واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دفاع تمام قد احمدي نژاد از مشايي
محمود احمدينژاد براي چندمين بار طي روزهاي اخير به دفاع از مواضع اسفنديار رحيم مشايي پرداخت و سخنان وي را حرف دولت عنوان کرد.رئيس جمهور در حاشيه جلسه دولت در جمع خبرنگاران و در پاسخ به سوالي در ارتباط با سخنان مشايي درباره مکتب ايراني و انتقاداتي که به اين سخنان شده است، اظهار کرد: ما همه بايد کمک کنيم که نظرات موافق و مخالف گفته شود و هرکس فکر و انديشهاي دارد آن را بيان کند، نظريات مطرح شود و ديگران نيز اگر مخالف هستند، نظرات خود را مطرح کنند. نبايد فضا را صفر و صد کنيم و نبايد وقتي کسي اظهارنظر کرد عدهاي بيايند با خطکشي به گونهاي رفتار کنند که گويي دعوا وجود دارد. اين خوب نيست. در نظام جمهوري اسلامي ايران افراد بايد نظرات خود را بگويند. نظرات مخالف گفته شود.وي افزود: يک حساسيت روي آقاي مشايي ايجاد کردند که اين حساسيت عادي نيست. غيرعادي است. هر مطلبي که گفته ميشود قسمتي از اين مطلب را ميزنند و روي آن مطلب شروع به تبليغات ميکنند و هرچه آقاي مشايي در آن مورد توضيح ميدهد ميگويند قبول نداريم.حقيقت اين است که ايران کانون اسلام ناب است و ايران بالاترين نقش را در ترويج اسلام ناب داشته باشد. نقش ايران يگانه است و اين به معني مليگرايي نيست، بلکه اين سخنان به معني شکر کردن خدا و تذکر به مسووليتهاست. وقتي که ما از ملت ايران تعريف ميکنيم اين بيانگر اين است که ملت ايران مسووليت زيادي داردوي ادامه داد: اين روشها درست نيست. ملت ما جزو آزادهترين ملتهاي دنياست. آقاي مشايي رييس دفتر رييسجمهور است و من به ايشان اعتماد کامل دارم. ايشان مومن به اصول جمهوري اسلامي ايران و انديشههاي انقلاب هستند. مومن به خط ولايت و انساني پاک هستند. ايشان نظر ميدهند، ديگران نيز نظراتشان را مطرح کنند. دعوايي نيست. اگر نظرات ايشان را قبول نداريد عالمانه نقد کنيد. نبايد فضا را صفر و صد کنيد يا کفر و ايمان کنيد. ممکن است کسي انديشهاي داشته باشد، نظري داشته باشد و عدهاي آن را قبول نداشته باشند. بايد در فضايي عالمانه نقد صورت بگيرد. حقيقت اين است که ايران کانون اسلام ناب است و ايران بالاترين نقش را در ترويج اسلام ناب داشته باشد. نقش ايران يگانه است و اين به معني مليگرايي نيست، بلکه اين سخنان به معني شکر کردن خدا و تذکر به مسووليتهاست. وقتي که ما از ملت ايران تعريف ميکنيم اين بيانگر اين است که ملت ايران مسووليت زيادي دارد.رييسجمهور خاطرنشان کرد: آقاي مشايي نيز همين موضوع را مطرح ميکند؛ اينکه اگر ملتي خدمات شايستهتري دارد معناي آن اين است که مسووليت سنگيني دارد. ما بايد بين نظرات فکري و انديشهاي با بحثهاي سخيف باندبازي تفکيک قائل شويم و متاسفانه عدهاي اين نظرات را با هم قاطي ميکنند.وي با اشاره به اينکه « سخنان مطرح شده يک نظريه است در مورد نقش ايران در رشد و بالندگي اسلام و اسلامي که ايران به دنيا عرضه ميکند و داراي ويژگيهايي است» ادامه داد: اين يک بحث علمي است و بحث سر و صدا کردن و محکوم کردن نيست. بحث علمي است. بالاترين تعاريف در مورد ايرانيان بعد از اسلام و قبل از اسلام توسط شهيد مطهري بيان شده است.وي گفت: ما به حکومتهاي بعد از اسلام و قبل از اسلام ايراداتي داريم. فقط حکومت صفويه بوده که خدماتي کرده و به حکومتهاي قبل و بعد از آن ايرادات جدي داريم ولي اينجا بحث يک ملت است. يک ملتي که مانند يک رودخانه جاري است. ملت ايران اگر داراي برجستگيها و ويژگيهاي ممتازي نبود اسلام را راحت نميپذيرفت. آقاي مشايي ميگويد ملت ايران يک ملت با فرهنگ بود و چون با فرهنگ بوده است اسلام را پذيرفته است. برخي ميخواهند با اصرار بگويند که ملت ايران بيفرهنگ بود و چون بيفرهنگ بود اسلام را پذيرفت. بيفرهنگ جلوه دادن ملت ايران چه حسني دارد؟ آيا اين به نفع اسلام و ايران است. همه دنيا ميگويند و معتقدند که ايرانيها با فرهنگ بودهاند. حکومتهايي که در ايران حاکم بودهاند نماد ملت ايران نبودهاند. مثلا حکومت پهلوي آيا نماد ملت ايران بود؟ همه حکومتها نماد ملت ايران نبودند و وقتي که ملت ايران فرصتي پيدا ميکرد، آنها را کنار ميگذاشت.
رييسجمهور بار ديگر تاکيد کرد: بحثهايي که مطرح ميشود بحثهاي علمي و نظري است و من خواهش ميکنم اگر برخي نقدي دارند آن را در فضايي عالمانه مطرح کنند. من به برخي از افرادي که صحبتهاي ايشان را نقد ميکردند گفتم که آيا صحبتهاي ايشان را خواندهايد؟ گفتند نه. اين درست نيست. در فضاي انديشه بايد تمام صحبتها خوانده شود. دولت فضا را صددرصد باز گذاشته است.وي خاطرنشان کرد: بسياري از مطالب حتي از حوزه نقد خارج ميشود، ولي ما جواب نميدهيم. فضا بايد باز باشد. حرف دولت يک حرف بيشتر نيست و آقاي مشايي نيز اين حرف را ميزند، البته با يک ادبيات متفاوت. ملت ايران يک ملت اثرگذار در عرصه فرهنگ و تمدن بوده است. اين چه چيزي است که بگوييم ايرانيان قبل از اسلام آتشپرست بودند؟ اين سخن مستند نيست، شايد برخي آتشپرست بودند ولي اين مشمول کل ملت ايران نبوده است. ملت ايران يگانهپرست بوده است و چون در سطح بالايي بوده و تراز بالايي قرار داشته، اسلام را پذيرفته، بالاترين خدمات را به اسلام کرده است. ايران و اسلام يکي شده است. مستکبران تلاش ميکنند که بگويند اسلام آن چيزي است که گروههاي تندرو ارايه ميدهند. ميآيند سر ميبرند و فرهنگ و سوادي نيز ندارند. اينها ساخته و پرداخته خود دشمنان است.وي با بيان اينکه « ما بحث ام القرا را مطرح ميکنيم، ام القرا يعني چي؟ يعني پايگاه اصلي اسلام» ادامه داد: پيامبر اسلام گفتهاند که ايرانيان ميآيند و پرچم اسلام را بلند ميکنند. ايران و اسلام در هم عجين شده است و وقتي کسي نام ايران و کلمه ايراني را به کار ميبرد به معناي مليگرايي نيست. مليگرايان کساني بودند که با نام ايران، با دشمنان ايران در جنگ تحميلي همکاري کردند.وي ادامه داد: مليگراترين مليگرايان واقعي در ايران خداپرستان هستند و کساني که ايران را در خدمت اسلام ميدانند و در اين راه فداکاري ميکنند. اينها بحثهاي نظري مستمر است، ولي آيا بايد به بحثهاي اصلي کشور تبديل و باعث ايجاد جبههبندي در کشور شود. اين خوب نيست. در چارچوب اخلاق اسلامي نيست. اگر کسي سخناني را در طي سخنراني و در طي يک مقاله ميگويد و شما به آن نقد داريد، شما نيز نقدهايتان را در يک سخنراني و در قالب يک مقاله بنويسيد.اگر شما به سخني که مطرح ميشود ايراد داريد، ايراد آن را مطرح کنيد و نقد کنيد، عيب ندارد ما گوش ميدهيم؛ بالاخره يا رد ميکنيم يا ميپذيريم مساله، مساله فکري و فرهنگي است چرا عدهاي آن را تبديل به دعواي سياسي ميکنندوي ادامه داد: ميبينم يک عده نشستند، آماده هستند و ميخواهند وصله به دولت بچسبانند و منتظر هستند تا يک کلمه را بگيرند و اقدام کنند. من نيز گفتم که ايران يک مکتب است، ايران اکنون يک جغرافيا نيست، ايران يک فرهنگ و تمدن است، خيلي از ملتها از پيشرفتهاي ملت ايران خوشحال ميشوند. ايران جهاني است و اين نقش تاريخي ايران است و هر کدام از اعضاء دولت به زباني اين حقيقت را مطرح ميکنند. اين تقدير از اسلام و مجاهدت ملت ايران و تذکر به مسووليتهاست همه دولت يک حرف بيشتر ندارند و يک سخن را ميگويند.وي افزود: عدهاي تا يک کلمه مطرح ميشوند، مسالهسازي ميکنند، اگر شما به سخني که مطرح ميشود ايراد داريد، ايراد آن را مطرح کنيد و نقد کنيد، عيب ندارد ما گوش ميدهيم؛ بالاخره يا رد ميکنيم يا ميپذيريم مساله، مساله فکري و فرهنگي است چرا عدهاي آن را تبديل به دعواي سياسي ميکنند.احمدينژاد تاکيد کرد: اين دولت دينيترين دولت بعد از انقلاب بوده است من با قاطعيت ميگويم؛ اعضاي دولت بالاترين فداکاريها را براي خدمت به مردم و اسلام ناب کردهاند. اين دولت در داخل و خارج از کشور از بالاترين سطح ادبيات ديني استفاده کرده است و حرف دولت يک چيز است و پاي آرمانهاي الهي ايستادهايم و افتخار ميکنيم که ايراني هستيم و در جايي هستيم که کانون انديشه و فرهنگ اسلامي است و در خدمت ملتي هستيم که در گسترش اسلام و فرهنگ انسانيت نقش بسيار اثرگذاري داشته است، اين افتخارآميز است. اين افتخار باعث مسووليتهاي سنگين است و ما نميتوانيم شانهمان را از اين مسووليتها خالي کنيم.
وي ادامه داد: ما بايد همه در راستاي انجام اين مسووليتها و ماموريتها تلاش و کمک کنيم تا فضاي لطيف آزادي انديشه که در ايران حاکم است، ادامه و تعميق پيدا کند. اگر کساني نقدي دارند و معتقدند که اين سخن اشتباه است از آقاي مشايي دعوت کنند با ايشان صحبت کنند، حتي مناظره کنند، بحث کنند چرا دعوا؟ برخي ميخواهند هر چيزي را تبديل به دعوا کنند. برخي ميخواهند دشمنان تحريمهاي غيرقانوني و همراهي برخي در داخل با دشمنان را تبديل به موضوع دست دوم کنند. توطئههاي دشمنان تمام نشده است. مساله اول ساختن ايران و ايستادن در برابر دشمنان است. نبايد صفوف ملت را به هم ريخت. صفوف ملت به هم پيوسته است.وي خاطرنشان کرد: نبايد به گونهاي رفتار کنند که به صفوف ملت که به هم پيوسته است، خدشهاي وارد شود و مساله کساني که بايد از سوي ملت طرد شوند و شدهاند و عليه ملت قيام کردهاند را کنار بگذارند و منتظر باشند از گوشه و کنار دولت کلمهاي پيدا کنند و شروع کنند به بحث کردن بر روي کلمه و بحث را به جايي ببرند که بگويند اين دولت کافر است.رييسجمهور ادامه داد: من از آقاي مشايي نيز ميخواهم که در جمعهايي که انتقادي به صحبتهاي ايشان است، حضور پيدا کنند، صحبت کنند تا مسائل و حرفها روشن شود. ملت ايران آگاه است، به صحبتها گوش ميدهد و انتخاب ميکند. اين مسائل بايد در دانشگاهها به بحث گذاشته شود. از سوي دولت افرادي ميروند، همچنين آقاي مشايي ميرود تا در اين مناظرهها شرکت کند و اين مناظرهها بر پا شود براي کشف حقيقت نه محکوم کردن ديگران.وي در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه عدهاي معتقدند مشايي چون مسووليت اجرايي دارد، نبايد در بحثهاي نظري و انديشهاي وارد شوند، گفت: چرا نبايد دولت به بحثهاي نظري وارد شود، اجرا بدون تئوري معنا ندارد، اينکه دولت مباني فکري دارد و بايد اين مباني فکري خود را مطرح کند و ديگران نيز اگر نقدي دارند نقد خود را مطرح کنند، ولي نبايد مسائل را به مرز کفر و ايمان کشاند، بايد به صحبتها گوش داد، آيا نبايد رييسجمهور راجع به مسائل نظري عقيدهاش را مطرح و بحث کند. پس چه کسي بحث کند؟ نميگويم ديگران بحث نکنند، ديگران نيز بايد عقايدشان را مطرح کنند، ولي دولت نيز بر اساس پايه نظري کشور را اداره ميکند و بايد نظراتش را بگويد. وقتي که ما بحث مديريت جهاني و يا عدالت را مطرح ميکنيم بر اساس يک نظريه مطرح ميکنيم و نظريه داريم، ديگران نيز نظر بدهند اشکالي ندارد. اينکه بگوييم مديران فقط اجرا کنند و نظر ندهند درست نيست. مديريت اجرايي در عين حال که مغز برنامهريزي و اداره کشور است، بايد همراه با تفکر و انديشه باشد، دولت بايد تئوري داشته باشد و مديران جامعه نيز بايد جزو عالمترين افراد جامعه باشند.منبع:خبرآنلاينتنظيم:س.آقازاده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]