واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > موسیقی - سیدحسامالدین سراج معتقد است شعر نو به دلیل زایندگی و نو بودنش جالب است، اما در سیلابسهای موسیقی ایرانی جالب نمیشود. به گزارش خبرآنلاین، دومین نشست فرهنگی کافه خبر در دفتر سایت خبرآنلاین و با حضور سیدحسامالدین سراج دوشنبه 23 اسفند ماه برگزار شد. محور اصلی گپ و گفتهای این نشست بررسی دلایل کمرنگ شدن موسیقی سنتی در جامعه در سالهای اخیر بود.یکی از مسائلی که ما در گروههای پاپ میبینیم مدیر برنامهها و سرپرستهایی هستند که همه بار مسائلی مثل اخذ مجوز و هماهنگی برای اجرای کنسرت و انتشار آلبوم را به عهده میگیرند و هنرمندان فقط برنامه اجرا میکنند، اما در گروههای موسیقی سنتی تقریبا چنین چیزی نداریم و خود اعضای گروه باید دنبال همه این ماجراها باشند.سراج در توضیح کمرنگ بودن نقش مدیربرنامهها در گروههای موسیقی سنتی گفت: «در زمینه موسیقی سنتی هم چنین افرادی هستند ولی تعدادشان کم است. ببینید مدیر برنامه نسبت به موسیقی سنتی باید شناخت داشته باشد. من یک بار به مدیر برنامهام گفتم من دوست دارم وقتی میروم روی صحنه شما بنشینید بین جمعیت و از برنامه لذت ببرید نه این که برایت علیالسویه باشد. این خیلی لطمه میزند. کسی که برنامهریز کاری میشود باید خودش هم علاقمند باشد به آن موضوع و آبروی خواننده برایش مهم باشد. گاهی بعضی افراد خودشان را به عنوان مدیر معرفی میکنند و بعد از یکیدو کار میبینید او نقش دیگری داشته و اصلا برای مضمحل کردن گروه برنامهریزی کرده بود.»حمیدرضا عاطفی معتقد بود هنرمندان موسیقی سنتی چندان برنامهپذیر نیستند و با مدیر برنامهها کنار نمیآیند. حسامالدین سراج در این باره گفت: «این موضوع خیلی به مدیر برنامه بستگی دارد. یک موقع مدیر برنامه فقط اسمش مدیر برنامه است و احساس مسوولیت نمیکند و کاری را که به او واگذار میکنند را انجام نمیدهد. مدیر باید به موضوع و فرد علاقمند باشد. نه اینکه فقط برای مقاصد مالی برنامهریزی کند. وقتی فردی نسبت به موسیقی سنتی و خواننده علاقه دارد با احساس مسوولیت و نشاط کارش را انجام میدهد.»خواننده آلبومهای «نگاه آسمانی»، «آئینه و آه» و «ماه نو» درباره حضور شعرهای سپید در موسیقی سنتی که در سالهای اخیر بسیار شاهد آن هستیم گفت: «شعر نو به دلیل زایندگی و نو بودنش خیلی جالب است اما در سیلابسهای موسیقی ایرانی جالب نمیشود. فراموش نکنید که ظرف و مظروف باید با هم سازگار باشند؛ موسیقی سنتی با شعر سنتی خیلی سازگار است و بعد از آن با ترانهسرایی. مثلا شعرهای سهراب سپهری را وقتی دکلمه میکنید خیلی دلنشین است ولی وقتی میآید روی موسیقی حس میکنید انگار اینها با هم سازگاری ندارند.» او ادامه داد: «این را به صورت ذهنی نمیگویم تجربه کردم. شما کارهایی را که تا به حال در زمینه شعر نو با موسیقی سنتی تلفیق شده است گوش کنید و قضاوت کنید. در موسیقی ایرانی یک وزنی لازم است. یک ردیف و قافیهای لازم است برای اینکه فضای مناسبی ایجاد کند. مگر اینکه فضایی ایجاد شود که آن شعر نو به صورت ترانه قرار بگیرد. به هر حال خیلی باید حساب شده باشد یعنی این اتصال بین ظرف و مظروف را هیچوقت فراموش نکنیم.»این موزیسین سنتی نظر مساعدی درباره موسیقی تلفیقی دارد، همچنان که در آلبوم «نگاه آسمانی» هم از ارکستر سمفونیک استفاده کرده است. او معتقد است: «اگر ارکستر سمفونیک در کنار سازهای ایرانی خوب و حساب شده تنظیم شده باشد خیلی هم زیبا میشود و حجم خوبی به موسیقی میدهد و کار مناسبی میشود.»در طول نشست فرهنگی با سیدحسامالدین سراج، سئوالهایی از سوی کاربران سایت «خبرآنلاین» از این خواننده پرسیده شد که او به طور مختصر به آنها پاسخ داد. سوالها و پاسخها به شرح زیر هستند:شما چرا کم کار هستید؟کم کار نیستم، در سال 88 هم آلبوم «جام الست» منتشر شده و هم آلبوم دیگر به نام «راه بینهایت» آماده شده و تا شش ماه دیگر منتشر میشود. چون این آلبومها باید با فاصله شش ماه منتشر شوند.فکر میکنید جایگاه موسیقی با توجه به ورود خوانندگان دمدستی در کشور چه سرنوشتی پیدا میکند؟به هر حال موسیقی سنتی که قرار نیست از بین برود. یعنی خورشید زیر ابر نمیماند و بالاخره خودش را نشان میدهد، موسیقی سنتی هم از بین نمیرود. امکان دارد مدتی اشاعه و درخشش موسیقی سنتی کمتر از زمانهای دیگر باشد ولی قاعدتا خواهد ماند و هیچ خطری تهدیدش نمیکند.موسیقی زیرزمینی چرا این قدر زیاد شده؟موسیقی زیرزمینی به دلیل اینکه مجوز نمی خواهد و خیلی راحت میتوانند کار کنند قاعدتا زیاد میشود. این یک امر طبیعی است.خط ترانههای آن سوی آب را چقدر جدی میبینید؟کلا خطری که موسیقی ما را تهدید نمیکند اما این نحوه اشاعه خیلی مهم است. یعنی ما الان باید ببینیم که چند درصد از مردم ما ماهواره میبینند و این خیلی اهمیت دارد. چون ماهواره میتواند آرام آرام مردم ما را خلع فرهنگ کند. مردم ما به جای اینکه از تلویزیون اذان ببینند یا شعر مولانا بشنوند، دائم فیلمها و شوهای آن سوی آبی ببینند. خوب این به صورت طبیعی یک نوع خطر است. ولی این که فرهنگ و موسیقی ما را کاملا از بین ببرد این طور نیست.آیا کار خوبی است که خوانندهها برای فیلمها ترانه بخوانند؟ چرا خودتان این کار را نکردید؟من ترانههای سریال «جابربنحیان» را به لحن عربی خواندهام و فکر میکنم کار بدی نیست. به شرط اینکه آهنگساز خیلی قوی باشد و ملودی بسازد که در عین این که با کلام است و میتواند جنبه تصنیف داشته باشد، روی فیلم هم جواب بدهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]