محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853305383
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) -
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) reza_1001 24 اسفند 1388, 01:12 () نگاهی به کارنامۀ فیلمسازی دیوید فینچر و جدیدترین فیلمش، «مورد عجیب بنجامین باتن» دیوید فینچر یکی از مهمترین فیلمسازان معاصر صنعت سینمای هالیوود است که در مدت شانزده سالی که از حضورش در دنیای سینمای حرفهای میگذرد، با هفت فیلمی که ساخته نشان داده که حرفهای زیادی برای گفتن دارد و میتوان ادعا کرد او برخلاف بسیاری از همتایانش تنها یک کارگردان هالیوودیِ در خدمت نظام استودیویی نیست. تصویری که او در فیلمهایش از دنیای مدرن ارائه میکند، مخاطب آثارش را به اندیشه وا میدارد و آسوده نمیگذارد. او در حالی که تنها بیست و هشت سال داشت، در سال ۱۹۹۲ با ساخت سومین فیلم از مجموع آثار «بیگانه» نام خود را بر سر زبانها انداخت. با وجود اینکه این فیلم نسبت به دو اثر موفق پیشین این مجموعه کمتر دیده و تحسین شد، اما برخی از کارشناسان و منتقدان سینمایی نگاه تلخاندیشانۀ فینچر جوان را ارزشمند قلمداد کردند. در این قسمت از مجموعه فیلمهای «بیگانه»، قهرمان داستان- ریپلی (با بازی سیگورنی ویور)- به سیارهای دورافتاده میآید که در آنجا عدهای گناهکار تبعیدی در آن زندگی میکنند. فینچر در این اثر علمی تخیلی تلاش کرد که فیلمش تنها در خدمت مؤلفههای سینمای گیشهپسند نباشد. او با گزینش کاراکترهایی که همه در ظاهر جانیان بالفطره هستند (قهرمان فیلم برای اینکه همرنگ جماعت شود، خود را به شمایل مردان در میآورد)، میکوشد تماشاگر اندیشمند را به این فکر وا دارد که برای هر یک از این شخصیتهای خاکستری و در حقیقت گناهکار معادلی تیپیکال را در جامعۀ مدرن امروزی پیدا کند. اما «هفت» (۱۹۹۵) سکوی پرشی برای فینچر جوان بود. فیلم که داستان رویارویی تراژیک دو کارآگاه پلیس را با یک قاتل زنجیرهای منخصر به فرد روایت میکرد، از دیدگاه تکنیکی و محتوایی آنقدر تکاندهنده و نوآورانه بود که منتقدان و پیگیران جدی سینما را به تحسین و تشویق واداشت. هرچند که «هفت» در زمان خودش با اینکه به فروشی خیرهکننده دست یافت، اما آنطور که باید دیده نشد و حتی در اقدامی سؤال برانگیز از سوی اعضای هیأت آکادمی اسکار مورد بیمهری قرار گرفت و تنها در یک رشته (بهترین تدوین) نامزد دریافت جایزۀ اسکار شد. با گذشت چند سال از نمایش «هفت» و بررسی محتوای جامعهشناختی و مذهبی آن از سوی برخی از پژوهشگران ارزشهای نهفتۀ این فیلم ورای تکنیکهای دراماتیک و سینماییاش کمکم آشکار شد. موفقیت «هفت» سبب شد که سطح انتظاها از دیوید فینچر بالاتر برود. اما او با ساخت فیلم «بازی» (۱۹۹۶) ثابت کرد که این موفقیت تصادفی نبوده و میتوان بهعنوان یک کارگردان خوشآتیه روی او حساب کرد. کاراکتر نیکلاس وان اورتن (با بازی مایکل داگلاس) یک مرد میانسال از طبقۀ خرده بورژوای جامعۀ مدرن آمریکاست که در هیاهوی زندگی کسالتبار دنیای مدرنی که فینچر به تصویر میکشد، ایمان و باور خود را نسبت به همه چیز از دست داده و با اینکه در ظاهر آدمی مقرراتی و منظم است، اما تماشاگر با او به عنوان یک انسان قالبی که اسیر روزمرگیهای این دنیای بیرحم است، همذاتپنداری میکند. ورود نیکلاس به یک بازی عجیب، خطرناک و نفسگیر که آن را برادرش، کُنراد (شون پن) برپا کرده، سبب میشود که در پایان داستان دیدگاه نیکلاس نسبت به محیط پیرامونش، اعتقادات شخصی و اخلاقی خود و رابطۀ سردی که با اطرافیانش داشته، تغییری اساسی ایجاد کند. اما «باشگاه مشتزنی» (۱۹۹۹) بود که جایگاه فینچر را بهعنوان یک کارگردان صاحب سبک تثبیت کرد. در این فیلم داستان روای (با بازی ادوارد نورتن) را دنبال میکنیم که مشکلاش این است که نمیتواند با دنیای پیرامونش ارتباطی تنگاتنگ برقرار کند. فینچر در این اثر سعی کرده تصویری ملموس و تکاندهنده از نسلی را روایت کند که در عصر مدرنیته ریشههای خود را از دست دادهاند و به آن مرتبه از بیایمانی و سرگشتگی دست یافتهاند که احساس آرامش و بازیابی طراوت و نشاط را در دنیای خشونتآمیز گروههای زیرزمینی جستوجو میکنند. حتی کاراکتر تایلر دردن (با بازی براد پیت) که در حقیقت زاییدۀ ذهن آشفتۀ قهرمان فیلم است، این باور تلخ را به راوی القا میکند (و در واقع به تماشاگر گوشزد میکند) که در این دنیای پهناور نباید به دنبال دلبستگی بود و این درد و خشونت است که سبب میشود انسان گلیم خود را از آب بیرون بکشد. «باشگاه مشتزنی» تصویرگر انسان پستمدرن است؛ انسانی که عطش قانونشکنی دارد و دوست دارد چارچوبهای سنتها را درنوردد و قانونهای نامتعارفی را در زندگیاش تعیین کند که تمام ارزشهای اخلاقی گذشته را زیر سؤال میبرد. حتی در «اتاق امن» (۲۰۰۲) که داستانی سر راست و همهفهمتر نسبت به آثار پیشین فینچر دارد، باز هم میتوان ردپای دغدغۀ سازندهاش را در مورد مشکلات اعتقادی انسان عصر حاضر مشاهده کرد. اتاقی که مگ آلتمن (با بازی جودی فاستر) و دخترش را در برابر سارقان محافظت میکند، نمادی از آرمانشهری مدرن و مجهز است که میتواند انسان معاصر را از شرّ طمع دستهجمعی، خشم و کینه که گریبان جامعۀ امروز را گرفته و همچنین از دستِ سارقان فیلم که نمادی مجسم از این امیال شیطانی هستند، نجات دهد و حفظ کند. در «زودیاک» (۲۰۰۶) فینچر بار دیگر به سراغ داستان یکهتازی یک قاتل زنجیرهای، اینبار در دلِ کلانشهر نیویورک، میرود. فیلم که روایتی حقیقی را در آمریکای دهۀ هفتاد میلادی بهتصویر میکشد، از دریچۀ دید سه کاراکتر اصلیاش تلاش دارد اوج تاثیر جریان بیایمانی و میل شدید به گناه و فساد را در جامعۀ آن سالهای آمریکا که با ظهور جریانهای اعتراضآمیز اجتماعی و سیاسی مشهورِ آن دهه نیز همزمان بود، در عملکرد قاتلی ناشناخته که نام زودیاک را بر خود گذاشته و نیز نمایش ضمنی وضعیت قربانیانش نشان دهد. «مورد عجیب بنجامین باتن» واپسین فیلم دیوید فینچر در نقطۀ مقابل دیگر آثار این فیلمساز بزرگ سینمای نوین هالیوود قرار میگیرد. فیلم یک اثر تمام هالیوودی است؛ با ویژگیهای مورد پسند مدیران استودیوها و کمپانیهای بزرگ و تلاش میکند که در چارچوب سینمای رو به زوال داستانگو و کلاسیک سر پا بایستد. فیلمنامۀ «مورد عجیب بنجامین باتن» کار یکی از استادان فیلمنامهنویسی دهههای اخیر هالیوود، اریک راث، است که نگارش آثار درخشانی همانند «فارستگامپ»، «افشاگر»، «مونیخ» و «چوپان خوب» را در کارنامه دارد. اما در اینجا بزرگترین مشکل فیلمِ دیوید فینچر از خودِ فیلمنامۀ راث ناشی میشود! راث که فیلمنامۀ «مورد عجیب بنجامین باتن» را بر مبنای رمانی از اف. اسکات فیتز جرالد نوشته، بیش از اندازه شیفته و مرعوب ایدۀ داستانی در اختیاراش شده و نتوانسته این داستان چندخطی را به شکلی جذاب و درگیر کننده گسترش دهد و متأسفانه همه چیز را در سطح نگاه داشته است. reza_1001 24 اسفند 1388, 01:19 () کاراکتر بنجامین باتن شخصیت محوری فیلم است که در زمان تولد چهرهای سالخورده دارد و هرچه از عمرش میگذرد، جوانتر میشود. با دیدن فیلمِ جدید دیوید فینچر میتوان خیلی آسان ادعا کرد که این اثر هالیوودی در تمام سکانسهای پر زرق و برقاش و در طول زمانی نزدیک به دو ساعت و چهل دقیقهای که دارد، برای به رُخ کشیدن این ایدۀ بالقوه جذاب در جا میزند و نمیتواند وارد لحظههایی جذاب از زندگی قهرمانش شود. در حقیقت در این قصۀ شبه پریان و فانتزیگونه، کاراکتر بنجامین به عنوان یک شخصیت اصلی که تقریباً در تمام سکانسها حضور دارد، زندگی بیفراز و فرودی دارد و در بیشتر برهههای زمانی زندگیاش بیش از اندازه منفعل و متکی به دیگران است. با تمام ایرادهایی که میتوان به «مورد عجیب بنجامین باتن» وارد دانست، فیلم خالی از سکانسهای خوب و تأثیرگذار نیست و اینجاست که نقش بزرگ و مهم دیوید فینچر به عنوان یک کارگردان هوشمند و کاربلد نمود چشمگیری پیدا میکند و البته در این میان نباید از اشتیاق قابل تحسین اریک راث نسبت به مؤلفههای نوستالژیک دوران کلاسیک سینما هم به آسانی گذشت. در سکانسهایی که در آغاز فلاشبکها میبینیم، فینچر تصویری آشنا و دلفریب از روزهای اولیۀ پس از جنگ جهانی اول ارائه میکند و تماشاگر فیلمبین را به یاد حال و هوای آثار درخشان سینمایی که دربارۀ برهههای زمانی حساس و تأثیرگذار از تاریخ پر فراز و نشیب قرن بیستم ساخته شدهاند، میاندازد. نورپردازیهای درخشان و میزانسن سکانسهایی که به دوران طفولیت بنجامین میپردازد، متناسب با طراحی صحنۀ فوقالعادۀ فیلم است که در این بخش فضای معماری ویکتوریایی را مدّ نظر قرار داده است. در این میان کاراکتر کویین (با بازی بسیار خوب تاراجی پ. هنسن) به عنوان یک شخصیت اصلی در زندگی کاراکتر قهرمان داستان، چیزی بیشتر از همان پرسونای آشنای زن سیاهپوست مهربان فیلمهای کلاسیک هالیوود نیست که شاید بهترین و خاطرهانگیزترینشان هتی مکدانل در «بر باد رفته» (ویکتور فلمینگ، ۱۹۳۹) بود. یکی از سکانسهای خوب فیلم در همین فصل میگذرد؛ جایی است که کویین، بنجامین هفت ساله را نزد کشیش سیاهپوستی میبرد که بیماران را شفا میدهد و بنجامین برای نخستین بار موفق میشود از روی صندلی چرخدار بلند شود. یا باید به سکانسی اشاره کرد که بنجامین به پیشنهاد دیزی خردسال به زیر میزی میروند و نور شمع تنها منبع روشنایی صحنه است و بنجامین برای نخستین بار، حتی به شکلی ناتمام و عقیم رابطهای عاطفی را احساس میکند. اما فصل بعدی فیلم، جایی که بنجامین نوجوان (و کهن چهره) کار روی عرشۀ کشتی را تجربه میکند و با کاراکتر کاپیتان مایک آشنا و شریک دوران خوشگذرانیهای او میشود، از آن فصلهای کِشدار و طولانی فیلم است که فینچر هم نتوانسته در اجرا به بهتر شدن ریتم آن کمک کند و تنها تلاشی که کرده این بوده که سکانسهای این فصل از دیدگاه بصری با قسمتهای دیگر همخوان باشد و همان خوش رنگ و لعابی سایر فصلها را از نظر توجه به دو عنصر مهم دکوپاژ و میزانسن دارا باشد. آشنایی اتفاقی بنجامین با پدرش، توماس باتن، هم از دید منطق روایی نچسب و تحمیلی از کار در آمده و اینکه توماس که به هویت واقعی بنجامین پی بُرده، چرا تا نزدیکی مرگش حقیقت رابطۀ خویشاوندیاش با بنجامین را از او پنهان میکند، برای تماشاگر در هالهای از ابهام باقی میماند. در ادامه فینچر تصویری درخشان و پر از جزییات از حال و هوای آمریکای دهۀ سی و چهل میلادی ارائه میکند؛ یکی جایی است که بنجامین با الیزابت (با بازی درخشان تیلدا سوئینتون) آشنا میشود و به قول خودش نخستین عشق زندگیاش را تجربه میکند. و دیگری جایی است که بنجامین در کشتی مایک نخستین روزهای ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم را پس از حملۀ ژاپن به بندر پرل هاربر از نزدیک لمس میکند. سکانسهای مربوط به بنجامین و الیزابت از اندک سکانسهای عاشقانۀ فیلم است که به دل مینشیند و به بیشتر فصلهایی که بنجامین و دیزی (کیت بلانشت) را در کنار هم میبینیم، میچربد. هرچند که نمیتوان دلیلی محکم و منطقی برای وجود کاراکتری همانند الیزابت در خط روایی فیلم پیدا کرد و حس خوبی که این بخش همراه خود دارد، در سایۀ این ضعف روایی قرار میگیرد و خبر گذشتن الیزابت از کانال دریایی در کهنسالی، سالهای پایانی دهۀ شصت، هم نمیتواند جایگاهی قابل قبول را برای این شخصیت در زندگی ساکن بنجامین باتن دست و پا کند و به همین دلیل تأثیر احساسی چندانی هم روی مخاطب بر جای نمیگذارد. سکانس حملۀ دشمن به کشتی حامل بنجامین هم یکی دیگر از فصلهای خوب فیلم است که توانایی فینچر را در به تصویر کشیدن سکانسهایی با پروداکشن عظیم ثابت میکند. هر چند که مرگ کاراکتر مایک و دیگر خدمۀ کشتی در جریان این حمله نمیتواند در خدمت بار عاطفی فیلم قرار گیرد؛ چون که این شخصیتها در طول اثر از سوی فیلمنامهنویس و کارگردان خوب پرداخت نشدهاند و بهعنوان کاراکترهای مکمل در بخشی از زندگی بنجامین بیشتر حالت شخصیتهایی سردرگم را پیدا کردهاند. در پروسۀ جوانی معکوس کاراکتر بنجامین که با چهرهپردازی قابل تحسینی نیز همراه است، بازی براد پیت یکدست و جالب توجه از کار در آمده و او توانسته از پسِ دشواریهایی که در حفظ راکورد با آنها روبهرو بوده، به خوبی برآید. یکی از بهترین قسمتهای نقشآفرینیاش در این فیلم جایی است که توماس در کارخانۀ دکمهسازی حقیقت را به پسرش میگوید؛ بازی براد پیت در این سکانس که تمام احساسات خود را کنترل کرده، با آن نگاه معرکهاش بار خاصی به این بخش از فیلم بخشیده و لذت حاصل از زیبایی و احساس جاری در سکانس بعد را که بنجامین پدرش را به کنار اسکله میبرد تا برای آخرین بار طلوع خورشید را بینند، در نظر تماشاگر دو چندان میکند. حتی در سکانس رویارویی دوبارۀ بنجامین با دیزی و دخترش، پس از سالها دور بودن از خانه، باز هم این هوشمندی فینچر است که در کنترل درست احساسات و برونگرایی براد پیت موفق بوده و اجازه نداده اندک سکانسهای ناب اثرش به دامان سانتی مانتالیسم کشیده نشود. از دیگر بخشهای خوب فیلم جایی است که دیزی به هتل محل سکونت بنجامین میآید و آنها شبی را با یکدیگر میگذرانند که جنس نگاه پیت و بلانشت به خوبی حس غریب سالهای جدا بودن دو کاراکتر اصلی را از یکدیگر به تماشاگر منتقل میکند. «مورد عجیب بنجامین باتن» اثری است نمونهای از سینمایی که در هجوم بیرویۀ روایتهای مدرن و ساختارشکن، باز هم میخواهد با داستانگویی خاطرات خوش تماشاگران سینما را از دوران طلایی سینمای کلاسیک و داستانپرداز زنده کند؛ فیلمی است که با وجود ضعفهایی آشکار در فیلمنامه و جنس روایتاش باز هم قابل تأمل و بررسی است و در برخی سکانسهایش به دل مینشیند. اما با توجه به روند متفاوت کارنامۀ مستقل و درخشان استاد فینچر، شاید بهترین عنوانی که بتوان برای این اثر کلاسیک پیدا کرد، عجیبترین مورد دیوید فینچر باشد؛ کارگردانی که کارهایش را در روزگار یکهتازی موجی از فیلمهای خنثی دوست داریم و بارها دیدهایم. او با همین «مورد عجیب بنجامین باتن » هم ثابت کرد که برای ساختن فیلمی با قالب هالیوودی از بسیاری از همتایانش تواناتر است. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 557]
صفحات پیشنهادی
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) -
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) reza_1001 24 اسفند 1388, 01:12 () نگاهی به کارنامۀ فیلمسازی دیوید فینچر و جدیدترین فیلمش، «مورد عجیب بنجامین باتن» دیوید ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) reza_1001 24 اسفند 1388, 01:12 () نگاهی به کارنامۀ فیلمسازی دیوید فینچر و جدیدترین فیلمش، «مورد عجیب بنجامین باتن» دیوید ...
روایت معکوس یک قتل
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - فینچر در این اثر سعی کرده تصویری ملموس و تکاندهنده از نسلی را روایت کند که در عصر ... در «زودیاک» (۲۰۰۶) فینچر بار دیگر به ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - فینچر در این اثر سعی کرده تصویری ملموس و تکاندهنده از نسلی را روایت کند که در عصر ... در «زودیاک» (۲۰۰۶) فینچر بار دیگر به ...
سالهای زوال هالیوود
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - او در حالی که تنها بیست و هشت سال داشت، در سال ۱۹۹۲ با ساخت سومین فیلم از مجموع ... فینچر در نقطۀ مقابل دیگر آثار این فیلمساز ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - او در حالی که تنها بیست و هشت سال داشت، در سال ۱۹۹۲ با ساخت سومین فیلم از مجموع ... فینچر در نقطۀ مقابل دیگر آثار این فیلمساز ...
کارگردان نامزد اسکار به «بندر امن» میرود
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - - اضافه به علاقمنديها ورود نیکلاس به یک بازی عجیب، خطرناک و نفسگیر که آن را برادرش، کُنراد (شون پن) ... اما «باشگاه مشتزنی» ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - - اضافه به علاقمنديها ورود نیکلاس به یک بازی عجیب، خطرناک و نفسگیر که آن را برادرش، کُنراد (شون پن) ... اما «باشگاه مشتزنی» ...
گواردیولا در کنسرت «نووا»
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - - اضافه به علاقمنديها ورود نیکلاس به یک بازی عجیب، خطرناک و نفسگیر که آن را برادرش، کُنراد (شون پن) ... اما «باشگاه مشتزنی» ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - - اضافه به علاقمنديها ورود نیکلاس به یک بازی عجیب، خطرناک و نفسگیر که آن را برادرش، کُنراد (شون پن) ... اما «باشگاه مشتزنی» ...
2گیگ هاست با 50 گیگ پهنای باند فقط 20 هزار تومان -
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · در خواست: کثیف کردن متریال - · سوال نیاز به یک پیشنهاد - · نوک طلا و نوروز 1389 - · وقتی روی عکس میره اون عکس روشن بشه ! ؟؟! - ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · در خواست: کثیف کردن متریال - · سوال نیاز به یک پیشنهاد - · نوک طلا و نوروز 1389 - · وقتی روی عکس میره اون عکس روشن بشه ! ؟؟! - ...
در خواست: کثیف کردن متریال -
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · مجلات 3d - · مشکل در یاهو مسنجر . پی ام ارسال نمیشه - · 2گیگ هاست با 50 گیگ پهنای باند فقط 20 هزار تومان - · [سوال] ادغام دو پروژه - ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · مجلات 3d - · مشکل در یاهو مسنجر . پی ام ارسال نمیشه - · 2گیگ هاست با 50 گیگ پهنای باند فقط 20 هزار تومان - · [سوال] ادغام دو پروژه - ...
مشکل در یاهو مسنجر . پی ام ارسال نمیشه -
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · در خواست: کثیف کردن متریال - · سوال نیاز به یک پیشنهاد - · نوک طلا و نوروز 1389 - · وقتی روی عکس میره اون عکس روشن بشه ! ؟؟! - ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · در خواست: کثیف کردن متریال - · سوال نیاز به یک پیشنهاد - · نوک طلا و نوروز 1389 - · وقتی روی عکس میره اون عکس روشن بشه ! ؟؟! - ...
چگونگی ذخیره سازی اطلاعات در کنترل binding navigator -
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) -. . مطالب پیشین. نمایندگی هاستینگ بدون پرداخت هزینه - · معرفی سایت هایی که پکیج نرم افزاری رو کامل داشته باشه - · این ویروسه ؟
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) -. . مطالب پیشین. نمایندگی هاستینگ بدون پرداخت هزینه - · معرفی سایت هایی که پکیج نرم افزاری رو کامل داشته باشه - · این ویروسه ؟
[سوال] ادغام دو پروژه -
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · در خواست: کثیف کردن متریال - · سوال نیاز به یک پیشنهاد - · نوک طلا و نوروز 1389 - · وقتی روی عکس میره اون عکس روشن بشه ! ؟؟! - ...
دیوید فینچر(کارنامۀ فیلمسازی) - · در خواست: کثیف کردن متریال - · سوال نیاز به یک پیشنهاد - · نوک طلا و نوروز 1389 - · وقتی روی عکس میره اون عکس روشن بشه ! ؟؟! - ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها