گفتگو با شون كانری به بهانه ورود به دهه هشتم زندگی‌اش

واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: چیزی كه در این رابطه برایم اهمیت دارد این است كه دوست دارم پیرمردی باشم با یك صورت خوب مثل آلفرد هیچكاك یا پابلو پیكاسو. راستش را بخواهید، تا مدت‌ها اصلا به سن و سال خودم فكر نمی‌كردم تا این‌كه... شون كانری متولد سال 1930 اسكاتلند، هفته قبل 80 سالگی‌اش را جشن گرفت و همزمان با ‌آن اعلام بازنشستگی كرد. اعلام این خبر باعث تعجب كسی نشد، ‌زیرا این بازیگر در دهه اخیر بسیار كم‌كار شده بود و بجز 2 فیلم «پیدا كردن فورستر» و «لیگ جنتلمن‌های استثنایی» در فیلم دیگری بازی نكرده بود. این فیلم آخری مربوط به سال 2003 و آخرین حضور او روی پرده سینماست. در عین حال، این بازیگر این روزها بیمار است و گفته می‌شود حال و روز خوبی ندارد. كانری بیشترین شهرت خود را برای بازی در بیش از 10 فیلم جیمزباندی در فاصله سال‌های 1962 تا 1983 به دست آورد و در سال 1987 جایزه اسكار بهترین بازیگر مرد نقش مكمل را برای «تسخیرناپذیران» گرفت. وی با بازی در فیلم‌‌هایی مثل «تپه»، «مارنی»، «قتل در قطار سریع‌السیر شرق»،‌ »مردی كه می‌خواست سلطان باشد» و «نام گل‌سرخ» نشان داد كه بازیگری تواناست و نباید تنها او را یك بازیگر موفق سینمای اكشن دانست. تنها فرزند شون كانری هم مثل پدرش بازیگر شد،‌ ولی نتوانست موفقیت او را تكرار كند. این بازیگر در گفتگوی زیر ـ كه از چند متن مختلف ترجمه شده ـ درباره بازنشستگی، جیمزباند، فیلم‌هایی كه بازی نكرده و احساسش نسبت به گذشته صحبت می‌كند. صحبت‌های كانری حكایت از آن می‌كند كه آدمی زنده‌دل است و با خودش و دنیای اطراف خود صادق است و تلاش نمی‌كند دروغ بگوید، هر چند كه كاراكتر جیمزباندی او روی پرده سینما انواع و اقسام دروغ‌ها را به تماشاچی خود می‌گفت. چرا در آستانه 80 سالگی اعلام بازنشستگی كردید؟چون فكر می‌كنم زمان خوبی برای انجام این كار است!‌ البته از مدتی قبل در فكر این كار بودم، ولی برای اعلام آن دست دست می‌كردم. اگر دقت كنید طی سال‌های اخیر خیلی كم‌كاری شدم و فعالیت‌های هنری‌ام بشدت محدود شده بود. در 15 ـ 10 سال اخیر هر روز كه می‌گذشت بیشتر به این مساله فكر می‌كنم كه باید بازنشستگی‌ام را اعلام كنم. بازیگری را خیلی دوست دارم و هیچ چیز به اندازه این كار برایم ارزش ندارد. ولی احساس كردم وقت آن رسیده كه این كار را بكنم. سینما و بازیگری عزیزترین چیزی است كه دوست دارم. حالا می‌خواهم با خاطرات دوران بازیگری‌ام زندگی كنم. خاطرات بسیار زیادی از سال‌های فعالیت بازیگری‌ام دارم. می‌شود تا سالیان سال با این خاطرات زندگی كرد. احتمال دارد كه دوباره پشیمان شوید و به فعالیت بازیگری بپردازید؟فكر نمی‌كنم چنین اتفاقی بیفتد. من تصمیم خودم را گرفته‌ام و از آن برنمی‌گردم. سن و سال من هم طوری نیست كه بخواهم قولی را كه به خودم داده‌ام پس بگیرم. صادقانه می‌پرسم، آیا بازنشستگی‌تان بیشتر به این دلیل نیست كه دیگر پیشنهادهای خوب بازیگری به شما نمی‌شود؟ برای بازیگری مثل شما و در سن و سال شما، تعداد زیادی نقش وجود ندارد؟البته بخشی از صحبتی كه می‌كنید درست است. یك بازیگر وقتی به پایان دوران جوانی خود می‌رسد، بندرت می‌تواند در هالیوود نقش خوبی را به دست بیاورد. ولی شاید من یكی از آن بازیگران خوش‌شانس بوده‌ام كه در هر سن و سالی توانسته‌ام در جلوی دوربین نقش‌های خوبی را به عهده بگیرم. شاید بخشی از این مساله هم به این واقعیت برمی‌گردد كه آدم سرسخت و پوست‌كلفتی بوده‌ام و به راحتی عقب‌نشینی نكرده‌ام. با وجود سن بالا، من در سال‌های اخیر پیشنهادات كاری متعدد و متنوعی داشتم. ولی وقتی فیلمنامه‌ها را می‌خواندم، می‌دیدم كه حرف تازه‌ای برای گفتن ندارند و قبل از این در فیلم‌های دیگری، مشابه آنها را بازی كرده‌ام. به همین دلیل، به این پیشنهادات جواب رد دادم. برای من، بازی در فیلم و نقشی مهم است كه چیز تازه‌ای به خود من و تماشاگران آن فیلم بدهد. یعنی اگر حالا فیلم و نقشی به شما پیشنهاد شود كه چیز تازه‌ای به شما و تماشاگران فیلم بدهد، بازی در آن را قبول می‌كنید؟مرا وسوسه نكنید كه قولم را بشكنم! اما از شوخی گذشته، خیر. من تصمیم خودم را گرفته‌ام. همان طور كه گفتم وقت آن رسیده بود كه دیگر كنار بكشم. در طول 60 سال گذشته در تعداد بی‌شماری فیلم سینمایی بازی كردید. هنگام بازی در كدامیك از آنها بیشتر از همه لذت بردید؟پاسخ به این پرسش كمی سخت است، اما وقتی كمی فكر می‌كنم باید از «ایندیانا جونز و جنگ صلیبی» اسم ببرم. در این فیلم با استیون اسپیلبرگ و جورج لوكاس كار كردم. این فیلم یك ماجراجویی كامل بود و هریسون فورد هم یك بازیگر فوق‌العاده بود. هنگام بازی در این فیلم، خیلی لذت بردم و اوقات خوب و خوشی داشتم. خب، بدترین فیلم كارنامه كاری‌تان را كدام فیلم می‌دانید؟برعكس سوال بالا، پاسخ دادن به این پرسش اصلا سخت نیست! بدترین فیلمی كه بازی كردم «شهاب آسمانی» است كه كاری علمی ـ تخیلی و دلهره‌آور بود. اگر اشتباه نكنم این فیلم متعلق به اوایل دهه 70 میلادی است و در آن با ناتالی وود همبازی بودم. قصه فیلم درباره فاجعه‌ای بود كه كره زمین را در خطر نابودی قرار داده بود. این فیلم در زمان نمایش عمومی چندان موردتوجه قرار نگرفت و منتقدان و تماشاگران سینما استقبالی از آن نكردند. راستش را بخواهید، فیلم شكست فجیع تجاری خورد. همیشه این فیلم در صدر فهرست‌ فیلم‌هایی قرار داشته كه هیچ وقت دوستشان نداشته‌ام. شما با بازی در نقش جیمز باند در یك مجموعه فیلم از ماجراجویی‌های این مامور ضدجاسوسی انگلیسی مشهور شدید، ولی در چند مصاحبه خود گفتید كه علاقه‌ای به این كاراكتر ندارید.هیچ وقت از جیمز باند متنفر نبودم و هیچ وقت هم در هیچ گفتگویی چنین چیزی را به زبان نیاوردم. بعضی‌ها فكر می‌كنند من چنین احساسی دارم، ولی این‌طور نیست. خلق یك چنین كاراكتری زحمت و تلاش خیلی زیادی می‌خواهد و نمی‌توان بدون كمك و همراهی دیگران آن را خلق كرد، ولی من نمی‌خواستم كه فقط در یك نقش و قالب كلیشه شوم و در آن زمان‌ها، به دنبال نقش‌های متنوع دیگری هم بودم كه بتوانم امكان بازی در آنها را به دست بیاورم. در عین حال، كاراكتری مثل جیمز باند متعلق به یك دوران كاری یك بازیگر می‌تواند باشد و شما نمی‌توانید در هر سن و سالی به ایفای چنین نقشی بپردازید. از جیمز باندهای اخیر سینما راضی هستید؟این چند فیلم آخری خوش‌ساخت و جذاب بودند. دانیل گریك بعد تازه‌ای از كاراكتر باند را به نمایش گذاشته كه برای من هم جالب است. او انتخاب بسیار خوبی برای این نقش بود و خودش هم بازیگر خوب و متفاوتی برای این نقش است. فیلمنامه‌نویسان این قسمت‌های آخر این مجموعه فیلم، ماجراجویی‌های مامور دو صفر هفت را وارد دنیا و حال و هوای تازه‌ای كرده‌اند و این باعث توجه و دقت من هم شده است. در تمام این سال‌ها فیلم‌های جیمز باندی را تماشا كرده‌ام. شما نمی‌توانید برای سالیان درازی با یك كاراكتر در ارتباط باشید و علاقه‌ای به پیگیری مسائل و ماجراهای او نداشته باشید. هیچ وقت به این نكته فكر نكردید كه نقش كاراكتر منفی و خبیث یكی از فیلم‌های جیمز باندی را پس از استعفا از حضور در نقش مامور دوصفر هفت بپذیرید؟یكی دو بار چنین چیزی پیشنهاد شد، ولی قبول نكردم. تصور تهیه‌كنندگان این مجموعه فیلم این بود كه حضور من در نقش منفی یكی از قسمت‌های آن، می‌تواند جذابیت خیلی زیادی برای تماشاگران سینما و دوستداران خود فیلم‌های جیمز باندی داشته باشد. تصورش را بكنید، جیمز باند سابق و موفق سینما حالا در یكی از همین فیلم‌های جیمز باندی تبدیل به ضدقهرمان ماجرا می‌شود و با مامور دو صفر هفت مبارزه می‌كند. من خودم بیشتر كاراكترهای منفی قصه‌های كمیك استریپی و ابرقهرمانانه مثل بتمن و سوپرمن را دوست دارم و بازی در آنها را می‌پسندم. این كاراكترها در حقیقت كاریكاتوری از افراد خبیث و ضدقهرمان هستند و به همین دلیل یك جورهایی دوست‌داشتنی هستند. همیشه دلم می‌خواست نقش كاراكتر منفی یكی از این فیلم‌ها را بازی كنم. در آونجرز (1998) تلاش زیادی كردم تا این اتفاق بیفتد، اما این فیلم برخلاف بقیه محصولات ابرقهرمانانه و كمیك استریپی، موفقیتی در زمان نمایش عمومی خود به دست نیاورد و تلاش من به نتیجه مثبتی كه می‌خواستم نرسید.پیری شما را اذیت یا نگران نمی‌كند؟پیری واقعیتی است كه نمی‌توان از آن فرار كرد و باید واقعیت آن را پذیرفت، اما چیزی كه در این رابطه برایم اهمیت دارد این است كه دوست دارم پیرمردی باشم با یك صورت خوب مثل آلفرد هیچكاك یا پابلو پیكاسو. راستش را بخواهید، تا مدت‌ها اصلا به سن و سال خودم فكر نمی‌كردم تا این‌كه یك بار برای معاینه و چكاپ به دكتر مراجعه كردم. او به من گفت قلب یك جوان را دارم و در ادامه اضافه كرد: اما تو دیگر جوان نیستی، حالا برای خودت سن و سالی داری. بالا رفتن سن برای هركسی معنی و مفهومی دارد. بعضی‌ها فقط سن‌شان بالا می‌رود، اما بعضی‌ها با بالا رفتن سن عاقل‌تر می‌شوند و به بلوغ فكری می‌رسند.شما با وجود سن بالا و علاقه‌تان برای بازی در نقش‌های متفاوت، دعوت بازی در نقش كاراكتر معروف گاندولف ارباب حلقه‌ها را رد كردید، چرا؟تهیه‌كنندگان فیلم وقتی می‌خواستند قسمت اول ارباب حلقه‌ها را بسازند، به سراغم آمدند. آدم‌های خیلی خوبی بودند و خیلی هم به من لطف داشتند ولی من كتاب جی‌آر آرتالیكس را نخوانده بودم و علاقه‌ای هم به مطالعه آن نداشتم. در عین حال، هیچ چیزی از آن فیلمنامه را هم نفهمیدم. این هابیت‌ها و بابیت‌ها دیگر چه چیزی بودند؟ طبیعی بود كه در چنین حالتی، بازی در آن نقش را رد كنم. بعدا كتاب تالیكس را خواندم و فیلم‌های آن را هم دیدم. ولی صادقانه بگویم، باز هم چیزی از آن نفهمیدم! حالا و پس از موفقیت عظیم سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» متاسف نیستید كه این دعوت را رد كردید؟اصلا. من هیچ‌وقت غصه چیزی را كه تمام شده و رفته است، نمی‌خورم. با غصه خوردن چیزی عوض نمی‌شود و تاسف هم، فقط غم و غصه آدم را بیشتر می‌كند. آن اوایل كارم، غصه می‌خوردم كه چرا همه مرا با نام جیمز باند می‌شناسند. این مساله اذتیم می‌كرد. ولی یاد گرفتم كه صبور باشم و خودم را اذیت نكنم. واقعیت‌های زندگی را باید صادقانه قبول كرد و به جای جنگ با دنیای دور و بر خود، تلاش كرد یك زندگی خوب و سالم داشت. همه ما در زندگی اشتباهاتی می‌كنیم و بعضی وقت‌ها تصمیم‌هایی می‌گیریم كه بعدا معلوم می‌شود درست نبوده است. ولی اینها دلیل نمی‌شود كه بخواهیم غصه بخوریم و احساس تاسف كنیم. به جای زندگی در گذشته و تاسف خوردن برای كرده‌ها و نكرده‌ها، باید به آینده نگاه و به فرصت‌های بعدی فكر كرد. زمان جنگ عراق، شما هم یكی از مخالفان آن بودید، ولی خیلی در تظاهرات خیابانی مربوط به آن شركت نكردید. خب، من همان زمان هم گفتم نمی‌دانم چه كسی از چنین جنگی می‌‌تواند سود ببرد. اما با توجه به شرایط آن زمان، فكر می‌كنم وقوع جنگ اجتناب‌ناپذیر بود و نمی‌شد جلوی آن را گرفت. فكر می‌كنید كدام بازیگر نقش جیمز باند به درد این مجموعه فیلم نمی‌خورد؟تیموتی دالتن. او هیچ وقت نتوانست با این نقش جور و همراه شود. او كار خودش را در شرایطی خیلی جدی گرفت كه آن را به روش غلطی اجرا كرد. بازیگری كه نقش باند را بازی می‌كند باید خطرناك به نظر برسد. منتقدان سینمایی از شما به عنوان یكی از بزرگ‌ترین بازیگران دنیای سینما اسم می‌برند. خب، این از لطف آنهاست. ولی وقتی به گذشته نگاه می‌كنم، می‌بینم كه همیشه كارم را جدی می‌گرفتم. بازیگری برایم هیچ وقت حكم تفنن و تفریح را نداشت. شما وقتی سخت كار می‌كنید و موضوع برایتان جدی است، بقیه هم شما را جدی می‌گیرند. كمی هم از آخرین كار سینمایی‌تان صحبت كنید. انیمیشن «سر بیلی» محصولی از هنرمندان اسكاتلندی است. در این انیمیشن به جای شخصیت اصلی قصه یعنی آقای بیلی صحبت می‌كنم. او یك گیاهخوار است كه در یك دهكده دور زندگی می‌كند. او با یك مشت موجودات عجیب و غریب روبه‌رو می‌شود. یعنی اردكی كه فكر می‌كند سگ است، مارشالی كه از آب وحشت دارد و یك سگ آبی كه توسط خرگوش‌ها بزرگ شده است. این فیلم یك اكشن ماجراجویانه خانوادگی جوان‌پسند است كه خودم خیلی آن را دوست دارم.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]

[مشاهده در: www.seemorgh.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 362]