واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: در مدح و نطح سخنگويي PhonieX 28 دي 1387, 23:49 اعلام نظر و اعلام موضع در خصوص موضوعات مرتبط يا پيراموني و يا مبتلابه سازمان ميتواند حق يا سهم هريك از اعضاي سازمان نظامصنفي رايانهاي باشد. حتي در نگاهي وسيعتر، اين حق را بايد براي همه فعالان صنفي، صرفنظر از عضويت در سازمان قائل شد، زيرا همه آحاد صنف ميتوانند نسبت به مسائلي كه مرتبط با حوزه كاري ايشان است اظهارنظر كنند. در مدح و نطح سخنگويي عليرضا صالحي- دنياي كامپيوتر و ارتباطات سازمان نظامصنفي در حال پوست انداختن است. به نظرم در اين نكته نبايد ترديد داشت كه دوره دوم مديريت سازمان نظامصنفي، دوره اي متفاوت است. به نظر عزمي راسخ وجود دارد كه با تمام قوا از پيمودن راه هاي طي شده و به بنبست رسيده سالهاي گذشته احتراز كرد و در عوض بر جادههايي كه سازمان را به سرمنزل مقصود ميرسانند، گام زد. اگر اخبار فعاليتهاي سازمان را در ماه گذشته مرور كنيد، خواهيد ديد كه عليرغم انجام برخي اقدامات زيربنايي و بعضي مذاكرات اساسي، خبري از بوق و كرنا نيست و تنها پس از انجام اقدامات، نتايج مثبت آنها در غالب اطلاعيههايي اعلام ميگردد. از ديگر سو، كميسيونهاي سازمان عليرغم آنكه برخي هنوز شكل نهايي نگرفتهاند، اما مسئولان آنها در حوزههاي متبوعشان اعلام نظر ميكنند و انحصار سخنگويي در سازمان شكسته شده است. اما همين شكستن انحصار آفتهايي را نيز به دنبال دارد كه ناظر به عنوان اين يادداشت است: در مدح و نطح سخنگويي! اعلام نظر و اعلام موضع در خصوص موضوعات مرتبط يا پيراموني و يا مبتلابه سازمان ميتواند حق يا سهم هريك از اعضاي سازمان نظامصنفي رايانهاي باشد. حتي در نگاهي وسيعتر، اين حق را بايد براي همه فعالان صنفي، صرفنظر از عضويت در سازمان قائل شد، زيرا همه آحاد صنف ميتوانند نسبت به مسائلي كه مرتبط با حوزه كاري ايشان است اظهارنظر كنند. بزنگاه قضيه اما اينجاست كه اظهارنظر از كدام موقعيت و از كدام جايگاه پسنديده است و بايد مدح آن را گفت و كدام يك را بايد نطح گفت و گوينده را منع كرد. در دوره نخست مديريت سازمان، رئيس سازمان در جايگاه سخنگو به بيان استراتژي، مواضع و راهبردها ميپرداخت و همگان ميدانستند كه اظهار عقيده رئيس در حكم اظهارنظر رسمي سازمان تلقي ميگردد. در آن زمان و در غياب طولاني مدت دبير سازمان، عملا وظيفه سخنگويي برعهده رئيس بود كه بعضا اين وظيفه در مواردي با نايبرئيس سازمان به اشتراك گذاشته شده بود و گاهي ميشد مواضع رسمي سازمان را از وي شنيد. اين روش كار، اين حسن را داشت كه حداقل تكليف مخاطب را روشن ساخته بود هرچند كه عملا جايگاه رئيس و سخنگو خلط شده بود و رئيس نيز از ابراز نظرات شخصي خود محروم شده بود چون لاجرم هر گفته وي به عنوان گفتههاي رئيس سازمان تلقي ميشد. اما در دوره جديد و با توجه به عدم تشكيل شوراي مركزي به دليل پايان نيافتن انتخابات استانها و عدم امكان تعيين دبيركل، در سازمان خلاء به وجود آمده است. از سويي مواردي بروز ميكند كه نيازمند واكنش سازمان است و از سوي ديگر امكان انجام هماهنگي و اعلام موضع يكدست در سازمان وجود ندارد. در نتيجه هركدام از اعضاي محترم هيئتمديره يا نواب رئيس بنا به صلاحديد خود و به عنوان عضوي رسمي اعلامنظر ميكنند. نتيجه آنكه در برخي موارد همچون افزايش ناگهاني تعرفه واردات تجهيزات شبكه، اظهارنظرها منسجم و قوام يافته و با تاييد رئوس سازمان روبرو ميشود و در برخي موارد همچون اعلام موضع تند در مقابل يكي از شركتهاي دولتي، با عتاب روبرو ميگردد و همه نگران ميشوند از هزينه كردن اعتبار سازمان در چنين مواردي. خلاصه آنكه در چنين شرايطي كه سخنگوي سازمان به احتمال زياد دبيركلي خواهد بود كه هنوز انتخاب نشده است، بهتر آن است كه با ياري رساندن به رياست سازمان در حفظ تعادل قوا و كمك به برقراري تعامل بهتر با طرفهاي ذينفع، از اظهارنظرهاي تند و موضعگيريهاي راديكال پرهيز شود تا سخنگوي آتي سازمان ناچار نباشد در گام نخست، مشقهاي نادرست سازمان را خط بزند. منبع ()
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 312]