واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - عوامل هشتگانه کنترل غرایز انسان از نگاه آیتالله مظاهری **************** اوّل: رفع «ضرر احتمالی»، عقلاً از لازمترین واجبات است، مثلاً اگر کسی احتمال بدهد که مبتلا به سرطان است و یا بیماری صعب العلاجی او را تهدید میکند، فوراً به بهترین پزشک مراجعه میکند، حتّی حاضر است بهترین سرمایههای خود را صرف کند تا معلوم شود که آیا آن احتمال واقعیّت دارد یا خیر و حتّی حاضر است برای رفع شک خود، دورترین مسافتها را بپیماید، راهها را برود و سختترین رنجها را تحمّل کند و کوتاهی و اهمال در این امور موجب سرزنش و تقبیح او توسّط دیگران میشود، مخصوصاً اگر در آینده معلوم شود که آن احتمال، واقعیّت داشته است. وقتی رفع «ضرر احتمالی» در مورد امور مادّی و دنیای انسان چنین است، قطعاً در مورد امور معنوی و آخرت انسان لازمتر است، زیرا این دنیا چند روزی بیش نیست ولی آخرت سرای جاویدان و ابدی است، بنابراین تفحّص از دین و شناخت پایههای اساسی آن یعنی مبدأ، معاد، نبوّت و امامت امر عقلی است. مرحوم ثقة الاسلام کلینی در کتاب شریف «کافی» جریان عبرت انگیزی از امام صادق (ع) و ابن ابی العوجاء را ـ که شخصی نابغه ولی عنود و کور دل بود ـ نقل میکند، ماجرا چنین است: امام صادق(ع)، ابن ابی العوجاء را در مکّه دیدند و به او فرمودند: تو چرا اینجا آمدهای؟ گفت: برای اینکه تفریح کنم و کارهای جنونآمیز مردم را تماشا نمایم. امام صادق(ع) به او فرمودند: ای عبدالکریم تو عنود و کور دل میباشی (از اینرو بر گمراهی خود باقی هستی یعنی حرف حقّ و استدلال در تو تأثیری ندارد)، سپس حضرت به او فرمودند: «اِنْ یَکُنِ الاَمْرُ کَما تَقُولُ ـ وَ لَیْسَ کَما تَقُولُ ـ نَجَونا وَ نَجَوتَ وَ اِنْ یَکُنِ الاَمْرُ کَما نَقُولُ ـ وَ هُوَ کَما نَقُولُ ـ نَجَونا وَ هَلَکْتَ». «اگر مطلب این باشد که تو میگویی (که خدا و قیامتی در کار نیست)- که قطعاً چنین نیست-، ما و تو اهل نجات هستیم، ولی اگر مطلب این باشد که ما میگوییم-که قطعاً چنین است-، ما نجات مییابیم و تو هلاک خواهی شد». نقل شده است که ابن ابی العوجاء، ساعتی بعد از این جریان عبرت انگیز از دنیارفت.ـ (اصول کافی، ج 1 ، ص 78 ، کتاب توحید، باب1، ذیل ح2.) نظیر این جریان از امام رضا(ع) و یکی از غیرمعتقدان به دین نیز نقل شدهاست.ـ (اصول کافی، ج 1 ، ص 78 ، کتاب توحید، باب1، ذیل ح3.) «قُلْ اَرَاَیْتُمْ اِنْ کانَ مِنْ عِنْدِاللهِ ثُمَّ کَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ اَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فی شِقاقٍ بَعیدٍ». ـ فصلت/52 «به آنها بگو به من خبر دهید اگر قرآن از طرف خدای متعال باشد و شما به آن کافر شوید، چه کسی گمراهتر خواهد بود از کسی که در مخالفت شدیدی قرار دارد». دوّم: انسان به گونهای آفریده شده که دارای غرایز و طبیعتها و خُلقیّات متعدّدی است و از این جهت میخواهد مانعی بر سر راهش نباشد، همانگونه که قرآن شریف نیز به این مطلب اشاره میفرماید: «بَلْ یُریدُ الاِنْسانُ لیَفْجُرَ اَمامَهُ». ـ قیامة / 5. «بلکه انسان میخواهد در تمام عمر گناه کند». در این حال اگر آدمی دارای نیروی کنترل کنندهای نباشد، از هر جنبندهای خطرناکتر میشود: «اِنِّ شَرِّ الدَّوابَّ عِنْدَ اللهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَِّذینَ لا یَعْقلُونَ». ـ انفال/22 «بدترین جنبندگان نزد خدا افراد کر و لالی هستند که اندیشه نمیکنند». و در این صورت قطعاً زندگی اجتماعی او به خطر میافتد، پس باید مجهّز به نیروی کنترل کنندهای باشد تا در حالی که غرایز خود را ارضا و برآورده میکند، آنها را از تجاوز و سرکشی نیز باز دارد. به نظر ما برای کنترل غرایز انسان، عوامل هشت گانهای را میتوان برشمرد. این عوامل عبارتند از: «عقل»، «علم» ، «وجدان اخلاقی» ، «تربیت»، «قانون» ، «نظارت ملّی» ـامر به معروف و نهی از منکر ـ ، «ایمان عقلی» ، «ایمان قلبی» که تمام این موارد برای کنترل غرایز خوب و مناسب است و در قرآن کریم و روایات معصومین: برای محدود کردن غرایز به این عوامل توصیه شده است. امّا این عوامل به غیر از عامل هشتم، فقط سدّ محکمی در برابر تجاوز غرایز هستند از طوفانی شدن غرایز جلوگیری میکنند ولی اگر غرایز آدمی طوفانی شد، قدرت مقاومت این عوامل کاهش خواهد یافت، مثلاً تا زمانی که غریزه جنسی در حالت عادی است عقل، علم، وجدان، تربیت، قانون، نظارت ملّی و ایمان عقلی برای تعدیل آن کارساز است ولی اگر این غریزه به دلایل مختلف، تحریک گردید و به درجه هیجان و حالت طوفانی رسید، هیچ یک از این عوامل، به غیر از ایمان قلبی، قدرت کنترل آن را ندارد. از اینرو قرآن کریم نیز در قصه حضرت یوسف (ع)، با اشاره به همین عامل اساسی میفرماید: «وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بها لَولا اَنْ رَأی بُرْهانَ رَبِّهِ». ـ یوسف/24 «آن زن قصد او کرد، و او نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید قصد وی مینمود». و در حقیقت، این عامل ایمان قلبی است که موجب میشود تا انسان پاکدامنی چون حضرت یوسف (ع) مشکلاتی مانند زندان و شکنجه و از دست دادن موقعیتهای ظاهری اجتماعی و دنیایی را بر خویش هموار کند، امّا به گناه و نافرمانی خداوند متعال آلوده نشود: «قالَ رَبِّ السِّجْنُ اَحَبُّ اِلَیَّ مِمّا یَدْعُونَنی اِلَیْهِ وَ اِلاّ تَصْرِفْ عَنّی کَیْدَهُنَّ اَصْبُ اِلَیْهنَّ وَ اَکُنْ مِنَ الْجاهلینَ». ـ یوسف/33 «(یوسف) گفت: پروردگارا زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، به سوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود». با این توضیح، معلوم میشود که لازم است انسان در برابر غرایز و در مبارزه با شیطان درونی و بیرونی و در مقابل شیطان انسی و جنّی، مسلّح به سلاح ایمان شود تا بتواند در موقع تحریک غرایز و طوفانی شدن آنها، خود را از سقوط در ورطه هلاکت حفظ نماید. بنابراین برای دست یافتن به عامل «ایمان قلبی» یا به تعبیر دیگر عنصر «معرفت»، ابتدا باید در جهت تفحّص و شناخت درست دین تلاش کرد تا در نتیجه به سلاح ایمان قلبی مجهّز گردید. به بیان دیگر، راه رسیدن به «ایمان قلبی» از «ایمان عقلی» میگذرد و ایمان عقلی همان اعتقاد علمی و استدلالی به اصول دین یعنی مبدأ و معاد و نبوت و امامت است و در حقیقت ایمان عقلی، آنگاه کاربرد خود را در صحنه زندگی فردی و اجتماعی آدمی، ظاهر خواهد کرد که در قلب انسان نیز رسوخ پیدا کند. «قالَتِ الاَعْرابُ ءامَنّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لکِنْ قُولُوا اَسْلَمْنا وَ لَمّا یَدْخُلِ الاْیمانُ فی قُلُوبِکُمْ». حجرات/14 «عربهای بادیه نشین گفتند: ایمان آوردیم، بگو شما ایمان نیاوردهاید ولی بگویید اسلام آوردهایم، امّا هنوز ایمان وارد قلب شما نشده است». اگر، ایمان به قلب انسان رسوخ پیدا کرد، آنگاه «دانستنیهای» آدمی تبدیل به «یافتنیها» خواهد شد و وی به مرحله یقین نائل خواهد گردید: «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتّی یَأتِیَکَ الْیَقینُ». ـ حجر / 99 «و پروردگارت را عبادت کن تا یقین، تو را فرا رسد». البته «ایمان قلبی»، خود دارای مراحل و درجات سهگانه «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» است که دستیابی به این درجات، موجب نیل به مرتبه عالیه «لقاء» خواهد شد که در این صورت، آدمی به برخی از مراحل عصمت نیز خواهد رسید. (توضیح این مسائل در محل خود و از جمله در همان کتاب «عوامل کنترل غرایز» آمده است). /بر گرفته از کتاب «عوامل کنترل غرایز در زندگی انسان» مجموعه سخنرانی های استاد اخلاق، آیت الله حسین مظاهری /62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1004]