محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829237654
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق امام(ره) فرمودند: مگر تو میتوانی تفنگ بلند کنی؟ گفتم: بنده یک بار تفنگ بلند کردم و گلنگدن را کشیدم و ماشه را چکاندم. به جای این که من تفنگ را نگه دارم، تفنگ من را مسافتی عقب برد. امام تبسمی کردند و اظهار داشتند: جبهه تو همان مدرسه است و مسجد امینالدوله. هنوز هم زمزمه صدایش در مدرسه فیلسوف الدوله و سپهسالار قدیم شنیده میشود، هنوز هم خیلیها به پیروی از او برای خواندن زیارت عاشورا، اربعین میگیرند، هنوز هم خیلیها مسجد امینالدوله بازار را به نام او میشناسند و هنوز هم شاگردانش همدیگر را «داداش جون» خطاب میکنند و بعد هم اشک در چشمانشان حلقه میزند.به گزارش «تابناک»، حالا روزها گذشته اند و بیش از دو سال از رحلت جانسوز آیتالله عبدالکریم حقشناس گذشته است، ولی هنوز هم بسیاری دل به سیر و سلوکی سپردهاند که او به آنها آموخته است. گزارش زیر نگاهی گذراست به زندگی آن بزرگوار به زبان خودش که هفته نامه پنجره آن را روایت کرده است:
«مادرم سواد نوشتن و خواندن نداشت؛ اما به خوبی قرآن و مفاتیح را میخواند و حتی آیات مبارکه قرآن را میان کلمات دیگر تشخیص میداد. این را به خوابی که از امیرالمؤمنین(ع) دیده بود، مربوط میدانست. در آن رؤیا ایشان امام(ع) را دیده بود که به او دو قرص نان میدهد؛ یکی از آنها را شیطان میدزدد، اما او موفق میشود که دیگری را بخورد. پس از این که صبح از خواب برخاسته بود، دیگر میتوانست قرآن را بشناسد و بخواند.»آیت الله حاج میرزا عبدالکریم حقشناس تهرانی، در سال 1298 شمسی در خانوادهای متدین در خیابان عینالدوله تهران (ایران کنونی) متولد شد. نام پدرش علی بود و نشانان صفاکیش. او سالها بعد نام خانوادگیاش را برای رفع مشکل سربازی به حقشناس تغییر داد. پدرش یکی از صاحبمنصبان فرمانداری تهران بود و به همین دلیل به علیخان شهرت داشت، ولی او در همان دوران طفولیت عبدالکریم فوت کرد و سرپرستی بچهها بر دوش مادر افتاد. مادر هم تا سن 15 سالگی عبدالکریم زنده بود.روایت تغییر مسیر زندگی«من در همان سنین از مادر مرحومه ام خوابی دیدم. ایشان در عالم رؤیا دست دراز کرد و چراغی روشن را از سقفی با سیم کند. مادرم آن چراغ را به دست من داد. چراغ همچنان روشن ماند.»راه زندگی عبدالکریم پس از دیدن این خواب تغییر کرد و چراغی پرفروغ در زندگیاش روشن شد. او در همین دوران از جمع فارغالتحصیلان مدرسه دارالفنون جدا شد و به جای ادامه تحصیل در دانشگاه یا اشتغال در یک اداره دولتی، به دنبال علوم دینی رفت. عبدالکریم نخست در محضر شیخ محمد حسین زاهد به یادگیری دروس حوزوی و نیز سلوک اخلاقی پرداخت. خیلی زود استاد از اوضاع زندگی شاگرد جوانش آگاه شد و به او توصیه کرد که برای مؤمن، شایسته نیست دست بر سفره دیگران داشته باشد. عبدالکریم پس از توصیه استاد، از خانه دایی بیرون رفت و با توجه به تسلط بر ریاضیات جدید و زبان فرانسه که ارمغان تحصیل در دارالفنون بود، کار حساب و کتاب یکی از تجار بازار را بر عهده گرفت.حقوق ماهانه پیشنهادی تاجر به عبدالکریم بین 20 تا 25 تومان بود، ولی او حقوق سه تومان را درخواست کرد و در ازای تعجب تاجر گفت: «من حقوق کمتری میگیرم تا بتوانم نماز و درسم را سر وقت به جای آورم.»روایت جستوجوی استاد«آقا شیخ محمد حسین شخصیتی خالیالهوی داشت. وقتی این مسأله را به ایشان گفتم، خود او دست من را گرفت و گفت: بیا برویم دنبال استاد.»بی شک، شیخ محمد حسین زاهد را میتوان نخستین استاد آیتالله حقشناس دانست. شیخ زاهد شخصیتی پاک بود که نقش مهمی در متوقف نشدن تعلیم علوم حوزوی در دوره رضاخان داشت. همه شاگردان شیخ از طلاب نبودند، بلکه بسیاری از بازاریان متشرع از اعضای حلقه معنوی آقا شیخ محمدحسین زاهد در مسجد امینالدوله بازار به شمار میآمدند. آیتالله حقشناس، چند ماهی همراه استاد اولش به دنبال استادی جدید گشت تا این که سرانجام با آیتالله سید علی حائری معروف به مفسر آشنا شد.
«شب پیش از اینکه ما به محضر ایشان برسیم در عالم رؤیا سید بزرگواری را که بر منبری نشسته بود، به من نشان دادند وگفتند که او باید تربیت من را بر عهده بگیرد. فردا وقتی به محضر آیتالله حائری رسیدیم، همانی بود که دیشب در خواب دیده بودم. به او که رسیدم، احساس آرامش کردم. چون ایشان چند پرسش از من کرد و من حالاتم را توضیح دادم و بعد ایشان گفت که خودش باید تربیت من را بر عهده بگیرد. ایشان تا پایان عمر مبارکشان تربیت مرا بر عهده داشتند. گاهی مسائلی پیش میآمد که از هیبت استاد نمیتوانستم به نزدیک او بروم و بپرسم؛ اما خود ایشان، بدون اینکه من چیزی پرسیده باشم، میان صحبتهایش، پاسخ پرسش من را میفرمود و مرا از حیرت بیرون میآورد.»عبدالکریم حقشناس تنها شاگرد آیت الله سیدعلی مفسر بود و در اخلاق و سیر و سلوک، شاگرد انحصاری او به شمار میآمد. در آن دوره در یکی از حجرههای مسجد جامع تهران، کنار شبستان چهل ستون سکونت داشت. «در اوایل دوران تحصیل، به ناراحتی سینه دچار شده بودم. حتی گاهی از سینه ام خون میآمد. سل، مرض خطرناک آن سالها بود. بیماری من احتمال سل داشت و دکتر و دارو افاقه نمیکرد. یک روز، همه پساندازم را صدقه دادم. شبهنگام در عالم رؤیا حضرت ولی عصر(عج) را زیارت کردم و از ایشان شفا خواستم. دست مبارک را بر سینهام کشید و فرمود: این مریضی چیزی نیست. مهم مرضهای اخلاقی آدم است. سینهام پس از آن رؤیا بهبود یافت.»عبدالکریم حقشناس توانست دروس حوزوی را تا سطح عالی در تهران و در محضر آیتالله مفسر بگذراند. البته او همچنین تحصیلات مقدماتی و ادبیات را در محضر آیتالله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی فرا گرفت و عرفان را نیز از محضر آیتالله شاهآبادی تلمذ کرد و سپس راهی قم شد. روایت هجرت به قم«من برای آینده تحصیل به حضرت ولی عصر(عج) متوسل شدم. در خواب، ایشان را زیارت کردم. آن حضرت در همان عالم رؤیا کمر من را گرفتند و در نجف به زمین گذاشتند؛ اما از بس هوا گرم بود، عرض کردم، سوختم، سوختم. باز کمر مرا گرفتند و در وسط مدرسه دارالشفای قم به زمین نهادند. آنجا را موافق یافتم. بعدها وقتی به قم رفتم، فقط توانستم در مدرسه دارالشفا که متصل به مدرسه فیضیه بود، حجرهای پیدا کنم. متصدی حجرهها مرحوم شهید صدوقی بود. کلید همان حجرهای را به من داد که در عالم خواب به من داده شده بود. موقعی که تازه به قم آمده بودم، یک روز بعد از زیارت در صحن مطهر حضرت معصومه(س) دعا کردم که خدایا نمیخواهم دستم جلوی کسی دراز باشد و به کسی محتاج باشم. شب این حدیث را در خواب برایم قرائت کردند: خودت را برای بندگی فارغ ساز. ما سینهات را پر از بینیازی میکنیم و فقر تو را بر طرف میسازیم.»آیت الله حقشناس به قم رفت تا از محضر بزرگانی چون آیتالله حجت و آیتالله خوانساری در دروس فقه و اصول بهرهمند شود. مدتی نیز از محضر فقه و اصول امام خمینی(ره) بهرهمند شد و البته مراوداتی در بحث اخلاق با امام راحل داشت. آیتالله حقشناس افزون بر زبان عربی به زبانهای فرانسه و انگلیسی هم مسلط بود و سرانجام اجازه اجتهادش را از بزرگانی چون آیتالله سید ابوالقاسم خویی، آیتالله سید محمد حجت، شیخ عبدالنبی عراقی و آیتالله شاه آبادی دریافت کرد. روایت آشنایی با امام«همین طور که حرکت میکردیم، امام یک آجر از روی زمین برداشت، و فرمود: ماهیت این چیست؟ من عرض کردم: ماهیت این، آجریت است. پس از چند پرسش دیگر فرمود: پیش چه کسی درس خواندهای؟ من عرض کردم: آیتالله شاهآبادی. فرمود: اگر میدانستم تو شاگرد آقای شاهآبادی هستی، امتحانت نمیکردم.»آیت الله حقشناس در همان کلاسهای درس آیتالله شاهآبادی با امام(ره) آشنا شد و در همان اوایل به محضر امام خمینی(ره) رفت و از ایشان اجازه ورود به کلاس فلسفهشان را گرفت. علاقه آیتالله حقشناس در این دوران به امام(ره) آنقدر زیاد شد که هر روز خودش را زودتر به نماز جماعت مدرسه فیضیه میرساند تا بتواند در صف جماعت کنار امام(ره) بنشیند و با او هم صحبت شود. گاهی امام(ره) و آیتالله حقشناس با هم به تهران میآمدند و آیتالله حقشناس در یکی از این سفرها، ایشان را با مرحوم شیخ محمدحسین زاهد آشنا کرد.روایت بازگشت به تهران«مردم به قم آمدند و برای اداره مسجد امینالدوله تقاضای کسی را کردند. امام خمینی(ره) که آن روز در محضر آقای بروجردی بودند و نسبتشان به حقیر چون پدری به فرزند بود به من فرمودند شما بروید و از آیتالله بروجردی هم درخواست کردند که ایشان هم حکم کنند. ایشان هم حکم فرمودند. حس کنجکاوی و مقام گستاخی فرزند به پدر باعث شد که بگویم آقا! چرا خودتان تشریف نمیبرید؟ حضرت امام(ره) فرمودند: مردم گفتهاند عبدالکریم. به جدم اگر میگفتند روحالله، من پیشقدم میشدم.» در سال 1331 شمسی شیخ محمد حسین زاهد، استاد اول آیت الله حقشناس و متولی مسجد معروف امینالدوله بازار پیش از فوت وصیت کرد، درس او را آیتالله مجتهدی تهرانی ادامه دهد و مسجد را آیتالله حقشناس که در علم و عمل از او جلوتر است اداره کند. آیتالله بروجردی هم بنا به درخواست اهل مسجد و محل، به آیتالله حقشناس دستور داد تا برای حل مشکلات دینی و رسیدگی به امور شرعی مسجد، به تهران بروند. روایت زندگی در پایتخت«بازگشت به تهران برای من بسیار گران بود. قم برای من، محل پیشرفت و ترقی علمی و عملی بود و به هیچ وجه میل آمدن به تهران را نداشتم.»سرانجام آیتالله حقشناس به خلاف میل باطنی و با تأکید و دستور آیتالله بروجردی به تهران آمد و تا پایان عمر در این شهر به تهذیب نفس جوانان و اهل علم و طلاب و کسبه مشغول بود. ایشان مدتی نیز ریاست مدرسه فیلسوفالدوله و سپهسالار قدیم (شهید بهشتی فعلی) را بر عهده داشت و در آنا به تدریس مکاسب و کفایه در فقه و اصول، و منظومه سبزواری در حکمت پرداخت.
«با آغاز جنگ تحمیلی، این شبهه برای من ایجاد شد که مبادا در جبهه به من نیاز باشد. به خدمت امام راحل مشرف شدم. آیتالله شهید صدوقی هم در مجلس حضور داشتند. من دو وجبی زعیم عالیقدر بودم که گفتم: بنده مدرس حوزه و امام جماعت مسجد امینالدوله هستم. اگر چنانه وظیفه طور دیگر است و دستور میفرمایید به جبهه بروم. امام(ره) فرمودند: مگر تو میتوانی تفنگ بلند کنی؟ گفتم: بنده یکبار تفنگ بلند کردم و گلنگدن را کشیدم و ماشه را چکاندم. به جای این که من تفنگ را نگه دارم، تفنگ من را مسافتی عقب برد. امام تبسمی کردند و اظهار داشتند: جبهه تو همان مدرسه است و مسجد امینالدوله.» و ... روایت روزهای پایان عمرآیتالله حقشناس در سن 88 سالگی پس از یک دوره بیماری در بیمارستان پارسیان تهران دار فانی را وداع گفت. پیکر این عالم بزرگوار، در دوم مرداد ماه سال 1386 از مسجد ارگ تهران واقع در خیابان پانزده خرداد به سوی حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) تشییع و در همان مکان مقدس به خاک سپرده شد.مقام معظم رهبری پس از رحلت این عالم ربانی درباره وی گفتند: «این روحانی پرهیزکار و پاکنهاد به دلیل تربیت جوانهای مؤمن و معرفتجو در دهها سال، حق بزرگی بر گردن همه مشتاقان معـارف اسـلامی دارد و امید است برکات ناشی از نفـس پاک و مؤثر ایشان همواره مستدام شود».
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 573]
صفحات پیشنهادی
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق-حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق امام(ره) فرمودند: مگر تو میتوانی تفنگ بلند کنی؟ گفتم: بنده یک ...
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق-حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق امام(ره) فرمودند: مگر تو میتوانی تفنگ بلند کنی؟ گفتم: بنده یک ...
مردی كه آیت الله بود! (حاج آقا مجتهدی تهرانی)
(حاج آقا مجتهدی تهرانی)-مردی كه آیت الله بودآیت الله مجتهدی كه انفاس قدسی او ... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق-حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود .
(حاج آقا مجتهدی تهرانی)-مردی كه آیت الله بودآیت الله مجتهدی كه انفاس قدسی او ... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق-حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود .
آیت الله حق شناس درگذشت
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق آیت الله حقشناس به قم رفت تا از محضر بزرگانی چون آیتالله حجت و آیتالله ... آیتالله حقشناس افزون بر زبان عربی ...
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق آیت الله حقشناس به قم رفت تا از محضر بزرگانی چون آیتالله حجت و آیتالله ... آیتالله حقشناس افزون بر زبان عربی ...
زندگی نامه مرحوم آیت الله عبدالکریم حق شناس
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق گزارش زیر نگاهی گذراست به زندگی آن بزرگوار به زبان خودش که هفته نامه پنجره آن را ... آیت الله حاج میرزا عبدالکریم ...
حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق گزارش زیر نگاهی گذراست به زندگی آن بزرگوار به زبان خودش که هفته نامه پنجره آن را ... آیت الله حاج میرزا عبدالکریم ...
ویارئال جانشین مایورکا در لیگ اروپا
هر چند که در هر حال به نظر میرسد رای تجدیدنظر هم به زیان مایورکا خواهد بود. گل – یوفا به باشگاه ... مطالب بعدی. حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
هر چند که در هر حال به نظر میرسد رای تجدیدنظر هم به زیان مایورکا خواهد بود. گل – یوفا به باشگاه ... مطالب بعدی. حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
خديرا به رئال مادريد پيوست
خديرا به رئال مادريد پيوست پيش از اين نيز مشخص بود كه خديرا بازيكن رئال مادريد است و روزنامههاي اسپانيايي با ... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
خديرا به رئال مادريد پيوست پيش از اين نيز مشخص بود كه خديرا بازيكن رئال مادريد است و روزنامههاي اسپانيايي با ... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
همه چیز درباره نیترات/ استانداردهای جهانی آب آشامیدنی چیست
ميان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نيست. از آن حضرت درباره معناى اين فرمايش .... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق... ویارئال جانشین مایورکا در لیگ ...
ميان حق و باطل جز چهار انگشت فاصله نيست. از آن حضرت درباره معناى اين فرمايش .... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق... ویارئال جانشین مایورکا در لیگ ...
احتمال محرومیت توتی
احتمال محرومیت توتی گفته می شود که کاپیتان تیم رم ممکن است به دلیل این اظهارات اخطار دریافت می کند یا با ... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
احتمال محرومیت توتی گفته می شود که کاپیتان تیم رم ممکن است به دلیل این اظهارات اخطار دریافت می کند یا با ... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
رافا مارکس به تیری آنری در نیویورک ردبولز میپیوندد
احادیث و روایات: امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می .... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
احادیث و روایات: امام موسی کاظم (ع):بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرب پیدا می .... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
پاسخ یک مرجع تقلید به شبهات توسل
اين مرجع تقليد در ادامه به دو مقدمه «حيات برزخي» و «ارتباط افرادي که در برزخ به سر مي برند با اين دنيا» اشاره کرد .... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
اين مرجع تقليد در ادامه به دو مقدمه «حيات برزخي» و «ارتباط افرادي که در برزخ به سر مي برند با اين دنيا» اشاره کرد .... حقشناس؛ مردی که رؤیاهایش صادق بود و نفسش حق ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها