واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: محمد مايلي كهن ، قهرمان ليگ خويشتن! مايلي كهن در ميان موج شدي انتقادات سرمربي تيم ملي اميد ايران شد و البته نتوانست يكي از بهترين تيمهاي اميد دو دهه اخير را به المپيك ببرد گل - زماني در پرسپوليس و تيم ملي بازيكن لاغر اندام و دونده اي بازي مي كرد كه مشخصه اصلي اش ،بازي متعصبانه ،شوت و ارسال هاي بيرون پا و كات دار به شمار مي رفت.محمدمايلي كهن كه آن روزها شماره 19 را به تن مي كرد البته از همان جواني سري پرشور داشته چون نقل قولي مستند از خشم او و بالارفتنش از فنس ورزشگاه امجديه براي ساكت كردن و بستن دهان آن عده از تماشاگراني كه عليه اش شعار مي دادند ، وجود دارد .اما اين بازيكن متعصب كه پس از بازي در تيمهاي قصريخ و سپس نفت تهران لباس سرخ پرسپوليس را به تن كرد ، تا پايان فوتبالش در اين تيم پرطرفدار ماند تا امروز يكي از پرسپوليسي هاي اصيل لقب بگيرد.محمدمايلي كهن را اما در اين سالهاي اخير نه به خاطر بازيهاي درگيرانه و متعصبانه كه با بيانيه ها و مصاحبه هاي جنجالي اش عليه چهره هاي فوتبالي مي شناسند و شايد در اين راه خود حاج ممد بيش از همه نقش داشته باشد . او كه در سال 96 يكي از بهترين تيمهاي ملي تاريخ را در اختيار داشت و نتايج خيره كننده پيروزي 4 ،دو برابر چين ، 6 دو مقابل كره و سه صفر مقابل عربستان را با بازيهاي هجومي و درخشان بدست آورد آنقدر در سالهاي اخير حرفهاي ناراحت كننده و تند بر زبان آورده كه كسي رغبتي به يادآوري گذشته و انتصاب آن دوره طلايي ندارد.با تمام اين تفاسير محمد مايلي كهن همين امروز كه بار ديگر با علي دايي سرشاخ شده ، مثل بمبي ساعتي مي ماند كه هر آن ممكن است به آستانه انفجار برسد.يادمان نرود كه حاجي در دفترش در سازمان تربيت بدني تندترين مصاحبه را عليه علي آبادي رئيس وقت سازمان انجام داد. اين اتفاقي است كه هر آن ممكن است دوباره رخ دهد.قصر يخ و آقاي گل تهراندر سال 1348محمد مايلي كهن در پانزده سالگي براي اولين بار با لباس تيم قصر يخ در بازي هاي باشگاهي بازي کرد. سپس با بازيهاي خوب خود تيم نفت تهران را كه در آن زمان مربيگري حميد شيرزادگان يكي از تيمهاي خوب تهران بود متقاعد كرد تا او را به خدمت بگيردنكته جالب اينكه مايلي كهن با تيم نفت در سال 53 توانست آقاي گل باشگاههاي تهران كه مهاجمان خوبي در آن حضور داشتند بشود.و بالاخره در سال 54 به تيم محبوبش پرسپوليس پيوست.كارمند سازمان ، دانشجوي تربيت بدني محمد مايلي كهن در سال 51 ديپلمش را گرفت و در همان سال وارد داشنگاه تربيت بدني شد. در سال 58 او به استخدام سازمان تربيت بدني درآمد و هنوزهم از سازمان ورزش حقوق مي گيرد.تيم ملي و خداحافظيمحمد مايلي کهن درحاليكه در سازمان تربيت بدني شاغل بود در باشگاه پرسپوليس همبازي مي کرد. او که در سال 57 به تيم ملي دعوت شد تاسال 61 افتخار پوشيدن پيراهن سفيد تيم ملي ايران را داشت و در نهايت در سال 68 و در حاليكه 35 سال داشت با پيراهن پرسپوليس براي هميشه كفشهايش را آويخت. كار در اتوبان يكطرفه پس از خداحافظي از فوتبال مايلي كهن در آستانه جدايي از پرسپوليس بود كه ناگهان علي پروين سرمربي وقت پرسپوليس (همان دوراني كه باشگاه پرسپ.ليس در صندوق عقب اتومبيل علي آقا اداره مي شد) و مرد اول اين باشگاه مايلي را روي نيمكت در كنار خودش نشاند.در اين رابطه خيلي ها مصاحبه تند مايلي كهن كه در آن برخي از پرسپوليسي ها ااز جمله علي پروين را به افشا گري تهديد كرده بود دليل مربيگري اش در كنار سلطان مي دانند اما هرچه بود او دو سال بعد و همزمان با مربيگري علي پروين در تيم ملي فوتبالبازهم به عنوان کمک مربي مشغول به کار شد. در همين دوران او با پرسپوليس و علي پروين قهرماني جام در جام باشگاه هاي ايران وبا تيم ملي قهرماني در بازي هاي آسيايي 1990 پكن را بدست آورد.سال 71را مي توان نقطه عطف زندگي ورزشي مايلي كهن و البته فوتبال ايران هم نامگذاري كرد. او با تيم ملي فوتسال در رقابتهاي جام جهاني چشمها را به خود خيره كرده و به مقام سوم رسيد.اما پس از آن در رقابتهاي مقدماتي جام جهاني 94 امريكا وبعد از افتضاحات و نتايج تاريخي !!!محمد مايلي كهن در اقدامي عجيب خبرنگاري بنام مهردادفرشيدي را مورد ضرب و شتم قرار داد تا خاطرات فنس هاي امجديه را زنده كند. البته اين اتفاق در حالي رخ داد كه پس از عدم راهيابي ايران به مرحله نهايي جام جهاني او مي دانست كه به همراه علي پروين خانه نشين خواهد شد.نكته جالب اينكه يكي از اولين مصاحبه هاي جنجالي مايلي كهن و به نوعي سرآغاز ورودش به عرصه نصاحبه ها و بيانيه هاي آنچناني به شمار مي رود درباره علي پروين و چندسال بعد از اتفاقات مقدماتي جام جهاني در 94قطر ، انجام شد كه تيتر معروفي با اين عنوان داشت:"رفاقت من و علي پروين اتوبان يكطرفه است"تا پيش از آن نه كسي مصاحبه جنجالي مي كرد و نه جرات حرف زدن اينگونه درباره سلطان وجود داشت اما مايلي كهن اين كار را كرد.مار و پلهدر سال 74 و در حالي كه مايلي كهن در آنزمان دستيار بهمن صالح نيا در تيم جوانان ايران بود ناگهان و در يك اقدام جالب توجه كه تنها از مديران ويژه اي چون داريوش مصطفوي بر مي آيد در حالي كه همه در انتظار حضور اتوفيستر آلماني روي نيمكت تيم ملي بودند ناگهان سرمربي تيم ملي بزرگسالان ايران شد هرچند داريوش خان با زرنگي ابوريحان بيروني وارش حكم او را با عنوان "مربي"صادر كرد نه سرمربي!مايلي كهن در حالي تيم ملي را تحويل گرفت كه پس از بازيهاي مقدماتي 94 امريكا عملا تيم ملي اي وجود نداشت.مايلي كهن مثل هميشه تيمش را با جوانان بست كه آن دوران در فوتبال ايران جايگاهي داشتند.با اين وصف مايلي كهن تيم بسيار خوبي را جمع و جور كرد و مقتدرانه راهي جام ملتهاي امارات شد.چهره ملتهب او در حاليكه روي نيمكت دعا مي خواند و حتي اشك در چشمانش حلقه مي بست را هنوز به ياد داريم همانطور كه 6 دو كره جنوبي و سه صفر عربستان...او كه با نتايج خوبش براي بازيهاي مقدماتي جام جهاني 98 فرانسه ابقا شد بدليل مشكلاتي كه با برخي ستاره هاي بزرگ آنزمان تيم ملي پيداكرد با كسب نتايج ضعيف و رفتن تيم به پلي اف توسط داريوش خان مصطفوي كه او را مانند پله هاي مار و پله از دستياري در تيم جوانان به مرد اول تيم ملي تبديل كرده بود ،در آبان سال76از كار بركنار شدتا حماسه ملبورن متولد شود.در آن برهه علاقمندان فوتبال كه مايلي كهن و ناسازگاري و لجبازي اش با ستاره ها و ميدان دادن به برخي مهره هاي ناكارآمد را دليل اصلي ناكامي اين تيم دوست داشتني مي دانستند بشدت عليه او موضع گرفتند.بازگشت به سازمانمايلي كهن در ميان حجم شديد انتقادات و مخالفت ها پس از بركناري از تيم ملي به سازمان تربيت بدني بازگشت تا وظايف كارمندي اش را انجام دهد .او كه به عنوان مشاور و يا عضو هيئت مديره برخي تيم هاي دولتي كارهايي را قبول مي كرد پس از دوسال دوري مستقيم از فوتبال به تيم سايپا رفته وجانشين حميدعليدوستي شد و اين تيم را سقوط به دسته دوم نجات داد.مايلي كهن فصل بعد از آن سايپا را به مقام سوم ليگ رساند وسپس کمي بعد از آن در تيم شهرداري تبريز مشغول به کار شد و البته با اين تيم هم نتايج درخوري كسب نكرد.حذف تيم اميد با ديويد بكامسال 82 براي محمد مايلي كهن و فوتبال ايران با حذف و مشكلات همراه بود.مايلي كهن در ميان موج شدي انتقادات سرمربي تيم ملي اميد ايران شد و البته نتوانست يكي از بهترين تيمهاي اميد دو دهه اخير را به المپيك ببرد. او در نقش سرمربي تيم اميد بعد از يكي دو نتيجه خوب و در حاليكه در ميان حيرت علاقمندان ايمان مبعلي را حتي از ديويد بكام هم بهتر مي دانست در بازيهاي باقيمانده نتيجه نگرفت و حذف شد.المپيك اتن 2004 هم با مربيگري مايلي از دست رفت درحاليكه انتقادات شكل كشنده اي به خود گرفته بودند. بازگشت حاج محمد(2) درسال 82 براي بار دوم و اينبار به مدت يک سال هدايت تيم سايپا را بر عهده گرفت اما اينبار پس از کسب نتايج نه چندان قوي از اين تيم رفت و به تيم پيکان پيوست. چندي بعد تيم پيکان دستخوش تغيير و تخولاتي شد و دوباره مايلي کهن با وجود نتايج از کار برکنار شد. سپس هدايت تيم فولاد را در سال 85-86 به عهده گرفت وزمينه هاي سقوط قهرمان ليگ برتر را به ليگ دسته يك فراهم كرد.البته او در نيمه راه بركنار شد و پس از برکناري، در سال 87 دوباره به سايپا بازگشت تا هدايت اين تيم را در ليگ برتر برعهده گيرد.او براي سومين بار به سايپا بازگشت تا اينبار در اين تيم جانشين پيرليت بارسكي .البته نكته جالب اينجا است كه در آن مقطع علي دايي يكي از اعضاي هيئت مديره سايپا بود كه پس از انتخاب مايلي كهن به نشانه اعتراض استعفا داد.بازگشت پروانه اياما انگار داستان مايلي كهن و دايي ، داستاني تمام ناشدني بود چون پس از نتايج ضعيف تيم ملي و باخت مقابل عربستان ، بارديگر و در كمال تعجب همگان محمد مايلي كهن سرمربي تيم ملي شد.او كه دوستان بانفوذي در فدراسيون فوتبال داشت قصد داشت بسرعت كارش را براي بازيهاي پاياني مقدماتي جام جهاني آغاز كند كه پايش لغزيد و بيانيه داد.بيانيه هاي حاج ممد آنقدر تند و تيز بودند كه دوستان بانفوذش هم نتوانستند دربرابر حجم مخالفت ها مقاومت كنند و او پس از تنها چندروز بارديگر سرمربي سايپا شد.بازگشت محمدمايلي كهن به تيم ملي به اندازه عمر يك پروانه بود .جدول مايلي كهنيحاجي مايلي اينك سومين مرحله حضورش در تيم سايپا را سپري مي كند و اين در حالي است كه فصل قبل با اين تيم جوان به مقامي بهتر از دهمي دست پيدا نكرد.او امسال هم ليگ را خيلي متوسط شروع كرده و نتيجه اي بهتر از فصل قبل برايش پيش بيني نمي شود.حاج محمد مايلي كهن با وجود برخي مشكلاتي كه ازهم اكنون با ستاره اي مثل كريم انصاريفرد بوجود آمده سال دشوواري پيش پيش رو خواهد داشت.هرچند در جدول ذهن محمد مايلي كهن او و تيمش هميشه در صدر جدول حضور دارند حتي وقتي كه با فولاد و پيكان در حال سقوط به دسته پايين تر بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]