محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکتهای مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803365617
پيشنهادات مظفر پوررنجبر براي حل مشکل اپراتور سوم -
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: پيشنهادات مظفر پوررنجبر براي حل مشکل اپراتور سوم PhonieX 03 شهريور 1388, 12:06فعاليت شرکت ايران‌مبين در عرصه مخابرات کشور مربوط به يکي دو سال اخير است. اما زمانيکه سال قبل دو مزايده بزرگ کشور- WiMAX و اپراتور سوم- کليد خورد، نام ايران‌مبين بيشتر بر سر زبانها افتاد. چند ماه بعد، مبيننت کنسرسيومي که ايران‌مبين هم يکي از اعضاي آن بود با قيمت 106ميليارد تومان به عنوان برنده مزايده WiMAX در 30 استان کشور اعلام شد تا مشخص شود اين شرکت برنامه‌هاي جدي براي توسعه ارتباطات باند وسيع در کشور دارد. با آغاز مزايده اپراتور سوم، يک بار ديگر نام ايران‌مبين به عنوان شريک داخلي عمان‌تل مطرح شد که در نهايت نيز به عنوان برنده سوم اين مزايده شناخته شد. براي اينکه هم از حال و روز مبيننت در پياده‌سازي پروژه WiMAX آگاه شويم و هم از اپراتور سوم بپرسيم، صبح يک روز گرم در اواخر فصل بهار ميهمان مهندس پوررنجبر، عضو هيأت مديره و مديرعامل شرکت ايران مبين و رييس هيأت‌مديره مبيننت بوديم، تا با يک تير دو نشان بزنيم. در اين گفتگو، پيشنهاد مهندس پوررنجبر براي حل مشکل پروژه اپراتور سوم در نوع خود قابل توجه است. گفتگو: محمد کشوري - سعيد سليماني منبع: طیف برق · استراتژي و سياست شرکت ايران مبين را در بازار مخابرات ايران چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟ علت ورود اين شرکت به عرصه‌هايي چون اپراتور سوم و WiMAX در اين حجم گسترده چيست؟ جسته و گريخته شنيده‌ايم که شاخص‌هاي توسعه ارتباطات در کشور ما در عرصه‌هاي مختلف اعم از سيمي و بي‌سيم پايين است. شرکت ايران‌مبين به عنوان يکي از شرکت‌هاي داخلي علاقمند است در تمامي عرصه‌هايي که مي‌تواند به توسعه ارتباطات در کشور کمک کند، فعاليت کند. بر اين اساس، تا به حال در پروژه‌هاي مختلفي همچون پروژه فيبر نوري که مربوط به توسعه زيرساخت‌هاي ارتباطي در کشور است، پروژه اپراتور سوم و همچنين پروژة WiMAX حضور داشته است. ما بر اساس مدل تجاري‌مان از توانمندي داخلي براي نيل به اين هدف استفاده مي‌کنيم. در عين حال به انتقال دانش نيز توجه ويژه‌اي خواهيم داشت. البته بايد يادآوري کنم که انتقال دانش دو وجه دارد: دانش فني و دانش مديريتي. زمانيکه دانش و مهارتِ مديريت يک بنگاه اقتصادي وجود داشته باشد، توليد و يا انتقال دانش فني کار پيچيده‌اي نخواهد بود. به همين جهت، معتقدم دانش مديريتي بر دانش فني مقدم است. متأسفانه يکي از مشکلات عمده کشور ما تا به حال در فقدان دانش مديريت پروژه‌هاي بزرگ در سطوح مختلف بوده است. پروژه‌هايي همچون اپراتور سوم، فيبر نوري و WiMAX از جمله پروژه‌هايي است که اگر خوب هدايت شوند، مي‌تواند انتقال دانش را هم در بعد مديريتي و هم فني در بر داشته باشند. اين قبيل پروژه‌ها به دليل گستردگي و اهميت، فرصت مناسبي براي پرورش استعدادهاي جوان کشور است. اين مهم با تعامل شرکت‌هاي بين‌المللي و داخلي قابل دستيابي است. اين موضوع بسيار مهم است و بايد در اجراي پروژه‌ها به عنوان يک هدف قابل توجه در کنار هدف اصلي قرار گيرد. نکته دوم تقويت بخش خصوصي در کشور است. فرصت‌هاي کنوني مي‌تواند به بارور شدن نهال بخش خصوصي منجر شود. در حال حاضر شرکت‌هاي مخابراتي خصوصي، اغلب کوچک و متوسط هستند و شرکت‌هاي بزرگ انگشت شمارند. شاهد آن هم اينکه سهم کمي از گردش مالي سالانه در حوزه ICT به شرکت‌هاي خصوصي اختصاص دارد و بخش عمده آن متعلق به بخش دولتي است. ميزان سرمايه‌گذاري، نيروي انساني کيفي و ساير عوامل در شرکت‌هاي خصوصي تا حد زيادي پراکنده است و بخش خصوصي را به‌صورت مجموعه‌اي از جزاير کوچک جلوه ميدهد که فاقد توان اجراي پروژه‌هاي بزرگ است. جذابيت بازار ICT و شروع فراينده خصوصي‌سازي در کشور محرک بخش خصوصي در اين عرصه است. اعتقاد ما اين است که شرکت‌هاي خصوصي فعال در کشور مي‌توانند با يک برنامه‌ريزي دقيق توان مالي، تخصصي و مديريتي خود را تجميع کنند که منجر به هم‌افزايي قابل توجه و موجب موفقيت در دستيابي و اجراي پروژه‌هاي بزرگ مي‌شود و صد البته، توفيق در اينچنين فرايندهايي، تجربه، دانش و بينش خاص خود را مي‌طلبد. · در زمينه توليد داخلي در حوزه مخابرات چه اولويت‌هايي مي‌بينيد؟ اجازه بدهيد کمي دردل کنم و راحت‌تر پرسش شما را پاسخ دهم؛ اگر منظور از توليد، توليد سخت‌افزار است، بد نيست مروري به دو تجربه تلخ و ناموفق توليد گوشي در ايران با وجود حجم مصرف قابل توجه داشته باشيم و ميزان موفقيت (در واقع عدم موفقيت) قراردادهاي توليد تجهيزات شبکه موبايل را مد نظر قرار دهيم. من فکر مي‌کنم معادله و مناسباتي که لازمه اتخاذ تصميم براي توليد يک محصول آنهم از نوع سخت‌افزار شبکه‌هاي مخابراتي است، با توجه به آمار و ارقام موجود، خيلي پيچيده نيست. آمار و ارقامي از قبيل قيمت تمام‌شده، سرعت تغييرات تکنولوژي، ميزان سرمايه‌گذاري در تحقيق و توسعه حداقل به اميد جهش تکنولوژيکي در يک فرصت مناسب، بازار مخاطب و عوامل ديگر. اما سؤال اين است که کدام يک از اين داده‌ها ورود به موضوع توليد داخلي را پشتيباني و موجه مي‌کند؟ من هم به عنوان يک ايراني خواهان آن هستم که در زمينه فعاليت خودمان، يعني مخابرات، انبوهي از توليدات و صادرات داشته باشيم؛ اما در حال حاضر، پرداختن به آن بدون سازوکار مناسب و ايجاد زمينه‌هاي لازم از قبيل قيمت تمام‌شده و بازار موجه، حداقل در خصوص تجهيزات مخابراتي اتلاف منابع است. البته آن دسته از تجهيزات قليل که توسط بخش خصوصي بدون رانت و بدون مداخله مستقيم و غيرمستقيم شرکت‌هاي دولتي توليد مي‌شود و سودآور است، جاي تأمل دارد و مي‌توان به عنوان يک مدل موفق به آنها پرداخت. اما اگر منظور، توليد محصول به مفهوم عام‌تر، اعم از سرويس‌ها و راه‌حل‌هاي (solutions) مختلف که منجر به خلق ارزش در بازار مخاطب مي‌شود، تقدس و ارزشمندي آن مي‌طلبد که تمام منابع را براي حصول اين مهم بسيج کنيم؛ يعني توليد (راه‌اندازي و بهره‌برداري) سرويس‌هاي ارزش‌افزوده مطرح و محصولات مشابه که در حال حاضر نامي از آنها در ميان نيست و ارزش فوق‌العاده‌اي در بعد فرهنگي، اجتماعي و به تبع آن اقتصادي در بر خواهد داشت. براي توليد اين محصولات، همانند ساير محصولات، بازيگران متعددي در عرصه‌هاي مختلف، مؤثر هستند که بايد به شکلي در جايگاه خود بهره‌رساني و متقابلاً بهره‌برداري کنند. به عنوان مثال، در زمينه IPTV، صداوسيما يکي از مؤلفه‌هاي توليد محتوا، وزارت ارشاد به عنوان رگولاتور، دارنده فناوري و تجميع‌کننده و ارائه‌دهندة راه حل، بازيگراني هستند که بايد مديريت شوند تا اين محصول توليد و به بازار عرضه شود.مثال ديگر، نقش بانک‌ها و اپراتورهاي دارندة شبکه در سامانه‌هاي پرداختي مبتني بر موبايل، غير قابل چشم‌پوشي است. دهها محصول ديگر مي‌توان نام برد که امروز پرداختن به آنها منافع قابل توجهي از هر نظر متوجه ما مي‌کند. حالا سؤال اين است آن توليدي که اينهمه سروصدا راه انداخته، در کجاي اين مسير و فرايند قرار دارد!؟ ما براي اداره همين بازار فعلي حتي با محصول وارداتي که در جاي ديگر تجربه شده، مشکل داريم. زمان طولاني بيش از حد اتخاذ تصميم و نحوه اجرا پروژه‌ها و در نتيجه، کيفيت نامطلوب محصول (سرويس) اقتضا مي‌کند به‌جاي اينکه مشکلي مضاعف بنام توليد سخت افزار ايجاد کنيم و بخشي از منابع را به آن اختصاص دهيم (يا در واقع تلف کنيم)، خوب است فکري به حال اين معضلات کنيم. البته آنچه مي‌گويم ممکن است کلي‌‌گويي به نظر برسد، اما به دليل اينکه به آن اعتقاد دارم، بايد بگويم ما تمام منابع و فرصت‌هاي موجود را بايد صرف توليد فکر و تربيت نيروهاي انساني خود بکنيم؛ در آن صورت، هم توليد سرويس‌هاي جامع (solution) خواهيم داشت و هم، توليد سخت افزار جواب ميدهد يا حداقل به جايي مي‌رسيم که مسأله کوچکي مثل توليد سخت‌افزار ذهن بزرگمان را مشغول نکند. · آقاي مهندس، پروژه WiMAX در حال حاضر در چه وضعيتي قرار دارد؟ رگولاتوري تا به حال در پروژه WiMAX همکاري لازم را داشته است، به عنوان مثال، پروانه و فرکانس موردنياز براي شروع فعاليت در زمان مقرر در اختيار ما قرار گرفته است. در شرکت ما، کل پروژه در 3فاز تعريف شده و براي پياده‌سازي آن، از توان فني و مديريتي مشاوران مجرب داخلي و خارجي استفاده مي‌کنيم. با توجه به اينکه ما موظفيم حداکثر ظرف 9ماه از زمان صدور پروانه، 80درصد مراکز استانها را پوشش دهيم، بررسي و انتخاب فروشنده تجهيزات اصلي (vendor) انجام شده است و طبق قرارداد منعقد شده با وندور، فاز اول پروژه که شامل تهران و مراکز استانها است، بايد بهمن ماه راه‌اندازي شود. همانطور که مستحضريد، مدت طولاني از پيدايش تکنولوژي WiMAX در جهان نمي‌گذرد، ارائه اين تکنولوژي در کشور ما نيز براي اولين بار اتفاق مي‌افتد. به علاوه، سرعت تحولات تکنولوژي نيز زياد است و هر روز شاهد بروز تکنولوژي‌هاي جديدتر هستيم، از اين رو "زمان" پارامتر بسيار مهمي در ارائه خدمات WiMAX است. همچنين، شرکت‌هاي توانمندي وارد رقابت در اين عرصه شده‌اند، ضمن آنکه قيمت مجوز هم بالاست، از اين رو يکي از دغدغه‌هاي اصلي، بازگشت سرمايه است به همين جهت بايد سريع‌تر وارد فاز سرويس‌دهي شويم. · آيا وندور انتخاب‌شده، آموزش نيروي انساني و راه‌اندازي پروژه را به صورت کليددردست پذيرفته است؟ از وندور 4سال فاينانس گرفته شده و پروژه به صورت کليددردست انجام مي‌شود و مبلغ قرارداد زماني پرداخت مي‌شود که شبکه به صورت On Air به ما تحويل داده شود. در کنار آن، موضوع آموزش نيروي انساني هم دنبال خواهد شد. براي آموزش نيروي انساني در حين کار (OJT) از وندور برنامه گرفته شده است. ضمن آنکه مشاور خارجي با همکاري مشاور داخلي، مباحث عملياتي، سازماندهي، بازاريابي و فروش را به همراه آموزش به عهده خواهد داشت. بر اساس هدف‌گذاري انجام‌شده بايد ظرف 2سال از شروع پروژه، سرويس‌هاي متعدد مطابق با استانداردهاي بين‌المللي در سطح کشور ارائه شود که البته براي نيل به اين هدف که قدري بلندپروازانه است، زمان کوتاهي در اختيار داريم. در حال حاضر، سرويس‌هاي مختلفي همچون IPTV، VOIP بر پايه WiMAX ارائه مي‌شود که هنوز در کشور ما عرضه نشده است، در آينده به تعداد اين سرويس‌ها افزوده خواهد شد. ضمن آنکه بايد در پايان دو سال، تمام سرويس‌هاي قابل ارائه روي بستر WiMAX ارائه شود، سرويس‌هاي جديدي که بر پايه اين تکنولوژي در آينده ارائه مي‌شود نيز بايد در اختيار کاربران قرار گيرد. نبايد فراموش کرد که علاوه بر اين WiMAX مي‌تواند بستري باشد که به شبکه‌هاي ديگر کمک مي‌کند. · در مورد اختصاص فرکانس و مشکلات آن به خصوص در شهرهاي بزرگ مشکلي نداشتيد؟ مشکلي در اين زمينه وجود نداشته است و رگولاتوري همکاري لازم را با ما داشته است. انتظار هم همين بوده است. · در بحث تحرک‌پذيري براي WiMAX چه برنامه‌اي داريد؟ پروانه صادرشده اجازه خدمات WiMAX ثابت را به ما ميدهد. البته ما علاقه‌مندي خود را براي Mobility (تحرک‌پذيري) اعلام کرده‌ايم. همين امروز هم براي کاربردهاي خاص و استفاده از Mobility تقاضا وجود دارد. طبعاً از هيچ تلاش قانوني که رگولاتوري را مجاب کند تا قابليت Mobility را به ما بدهد فروگذار نمي‌کنيم. · مشتريان اصلي شما چه کساني هستند؟ رقابت با DSL را چطور مي‌بينيد؟ بر اساس برآوردهاي انجام‌شده، در آغاز ارائه سرويس WiMAX عمده بازار ما کاربران خانگي هستند و درصد شرکت‌ها کمتر است، اما آرام‌آرام اين روند عکس مي‌شود و در درازمدت، مشتريان ما شرکت‌هاي بزرگ خواهند بود. شايد ADSL، هم به لحاظ قيمت و هم توانمندي، گزينه برتري نسبت بهWiMAX در ايران باشد، اما مسأله آن است که در بسياري مناطق، مشکل ارايه ADSL وجود دارد و اين بازارها برايWiMAX قابل چشم‌پوشي نيست. عدم توسعه ADSL متأسفانه يک نکته مثبت براي WiMAX است! · نگراني تکرار تجربه PAPها را نداريد؟ دليلي براي تکرار اين تجربه وجود ندارد. اولاً پروانه WiMAX جامع‌تر است. ثانياً مشکل اصلي شرکت‌هاي PAP در تلاقي فعاليت بخش خصوصي و دولتي است. در اين بخش در پروژه WiMAX مشکل کمتري وجود دارد، چرا که استقلال ما از بخش دولتي بيشتر است. اما مشکلات ما به نسبت شرکت‌هاي PAP کمتر است. خوشبختانه در ساير نهادهاي غيرمخابراتي که از سرويس‌هاي مخابراتي استفاده مي‌کنند، مانند بانک‌ها درک متقابلي شکل‌گرفته است و همکاري خوبي انجام مي‌شود. · به نظر شما اپراتور سوم در بخش سرويس‌هاي غيرصوتي رقابتي جدي با WiMAX خواهد داشت ؟ به طورکلي وجود رقيب در عرصه يک فعاليت دليل عدم ورود به يک بازار نيست. درحال حاضر علاوه بر رقيب بالقوه 3G، در حوزهWiMAX نيز براي ما در داخل کشور رقيب وجود دارد. اگرچه قابليت‌هاي WiMAX و 3G مشابه است، اما اولاً از نظر زمان، سرويس‌هاي WiMAX زودتر ارائه مي‌شوند. ثانياً ماهيت WiMAX به گونه‌اي است که ارايه سرويس ديتا درWiMAX به نسبت 3G سهل‌تر است. در حقيقت 3G از ارائه سرويس Voiceبه سمت ديتا حرکت کرده در حاليکه WiMAX پهناي باندي را فراهم کرده که هر سرويسي بتواند روي آن عرضه شود. · در مورد فاينانس با وندور چگونه توافق کرده‌ايد؟ در مورد ورود سريع تجهيزات به کشور و از دست ندادن زمان چه تمهيداتي داريد؟ کل پروژه فاينانس شده است؛ 15درصد از مبلغ در شروع نصب (پس از ورود تجهيزات و آغاز نصب) پرداخت مي‌شود. 85درصد هم پس از صدور قبولي توسط مبيننت به صورت 3ساله پرداخت خواهد شد. براي اخذ مجوز و تأييديه تجهيزات، همکاري خوبي با مخابرات شکل گرفته است و فرايندهاي اداري با سرعت بيشتري دنبال مي‌شود تا مجوز ورود تجهيزات سريع‌تر صادر شود و تجهيزات در گمرک معطل نشود. · شرکت ايران‌مبين در قالب کنسرسيوم عمان‌تل در پروژه اپراتور سوم نيز حضور داشته است. شرايط مزايده اپراتور سوم را چطور ارزيابي مي‌کنيد؟ به دليل شرايط خاص کشور و کيفيت سرويس‌هاي فعلي تلفن همراه کشور، معتقدم براي اپراتوري که سرويس با کيفيت ارايه کند، بازار بسيار خوبي وجود دارد. البته خواه‌ناخواه کيفيت نامناسب شبکه‌هاي موجود، در کيفيت سرويس اپراتور سوم هم تأثير منفي خواهد داشت و حداقل اينترکانکشن با دو اپراتور فعلي که شبکة ايده‌آلي ندارند بر کيفيت سرويس‌هاي اپراتور سوم هم تأثيرگذار خواهد بود. اما حداقل انتظار اين است که کيفيت سرويس اپراتور سوم در شبکة خودش مطلوب باشد. از سوي ديگر، بازار ما براي ارائه سرويس‌هاي ارزش‌افزوده مستعد است. با توجه به اينکه سرويس انتقال شماره تلفن (MNP) و رومينگ ملي بالاخره بايد روزي در کشور راه‌اندازي شود، طبيعتاً تعداد جابه‌جايي از شبکه يک اپراتور به اپراتور ديگر افزايش خواهد يافت، بنابراين برنده بازار، اپراتوري خواهد بود که خدمات با کيفيت به مشترکان ارائه کند. · فرايند برگزاري مزايده اپراتور سوم را چگونه ارزيابي مي‌کنيد و چه پيشنهادي براي برونرفت از چالش موجود داريد؟ اينکه مسؤولان رگولاتوري نهايت تلاش خود را مي‌کنند که اپراتورهاي قدرتمند وارد بازار شوند و زمان لازم را براي تصميم‌گيري در اختيار يک اپراتور قرار مي‌دهند، کار مثبتي است و بايد از آنها قدرداني شود. اما از طرف ديگر، به عنوان يک شرکت‌کننده در مزايده اپراتور سوم به طولاني شدن فرايند انتخاب اپراتور معترض هستيم. چرا که به هر حال طولاني شدن مزايده، زيان مالي و عدم جذابيت پروژه را در پي داشته است. اميدواريم که با يک تصميم درست، مزايده تجديد نشود؛ اين کار زما‌ن‌بر است و به مصلحت کشور نيست. در حال حاضر پيشنهاد ما به رگولاتوري اين است که از آنجا که بازيگران اصلي اين حوزه شناخته شده‌اند، مجوز اپراتور سوم به صورت توافقي اعطا شود. پيش از برگزاري مزايده هم اين پيشنهاد ارائه شده بود، اما به دليل عدم روشن بودن بازيگران شايد اين پيشنهاد قابل انجام نبود. در شرايط فعلي مي‌توان با در نظر گرفتن تمام شرايط موجود، اعم از شرايط فني مديريتي و مالي، برنده مجوز اپراتور سوم را به صورت توافقي تعيين کرد. رگولاتوري هم مي‌تواند مجوز انجام اين کار را اخذ کند. بايد به اين موضوع توجه داشت که شرايط فعلي براي اپراتور سوم خيلي مشکل‌تر از شرايط 3- 4 سال قبل يعني زمان ورود اپراتور دوم است. · مزيتي که روش پيشنهادي شما دارد چيست؟ اولاً به برون رفت از بن‌بست فعلي منجر مي‌شود. ثانياً بازيگران همين 5گروه هستند که علاقه‌مندي خود را نشان داده‌اند. اگر مذاکره با برنده‌ها به نتيجه نرسد، تنها راهکار پيش رو، تجديد مزايده است. اما دلايل موجه براي تجديد مزايده چيست؟ آيا شرايط سياسي- اقتصادي کشور تغيير خاصي کرده است؟ فرصت‌هاي بازار مخابراتي کشور در اين زمينه با گذر زمان رو به کاهش است. از سوي ديگر، بسيار بعيد است اپراتورهاي ديگري از اپراتورهاي جهاني وارد شوند (حداکثر همين اپراتورهاي فعلي مي‌آيند) البته حتي تجربه مزايده اول چه بسا باعث شود همين اپراتورها هم نيايند يا در خوشبينانه‌ترين حالت با توجه به کاهش جذابيت بازار به‌دليل مرور زمان و اعلام اخير مخابرات مبني بر انجام اقداماتي که ارائه سرويس 3G توسط همراه اول ميسر شود، منجر به ارائه پيشنهادهاي محافظه‌کارانه‌تر و کمتري از نظر مالي شود يا با شريک داخلي شرايط سخت‌گيرانه‌تري پيشنهاد مي‌دهند. در يک کلام، تجديد مزايده منجر به برخورد ضعيف‌تر و در نتيجه کاهش ارزش فعلي مجوز اپراتور سوم خواهد شد و در عين حال، هم زمان و هم فرصت‌ها و اپراتورهاي موجود از دست مي‌روند. لذا پيشنهاد تشکيل کنسرسيوم داخلي، مذاکره و ايجاد يک اپراتور قدرتمند با رعايت تمام الزامات قانوني با اين ديدگاه را مطرح مي‌کنم. منبع ()
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 402]
-
گوناگون
پربازدیدترینها