واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عکسی از جمعه خونین می بینمفرهاد مهراد، معروفترین خواننده سیاسی ایران بود؛ و معروف ترین آهنگ هایش هم، جمعه، کودکانه، وحدت، گنجشکک اشی مشی و شبانه. امروز سالروز خاموشی این خواننده به یاد ماندنی است.
1. متولد 29 دی 1322 بود؛ شهر لنگرود. و درگذشته 9 شهریور شش سال پیش. 2. نام فرهاد، این اواخر بیشتر به خاطر اختلافاتی که بازماندگان او، برای پخش صدایش با صدا و سیما پیدا کردند، بر سر زبان ها بود؛ البته جدا از آهنگ ها و آوازهای به یادماندنی اش. 3. این روزها چیزی که زیاد است، خواننده. البته این ویروس ازیاد کنندگان" کار، تنها خاص موسیقی و خوانندگی نیست که به همه هنرها کشیده شده است. هر جایی که چند نفری خوش درخشیده اند و بالاخره به وضعیت مالی خوبی رسیده اند، لشکری از پشت خط ماندگان و پشت در ماندگان را می بینیم که می آیند تا تجربه های این گروه اندک را تکرار کنند. 4. این ما هستیم که به کارهایمان ارزش می دهیم؟ یا این کارها هستند که به ما ارزش می دهند؟ شاید این سئوال، بی شباهت به سئوال فلسفی بزرگ و مسخره "اول تخم مرغ بود که مرغ به وجود آمد یا اول مرغ که تخم مرغ..." نباشد. اما من معتقدم که این، آدم ها هستند که به کارهایشان ارزش می دهند. بعد این کارها، پیش می رود و پیش می رود و برای هر گاه که اهالی موسیقی، به این فکر کردند که نمی توانند از پس چنین مهمی بر بیایند، یکی از موسیقی های فرهاد را گوش بسپارند؛ شاید نظرشان عوض شود. و البته، شاید که در اندیشه بزرگی و ماندگاری و کیفیت هم نباشند؛ که این، ماجرایی دیگر است. اما به هر حال و با هر منطقی، حرمت این خانه را، باید صاحبخانه هایش حفظ کنند؛ صاحبخانه هایی که هنوز، نمی دانند چه هستند و در چه جایگاهی قرار دارند و قرار است چه کار بکنند و با چهار تا سوت و کف و کنسرت و چند صد تا جمعیت، دیگر خدا را هم بنده نیستندخودش، شناسنامه مستقلی پیدا می کند و می شود، و سرانجام همین کارها، حوزه و هنری را به وجود می آورند که از آن، به بزرگی یاد می شود. 5. این روزها اگر موسیقی پاپ زمینگیر شده و به تولیدات نقطه ای و جزیره ای خوب خودش قناعت کرده، باید یقه کنندگان کار موسیقی پاپ را بگیریم. چرا؟ چون در همین موسیقی، بزرگانی چون فرهاد آمده اند و نام شان را به بزرگی ثبت کرده اند و رفته اند. پس وقتی که عده ای از ممتازان موسیقی پاپ، توانسته اند که چنین کاری بکنند، لابد امکان عملی شدن چنین اتفاقاتی، برای بقیه هم وجود دارد. 6. خوب گفته اند قدیمی ها که حرمت امامزاده را، باید متولی اش نگه دارد. حرمت موسیقی پاپ ایران را هم، چه کسی جز خود اهالی موسیقی پاپ می توانند حفظ کنند؟ وقتی که در آلبوم ها و آهنگ ها و آوازهای پاپ این مملکت، نه شعر درستی دیده می شود، نه تنظیم و منطق موسیقی درستی و نه اجرای متعادلی، دیگر از دیگران، چه انتظاری می توان داشت؟ وقتی که کنندگان کار موسیقی پاپ، خود به دست خویشتن، دشنه در تنه نیمه جان این موسیقی فرو می کنند، دیگر چه باید گفت؟7. نمی شود؟ امکانات نیست؟ نمی گذارند؟ امروز سالروز درگذشت فرهاد است؛ مردی که خواست و توانست، آن هم در شرایطی بسیار نامتعادل از شرایط امروز ما. هر گاه که اهالی موسیقی، به این فکر کردند که نمی توانند از پس چنین مهمی بر بیایند، یکی از موسیقی های فرهاد را گوش بسپارند؛ شاید نظرشان عوض شود. و البته، شاید که در اندیشه بزرگی و ماندگاری و کیفیت هم نباشند؛ که این، ماجرایی دیگر است. اما به هر حال و با هر منطقی، حرمت این خانه را، باید صاحبخانه هایش حفظ کنند؛ صاحبخانه هایی که هنوز، نمی دانند چه هستند و در چه جایگاهی قرار دارند و قرار است چه کار بکنند و با چهار تا سوت و کف و کنسرت و چند صد تا جمعیت، دیگر خدا را هم بنده نیستند. --------------------------------------------------------------------------------عیسی محمدیگروه هنر تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]