این فعالیتها مصداق بارز آن ضرب المثلی است که میگوید:«فلفل نبین چه ریزه/ بشکن ببین چه تیزه!» 52
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]