واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روزه خواری در روز روشن
راست راست راه می رود و سیگار می کشد انگار نه انگار که ماه رمضانی هست و تکلیفی و حرمتی.جلوی چشم صدها عابر پیاده خم می شود و بطری آبش را از شیر آبخوری پر می کند و یک نفس سر می کشد.وقتی هم که زشتی عملش را به رخش می کشی، تازه تعجب هم می کند، هیکل ورقلمبیده اش رو تکانی می دهد، شاید هم شانه بالا می اندازد و می پرسد: آقا کی باشند؟ شما مفتش دولتی یا اختیاردار دین مردم؟ روزه ای باش! منو سننه.جالب اینجاست که این جماعت که حالا دیگر تعدادشان هم کم نیست، اکثرا ناراحتی معده را پیش می کشند و دستاویزی البته به خیال خودشان شرعی.جامعه ای با این تعداد بیمار آن هم یک نوع خاص بیماری که طی یک دوره زمانی خاص به سرعت فراگیر می شود! البته اعجاب آور است.در این صورت به مسئولان امر بهداشت مردم باید دست مریزاد گفت! روزه خواری نباید به شکل یک رفتار اجتماعی جلوه کند چرا که در این صورت حقوق کثیری از شهروندان (روزه داران) نادیده گرفته می شود و این یعنی سقوط اخلاق شهروندیماه رمضان که از گرد راه می رسد عطر خوش بندگی و معنویت فضای عمومی جامعه را می آکند. اما حیف که همیشه (و در سالیان اخیر بیشتر) عده ای هستند که با روزه خواری در ملا عام و انظار دیگران، خواسته یا ناخواسته حرمت و قداست این حریم معنوی را می شکنند.گیرم قبول که تکلیف روزه از روی دوش عده ای از مکلفان(مسافر، بیمار، بانوان شیرده و...) آن هم در شرایطی خاص برداشته شده است اما آیا همه اینها می تواند مجوزی برای روزه خواری در انظار همگانی باشد؟ و اگر نه، پس با این جماعت روزه خوار چگونه باید رفتار کرد؟براستی حکم شرعی و قانونی این رفتار هنجارشکنانه چیست؟بگذارید همین جا تکلیف یک مساله را روشن کنم و آن اینکه اسلام دین زور و اجبار و ارعاب و تهدید نیست و اصلا روزه ای که از سر زور و اکراه گرفته شود جز گرسنگی و تشنگی بیهوده و رنج و زحمت بی هدف نیست.گردن نهادن به دین پاک اسلام و احکام آن باید آزادانه و آگاهانه صورت پذیرد. چرا که اساسا باور داشتن به چیزی در گروه یقین و تعقل است و جبر و اضطرار، فرصت انتخاب عقلانی را از آدمی می ستاند.اما اگر کسی خلعت دینداری را پوشید و با آگاهی کامل به آیین اسلام گروید، آنگاه لازمه چنین گردن نهادنی، پایبندی به همه احکام و قوانین این شریعت آسمانی است همچنان که عرف جوامع بشری در همه جای عالم چنین است. در همه جای عالم هر دستگاه و مجموعه ای (اداری، تجاری، لشکری، کشوری و ...) برای خود ضوابط و قوانینی وضع کرده است که تخطی از آن حدود، محدودیت ها و گاه مجازات هایی را به دنبال دارد.دین اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و اجازه نمی دهد کسی بی هیچ عذر شرعی، حکمی را زیر پا نهد و در عین حال خود را مسلمان بنامد.عده ای از فقها از جمله امام خمینی(ره) گفته اند:"کسی که ضروری دین را یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، منکر شود، چنانچه بداند آن چیز، ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد به انکار خدا یا توحید یا نبوت، نجس میباشد و اگر نداند، احتیاطاً باید از او اجتناب کرد، گرچه لازم نیست". (نک: توضیح المسائل مراجع، ج 1، ص 84.)زیر پا گذاشتن حدود و مقررات، فرزند شوم هرج و مرج را در جامعه به بار می آورد. پس به حکم عقل می بایست اهرم هایی بازدارنده و مجازاتهایی پیش گیرنده برای متخلفان وضع گردد که دیگر کسی فکر سر پیچی از قانون در سر نپروراند و در نتیجه میل عمومی به هنجار شکنی از میان برود.شاید بگویید این قوانین تنها برای دینداران و کسانی که آیین نامه آیین اسلام را امضاء کرده اند لازم الاجراست اما کسانی که هیچ تعهدی در قابل این دین ندارند مجازند تا برخی رفتارهای بر خلاف شئونات اسلامی را مرتکب شوند. آری! از وجهه نظر دین و شریعت اگر نگاه کنیم فرد نامسلمان قضای روزه و کفاره واجب ندارد اما از منظر قوانین حقوقی و مدنی، مساله متفاوت است.بد نیست توجهتان را به ماده 638 قانون مجازات اسلامی جلب کنم که می گوید:"هر کس علنا در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ده روز تا دو ماه یا تا 74ضربه شلاق محکوم می گردد."ماه رمضان که از گرد راه می رسد عطر خوش بندگی و معنویت فضای عمومی جامعه را می آکند. اما حیف که همیشه (و در سالیان اخیر بیشتر) عده ای هستند که با روزه خواری در ملا عام و انظار دیگران، خواسته یا ناخواسته حرمت و قداست این حریم معنوی را می شکننداین مساله جزو متن قانون است که اگر روزهخواری به عنوان یك عمل حرام جنبه علنی به خود بگیرد، برای آن مجازات تعیین میشود.درست است که روزهخواری به طور مطلق جرم نیست و از نظر دینی یک فعل حرام است که تنها از منظر فقهی و اخلاقی مورد نکوهش است، منتها اگر این عمل حرام جنبه علنی به خود گیرد، آنوقت جامعه در قالب حقوق جزا می تواند در قبال آن واکنش نشان دهد.
طبق قانون، در جامعه اسلامی کسی که عمل روزهخواری را انجام میدهد یکی از ارزشهای مسلمانان را نادیده گرفته و عفت و اخلاق عمومی را جریحهدار کرده که مستوجب تعزیر است.بنابراین حداکثر مجازات روزهخواری در ملاعام، 74 ضربه شلاق است و دیگر مجازات روزهخواری، 10 روز تا 2 ماه زندان است اما به علت این که مجازات روزهخواری جنبه بازدارندگی بیشتری به خود بگیرد، معمولا شلاق تعیین میشود.بنابراین روزه خواری در معابر و اماكن عمومی از نظر شرعی حرام و از نظر قانونی از مصادیق جرایم مشهود و قابل تعقیب است.روزه خواری نباید به شکل یک رفتار اجتماعی جلوه کند چرا که در این صورت حقوق کثیری از شهروندان(روزه داران) نادیده گرفته می شود و این یعنی سقوط اخلاق شهروندی.نوشته ی: شکوری_کارشناس گروه دین و اندیشه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 465]