واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بازخواني زندگي هنري عليرضا افتخاري- قسمت دوم و پاياني نيلوفرانه هاي يک آوازه خوان
اوج شهرت افتخاري و محبوبيت او در ميان عوام با اثري شکل گرفت که اوايل دهه 70 به بازار آمد، هرچند پيش از آن ، افتخاري يکي دوبار پس از برنامه جنگ هفته (در سال 1366) به برنامه هاي تلويزيوني راه يافته و براي مخاطبانش دلبري کرده بود. آن اثر که در سطرهاي پيشين يادش کرديم ، مجموعه ترانه اي بود، با نام نيلوفرانه (از عباس خوشدل) .نيلوفرانه يکي از محبوبترين و معروفترين آلبوم هاي افتخاري است و شاهد اين ادعا هم فروش بيش از يک ميليون نسخه اي اين اثر مي باشد که در تاريخ موسيقي ايران بي نظير است.در اين فاصله ، يعني از سال 75 که نيلوفرانه به بازار آمد، تا امروز، افتخاري توانست شمار آثارش را از مرز 50 بگذراند و با جهشي بلند، ميانگين سالانه اش را به نوعي رکورد تبديل کند.اکنون استاد بزرگ آواز بر آن شد تا با سپر قرار دادن خود در مقابل موسيقي پاپ آن را به صورت هدايت شده به موسيقي سنتي وارد کند. انتشار مجموعه « نسيما» در سال 1379 و در اوج آشفتگي موسيقي ايران اتفاقي تازه در عرصه موسيقي اين مرز و بوم بود که نشان داد افتخاري نه تنها در موسيقي سنتي و اواز خواني صدايي گيرا دارد بلکه صداي او تا چه اندازه قابل انعطاف براي پاپ خواني مي باشد. آثار بعدي او در اين قالب به خصوص آلبوم شکوه عشق نشان داد که موسيقي پاپ واقعي چيست. آلبوم صياد او يکي ديگر از برجسته ترين آثار تلفيقي است که شنيده ها از فروش بيش از چهارصد هزار نسخه اي آن حكايت مي كند. استاد افتخاري خود درباره ي پرداختن به موسيقي پاپ مي گويد:« در جايگاه يك موسيقيدان و كسي كه شيوههاي مختلف موسيقي اصيل را كار كرده و در مورد آن شناخت دارم، اين حق را براي خود قائلم كه تجربهاي هم در كارهاي نو كسب كنم. براي ورود صحيح موسيقي پاپ به فرهنگ موسيقي ايران، من خود را سپر بلا قرار دادم و اگر تصنيف پاپ خواندم براي آن بود كه بگويم اين موسيقي پاپ است نه آنچه كه با اين عنوان عرضه ميشود.»انتشار مجموعه « نسيما» در سال 1379 و در اوج آشفتگي موسيقي ايران اتفاقي تازه در عرصه موسيقي اين مرز و بوم بود که نشان داد افتخاري نه تنها در موسيقي سنتي و اواز خواني صدايي گيرا دارد بلکه صداي او تا چه اندازه قابل انعطاف براي پاپ خواني مي باشد«سيد عليرضا ميرعلي نقي» ، از صاحبنظران ، نويسندگان و پژوهشگران موسيقي سنتي و شخصيتي که سالهاي اخير يک پاي ثابت نقدها و مطالب موسيقايي جرايد و مطبوعات بوده نيز، در اين خصوص اظهار مي دارد: « آقاي افتخاري امروز در مقوله اي فعاليت مي كند كه اصطلاحاً «پاپ - سنتي» ناميده مي شود. درست يا نادرست بودن اين اصطلاح بحثي مجزاست، فعلاً اين عبارت رايج است و اين نوع موسيقي هم اكنون اگر مورد نياز هم نباشد - كه البته ترديد دارم نباشد! تا «نياز» را چگونه و چه كساني تعريف كنند - حتماً مورد استقبال جمعيت انبوه مردم شهرنشين هست و در شرايط اسفباري كه هيچ نواري از هيچ استاد برجسته اي سرمايه اوليه خود را هم بر نمي گرداند، همين نوع موسيقي با صداي انحصاري آقاي افتخاري جوابگوي بسياري از نيازهاي مردم بوده است، مردمي كه از هياهوي دل آزار تجربه هاي جوان و ساخته هاي بي سر و ته رسانه هاي ايراني در داخل و خارج از كشور دلزده هستند ونحوه زندگي مشقت بارشان هم طوري نيست كه انتظار داشته باشيم بنشينند و في المثل سه ربع ساعت آواز راست پنجگاه را گوش بدهند و يا تركيب اشباع شده و واقعاً دل آزار «گروه سازهاي سنتي به اضافه اشعار حافظ و مولانا» يعني فرمول كهنه و دستمالي شده بيست سال گذشته را با صداهاي سرد و نچسب - و اكثراً كپي رنگ و رو رفته آثاراستاد شجريان - بشنوند، همين مردمي كه دلشان نمي خواهد موسيقي را فقط در گام هاي ماژور و مينور با تداعي هاي غيرايراني بشنوند. نحوه خوانندگي عليرضا افتخاري پاسخي مستقيم است به نيازهاي رواني مردمي كه او را دوست دارند و نوارش را مي خرند و تصويرش را مي شناسند .اگر برخي از موسيقيدان هاي ما به اين نحوه خوانندگي اعتراض دارند بايد راهي غير از انتقاد شفاهي، و يا نيش و كنايه زدن پيدا كنند و در عوض، آثاري بسازند كه يا مردم را در سطح وسيع به حدود والاي هنري جذب كند و يا اينكه خود با نيازهاي مردم همگام شوند...» با اين حال تلاش هاي اخير اين هنرمند ملي در قالب پاپ محدود نماند و انتشار آثاري چون « بردي از يادم» و خصوصا نخستين آلبوم از مجموعه ي جاودانه هاي اساتيد شعر و موسيقي ايران با عنوان « به دنبال دل» نشان مي دهد که صداي توانا و منعطف او امروز فرصتي مغتنم براي بازخواني وبازسازي تصنيف ها و ترانه هاي قديمي است. آنچنان که آثار استاد علي تجويدي، عبدالحسين برازنده، جواد لشکري، حبيب اله بديعي، اسداله ملک، مهدي خالدي ، اکبر محسني با صداي عليرضا افتخاري شهرتي بيش از پيش يافتند.جنس صداي عليرضا افتخاري نه تنها در ميان خوانندگان پس از انقلاب، كه در بين تمامي خوانندگان ايراني يكصد سال تاريخ ضبط موسيقي كشور ما ممتاز و كم نظير بوده است. قدرت و انعطاف توامان، حجم مناسب، گرما، وسعت زياد، وضوح و شفافيت و قابليت دادن تحرير ها و غلت هاي پي درپي و سرعت بخشيدن به آنها افتخاري را صاحب صدايي كرده كه بر دل همگان مي نشيند، به طوري كه مجموعه اين ويژگي ها را در خوانندگان معدودي در قرن اخير در ايران ديده ايمتوانايي عليرضا افتخاري در خلق آثار بداهه شگفت انگيز است و بسياري از آوازها و به خصوص ضربي هايي که به شکل بداهه اجرا شده ، بي نظير مي باشد که مجموعه هاي « مستانه » و «شب عاشقان» دليلي بر اين ادعاست.توجه به موسيقي محلي و فولکلوريک ، در آوازها ، تصنيف ها و ترانه ها از نقاط قوت آثار افتخاري به حساب مي آيد. وي موسيقي محلي را اصل موسيقي ايران مي داند و مي گويد:« همانطور که چشمه هاي گوارا شهرهاي ما را سيراب مي کنند، موسيقي محلي و سبک هاي فولکلور نيز اصل موسيقي ما را تشکيل مي دهند، لذا همچون يک طلبه براي آموختن يک گوشه موسيقي محلي تا خاف و يا تا هفت گل آقا جري مي روم تا از اساتيد سراسر ايران گوشه هاي موسيقي محلي جاي جاي کشور را بياموزم که نمونه ي آن آلبوم «ماه خراسان» است.» نکته ديگر در سبک کاري افتخاري، شيوه ترانه خواني اوست. اگرچه در ترانه به خاطر ساختار ساده و ارتباط عاميانه با خيل مخاطب، شکوه و سنگيني موسيقي رديفي مشاهده نمي شود ، اما جالب اينجاست که افتخاري تحريرهاي استادانه و کم نظيرش را در خواندن ترانه مثل تصنيفهاي سنگين و آواز به کار مي برد. اين شيوه ايست که استاد تاج اصفهاني نيز از آن استفاده مي کرده است. علي شيرازي ضمن کم نظير توصيف کردن صداي او در تاريخ صدساله ي ضبط موسيقي ايران، مي نويسد:« جنس صداي عليرضا افتخاري نه تنها در ميان خوانندگان پس از انقلاب، كه در بين تمامي خوانندگان ايراني يكصد سال تاريخ ضبط موسيقي كشور ما ممتاز و كم نظير بوده است. قدرت و انعطاف توامان، حجم مناسب، گرما، وسعت زياد، وضوح و شفافيت و قابليت دادن تحرير ها و غلت هاي پي درپي و سرعت بخشيدن به آنها افتخاري را صاحب صدايي كرده كه بر دل همگان مي نشيند، به طوري كه مجموعه اين ويژگي ها را در خوانندگان معدودي در قرن اخير در ايران ديده ايم. ديگر صفت بارز صداي افتخاري وحدت تناليته صدايي او در نقاط مختلف بم، مياني و اوج است. در سده اخير و هرچه به امروز نزديك تر مي شويم كمتر خوانندگاني را مي شناسيم كه با تغيير صدا از بم به مياني يا اوج، رنگ صدايشان تغيير نكند. ويژگي كميابي كه زبانزد آن در بين تمام خوانندگان ما استاد غلامحسين بنان بوده و از اين نظر نام او چون نگيني درخشان بر تارك همه صداهاي اين قرن مي درخشد. نام افتخاري نيز به جز معدود دفعاتي كه در موقع دو بيتي خواني تناليته صدايش تغيير كرده، در اين سياهه مي گنجد. ديگر ويژگي صداي افتخاري گرماي آن است. او تمام مصوت ها را به شكل آوازي و به تعبير استاد نورعلي خان برومند متمايل به «ا» اجرا مي كند. تنها زماني كه به شدت در قالب صداي «ايرج» قرار مي گيرد فتحه هايش تابع همان رنگي است كه اين خواننده خوش صدا و صاحب يكي ديگر از آواهاي فاخر قرن در اجراي اين مصوت دارد. افتخاري همچنين كلمات شعر را به وضوح بيان مي كند و با فونتيكي كه لازمه كار خوانندگي است، اين تك تك حروف كلمات شعر را به خوبي ادا مي كند. به بيان كامل تر صداي او داراي قدرت و شفافيت صداي ايرج، رنگ آميزي و گرماي صداي بنان به ويژه در نقطه بم، بي پروايي و قلدري صداي تاج و گاه در تركيب تحريرها و ادوات آن متاثر از شجريان است. اما صاحبنظران و اهالي كم
شمار نقد موسيقي در ايران با انتقاداتي كه بر كارنامه افتخاري وارد مي دانند، همواره ويژگي هاي مثبت صداي او را ناديده مي گيرند. بر طبق يك سنت قديمي، ما در ايران به آن صورت نقد مكتوب در زمينه موسيقي نداريم، در مقابل تا دلتان بخواهد متاسفانه حاشيه و فضاي موسيقي ما پر است از نقد شفاهي و محفلي و بيشتر آميخته با حرف هاي خاله زنكي. از اين رو نگارنده اهل نقد موسيقي را كم شمار توصيف كرده است.» زهرا اسديانگروه هنر تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 371]