واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: از جمله ویژگیهای این سبك «نوشتن خود به خود» است و آنچه به ذهن نویسنده خطور میكند، همان را ثبت میكند... سورئالیسم(فراواقعگرایی-Surrealism )این واژه را اولین بار گیوم آپولینر نویسنده فرانسوی در نمایشنامه خود (به معنای رؤیایی و خیالی) به كار برد؛ اما این مكتب در سال 1921 توسط «آندره برتون» و عدهای دیگر به وجود آمد. این شیوه نخست در شعر نفوذ كرد و بعد به نثر و سایر آثار نیز راه یافت.برتون میگوید: «سورئالیسم، خود كاری مغز است كه می خواهد یا بهوسیله زبان یا قلم یا هر چیز دیگر با جریان واقعی عمل تفكر را بیان كند. سورئالیسم تقدیر و تثبیت تفكر است، بدون تحكم عقل و خارج از هرگونه تقید به قوانین زیباشناسی و اصول اخلاقی». از جمله ویژگیهای این سبك «نوشتن خود به خود» است و آنچه به ذهن نویسنده خطور میكند، همان را ثبت میكند فراواقعگرایی ، سورئالیسم یا ابهام گرایی یکی از جنبش های معروف هنری در قرن بیستم است. زمانی که دادائیسم در حال از بین رفتن بود، پیروان آن به دور آندره برتون که خود نیز زمانی از دادائیستها بود گرد آمدند و طرح مکتب جدیدی را ریختند که در سال 1922 به طور رسمی فراواقعگرایی نامیده شد. واژه «سورئالیسم» را قبلاً شاگال به کار برده بود. برتن آن را «خودکاری روانی ناب» به منظور بیان لفظی فرایند واقعی اندیشه، تعریف مناسب تر بود، ویژگیهای سورئالیسم در نقاشی به خصوص در آثار دالی، آرپ، ماکس ارنست، میرو بهتر از ادبیات شناخته شد.انگارهای سورئالیست در نشریه های مختلف وابسته به این جنبش انعکاس یافت. انقلاب سورئالیست، نخستین مجله رسمی سورئالیست ها، در پاریس منتشر شد (1924)؛ که برتُن، آراگُن و اِلوار گردانندگانش بودند، و کسانی چون دِسنو، کی ریکو، من ری، ارنست، پیکاسو، و ماسُن با آن همکاری داشتند. سورئالیسم در خدمت انقلاب (1930-1933)، به زعم برتن، بهترین مجله سورئالیسم بود. بعداً، مجله مینوتور (1933-1939)، جای آن را گرفت. تا اواخر جنگ جهانی دوم، گروههایی در بلژیک، انگلستان، و آمریکا دست به انتشار مجله های سورئالیست زدند. فراواقعگرایی محصول تغییرات بعد از جنگ جهانی اول و فراموشی دادائیسم بود که از سال 1921 آغاز شد. ظهور سوررئالیسم زمانی بود که نظریههای فروید روانشناس اتریشی درباره ضمیر ناخودآگاه و رویا و واپسزدگی، فرهیختگان اروپا را به خود مشغول کرده بود.آندره برتون و لویی آراگون که هر دو پزشک امراض روانی بودند از تحقیقهای فروید الهام گرفتند و پایه مکتب جدید خود را بر فعالیت ضمیر ناخودٱگاه بنا نهادند.سوررئالیسم با جایگزینی مفهوم واقعیت برتر به جای عصیان و نفی موجود در دادائیسم شکل گرفت.« سوررئالیسم مشکل پر توقعی است که فقط عضویت دربست و پیروی کامل را میپذیرد »این مسلک در حوزههای مختلف فلسفی رویکردهای زیر را اختیار کرده است :فلسفه علمی که همان رویکرد فروید به روانکاوی است. فلسفه اخلاقی که با هرگونه قرارداد مخالف است. فلسفه اجتماعی که میخواهد با ایجاد انقلاب سوررئالیستی بشریت را آزاد کند. شعر در سوررئالیسم مرتبهٔ ویژهای دارد و پیروان این مکتب کوشیدهاند که جهان بینی خود را از طریق شعر انتقال دهند. درواقع شعر را، رکن اساس زندگی میدانند زیرا عقیده دارند که شعر باید و میتواند مشکل زندگی را حل کند.فلسفه اجتماعی سوررئالیسم، شعار سعادت بشری را دارد و میخواهد آدمی را از قید تمدن سودجوی کنونی نجات بخشد، در عین اینکه بازگشت به گذشته را هم نمی پذیرد.. شعر سورئالیست نویسندگانی چون الوار و کرول، و نیز دو فیلم مهم سورئالیست (سگ اندلسی و عصر طلایی ساخته بونوئل و دالی)، هدفی همانند را دنبال کردند.اوج جنبش سورئالیسم در دهه 1930 بود. در این سالها، گروههای مختلف سورئالیست در انگلستان، آمریکا، کشورهای اسکاندیناوی، ژاپن، و نقاط دیگر شکل گرفتند. در دوران جنگ، بسیاری از هنرمندان سورئالیست به ایالات متحده کوچیدند، و انگارها و هنرشان تأثیری مهم بر هنرمندان آمریکایی گذاشت. پس از جنگ، برخی از سورئالیست های فرانسوی فعالیت خود را به طور مستقل پیش بردند. نخستین نمایش آثار نقاشان سورئالیست (1925)، و نمایشگاه بین المللی سورئالیسم (1965)، در پاریس برپا شد. سورئالیسم انفعال و نومیدی انسان غربی در یک دوره بحران اجتماعی را بازتابید؛ ولی در عین حال، تجربه گسترده شاعرانه ای بود که انسان را با جهان درونی اش مأنوس تر کرد. امروزه، اصطلاح سورئالیسم، در معنای وسیع تر، به تصاویر خیالی، غریب، و هولناک در همه ادوار تاریخ هنر اطلاق می شود؛ ولی آن را نمی توان یک روش هنری دانست. اغلب مورخین و محققین هنر بر این باورند، روزی که آندره برتون «Andre Breton» شاعر، نویسنده، روانشناس و نظریه پرداز فرانسوی (1896) نخستین بیانیه سورئالیسم را در سال 1924 در پاریس منتشر کرد، تاریخ تولد سورئالیسم «Surrealism» محسوبمیشود. اما برخی از کارهای برتون کهمیتوان آنا را سورئالیستی خواند پیش از این تاریخ نگارش یافته اند.در ابتدا سورئالیسم به عنوان یک حرکت ادبی آغاز شد. این نهضت به شدت به شخصیت برتون، که رهبری ایدئولوژیک آن را بر عهده دار شد، متکی بود. برتون دانشجوی روانپزشکی بود و دوران خدمتش را در «بیمارستان نظامی نانت» گذرانده و با بیماران روانی کار کرده بود. بنابراین با روانکاوی و روش درمانی آن آشنا بود. او همچنین به مطالعه پزشکی پرداخته و با کار «زیگموند فروید» در زمینه روانشناسی تحلیلی، ضمیر ناخودآگاه و تعبیر رویا بر مبنای تداعی آزاد تصورات، مانوس بود. این تجربه شالوده آثار ادبی او را در حیطه سورئالیسم فراهم کرد. وی به گونه ای از واقعیت مطلق که در آمیزه ای از رویا، و واقعیت است ایمان دشت و معتقد بود که در جهان، واقعیت برتری وجود دارد که در ضمیر ناخودآگاه انسان نهفته است. با این باور که تنها راه یا بهترین و بزرگترین راه عبور از موقعیت سکون و نجات خودش از چنگاه عقلانیت هنر دوران، تکیه بر ناخودآگاهی است. قطعا اوتامیسم(خودکاری یا خود انگیختگی) مفهوم اصلی نظام فکری برتون بود؛ نوعی هدایت جادویی که از ناخودآگاه او نشات گرفته و اشعار، مقالات و سایر نوشته های او را شکلمیداد. نقاشان و مجسمه سازان نیز بعد ها از همین شیوه در تولید آثارشان سود بردند.سورئالیست ها در پی آن بودند که تحت تعلیم برتون در یابند که «در اعماق ذهن انسان چهمیگذرد که خود از آن بی خبر است» آنها برای مطالعه، در مورد رویا، خواب، طراحی کودکان و هنر دیوانگان تحقیق کردند، که بدون شک از اولین حرکت های مطالعاتی خودآگاهانه و موثر بود.آندره برتون در مصاحبه ای در مورد نوشتن خود به خودمیگوید: «اگر بخواهیم نوشتن به راستی خود به خود باشد، باید ذهن را از قید وسوسه های دنیای بیرون و همچنین از دغدغه های فردی که ماهیت سوداگرانه یا احساساتی دارند، خلاص کنیم. این نوع فاصله گرفتن از دیرباز چیزی در قلمرو اندیشه شرقی بوده و نه اندیشه غربی و برای ذهن غربی مستلزم تنش یا تلاشی مداوم است . با روش های منطقی عقل هیچگاه نمی توان به منطقه تاریک ضمیر ناخودآگاه و دفینه تصویرها و خاطره های آن دست یافت؛ رویا، یکی از مهمترین راه های دستیابی به آن است. از نظر برتون، نیروهای محرکی که خود را از طریق رویاها و روند خود به خودی «اوهامی که چیزهای واقعیمیآفرینند» بیانمیکنند، «از ارزشی قطعی» برخوردارند. حافظه انسان این تجربه های رویا و انگیزش های ناخودآگاه را، حتی به هنگام بیداری، زنده نگهمیدارد. اشارات القایی ضمیر ناخودآگاه بر خودآگاهی اثرمیگذارد؛ اما از آن رو که به طور ناگهانی و از پیش حساب نشده به درون قلمرو منطق راه میابند و به سبب آن خاستگاه هایشان را نمی شناسیم، از این قلمرو بر کنار و به قلمرو «تصادف» ارجاعمیشوند. بدینسان جذابترین تجربیات محکوم به خاموشی اند.آندره برتون میگوید: جنبش ما، حرکتی بر خلاف جریان آب بود. ما با واکنشی قهر آمیز در برابر بی مایگی و سترون شدگی فکر که نتیجه قرن ها عقل گراییبود، به هر چیز شگفت روی آوردیم و بی هیچ قید و شرط از ان هواداری کردیم. در این مورد عبارتی از بیانیه سال 1924میتواند روشنگر باشد «صریح حرف بزنیم: شگفت همیشه زیباست، هر چیز شگفت زیباست، در واقع فقط چیز شگفت زیباست» استنتاج های زیباشناختی این نظریه، روشن و ساده است: عنصر شگفت انگیز به تنهایی میتواند هنر را بارور سازد و بیانی پر بار بر حساسیت بشری که از ناخودآگاه تغذیه میشود،ببخشد. وظیفه هنرمند این است که شگفت انگیز را به خودنمایی وا دارد؛ و در این امر اومیتواند روش های بس گونه گون به کار بندد. نویسنده در حالتی نیمه بیدار، با رها کردن قلم خویش نجواهای اندیش مهار نشده اش را به ثبت میرساند. نگارش «خودکار»، تصاویر ذهنی و تداعی ها را به سطح خودآگاهی میآورد ومیتوان آن را نوعی «اندیشه نگاری» بی واسطه نامید. در این اسلوب، کیفیت های خود انگیخته، شگفت انگیز و «غیر معقولی بی واسطه» رخ مینمایند؛ و هر آنچه از سوی ناخودآگاه میرسد، به منزله واقعیت انگاشته میشود.آندره برتون در تعریف سورئالیسم میگوید: «سورئالیسم = خودکاری روانی ناب که از طریق آن، تبیین کارکرد واقعی اندیشه به صورت کلام، نوشتار و یا هر فعالیت دیگر را بر عهده میگیریم؛ اندیشه هایی که فارغ از هرگونه نظارت عقل یا ملاحظات زیباشناختی یا اخلاقی تلقین میشوند. سورئالیسم متکی بر اعتقاد به واقعیت برتر تداعی هایی است که قبلا واپس زده میشدند؛ متکی بر اعتقاد مطلق رویا و به نقش بی غرضانه تفکر است.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 815]