واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: روزنامهنگاری كه تا پیش از این بر آثار برنده جایزه بوكر نقد مینوشت و بیتردید حسرت چنین جایزهای را داشت، امسال... درباره برنده امسال جایزه ادبی بوكرهفته گذشته جایزه بوكر نام برنده امسال خود را اعلام كرد. بر این اساس آراویند آدیگا، نویسنده هندی تبار كه در آثارش از فقر و محرومیت مردم كشورش مینویسد، به این جایزه مهم بینالمللی دست پیدا كرد. او كه زاده سرزمین رازآلود و هزار مذهب هند است و در استرالیا و انگلیس بزرگ شده و تحصیل كرده است، از جمله داستان نویسانی است كه از دل روزنامه نگاری برآمده و نگاه جزئی نگر و قلم توصیفگرش جلوههای خشن اما تكان دهنده تنگدستی و فقری كه هموطنان او به آن خو گرفتهاند را نمایش میدهد. در این نوشته با آثار و زندگی این هنرمند هندی تبار و دیدگاههایش بیشتر آشنا میشویم.روزنامهنگاری كه تا پیش از این بر آثار برنده جایزه بوكر نقد مینوشت و بیتردید حسرت چنین جایزهای را داشت، امسال خود برنده جایزه بوكر شد! آراویند آدیگا سال 1974 در چنای یكی از شهرهای بزرگ و پرجمعیت هندوستان زاده شد. او وقتی وارد دبیرستان شد، با هوش و حافظه خود همه را شگفتزده كرد. آراویند، زرنگترین شاگرد مدرسه بود. در دروس عملی نظیر آزمایشگاه بسیار فعال بود و همواره برای بحث درباره هر موضوعی حاضر بود. معلمانش همه منتظر بودند كه او به سراغ رشته پزشكی برود و راه پدرش را كه عصبشناس حاذقی بود، ادامه دهد؛ اما شاید معلم زبان انگلیسی وی تنها كسی بود كه وقتی شنید آراویند به سراغ نوشتن رفته است تعجب نكرد. او دیده بود كه این دانشآموز انشاهایی به زبان انگلیسی مینویسد كه متفاوت از نوشتههای دیگر همكلاسیهایش است.دیری نگذشت كه وی همراه با خانواده راهی سیدنی استرالیا شد، سپس راهی دانشگاه كلمبیای نیویورك شد تا ادبیات انگلیسی بخواند و در سال 1997 از این دانشگاه فارغالتحصیل شد. دوران روزنامهنگاری آدیگا با حضور در سرویس اقتصادی فایننشال تایمز آغاز شد. علاوه بر آن، وی در نشریات دیگر نیز مطالب اقتصادی مینوشت تا آن كه نشریه معتبر تایم از او خواست به عنوان خبرنگار راهی جنوب آسیا شود. 3 سال برای تایم كار كرد و سپس كناره گرفت. نوشتن ببر سفید در همین زمان آغاز شد.ببر سفید نیز ارتباط مستقیمی با اقتصاد دارد؛ شكاف طبقاتی و فقر وحشتناك كشور هند در كنار غنای عدهای دیگر دستمایه نویسنده برای ورود به دنیای امروز مردم این كشور است. آدیگا خود معتقد است كه نویسنده نباید تنها به سویه پر زرق و برق و پیشرفتهای كشور توجه كند، بلكه او باید مردمیرا ببیند كه قربانی بیعدالتیهای موجود شدهاند و او فارغ از احساسات ترحمبرانگیز در تنها كتابش این هر دو چهره را دیده است. هشدار! خطر طغیان آدمها شخصیت اول ببر سفید بالرام هلوای جوان باهوش هندی است كه در روستایی فقیر زندگی میكند، او به عنوان راننده به استخدام خانوادهای ثروتمند در میآید كه با دولت هند معاملات گسترده تجاری انجام میدهد بالرام كه نگاهی منفی به سفیدپوستهای غربی دارد و از خدمتكاری خسته شده است، ارباب را میكشد و پولهای او را به یغما میبرد و به این ترتیب وارد طبقه اجتماعی دیگری میشود. به گفته نویسنده ارباب نمادی است از دولت هند و بالرام نماد فقیرترین طبقه این كشور، آدیگا به دولت هشدار میدهد كه هر لحظه امكان طغیان محرومان بیشتر میشود. تصویری كه از مردم هند در این رمان مشاهده میشود از دل تجربیات شخصی نویسنده بیرون آمده است گر چه مبنای واقعی مشخصی ندارد و هیچ نكته خلاف حقیقتی نیز در آن دیده نمیشود.ببر سفید در قفس زندانی است و این به گمان نویسنده نمادی است از مردم هند كه اسیر فقرند، اما هنوز صادق ماندهاند و شرافت خود را نفروختهاند و البته روزی قفس را خواهند شكست و زندانبان را خواهند درید. نقدهای بسیاری در نشریات غربی برای این كتاب نوشته شد و یكی از مهمترین دلایل این توجه گسترده مطبوعات نیز مضمون رمان بوده است یعنی بازتاب دادن فقر و بیماریهای اجتماعی در كشوری كه همگان تنها سویه روشن آن را میبینند و چشم بر بخش زیادی از مردم بستهاند.این كتاب 300 صفحهای آهنگ تندی دارد و خواننده براحتی با بالرام همراه میشود، طنز سیاه جاری در رمان نیز بر جذابیت كار افزوده است. آدیگا بنا به عادت روزنامهنگارانهاش ابتدا میخواست این داستان را با نگاه سوم شخص ناظر وقایع بنویسد اما تصمیم خود را تغییر داد و قلم را به دست بالرام جنایتكار داد. نثر ساده رمان و روایت دقیق و همراه با جزئیات حوادث اكنون بخوبی وامداری این رمان به روزنامهنگاری را اثبات میكند. جایزه بزرگ برای اولین كتابآدیگا خود میگوید ریچارد رایت (نویسنده كلبه عمو تام) یكی از مهمترین نویسندگانی بوده است كه بیشترین تأثیر را بر داستان ببر سفید گذاشته است. ذكر نام این نویسنده آمریكایی بروشنی جهان ذهنی و دنیای داستانی ببر سفید را نشان میدهد.آراویند با نخستین كتاب خود موفق شد جایزه معتبر بوكر را در چهلمین سال فعالیت این جایزه دریافت كند. او نخستین نویسندهای نیست كه بابت نگارش نخستین كار خود چنین جایزهای را دریافت میكند. پیش از او 4 نویسنده دیگر نیز به این افتخار دست یافته بودند. طرفه آن كه از این نظر آدیگا حتی نخستین نویسنده هندی نیز محسوب نمیشود: آرونداتی روی به سال 1997 بابت نگارش نخستین كتاب خود «خدای چیزهای كوچك» (كه به فارسی نیز ترجمه شده) توانست بوكر همین سال را كسب كند! در مجموع این پنجمین جایزه هندیها محسوب میشود. نكته دیگر آن كه ببر سفید نهمین كتاب برنده بوكر است كه با الهام از هند و هویت هندی نوشته شده است.ببر سفید كه به 16 زبان ترجمه شده است، یكی از 6 كتاب فهرست نهایی بوكر بود. نویسنده هندی دیگر نیز در فهرست نهایی حضور داشت كه سابقه وی بسیار بیشتر از آدیگا بود؛ اما در نهایت چك 50 هزار پوندی (معادل 87 هزار و 283 دلار) و جایزه به نویسنده ببر سفید رسید. 5 نویسنده دیگر فهرست نهایی نیز دست خالی نخواهند ماند. آنان چكی به مبلغ 2500 پوند دریافت میكنند و مهمتر از همه آن كه حضور در فهرست نهایی بوكر همانا و قبضه كردن بازار فروش همان! ببر سفید بهدشواری توانست از ماراتن پایانی سربلند بیرون بیاید، رقبای وی بیشتر از نویسندگان مشهور انگلیسیزبان محسوب میشوند و به گفته یكی از داوران داستان آدیگا هم تكان دهنده و هم سرگرم كننده بوده است، عبارت مهمیكه تا حدود زیادی معیار بوكر را مشخص میكند. این داور در ادامه گفته است كه اصالت ببر سفید و نشان دادن تصویری متفاوت از هند به همراه ارزش فراوان ادبی از دلایل دیگر هیات داوران بوده است. بوكر و گسترش استیلای ادبیات انگلیسیجایزه بوكر كه عنوان اصلی آن جایزه من بوكر بابت داستان است، از 1968 هر ساله به رمانی تعلق میگیرد كه به زبان انگلیسی و به قلم نویسندهای شهروند كشورهای همسود (مشترك المنافع) یا ایرلند نوشته شده باشد. این جایزه در ابتدا مككنل بوكر نام داشت. در حقیقت شركت حامیعنوان خود را در بخش اول نام جایزه ذكر كرده بود. سال 2002 اداره جایزه به بنیاد جایزه بوكر انتقال یافت و شركت من گروپ حمایت مالی آن را عهدهدار شد. در همین سال مبلغ جایزه كه در ابتدا 21 هزار پوند بود به 50 هزار پوند ارتقا یافت. زندگی نویسنده برنده این جایزه یكشبه زیر و رو و از نویسندهای شاید گمنام به یك چهره مطرح ادبی تبدیل میشود. حتی كسانی كه نامشان در یكی از 2 فهرست بلند (شامل حدود 20 نویسنده) یا كوتاه (حدود 6 نویسنده) قرار میگیرد، شهرت و سطح زندگی حرفهای و شخصی آنان تغییر اساسی خواهد كرد، زیرا فروش كتابهای برنده جایزه و نامزدها تضمین شده است. به عنوان مثال، داستان «زندگی پی» كه سال 2002 این جایزه را كسب كرد توانست به فروش سرسامآور 4 میلیون نسخه دست یابد. علاوه بر آن كتاب در بیش از 40 كشور توزیع شد. روسیه در سال 1992 با الهام از بوكر جایزهای به همین نام برای زبان روسی راه انداخت كه كم و بیش نیز موفق بوده است. ساختار مدل روسی هیچ تفاوتی با بوكر اصلی ندارد؛ اما مبلغ جایزه آن كمتر است (15 هزار دلار آمریكا). كشور ما از نظر شمار جوایز ادبی جایگاه شایستهای ندارد و همین تعداد اندك جوایز نیز بسختی میتوانند به حیات خود ادامه دهند. بخصوص جوایز به ادبیات دیگر كشورهای فارسیزبانی مثل تاجیكستان، افغانستان و پاكستان نیز چندان توجهی نشان نمیدهند. تنها معدود نویسندگان افغانی مهاجر ساكن ایران كه كتابهای خود را در كشور ما چاپ و منتشر میكنند بخت حضور در فهرست جایزهها را مییابند. در چنین فضایی جای جایزهای كه فارغ از ملیت، تنها به زبان فارسی اهمیت دهد و فعالانه كتابهای داستان منتشر شده در دیگر كشورها را جمعآوری كند و به رای هیات داوران بگذارد آشكارا خالی است. ابداع چنین جایزهای بیتردید جایگاه ادبیات و فرهنگ ما را نیز تحكیم خواهد بخشید و در تقویت مناسبات دوستانه كشورهای همزبان ما تأثیر بسیار خواهد گذاشت. بسیاری از كشورهای جهان فهمیدهاند نبرد بر سر هویت و اصالت در جهان امروز به همان جدیتی است كه نبرد بر سر مرزها و سرزمینها؛ ما فارسی زبانان نیز باید این اهمیت را زودتر درك كنیم. مطالب مرتبط: نویسندهای در هجوم منتقدان برندگان نوبل ادبیات از آغاز تا امروز داستانی از برنده جایزه نوبل 2008 خواندنیهائی درباره برندگان نوبل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 552]