واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بادامچیان: احمدینژاد تنها برخی اوقات تعارف میکند که من به هیچ حزبی وابسته نیستم خبر - احزاب در ایران کش و قوس های زیادی را طی کرده ولی به نظر می رسد حاصل این کش و قوس ها چیزی جز تایید ظاهری نیست. «جمهوری اسلامی» از جمله احزاب با نفوذ و اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بود که با رهنمود های مستقیم امام خمینی (ره) تشکیل و پس از مدتی فعالیت تعطیل شد. هر چند اکثر مسولان فعلی نظام جمهوری اسلامی ایران در زمان فعالیت این حزب عضو آن بودند ولی نتوانست بیش از نه سال در عرصه کشور باقی بماند. هم اکنون عرف جامعه فعالیت حزبی و عضویت در احزاب را یک نقیصه محسوب کرده و اکثر شخصیت ها از اینکه به عنوان یک شخصیت حزبی مطرح شوند ابا داشته و بیشتر خواهان این هستند که فراحزبی و فراجناحی لقب یابند. این در حالی است که تحزب و توجه به حقوق احزاب در قانون اساسی تاکید شده و حتی مقام معظم رهبری سال ها در حزب جمهوری اسلامی ایران عضویت داشتند. اسدالله بادامچیان که از اعضای شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی است. از جمله کسانی است که همراه با حبیب الله عسگراولادی و چند نفر دیگر سال ها عضو شورای مرکزی «جمهوری اسلامی» بوده است. وی با تعطیلی این حزب به جمعیت موتلفه اسلامی که بعد از چند سال از جمعیت به حزب تغییر عنوان داد، بازگشت. این گفت و گو در حاشیه نهمین کنگره سراسری جامعه اسلامی مهندسین با قائم مقام حزب موتلفه اسلامی انجام شد. وی که به عنوان مهمان به این کنگره دعوت شده بود راجع به احزاب نظرات جالب توجهی دارد. در حالی که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان در همایش مسئولان نمایندگی رهبری در دانشگاهها در خصوص احزاب تصریح کرد که «نظام ما تنها یک حزب دارد و آن ولایت است»، بادام چیان دو هفته پیش از این اظهارات به خبر می گوید که ما سه نوع حزب داریم؛ حزب خدا محور، حزب شیطان محور، حزب خود محور. نقطه نظرات این نماینده مردم تهران در خصوص «رایحه خوش خدمت»، یعنی ائتلاف منتسب به رییس جمهور که ظاهرا فعالیت ندارد، خالی از لطف نیست. این گفت و گوی کوتاه را در ادامه از نظر می گذرانید: تبعات سوء عدم توجه به احزاب و رفتار و قواعد حزبی چیست؟ اینکه برخی بدون رعایت این قواعد قدرت را به دست گیرد چه آثاری دارد؟ بعد از جریان هفتم تیر که از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در محضر حضرت امام (ره)بودیم، ایشان فرمودند از ابتدا حزب دو نوع بوده است. یک حزبی که دعوت به خدا می کند که حزب خدایی است و یک حزب، دعوت به خودش می کند که این حزب هر اسمی که روی خود بگذارد خدایی نیست. بنابراین اگر ما در اسلام حزب تشکیل می دهیم باید مبنای تشکیل آن انجام وظیفه الهی باشد. یعنی اگر وظیفه بود باید حزب تشکیل داد. باید حزب را برای تجمع عموم مومنین و مومنات،خدمت بیشتر، برای انجام وظیفه مطلوب تر تشکیل داد. بنابراین اگر این امر هدف ما قرار گرفت، دیگر جنگ قدرت و اینکه حزب برای گرفتن قدرت اند مطرح نمی شود. مگر اینکه حضور در قدرت نیز وظیفه و تکلیف شرعی باشد. ارتباط نظام حزبی اسلامی با به دست آوردن قدرت در فرهنگ اسلامی چیست؟ حزب ابزار خدمت است نه قدرت. حال اگر کسی حزب را ابزار قدرت کرد، ولو قدرت جمعی، این حزب شرک خفی پیدا کرد و در برابر خدا مسئول است. چه برسد به حزبی که برای خود و نفسانیات ایجاد شود. این امر حتما اشکال شرعی دارد. بالاتر از این اگر شخص، گروه و حزبی برای قدرت خدمت کند، یعنی مسئولی که خوب کار کند تا دفعه دیگر نیز برای آن جایگاه انتخاب شود، این امر هم در فرهنگ اسلامی جایی ندارد و جایز نیست. اگر قدرت ابزاری برای خدمت فرض شود مفید است، ولی چنانچه خدمت ابزار شود برای قدرت شرک خفی بوده و جایز نیست. به هر حال در نظام جمهوری اسلامی ایران احزاب کارکرد خدمتی دارند، نه صرفا قدرت... خیر، چنین چیزی نیست. ما سه نوع حزب داریم. یک نوع حزب خدا محور است که طبعا برای خدا کار می کند. در قرآن نیز به نیکی از آن یاد شده است، هم الغالبون و هم المفلحون. یک حزب شیطان محور داریم که «هم الخاسرون» است. ما نیز موظف کمک به حزب شیطان نیستیم. وی افزود: یک حزب است که نه حزب خدا محور است و نه حزب شیطان محور. حزب خود دیدگاه محور است. ممکن است خوب باشد و ممکن است بد باشد. به شرایط بستگی دارد. بنابراین در کشور ما حزب خودمحور زیاد است. حزب خدایی هم زیاد است و اگر به حزب شیطانی نیز برخوردیم طبق احکام اسلام نباید به آن رسمیت داد. پس به عقیده شما وجود احزاب شیطان محور در ایران باعث به وجود آمدن روحیه حزب گریزی در جامعه شده است؟ خیر. همه جای دنیا شرایط همین است. چون برای تاسیس یک حزب باید عده ای که هم فکر اند دور هم جمع شوند که عده کمی هستند. حتی در کشورهای کمونیستی مثلا در چین با چنین جمعیتی حزب کمونیستش تنها 5 میلیون عضو دارد. یعنی زیر ده درصد. در کشور ما همین جریان وجود دارد. مردم خیلی به احزاب کاری ندارند ولی طرفدار حزب می شوند. مثلا در انگلستان مگر حزب کار چقدر عضو دارد؟ یا در آمریکا اصلا مردم عضو حزب نیستند و تنها در انتخابات ها رای می دهند. بنابراین اینکه حزب تشکیلاتی باشد که همه جامعه را فرا بگیرد، چنین چیزی نیست. حزب درصدی از جامعه را منسجم و متشکل می کند که اگر در خدمت جامعه باشد، جامعه آن را قبول می کند مانند حزب جمهوری اسلامی یا موتلفه اسلامی. آنان که مدعی اند حزب در جمهوری اسلامی سابقه ندارد حزب خدامحورش موتلفه است که پنجاه سال در این مملکت حضور دارد. همانطور که همه می دانند تا کنون موتلفه دنبال پست و مقام هم نبوده. شاید برای شما تعجب برانگیز باشد که بگویم موتلفه تنها حزبی است که از پیش از انقلاب و در اوج مبارزات نقش اصلی را داشته ولی دبیرکل نداشت. عراقی، لاجوردی، عسگراولادی و ... همه در این حزب بودند ولی یک نفر دبیرکل نشده است. چون همگی پیکره واحد و همگی برای خدا کار می کردند. از سوی دیگر حزب توده حزب شیطان بود، نهضت آزادی نیز حزب لیبرال است که چهل سال کار می کند، حال اگر در توده مردم موقعیت ندارد حرف دیگری است. پس ما باید تلاش کنیم تا احزاب خدا محور را گسترش دهیم. ارزیابی شما از رویکرد دولت نسبت به احزاب کشور چیست؟ خود دوستان آقای احمدی نژاد یک حزب اند. رایحه خوش خدمت است و نیز درون خود چند حزب دارند. آقای احمدی نژاد تنها برخی اوقات تعارف می کند و می گوید که من به هیچ حزبی وابسته نیستم. خب، رییس جمهور باید به هیچ حزبی وابسته نباشد ولی این وابستگی به معنای عدم عضویت نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 378]