واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مطمئنا اگر دستاندركاران سریالهای كرهای هم مانند هماكاران غربیشان - كه سریالهای مانند لاست و 24 را در كارنامهشان دارند - دست به ابتكارات جدید مانند پیچاندن داستان یا شخصیتپردازیهای غیرمعمول میكردند... نوه جومونگ چند هفتهای است جای پدربزرگش را در شبكه 3 گرفته در برابر باد بعداز اینكه افسانه جومونگ به پایان رسید، همه فكر میكردند كه كمتر سریال كرهای دیگری بتواند به دریچه جعبه جادویی ما راه پیدا كند. اما با رونمایی از سریال قلمروی بادها (سرزمین بادها یا امپراتوری بادها هم خوانده میشود) میتوانیم بفهمیم رویكرد رسانه ملی نسبت به سریالهای كرهای یك رویكرد نسبتا روشن است؛ انتخاب سریالهایی كه معمولا تم تاریخی دارند و نشان دادنشان با كمترین سانسور محتوایی و تصویری همراه باشد. بازگشت كرهایها بیشتر سریالهای كرهای در چند ویژگی اشتراك دارند (حداقل آن سریالهایی كه از تلویزیون خودمان پخش شده). یكی از این وجوه مشترك داشتن داستانی سر راست است كه همیشه با گرههایی زیاد اما ساده تابانده شده تا بیننده آن بتواند با خیالی آسوده ماجراهای سریال را دنبال كند. دلیل اتخاذ چنین روشی را میتوانیم در سیاستهای زیرساختی این سریالها دنبال كنیم؛ جذب عامه مردم برای دیدن سریال اولین هدفی است كه پشت چنین سریالی خوابیده. داستان اینگونه سریالها چنین دستمایهای را میطلبد تا بتواند به آسانی حرفش را بزند و طرف مقابل هم به همان آسانی با آن ارتباط برقرار كند. مطمئنا اگر دستاندركاران سریالهای كرهای هم مانند هماكاران غربیشان - كه سریالهای مانند لاست و 24 را در كارنامهشان دارند - دست به ابتكارات جدید مانند پیچاندن داستان یا شخصیتپردازیهای غیرمعمول میكردند تا این حد نمیتوانستند محبوبیت كشوری و حتی جهانی بهدست بیاورند. سادگی داستان و روراست بودن زیادی این مجموعهها یكی از آن دلایل محبوبیت این سریالها در بعد جهانی و مخصوصا در ایران است. ویژگی دیگر سریالهای كرهای موفق در ایران تمهای تاریخی آنهاست. تاكنون چند مجموعه مختلف تلویزیونی كرهای از تلویزیون ایران پخش شده اما هیچكدام آنها مثل جواهری در قصر و افسانه جومونگ نتواستند فراگیر شوند و محبوبیتی دو چندان بهدست بیاورند. اینكه چرا سریالهایی اینچنینی توانستهاند برای ایرانیها باورپذیرتر یا حداقل باعث میخكوب شدن آنها روبهروی جعبه جادویی شوند شاید به پیشینه آبا و اجدادی ما و اینكه روزگار گذشته ما هم تا حدی شبیه آن چیزی است كه این سریالها توانستهاند به تصویر بكشند بر میگردد. از طرفی پایبند بودن به سنتها و آیینها هم میتواند دلیل قانعكننده دیگری برای این مدعا باشد كه چرا طیف وسیعی از ایرانیان نتوانستند جلوی پدیدههایی به نام جومونگ و یانگوم بایستند و بدون هیچ تعارفی آنها را به خانههایشان راه دادند. البته این خوشآمد گویی فقط مخصوص سریالهای پخش شده از صدا و سیما نیست و نمیشود. چندی است كه تب سریالهای كرهای آن هم از نوع زیرزمینیاش جا پای فیلمها و سریالهای هندی گذاشته و حتی به نوعی آنها را از دور خارج كرده و به تنهایی زمام حكمرانی سریالهای شرقی و آسیایی را از آن خود كرده. هر چند اغلب طرفداران اینگونه سریالها بیشتر دختران و زنان جامع هستند اما باز هم نباید از این موج جدید سریالها و فیلمها كه این بار از طرف كرهایها بلند شده بیتفاوت گذشت و آن را نادیده گرفت. این بار نوه جومونگ ماجرا و تم اصلی داستانی سرزمین بادها دنباله رو همان افسانه جومونگ است اما با این تفاوت كه دیگر از مرد شماره یك سریال افسانه جومونگ خبری نیست و نوهاش جای او را پر كرده. سریال از جایی شروع میشود كه سرزمین گوگوریو (همان سرزمین شمالی كره جنوبی كنونی كه جومونگ پادشاهیاش را آنجا بنا كرد) هنوز در دستان خاندان جومونگ است. موری پادشاه این سرزمین توسط پیشگویان خبر دار میشود كه پسری از او متولد خواهد شد كه توسط نفرینی كه به همراه دارد تمام پادشاهی، خاندان و كشورش را از بین خواهد برد. موری از ترس به حقیقت پیوستن این ماجرا پسر تازه متولد شدهاش، موهیول را نمیكشد اما او را به جایی میفرستد تا به عنوان یك فرد غیراشرافی زندگیاش را ادامه دهد. بازگشت موهیول بعداز 20 سال به عنوان شخصی كه از هویت واقعی خود خبر ندارد بقیه ماجراهای سریال را رقم خواهد زد. بدون توجه به روند داستان یا شخصیتپردازیهای آن، دیگر عوامل فیلم دچار تغییراتی اندك شدهاند. هنوز پایبند بودن به انواع آیینها و سنتها در گوشه گوشه سریال دیده میشود. لباسها و طراحی شخصیتها فیلم هم به تقلید از این آیینها و سنتها به همان شكل و سیاق مجموعه قبلی درآمدهاند؛ پرجزئیات، پر نقش و نگار و چشمنواز. محیطها و نوع و سبك دكوپاژها همچنان یادآور سریال افسانه جومونگ است؛ استفاده از طبیعت بكر، محیطهای جذاب و بافتهای آن موقع كشور كره همچنان در دستور كار است كه البته داستان سریال چنین محیطی را میطلبد. سریال در 36 قسمت ساخته شده كه هر كدام از آنها نزدیك به 40 دقیقه وقت بیننده را به خودش اختصاص میدهد. روند پیشرفت داستان به همان شكل سابق و تعریف شده است؛ یك خط داستانی كه اتفاقات حاشیهای زیادی به آن اضافه خواهد شد تا برای بیننده جذابیت دوچندانی پیدا كند. كارگردان مجموعه كانگ ایو سو و فیلمنامهنویس آن یكی از پركارترین فیلمنامهنویسهای یك دهه اخیر كرهجنوبی یعنی چون وای كیو است. نمایش سریال از سپتامبر سال 2008 از شبكه KBS2 كره شروع و در 15 ژوئن سال بعد به اتمام رسید. در سال 2008 این سریال توانست از چهار جایزه از مراسم جوایز شبكه KBS دریافت كند كه همگی آنها متعلق به بازیگران سریال بود. در حسرت افسانههای ایرانی خیلی از تاریخ نگاران كرهای بر این اصل كه ماجراهای سریال افسانه جومونگ ریشه در تاریخ كشور كره دارد صحت میگذارند اما خود این افراد این واقعیت را بازگو میكنند كه اطلاعات جامع و دقیقی از آن دوران بر جا نماده و فقط كلیگوییهایی است كه فیلمنامه نویسان از همانها استفاده كردند تا فیلمنامه سریال را به نگارش در بیاورند. حالا این ماجرا با آمدن سرزمین بادها دوباره سر زبان افتاده؛ ریشه و خواستگاه این سریال و ماجراهایی كه برای نوه جومونگ اتفاق میافتد به كل ریشه تاریخی ندارد و همه ماجرای آن از یك مان هووای كرهای به قلم كیم جین گرفته شده. كرهای برای ساخت سریالهایشان از یك كاه، كوه میسازند، در حالی كه سریال سازهای ما درست برعكس آن عمل میكنند و از كوه یك كاه درست میكنند. اتفاقات تاریخی ما ریشه در چند هزار سال پیش دارد كه هر كدام از آنها میتواند تبدیل به یك پروژه عظیم و دیدنی شود. پروژههایی كه هر كدام از آنها میتواند علاوه بر ایفای نقش صادرات فرهنگی به دیگر كشورهای دنیا نقش منبع درآمد خوبی برای كشورمان باشد. سریالهایی كه اگر با شناخت كافی از بینندگان، خود سوژهها و دیگر عوامل باشد میتواند علاوه بر بیننده داخلی، خیل عظیمی از آنور آبیها را به تماشای آنها وا دارد. اما چه افسوس كه در جذب همین تماشاگران داخلی هم هنوز به جایی نرسیدیم تا بتوانیم سر خود را بالا نگه داریم و بگوییم در این كار موفق هستیم. هنوز نمیدانیم باید تا كی منتظر بمانیم تا سهرابها و رستمها از دل داستانها و كتابها بیرون بیایند و چشم ایرانیان را نوازش بدهند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 407]